کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
آمارهValue

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



۰۰۰/۰

۲۱۸/۲-

۹۵۵/۰

اشتراک دانش

تفاوت وضعیت موجود و مطلوب

۹۳۰/۳۸-

۳۶۸

۰۰۰/۰

۱۱/۲-

۰۴/۱

یادگیری سازمانی

تفاوت وضعیت موجود و مطلوب

۲۶۰/۵۶-

۳۶۸

۰۰۰/۰

۰۶/۲-

۷۰۴/۰

در تحلیل استنباطی به منظور بررسی تقاوت بین وضعیت موجود و مطلوب یادگیری سازمانی و مؤلفه های آن دردبیرستانهای شهر تهران از آزمون «t» وابسته استفاده گردید. یافته های بدست آمده از جدول شماره (۴-۲۸) حاکی از آن است که نمرات تی وابسته بدست آمده برای بررسی تفاوت بین وضعیت موجود و مطلوب چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، توسعه شایستگی کارکنان، رهبری مشارکتی، استراتژی، کار و یادگیری تیمی، تفکر سیستمی و اشتراک دانش به تر تیب برابر بامی باشد که همه آنها از لحاظ آماری معنادار بوده و بین وضعیت موجود و مطلوب یادگیری سازمانی ۴۹۳/۴۸-، ۲۲۹/۳۹-، ۹۳۶/۴۱-، ۳۶۷/۴۹-، ۲۴۳/۴۵-، ۶۱۰/۱۹-، ۱۷۲/۴۰-، ۶۳۰/۴۴-، ۹۳۰/۳۸- و مؤلفه های آن در دبیرستان های شهر تهران تفاوت معناداری وجود دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۱-۴- سؤال چهارم:چه راهکارهای را می توان به منظور بهبود و یا تقویت سطح یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهر تهران ارائه داد؟
سوال چهارم پژوهش، سوالی تشریحی بود که به منظور ارائه راهکارهایی از جانب دبیران مدارس متوسطه شهر تهران جهت بهبود و یا تقویت سطح یادگیری سازمانی مطرح شده بود.
برخی پاسخ ها به سوال چهارم”چه راهکارهایی را می توان به منظور بهبود و یا تقویت سطح یادگیری سازمانی در دبیرستان های شهر تهران ارائه داد؟”به شرح زیر است:
۱-از ساعات موظفی چند ساعت در هفته دبیران در مدرسه بدون کلاس باشند.ومدیر برنامه هفتگی را چنان برنامه ریزی کند که دبیران با تخصص یکسان در یک زمان مشخص در مدرسه بتوانند با هم تبادل نظر داشته باشند و ازهم یادبگیرندو از تجربیات همدیگر استفاده کنند.
۲- ماموریت تحصیلی معلمان برگردانده شود ،تا آن ها بتوانند خودشان را در سطح دانشگاهی ارتقا دهند
۳- مدیران به حرف دبیران با دقت گوش بدهندو مسائل ومشکلات آن ها را خوب بشنوند و سعی در حل آن ها داشته باشند.
۴- به دبیران آزادی داده شود تا خلاقیت آن ها نمایان شود واعتماد به نفس پیدا کنند.
۵- آزمایشگاه ها و کتابخانه های مدارس غنی شود
۶- سایت مدارس باید به روز شودو مقدمات استفاده از اینترنت برای دبیران درمدارس مهیا باشد.
۷- مدیران باید راه های جدیدی برای کسب وافزایش درآمد را بکارببندند و از درآمد مدرسه برای آموزش به دبیران و ارتقائ یادگیری در مدرسه هزینه کند.
۸- مدیران باید دبیران را به یادگرفتن و به روز کردن دانششان تشویق کنند.
۹- مدیران باید تفاوت های فردی دبیران را در نظر گرفته ، به نوآوری آن ها پاداش دهند.
۱۰- ایجاد انگیزه توسط مدیران مدارس متوسطه برای شرکت دبیران در کلاس ها وکارگاه های آموزشی
۱۱ – تشکیل کلاس ها وکارگاه های آموزشی مستمر وبه اندازه کافی در همه ی مدارس
۱۲- مدیران جوی درمدارس ایجاد کنند که در آن دبیران متعهد به یاد گیری باشند.
۱۳- خود دبیران باید بدنبال دانش افزایی بوده وروش های دانش افزایی را کشف کنند،کار با IT را یادبگیرند واطلاعاتشان را دراین رابطه به روز کنند.استفاده از کلاس های هوشمند را یاد بگیرند.
۱۴- حقوق دبیران باید کفاف زندگی آن ها را بدهد که از چند شیفته کارکردن دبیران جلوگیری شود تا وقت کافی برای یادگیری و مطالعه داشته باشند(این مورد اظهار نظر دبیران مرد بوده است).
به طور کلی دبیران دبیرستانهای متوسطه شهر تهران راهکارهای فردی را که از نظر آنان باعث تقویت سطح یادگیری سازمانی می گردد را شامل؛ داشتن انگیزه برای یادگیری، رضایت شغلی، داشتن تعهد سازمانی، اعتقاد عمیق به یادگیری، داشتن نگرش مثبت نسبت به مدرسه و یادگیری و عادت های فکری و رفتاری درست دبیران و … دانستند.
درضمن آنها بیان داشتند که اگر افراد به مطالعه عادت داشته باشند ونیز ذهن انتقادی داشته و هرجیزی را موردپرسش قرار داده وبه دنبال جواب منابع را زیرورو کنند،دبیرانی پویاتر و در یادگیری وروش های ان از بقیه جلوتر خواهند بود.عامل دیگری که توسط دبیران به عنوان عامل انگیزشی برای یادگیری دبیران ،مطرح شد ،دانش آموزان بودند که هر جه دانش آموزان پویاتر باشند ،دبیر مربوطه نیز باید مطالعه مداوم وبیشتری داشته باشد.
در واقع دبیران اعتقاد داشتند که به منظور تقویت سطح یادگیری بایستی دبیران انگیزه کافی برای یادگیری داشته باشند و خودشان خواهان یادگیری باشند. در واقع اکثر آنها انگیزه درونی دبیران را عامل مهمی جهت تحقق یادگیری سازمانی بیان داشتند. آنها همچنین بیان داشتند که زمانی دبیران و کارکنان به یادگیری روی می آورند که تعهد کافی به سازمانشان را داشته باشند و از شغلشان راضی باشند. دبیران همچنین نوع نگرشی که افراد و کارکنان نسبت به همکاران و افراد داخل سازمان دارند را عامل مهمی در تقویت یادگیری در سازمان و مدارس دانستند.
برخی از دبیران پیشنهاد کردند که به منظور تقویت و بهبود سطح یادگیری سازمانی در مدارس، باید عادت های فکری و رفتاری درست در معلمان ایجاد کرد؛ عادت های فکری مانند اینکه همیشه وضع موجود را مورد پرسش قرار ‏دهند و همواره روش‏های جدید یا محصولات جدید را جست‏وجو ‏کنند.
همچنین برخی از دبیران اعتقاد داشتند که به منظور نهادینه کردن یادگیری سازمانی، باید دبیران اعتقاد عمیق و قوی نسبت به یادگیری داشته باشند و اینکه آنها تعهد عمیق به یادگیری داشته باشند تا یادگیری سازمانی در مدارس تحقق پیدا کند.
راهکارهای مدیریتی از نظر دبیران مدارس متوسطه شهر تهران باعث تقویت سطح یادگیری سازمانی می گردند عبارتند از: تشویق و دریافت پاداش به صورت معنوی، مادّی و مکتوب، مشارکت دادن دبیران در تصمیم گیریهای سازمانی، حمایت مدیریت از دبیران و یادگیری سازمانی آنها، استقبال مدیریت از خلاقیت های کاری، طرح ها و برنامه های دبیران، توجه به شایستگی دبیران، حمایت مدیر از یادگیری در مدرسه، تعهد عمیق مدیران به یادگیری و … می باشد.
دبیران عامل مدیریتی را مهم ترین عامل جهت بهبود و تقویت یادگیری در سازمان دانستند؛ چرا که اکثر آنها به این امر اذعان داشتند که مدیر مدرسه باید خود به یادگیری اعتقاد داشته باشد و به طور همه جانبه از این امر حمایت کند. آنها همچنین بیان داشتند که مدیریت سازمان باید به نیازها و خواسته های دبیران توجه کند و زمینه های یادگیری آنها را در مدرسه به وجود بیاورد و تشویق کند. خیلی از دبیران نیز معتقد بودند که مدیریت مدرسه باید به شایستگی های دبیران توجه کنند و اهمیت بدهد تا آنها بیشتر رغبت پیدا کنند مهارت های خود را بهبود دهند و به دنبال یادگیری توانایی ها و تخصص های جدید باشند. در واقع آنها اذعان داشتند که اگر مدیریت مدرسه از خلاقیت های کاری، طرح ها و برنامه های دبیران حمایت کند و اهمیت قائل شود، دبیران بیشتر به دنبال بهبود یادگیری خود خواهند بود.
دبیران مدارس متوسطه شهر تهران، راهکارهای سازمانی را که باعث تقویت و بهبود سطح یادگیری سازمانی می گردد را شامل؛ حمایت سازمانی، تفویض اختیار به گونه ای که فرد خود مسئول و عهده دار کارش باشد، اعتماد همکاران به یکدیگر، فرهنگ سازمانی حمایتی، شبکه های ارتباطی سالم، جو مدرسه سالم و حمایت کننده، ارزشیابی درست از دبیران، استفاده از تیم های کاری،توانمند ساختن دبیران،‌ آموزش دبیران، پرورش و خلق فضای باز که افراد آزادانه نظرات خود را ابراز نمایند، سیاست های تشویقی به دبیران و … دانسته اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:48:00 ب.ظ ]




بعد از شناسایی عوامل نگرش مصرف کننده نسبت به کشور محل ساخت محصول، توسط تحلیل عامل اکتشافی، برای اطمینان از صحت مدل مفهومی تحقیق، هر یک از عوامل را بطور جداگانه در فرایند تحلیل عامل تأییدی وارد می کنیم که ‌این کار توسط جزء اندازه گیری مدل معادلات ساختاری و توسط نرم افزار LISREL8.53 انجام شده است. نتایج هریک از مدل ‌ها به شرح زیر می باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مقدار مناسب جذر میانگین مجذور خطا (RMSE) برای برازش یک مدل، تقریباً بین ۰٫۰۸ تا ۰٫۱ است که همانطور که در نمودار بالا نیز مشاهده می شود، این مقدار قابل قبول می باشد. بقیه ی مقادیر نیز این تناسب را نشان می دهد.
شکل (۴-۵) مدل اندازه گیری اجزای نگرش برای سؤالات مربوط به ایران
مقدار بدست آمده ی RMSE برای مدل ترکیه و همچنین بقیه ی مقادیر، بیانگر مناسب بودن مدل می باشد.
شکل (۴-۶) مدل اندازه گیری اجزای نگرش برای سؤالات مربوط به ترکیه
شکل (۴-۷) مدل اندازه گیری اجزای نگرش برای سؤالات مربوط به چین
مقدار بدست آمده ی RMSE برای مدل چین نیز نزدیک به مقدار قابل قبول می باشد که باز هم مؤید برازش مدل مورد نظر می باشد.
بررسی سازه PCI برای کشور ایران
در این مرحله، ابتدا به بررسی و مقایسه ی اجزای سازه PCI برای کشور ایران پرداخته سپس نگرش مصرف کننده نسبت به پوشاک ایرانی را مورد آزمون قرار می دهیم. بخش اول با بهره گرفتن از طرح اندازه های تکراری و بررسی دوم با بهره گرفتن از آزمون میانگین یک جامعه (T)، صورت می پذیرد.
الف- مقایسه اجزای سازه
همانطور که در مبحث بیان فرضیه ها (فصل ۳) مطرح کردیم، اولین گام از تجزیه و تحلیل ها به بررسی تفاوت میان اجزای سازه نگرش نسبت به پوشاک ایرانی (فرضیه H1) مربوط می شود. برای این کار از طرح اندازه های تکراری استفاده شده است. طرح اندازه های تکراری[۲۱۲] زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که قصد داریم تا مقدار یک متغیر مشخص را در وضعیت های مختلف بسنجیم (مؤمنی و قیومی ۱۳۸۷). حال چون اجزای تشکیل دهنده ی نگرش، هر یک بیانگر یک بعد از نگرش نسبت به یک پدیده هستند، ما می توانیم با این طرح، وضعیت نگرش مصرف کننده در هر یک از ابعاد شناختی ، عاطفی و رفتاری را مورد سنجش قرار دهیم. فرضیه H1 را چنین بیان می کنیم:
فرض صفر : میانگین جزء شناختی= میانگین جزء عاطفی = میانگین جزء رفتاری
فرض یک : دست کم میانگین دو جزء از اجزای نگرش نسبت به سازه PCI ایران با هم یکسان نمی باشند.
برای آزمون فرض گفته شده با بهره گرفتن از طرح اندازه های تکراری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. این روش دارای پنج خروجی عمده می باشد که به سه مورد از آنها به ترتیب زیر پرداخته ایم. اولین خروجی مربوط به آمار توصیفی و مقایسه ی بین آنهاست.
آمار توصیفی مقایسه بین اجزای نگرش نسبت به سازه PCI ایران

ابعاد نگرش نسبت به سازه PCI ایران

میانگین

انحراف معیار

نمونه

شناختی

۲٫۶۲۰

۰٫۸۹۲

۲۱۶

عاطفی

۲٫۵۹۳

۱٫۰۶۹

۲۱۶

رفتاری

۲٫۸۰۷

۱٫۱۰۷

۲۱۶

همانطور که در جدول فوق مشاهده می شود، در میان اجزای نگرش نسبت به سازه محصول-کشور ایران، بعد رفتاری دارای بیشترین میانگین بوده و این به معنای سهم بیشتر جزء رفتاری در نگرش مصرف کنندگان به سازه PCI ایران می باشد. همچنین در خروجی بعدی، چهار آماره ی لاندای ویلکز[۲۱۳]، اثر پیلایی[۲۱۴]، اثر هتلینگ[۲۱۵] و بزرگترین ریشه ی اختصاصی رُی[۲۱۶] بررسی شده است. این بررسی ها به منظور تعمیم نتایج خروجی پیشین، به جامعه است.
آزمونهای چند متغیری سازه PCI ایران

 [ 03:48:00 ب.ظ ]




بعد از فرار از بلخ یا متواری شدن در همانجا ظاهراً چندی در خفا کار می کرد ومقرش معلوم نبود[35] وفقط جمعی خواص جای او را می دانستند، چنان که از بعضی اشعار او استنباط می شود ودر کتاب وجه دین هم گوید که حجت ها از انظار پوشیده اند ولی معلوم می شود عاقبت مجبور به مهاجرت وقرار گرفتن در یک مرکز معینی شده ولهذا به مازندران پناه برد[36] وشاید به مناسبت اینکه امرای گرگان واسپهبدان طبرستان شیعی مذهب بودند وی نیز مانند سلف خود فردوسی بدان دیار و به حمایت بزرگان آن سامان روی آورد ومخصوصا بعید نیست که به واسطه انتشار دعوت اسمعیلیه در مازندران ابتدا ناصر خسرو وبعدها حسن صباح آنجا را مرکز اعمال خود گزیده بودند او در مازندران چنان که آقای غنی زاده اشاره کرده از اشعار ذیل استنباط می شود که گوید:«گرچه مرا اصل خراسانی است* از پس پیری ومهی وسری* دوستی عترت وخانه رسول* کرد مرا یمکی ومازندری». در کتاب بیان الادیان نیز در باب مذهب ناصریه که منسوب به ناصر خسرو بود گوید که «بسیار کس از اهل طبرستان از راه برفته وآن مذهب بگرفته» که مؤید بودن حکیم در مازندران است ولی در روایات و تذکره ها هیچ جا جز تذکره الشعرای دولتشاه ذکری از رفتن ناصر خسرو به مازندران نیست. دولتشاه مقر او را رستمدار وگیلان ذکر می کند.
معلوم نیست که ناصر خسرو چه مدتی در دیار طبرستان بوده وقبل از آن وبعد از آن تا رسیدن به بدخشان کجاها بوده است بعضی مؤلفین مثل دولتشاه ناصر خسرو را بعداز مازندران مدتی مقیم نیشابور می نویسند در «سرگذشت شخصی» نیز حکایت او در نیشابور مندرج است اگر نسخه صحیح محل اقامت در دبستان المذاهب نیز شادیاخ بوده باشد، چنان که اته نقل می کند ومقصود از شادیاخ هم شادیاخ نیشابور باشد نه شادیاخ بلخ در آن صورت ممکن است فرض کرد که چنان که دولتشاه می گوید وی از مازندران به نیشابور رفته باشد که همسفر قدیمش امام موفق آنجا مرجع نافذ بوده است .[37] از بعضی قران هم به نظر بعید نمی آید که ثانیاً به بلخ یا حوالی آن عودت کرده وبعدها باز از آنجا مجبور به فرار،به طرف مشرق شده وبه قول جامع التواریخ به سمنگان[38](سمنجان به کسر سین ومیم در کتب عربی) وبه قول مشهور به یمگان پناه برده است به هر حال ممکن است میل به نزدیکی به خراسان که هم وطن خود وهم«جزیرۀ» مأموریت او بود از یک طرف ومأمن گزیدن در یکی از قلاع جبال مستحکم ومنبع از طرف دیگر او را به قصبه یا قلعه یمگان در اقصای خاک بدخشان کشید که به قول قزوینی در آثار البلاد، شهری حصین بود در وسط کوه ها در نزدیکی بدخشان که به واسطه صعوبت مسالک آن احدی را قدرت تسخیر آن نبوده واز قرار معلوم تا آخر عمر در این قصبه مستقر وبه اداره کار دعوت فاطمی در خراسان مشتغل بوده است تصرف قلاع محکم وصعب المنال در قلل جبال ظاهراً در آن اوقات یکی از نقشه های دعات فاطمی در شرق بوده واحمدبن عبدالماک بن عظاش که خود وپدرش هر دو معاصر وهم قطار ناصر خسرو و حجت اصفهان وآذربایجان بودند در شاهدز اصفهان وحسین قائنی در قهستان وحسن بن صباح در رودبار[39] نیز فن جنگی پیشرو دانشمند وحکیم خود را تقلید می کردند دبستان المذاهب گوید خوف وهراس بر ناصر خسرو استیلا یافته در جبلی از جبال بدخشان نهان گشت حاجی خلیفه درتقویم التواریخ فرار ناصر را از بلخ و ورود او را به یمگان در سنه 456 ثبت می کند این تاریخی برای خروج یا فرار او از بلخ درست در نمی آید چه قبل از تالیف کتاب زادالمسافرین در سنه 453 وی را از خانمان خویش رانده و آواره کرده بودند.[40] چنان که در آن کتاب گوید:«….تا جهال امت که ما را بد دین می خواندند وبرما غلبه کردند واز مسکن وشهر خویش ما را براندند سوی کسانی که از عقلا مر این کتاب ما را تأمل کند نکوهیده شوند»ولی شاید تاریخ مزبور برای ورود او به یمگان صحیح باشد اگر چه اته را عقیده بر آن است که این تاریخ را حاجی خلیفه یا صاحب مأخذی که آن مولف از او اخذ کرده است از «سرگذشت شخصی» یعنی تاریخ زندگی مجعول منسوب به خود ناصر به حساب استخراج کرده است، یعنی چون در آنجا ذکر شده که ناصر بیست وپنج سال در یمگان ماند، این مدت را از 481 سال که تاریخ وفات اوست تفریق کرده ومبدا ورود به یمگان را تعیین کرده است که در این صورت بی اعتبار خواهد بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از آن طرف اته از بیت ذیل که از روی یک نسخه خطی نقل می کند:
چون فکندندم در این زندان وبند زیر بار تن بماندم شصت سال
استدلال می کند که ناصر خسرو در ورود به یمگان شصت ساله بود یعنی در سنه 453 یا 454 به آنجا رفته است علاوه بر این ابیات ذیل را از قصیده صفحه 96-97 دیوان که گوید:
ارجو که زود سخت به فوجی سپیدپوش کینه کشد خدای زفوجی سیه سلب
وان آفتاب آل پیمبر کند به تیغ خون پدرز گرسنه عباسیان طلب
وزخون خلق خاک زمین حله گون شود از بهر دین حق ز بغداد تا حلب
وز مغرب آفتاب چو سرزد مترس اگر بیرون کنی تو نیز به یمگان سرازسرب
اشاره به تسلط ارسلان بساسیری در بغداد واظهار بیعت فاطمیان می داند که اگر چه با دخول سلطان سلجوقی طغرل بیگ به بغداد هنوز تا سنه 452 یا حتی 453 به بدخشان نرسیده بوده است و به این دلایل وقرائن دیگری که ظاهراً از لفظ «شادیاخ» در نسخه دسترس او از دبستان المذاهب استخراج کرده اته صریحاً ادعا نموده که ناصر خسرو از بلخ گریخته در نیشابور در عزلت وانزوا به سر می برد تا وقتی که در سنه 452و 453 از آنجا نیز مجبور به خروج شده وبه یمگان رفت نگارنده این سطور گمان می کند که با آنکه بیرون کردن ناصر خسرو از بلخ قطعاً قبل از سنه 453 واقع شده دلیل کافی وقوی بر رد قول تقویم التواریخ که ورود او را به یمگان در سنه 456 قرار می دهد در دست نیست. وهیچ قصیده ای به نظر نرسیده که اسم یمگان وسن ناصر در آن جمع شده باشد جامع التواریخ ودبستان المذاهب اقامت ناصر را در یمگان 20 سال شمرده اند که در آن صورت هجرت وی به آنجا بر فرض وفات او در سنه 481 به سال 461 می افتد واین فقره با اقوال خود او که در شصت ودوسالگی خود از یمگان حرف می زند منافی است خود شاعر در یکی از قصاید خود گوید«پانزده سال برآمد که به یمگانم» که دلیل توقف طولانی وی در آنجاست وچنان که معروف است همانجا نیز وفات یافته ومدفنش مدت ها در آنجا معروف بوده وبه قول بعضی سیاحین هنوز هم در آنجا مردم قبر او را نشان می دهند دولتشاه نیز گوید:«قبر شریف حکیم ناصر در دره یمگان است که آن موضع از اعمال بدخشان است» وعجب آنکه از تاثیر دعوت آن حکیم سخنور وصاحب نفس هنوز در خود بدخشان ونواحی مجاور آن خطه و در خوقند وقراتکین وساری قول و وخان ویاسین وهمچنین در یکی از نواحی بلخ ودر دره های جلال آباد وکمار در کافرستان وظاهراً در بخارای کهنه نیز اسمعیلیه وجود دارند وشاید امروز وجود جماعت اسمعیلیه در اطراف نیشابور نیز ارتباطی با تعلیمات وتلقینات آن حکیم داشته باشد چه اگر اقامت ناصر خسرو در شادیاخ نیشابور واشتغال او به دعوت، مدرک صحیحی داشته باشد در آن صورت بازماندن اثری از آن تلقینات بعید نیست مخصوصا قسمت بزرگی از اسمعیلیان ایران ناصریه نامیده می شدند به نسبت ناصر خسرو چنان که صاحب کتاب بیان الادیان که چهارسال بعد از وفات ناصر خسرو تالیف شده وخود معاصر ناصر بوده گوید«الناصریه اصحاب ناصر خسرو و او ملعونی عظیم بوده است وصاحب تصانیف…» ونیز گوید«… به یمگان مقام داشت وآن خلق راازراه ببرد وآن طریقت او آنجا برخاست .»
اخراج ناصر خسرو از وطن خود وسختگیری وتهدید وبدگوئی ونفرین وطعن ولعن وهر گونه که به او وارد آمد او را خیلی متاثر نموده واز این ستم ها ومظلومیت وبیچارگی و آوارگی و محبوسی خود در تنگنای دره یمگان اغلب می نالد واز جفای روزگار وبدحالی وسختی زندگی وبی خانمانی وتنهائی وناراحتی خود در آن « زندان» ومخصوصاً از غربت شکایت دلسوز می کند اغلب از اینکه حتی دوستان وخویشان وی نیز از او بریده اند خیلی اظهار تالم می کند ونیز از اینکه بعد از وی حال«دیار» او یعنی بلخ وخانه او در آنجا وباغ ها وعماراتش وبرادرش ودوستانش چگونه شده وآیا هنوز آن آبادی ها برجاست ویا خراب وپاشیده شده اظهار نگرانی می کند وبه وسیله باد به قوم خود پیام می دهد و با آنها بت شکنی کرده واز درد دل وحال زار خود خبر می دهد وحتی گوید پس از جلای وطن چندی مانند مویه گران گریسته است واز غم غربت پژمرده وزرد چهره وآشفته ودلفکار شده ولی با وجود این همه جا گوید که این مصائب وسختی ها اختیاری است ودر راه دین آن را تحمل می کند ورنه عاجز از تحصیل جاه وعزت نیست واگر از راه خود برگردد همه گونه عزت و مقام در پیش امراء وی را مسلم است وگاهی هم اظهار امید می کند که« دین حق» غلبه کرده شوکت وعزت او به اضافه برگردد.[41]
ظاهراً مادامی که در اوایل امر حقیقت حال وکار وعقاید او معلوم ومعروف نبوده به واسطه معروفیت وفضل ومقام علم وسخنوری که داشته میان خاص وعام محترم بود ولی بعد از اطلاع مردم وفقها بر حقیقت حال او از وی رمان شده ودوری جسته وحذر کردند وحتی چنان که از یک بیت مستفاد می شود گویا مخصوصاً همان کسی یا کسانی که به انکار وی برخاسته وطعن بر وی کرده وشاید باعث فتنه شدند سابقاً با او مراوده واتصال داشتند .در واقع آنچه از اشعار او استنباط می شود حالت مطرود ومبغوض بودن او از طرف پیروان مذهب غالب ورسمی چندان کمتر از آنچه در افسانه راجع به حکایت کفشدوز نیشابور ودر سر سوفار آوردن قطعه گوشت شاگرد ناصر خسرو در «سرگذشت شخصی» مجعول ذکر شده نبوده است وشبیه به حالت مرتدهای تکفی شده ومهدور الدم پنجاه سال قبل بود خلیفه عباسی در بغداد وخان ترک در کاشغر به او بد می گفتند ، امیر خراسان و«شاه سجستان ومیر ختلان» از او متنفر«ترک وتازی وعراقی وخراسانی» دشمن او بودند ومردم« از نام ونشان وی سخت می ترسیدند» ومانند« مار گزنده» از او هراسان بوده ودوری می جستند ودر واقع امرای ترک وفقهای سنی ظاهری وپیروان خلیفه بغداد وعامه ناس به قول معروف سایه او را با شمشیر می زدند وبرسر منابر او را لعن می کردند و وی را «رافضی وقرمطی ومعتزلی» خوانده مهدورالدم می دانستند وصد هزاران دشمن پیدا کرده بود وبه قول خودش در خراسان کسی نماند که قصد جان ومال او را نکرده وهمه گونه آزار بر او روا نداشته باشد. «آزاد وبنده وپسر ودختر وپیر وجوان وطفل به گهواره » وی را « نشانه بیغاره» یعنی سرزنش ونکوهش کردند ولهذا« از اهل خراسان صغیر وکبیر» می نالد و«قلیل وکثیر» انها را دشمن خود می خواند معذلک از اشارات اشعار او همه جا استنباط می شود که گودی دشمنان او از حکام ورجال خراسان ، از اینکه چنان حکیم فاضل و دبیر شاعری طریقه بدعت گرفته وبه این جهت از دست آنها رفته متاسف بوده اند وبه قول خودش «رجال خراسان گاه وبیگاه عشاق مقال» او بوده اند وشاید اغلب وی را به ترک طریقه خود وعودت به وطن دعوت کرده و وعده همه گونه عزت ومقام وتقرب درگاه به او می دادند ولی وی با وجود نهایت اشتیاق به دیدار وطن وتالم بی اندازه از هجران آن وغربت چنان که از حسب حال وآه وناله دلسوز او در این باب دیده می شود محض ثبات وپافشاری در دین به عودت تن در نمی داد.
بعید نیست که ناصر خسرو در زمان توقف در یمگان با جمعی از پیروان خود آنجا نفوذ ومقام ریاستی داشته است وشاید همین فقره موجب اسناد سلطنت به او شده وحتی آثار البلاد او را پادشاه بلخ می خواند که به سبب خروج اهل بلخ بر او در یمگان که قصبه حصینی درمیان کوه ها بود تحصن اختیار کرد ونیز گوید وی درآنجا باغها وقصور وحمام هائی ساخته بوده وشرحی مفصل از این حمام های عجیب طلسم آسا وجادو آمیز ذکر نموده وگوید نظر به روایت حسام الدین ابوالمؤید بن النعمان هنوز این حمام ها در دست اعقاب ناصر خسرو هستند [42] ابیاتی نیز در دیوان مشعر بر شاخص بودن وی در یمگان هست ومکرر در اشعار خود از یمگان توصیف میکند وآنجا را دبستان حکمت ومعرفت می خواند با وجود این تقریباً همه جا خود را میان کوه ها در دره وغار وزندان سنگی وحصار وکوهسار پر از سنگ وخار یمگان که آن را «زندان سلیمان» وزمین تنگ وخشک دره وجبال وتلال پر از خار وغار می نامد مغلوب مقهور ومسجون ومحصور ومحبوس مهجور و«متواری ونهان» و« معزول وپنهان» ومفلس ورانده وتنها وهزیمتی وپناهنده وخوار وزار و«بیچاره ومانده در حصار» وبی مونس وبی زوار وبی خویش ویار خوانده واز تاثیر غربت ودور افتادن از وطن وشهر خویش وتنهائی وبی مونسی وبی یاری ناله تلخ می کند ومسلم است که در یمگان اگر هم امنیتی داشته رفاه حال وعز ونعمتی نداشته است چنان که خودش صریحا در اشعار خود می گوید که آنجا مفلس وبینوا بوده ومال ومنال نداشته و وی را آنجا قوم وخویش وآشنائی هم نبوده وفقط فرار از دست دشمنان وی را به آن دره خشک وکوه وتل بی طراوت کشانیده که با همه سختی ها وگرفتاری های طاقت فرسا این حسن را داشته که از تسلط دشمنان وامرای خراسان در آنجا ایمن بوده وآنان دسترس به او نداشتند.[43] و وی از ترس آزار ولجاج وغوغا وبلکه سوء قصد مخالفین به رعایت حزم از آن دره هیچ بیرون نمی امد وقدم به خارج عموماً وبه خراسان خصوصا نمی گذاشت [44]. حتی گاهی در بعضی اشعار به گرسنگی وبرهنگی خود نیز اشاره می کند وچنان که گفته خود را همه جا در زندان تنگ ودره غار آسا که هیچ نوع اسباب راحت ونعمت وحتی مزرعه وکشت وکاری هم نداشته«به بند سخت گرفتار»و«مسجون» ودر زحمت وعذاب نشان می دهد که کسی به آنجا نمی گذرد و وی تنها وپریشان مانده ولی ظاهراً به کلی درویش ومحتاج هم نبوده است اغلب هم خود را در آن تشبیه به اختفای پیغمبر در غار می کند وبعضی اوقات هم « هجرت» خود را بدانجا تشبیه به هجرت آن حضرت ویا تبعید سلمان فارسی از طرف عمربن الخطاب می نماید واز طول اقامتش در یمگان خود را مثل نهالی می شمارد که از خاک کنده شده ودر سنگ یمگان دوباره ریشه انداخته باشد به حدی که از نسبت قبادیانی به نسبت یمگانی تبدیل شهرت کرده وعمر خود را درآن دره خشک وتنگ وپر از خار وسنگ بر سر برده است .
«سرگذشت شخصی» افسانه آمیز کلانتری را رئیس قصبه یمگان می نویسد ولی در موضع دیگر جهانشاه بن گیو نامی را پادشاه یمگان می نامد[45] اینکه تذکره ها و«سرگذشت شخصی» ناصر خسرو را واقعا در مغازه ای ساکن می پندارد که به گیاه تغذیه می کرد باید مبالغه باشد که از عبارات اشعار وی استخراج کرده اند ورنه دلیل صریحی برای این ادعا در دست نیست بلکه بالعکس در بعضی ابیات حکیم اشاره به عمارت وآبادی « مسکن» خود می کند وازآن اشارات چنین استنباط می شود که در سنه 455 قسمتی از آن محل خراب شده بود ولی پس از یکسال باز به کمال آبادی رسیده بوده است به این مسکن اسم خانه نمی دهد ولهذا تصور می شود که مقصود خانه او در بلخ نبوده ولی از یمگان نیز صحبت نمی کند وسبب خرابی را هم که آفت طبیعی مانند زلزله وغیره ویا دست دشمن بوده ذکر نمی کنند.
شکی نیست که ناصر خسرو در همان زمان خود خیلی معروف ومشهور بوده وصیت علم وفضل وحکمت وهمچنین دعوت او به طریقه اسمعیلی وتشیع همه جا رسیده بود وبا وجود طعن به دین او خاص وعام به فضل وحکمت او معترف بودند وحتی گاهی انحراف او را از دین به فضل مفرط او نسبت می دادند در شعر نیز همان وقت مقام بلندی داشت وبا آنکه غزل سرائی ومدیحه گوئی وهجو مهزل شعرای زمان را سخت تقبیح وخود از این کار به شدت تبری می کند، خود فن شاعری ودبیری را که هنر خود وحرفت قدیمش بود بی معنی نمی پندارد وگاهی می ستاید ولی این دو فن را علم وهنر ندانسته پیش می خواند وبه خود اسم شاعر نمی دهد وشعر را به تنهائی فخر خود نمی داند وفقط شعر زهد وطاعت وپند وحکت ویا منقبت اولیای حق ویا مصیبت وارده بر ائمه را ممدوح می داند وخود نیز گوید که اغلب اوقات خود را صرف انشای اشعار وخطب در دو زبان و «مناقب ومقتل» وتصانیف وجواب سوالات وارده ونوشتن دعوت نامه ها که به قول خود فوق العاده به بلندی اشعار خود وقوت طبع وسخنوری خویش در نظم ونثر فارسی وعربی معتقد وبه پایه علم وحکمت خود مفتخر بوده خصوصا بعد از عودت از سفر مصر که به قول خودش پایه علمش یک بر هزار بالا رفته ونسبتی با زمان سابق نداشته است نظم ونثر او در زمان خودش پیش دوست ودشمن مطلوب ومرغوب بوده و وی خود را در عهد خود در کتاب یگانه وبی نظیر می دانسته است چنان که در نظم عربی خود را با جریر وبحتری وحسان ودر نظم فارسی با رودکی وعنصری معادل می شمارد .
ناصر خسرو در مولفات واشعار خود از خیلی از حکما وعلما وادباء وشعرا اسم می برد که بعضی از آنان را خود ندیده وبرخی را شخصاً ملاقات کرده است از آن جمله از سلاطین وامرا از یعقوب بن لیث صفار وسلطان محمود ومسعود غزنوی وابراهیم بن سیمجور وابوصالح جیل جیلان جستان بن ابراهیم مرزبان دیلم وابومنصور وهسودان بن محمد پادشاه اذربایجان وابونصر احمد نصرالدوله امیر اخلاط وقسمتی از آسیای صغیر وپسر ابوکالنجار دیلمی وخلف بن احمد وغیره وهمچنین از طغرل و چغری سلجوقی چنان که گذشت واز حکما از یحیی نحوی ومحمدبن زکریای رازی وایرانشهری[46] وابویعقوب سکزی[47] وابن سینا[48] وهمچنین از خیلی از حکمای یونان واز صوفیه از بایزید بسطامی وذوالنون مصری وابراهیم ادهم همشهری خود واز شعرای عرب چنان که گفته شد از بحتری ونابغه جریر وحسان و ابوالعلا معری واز شعرای فارسی باز چنان که گفته شد از رودکی واز اشعار زهد وپند او به نیکی یاد می کند واهوازی وعنصری ودقیقی ومنجیک وقطران وکسائی مروزی اسم می برد ومخصوصا از این شاعر آخری بیشتر از همه سخن می راند وبا او مفاخره مباهات می کند وظاهرا بودن کسائی از مرو که مقر ایام جوانی ناصر بوده واین که به قول تذکره ها «اکثر اشعار او در زهد و وعظ ودر مناقب اهل بیت نبوت» بوده وشاید هم ناصر اواخر ایام کسائی را درک کرده باشد چه تاریخ وفات کسائی معلوم نیست علت رقابتی که از اشعار ناصر نسبت به کسائی با وجود قرب مشرب احساس می شود شاید آن بوده است که کسائی بر حسب روایات شیعه اثنی عشری بوده وناصر خسرو اسمعیلی عجب است که ناصر خسرو نه از فردوسی اسم می برد ونه علامتی در آثار کتبی او از اطلاع وی بر شاهنامه فردوسی دیده می شود واگر آنچه دیباچه بایسنقری شاهنامه از سفرنامه ناصر خسرو راجع به رباط راه طوس که از وجه صله فردوسی ساخته شده نقل می کند ودر نسخه های سفرنامه که فعلا در دست است مذکور نیست بی اساس بوده باشد، دیگر هیچ دلیلی بر این که ناصر فردوسی را می شناخته در دست نداریم.
تحلیل احوال روحی ناصر خسرو:
در تحلیل احوال روحی ناصر خسرو می توان گفت که او بیش از یک عالم دینی به معنی محدود آن یک آزاده مرد حکیم وفیلسوف پخته وجهان بینی بود … ناصر خسرو را باید در حلقه آن شیدایان محسوب نمود که مانند منصور حلاج وبا یزید بسطام وسنائی غزنوی وعطار وسهروردی مقتول ومولانا وبسیار از امثال ایشان پروانه وار گرد نور حقیقت می چرخیدند ومی تپیدند تا به آن نور بپیوندند وسرّ «کنت کنزاً محفیاً» را دریابند ناصر خسرو پدیدهای سرشار از جنبه های ممتاز است وی هنرمندی عادی از آنگونه که نظایرش در کوچه وبازار فراوانند نیست، بلکه شاعری است با سبکی ساده وخاص خود مردی است که مقدم بر هر چیز به اندیشه قدر می نهد واز همین روست که در بحبوحه قال ومقال طوطی صفت دیگران فوق العاده شایان توجه است از آن گذشته سیر وتطور افکارش نیز به نوبه خود اهمیتی بسزا دارد محمد قزوینی وی را در ردیف شش شاعر بزرگ ایران می شمارد وفقط اشاره می کند که مذهب او را از انظار مستور داشته است( عیسی شهابی،ص405) . ناصر خسرو مردی عجیب ودارای صفات متناقض بود، تا به جایی که توحید مساعی ملتهای متعدد لازم بود تا حتی الامکان به سوانح زندگی ونظریات این متقدم ترین پند سرای کلاسیک ایران پی برده شود یک شوق بی آرام دانش جویی او را برای فرا گرفتن کلیه علوم بشری مانند نجوم وفیزیک وهندسه وتاریخ دین زرتشتی ویهود ومسیحی وعقاید مانوی وصابئیه واهل استدلال نهاد ودر تعلم زبانهای بیگانه هم پیشرفت نمود ، ولی روح جویای او که تشنه حقیقت بود، هر جا که رفت با تحکم وتقلید کورکورانه با استدلال تهی تر مواجه شد وبرای حل کیفیت وکمیت مسائل دلیلی پیدا نکرد وچون از این کنجکاویهای بی ثمر خسته وفرسوده گشت، لارج خود را رندانه معروض حوادث جهان ساخت وبه زندگانی شهوانی تن در داد. بسی نگذشت که از این طرز بی معنی زندگی نیز متنفر گردید وعزم سیاحت ومطالعه در بلاد اجنبی کرد مگر به واسطه ارتباط وتبادل نظر با دانشمندان سرزمینها وزبانهای بیگانه پاسخی به پرسشهای خود که در سینه اش لاینحل مانده بود، بیابد… به عزم زیارت مکه به راه افتاد ومدت هفت سال ایران و سوریه وفلسطین وعربستان ومصر را گشت ودر این فرصت چار بار به زیارت کعبه وبلاد متبرکه مشرق مشرف شد وچون ازمسافرت به مسقط الراس خود برگشت، هواخواه مخلص فاطمیان مصر واز پیروان فرقه مختفی اسماعیلیه یا باطنیان گشته بود این تحول اساسی در طرز فکر شاعر او را واداشت نجات وشفای روحانی خود را از اسماعیلیه بجوید علت چنان تحولی از قراینی که از اشعارش به دست می آید یکی انزجار او بود از مراسم قشری وبی روحی که در سفر حج مشهود می افتاد وخود او هم بسا مجبور بود رعایت کند دوم تاثیر عظیمی بود که شهر زیبای قاهره که هم از مواهب طبیعت وهم از محسنات صنعت زینت یافته بود در افار او بجا گذاشت ( رضازاده شفق، ص 145-142)
عنوان «حکیم» برای ناصر خسرو در کتب واشعارش خیلی ذکر می شود و واقعا هم از حکما بوده، واز اشعار وی ومخصوصاً از کتاب زادالمسافرین روشنایی نامه دیده می شود که به فلسفه ارسطو وافلاطون وفارابی وابن سینا آشنا بوده وبسیاری از تالیفات حکمای قدیم یونان را خوانده است واز آنها ذکر می کند.
جوانی ناصر خسرو
ناصر خسرو از ابتدای جوانی در تحصیل علوم وفنون والسنه وادبیات رنج فراوان برده، قرآن را حفظ داشت وتقریبا در تمام علوم متداوله عقلی ونقلی آن زمان ومخصوصا علوم یونانی از ارثما طیقی ومجسطی بطلمیوس وهندسه اقلیدس وطب وموسیقی وبالاخص علم حساب ونجوم وفلسفه .همچنین در علم کلام وحکمت متألهین تبحر پیدا کرده بود و وی خود در اشعار خویش وسفرنامه وسایر کتب خود مکرر به احاطه خود به این علوم ومقام عظیم فضل ودانش خود اشاره می کند ومخصوصاً در سفرنامه وروشنایی نامه همه جا از نجوم وقرانات کواکب وکسوف حرف می زند مخصوصاً در لحسا وقطیف امیر عرب از او از روی علوم نجوم سوال می کند که «آیا لحسا را تواند گرفت یا نه؟» ولی ظاهراً با آنکه منکر تاثیرات نجوم نبوده ودر روز قران راس ومشتری قضای حاجات را معتقد بوده به غیب گویی از روی تنجیم چندان اعتقادی نداشته وبه قول خود در جواب امیر عرب راجع به سوال در باب فتح لحسا«هر چه مصلحت بود»می گفته است در علم حساب وجبر ومقابله وهندسه در مصر تدریس می کرده، در عیذاب(بندر سودان در ساحل بحر احمر) چند ماه خطیب شهر شده وآن کار خطیر را به عهده داشته، تصنیفات زیادی داشته، در ادبیات عرب وعجم ید طولی داشته از بحتری وجریر ونابغه وحسان ورودکی وکسایی ودقیقی وعنصری ومنجیک واهوازی وقطران در اشعار خود وسفرنامه اسم می برد وشاعر آخری را شخصاً ملاقات نموده است خود نیز اشعار عربی وحتی دیوان عربی هم داشته است در نقاشی هم سررشته داشته ودر موقع اقامت در قلج(در عربستان) از روی ضرورت با نقاشی ونقش محراب مسجد آنجا کسب معیشت کرده وصدمن خرما به دست آورده وهمچنین در بیت المقدس کرسی سلیمان را در روزنامه سفر خود که داشته تصویر کرده است در مسافرتهای خود مانند حکیم دانشمندی یادداشتهای علمی وتاریخی مفید بر می داشت وشهرها وقلعه ها ومساجد وغیره را خود مساحت می کرد.
در علم ملل ونحل وکسب اطلاع بر مذاهب وادیان نیز رنج فراوان برده ونه تنها مذاهب اسلامی را تتبع وغوررسی نموده، بلکه ادیان دیگر مانند دین هندوان ومانویان وصائبین ویهود ونصاری وزردشتیان را نیز تحصیل نموده واز کتاب زند وپازند مکرر صحبت می کند در طلب علم وفحص حقیقت با غالب ملل معروف آن زمان آمیزش ومخالطه نموده واز آنها کسب معرفت کرده است ولی با وجود این مثل اغلب شعرا ودانشمندان اسلامی اطلاعش از مذاهب غیر اسلامی خیلی صحیح نبوده در علم فلک وحساب وهندسه ظاهراً اعلا درجه معلومات عهد خود را فرا گرفته بود…
عقاید واخلاق ناصر
عقاید ناصر خسرو کاملاً مطابق طریقه باطنیه اسمعیلیه وآراء پیروان خلفای فاطمی مصر ومغرب است که آنها را در کتب قدیمه گاهی هم شیعه سبعیه ودشمنان انها آنان را ملاحده وقرامطه می نامیدند ولی به معنی تام کلمه قرمطی نبوده ودر سفرنامه خود از قرامطه بوسعیدی لحسا به لهجه طعن حرف می زند وی چنان که از کلمات او بر می آید بعد از عودت از مصر خیلی زاهد وپارسا ومتقی وعابد بوده شراب نمی خورد وبه نماز وروزه مداومت داشته وبلکه به درجه ریاضت شاقه وبه قول خودش «ترک حلال» در زهد مبالغه وبه احکام شرعیه و واجبات ومستحبات مواظبت می کرد و در سفرنامه به ترک مال دنیا تصریح ودر بیت 21 از صفحه 132 دیوان به دست شستن از لذات دنیا از روزی که ار نهر فرات عبور کرد ( یعنی به قلمرو فاطمیان قدم گذاشت ) اشاره می کند.
چنان که ذکر شد باطنیه اسمعیلیه به هفت درجه مراتب قائل بودند که از بالا به پایین به اصطلاحات ناطق[49] واساس[50] وامام[51] وحجت وداعی ومأذون ومستجیب نامیده می شد وناصر خسرو درجات پائین را سیر کرده وبه مرتبه حجتی رسیده ویکی از حجت های 12 گانه [52] شده بود که تالی امام زمان [53] شمرده می شدند در اشعار خود اغلب به این مراتب اشاره می کند ، ولی این مسئله که آیا او قبل از سفر مصر در چهل وچهار سالگی چه مذهبی داشته درست روشن نیست.
دبستان المذاهب ارتباط ناصر خسرو را با ملاحده الموت رد ونفی می کند واین معنی علاوه بر اینکه تاسیس حکومت حسن صباح در الموت سه سال بعد از وفات ناصر خسرو به عمل آمد دلیل دیگری هم دارد وآن پیروی رسمی دربار مصر بود که پسر دیگر مستنصر را که مستعلی باشد به خلافت وامامت شناختند وبه همین جهت حسن بن صباح طریقه خود را که نزاری باشد
«دعوت جدید» اسم داد اسمعیلیان الموت است از نزار پسر مستنصر که بر خلاف مذهب رسمی دربار مصر بود که پسر دیگر مستنصر را که مستعلی باشد به خلافت وامامت شناختند وبه همین جهت حسن بن صباح طریقه خود را که نزاری باشد «دعوت جدید» اسم داد .
خانواده ناصر خسرو
وی را ظاهراً خانواده بزرگی بوده وما از دو برادر او که یکی ابوالفتح عبدالجلیل نام وکنیه داشته ودر خدمت وزیر سلاجقه بود ودیگری همسفر او در سفر حجاز ومصر که «سرگذشت شخصی» او را ابوسعید می نامد اطلاع داریم وهمچنین از یک پسر وی که در اشعار خود مکرر به او اشاره می کند. ظاهرا پدرش در جوانی او فوت شده بود چنان که از اشاره به نصیحت او در ایام جوانی مستفاد می شود اقارب وی هم ظاهرا اغلب به سبب دعوت او به مذهعب اسمعیلی یا بیم از خصومت مردم وعز وجاه خودشان از او دوری گزیدند اگر چه از این که کتاب وجه دین را مخصوصا برای برادران و خویشاوندان خود نوشته واز یک بینی در دیوان او استنباط می شود کرد که خانواده وی پیرو اعتقاد او بوده اند فراق زن وفرزند وخویشان به او در غربت اجباری خیلی موثر شده واین فقره را با تعلق خاطر وانس والفت شدید به آنها در اشعار خود نشان می دهد واز آن زمان که اهل وعیالش با وی بودند یاد هیچکس از خانواده وخویشان او در ایام هجرت اضطراری او با وی نبوده ودر بلخ مانده بوده اند.
«سرگذشت شخصی» پسر عمی هم از او به نام منصور ذکر می کند که وی(ناصر) کتابی از مصنفات خود را در موقع وفات خود برای او گذاشت و وصیت کرد که به او برسانند واگر روایت آثارالبلاد صحیح باشد اعقاب ناصر خسرو هنوز در اواسط قرن هفتم در یمگان دارای املاک ناصر بوده اند.
وفات وقبر او
در تاریخ وفات ناصر خسرو اقوال مختلف است واغلب ضعیف وغیر معتبر وروی هم رفته تاریخ 481 که در تقویم التواریخ حاجی خلیفه ذکر شده اقرب اقوال به صحت به نظر می آید ومخصوصا این که بیان ادیان ناصر خسرو را معاصر خود ودرهمان زمان «معروف وصاحب جریده(جزیره)» می خواند ولی ضمناً در موقع تالیف کتاب از ناصر به عبارت «بوده است» حرف می زند موید وقوع وفات وی قبل از تاریخ تالیف آن کتاب است وهمچنین حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده که گوید ناصر خسرو قریب صد سال عمر کرد، بر فرض وقوع وفات در سنه 481 خیلی مبالغه ندارد خصوصا که افسانه 140 سال عمر که در «سرگذشت شخصی» ذکر شده دلیل این است که قدیم در خصوص عمر وی مبالغه زیاد بوده است .[54] در مشرق زمین رسم است هر کسی که عمر وی از هفتاد وهشتاد گذشت در سن او خیلی مبالغه عظیم می شود ولی آنچه موجب تعجب است این است که چنان که آقای غنی زاده اشاره میکند اگر واقعاً ناصر خسرو به سن 87 سالگی رسیده بوده است هیچ اثری از اواخر ایام او در دست نیست وشاید قصیده ای که در آن اشاره به توقف پانزده ساله خود در یمگان می کند یکی از آخرین آثار اوست واگر روشنائی نامه در 460 تالیف شده باشد آن رساله آخرین تالیف موجود اوست [55]در صورتی که بنا بر روایات مزبور 21 سال دیگر بعد از آن زنده بوده است واین مدت مصادف وسعت وانتشار دعوت فاطمی در عراق عجم وطبرستان بوده است وظاهرا بایستی اثری از ان در کلمات ناصر دیده شود شکایتش را در بعضی اشعار خود از پیری وشکستگی زیاد وضعف قوی وفتور بدن وباز ماندن از حرکت وخمیدگی ، قرینه عمر طویل توان فرض کرد.
خود ناصر خسرو در چند جا از اشعار به سن خود اشاره می کند واز پنجاه وپنجاه واند وپنجاه وهشت وشصت وشصت ودو وشصت واند سالگی خود حرف می زند وآنجا که اشاره به 15 سال اقامت در یمگان می کند لابد سنش از شصت وپنج گذشته بوده است لاغری وسستی دندان از شصت سالگی شروع می کند واز سن 62 سالگی شدت می گیرد.
قبر ناصر خسرو در دره یمگان بوده وظاهراً هنوز هم آنجاست چنان که ذکر شد قزوینی در آثار البلاد ، ابنیه وعماراتی به ناصر نسبت می دهد وشرحی از حمام های شگفت انگیز که وی بنا کرده ذکر می کند که تا زمان خود قزوینی باقی بوده .
شیوه ی خاص حکیم ناصر خسرو در نقد طبقات مختلف اجتماعی
اندیشه محوری اکثر قصاید ناصر خسرو تقابل عقل است و تقلید. عقل در اینجا نه آن عقلی که ملازم منطق یونانی و خرد گرایی ضد دینی است بلکه از دیدگاه ناصر خسرو؛
« عقل عطای است تو را از خدای برتن تو واجب دین زین عطاست (ناصر خسرو، 1384: 101)
به عبارت دیگر، عقلی است بر پایه ی این اصل تشیع که «کلّما حکم به العقل حکم به الشرع و کلما حکمَ به الشرع حکمَ به العقل» به طوری که در یک جستجوی رایانه ای از دیوان ناصر خسرو در 8 ثانیه 163بیت در مورد عقل و 368 بیت در مورد خرد مشاهده می کنی. بنابراین عقلی که منظور نظر ناصر خسرو است «کان رسول خدای است» ( همان: 138) و « عصایی بر ره خرّم بهشت « (همان: 423) و «خردمند فقط بر راهی می رود که عقل سلیم و آیات فرقان برآن گواهی می دهد.»(همان: 234) و در این راه، همه ی آنهایی که گفتند که موضوع شریعت نه به عقل است و تقلید را به جای تحقیق نهادند، مورد انتقاد ناصر خسرو واقع شده است. آن هم نه انتقادی از نوع طنز و نمادین و کنایی بلکه انتقادی مستقیم و عریان. زیرا ناصر خسرو بعد ازاینکه گمشده ی خود را درفاطمیان یافت. ازهمه ی جهان، دین را برگزید و خویشتن را موظف به بیداری خلق خفته ی زمان خود دانست.
از این رو انتقادات او ازعناصرمختلف اجتماعی، نقدی از روی غرض شخصی و یا هجوگروهی یا شخصی، برای به دست آوردن خواسته های دنیوی نیست. زیرا برای او که « دست ازتجمل دنیوی و مال ومنال و جاه و احترام شسته و از امیر و وزیر وسلطان وحاکم ،گریزان گشته بود و در جهان مادی عصر خویش جز تاریکی چیزی مشاهده نمی کرد وجهان معنوی یعنی جهان علم و دانش زمان خودرا بس میان تهی می یافت ؛ فقط دین بود که می توانست راهی به روشنایی در تنگنای یمگان برای او بگشاید.» (محقق، 1368 : 377) دینی که خرد راهنمای آن است و « اندیشه، شجر خوب بَرور و پرهیز و علم، برگ و بر آن است.» (پیشین: 12)
انتقادات ناصر خسرو اصر خسرو، از طبقات مختلف، باز تابنده ی واقعیات اجتماعی عصر او است واقعیت هایی که او را در یمگان و همه ی تاریخ اندیشه ی دینی ما را به بند کشید. که این واقعیت ها چهره ی اصلی خویش را در قرون بعد به خوبی نمایان ساخت که تعصب و ظاهراندیشی جای حقیقت نشست و تقلید و تحجّر، علم و تحقیق را مغلوب ساخت. چنان که این امر در آثار شاعران و اندیشمندان بزرگ بعد از ناصر خسرو مثل سنایی، عین القضات همدانی، حافظ، سعدی، عبید زاکانی و … به خوبی مشهود است.
انتقادات ناصر خسرو از طبقات مختلف اجتماعی عصر خود
حال باتوجه به مقتضیات فکری ودرونی ناصرخسرو و الزامات عصر او که شمّه ای از آن در مقدمه ذکر شد،می توان دریافت که وی به عنوان یک شاعر متعهد که خود را مسئول بیداری جامعه ی خویش می داند،چکیده ی نظم فکری وقضاوت هایش را درمورد طبقات مختلف اجتماعی که در ساختار فکری واجتماعی آن دوران می توانستند تاثیر گذار باشند ، دردیوان گرانسنگ خود آورده و منابع آلام امت اسلامی را موشکافانه مورد نقد قرار داده است . وآن عناصری که موجب ناامنی های فکری ودینی شده اند با ویژگی های خاصّ خودشان دلسوزانه معرفی می کند.
اینک براساس حروف الفبا، می پردازیم به طبقات اجتماعی که ناصر خسرو تازیانه ی اتتقاد خود را بر یکایک آنها نواخته است :
امرا و حکّام
مطابق آنچه که ازدیوان ناصرخسرو برمی آید، امرا ی عصر وی که مشروعیت خود را ازدستگاه بنی عباس می گرفتند؛ درحقیقت حلقه ی اصلی استواری سلطنت خلفای عباسی بودند که اجرای ظواهر دین، ابزاری درجهت غارت دین ودنیای امت اسلام در دست آنها بود. بنابراین باتوجه به شناختی که ناصرخسرو از این طبقه داشت؛امرای زمان خود را را باویژگی های زیر به تصویر می کشد :
1- خوشگذرانی خدای ناترس که ظاهردین را می پسندند تا باطن و حقیقت آن را . زیرا ازاین طریق است که می توانستند عام نادان را فریفته و خواص آگاه را به انزوا وادارند :
از مکر خداوند همی هیچ نترسی زان است که با بنده پر از مکر وشکنجی
(ناصرخسرو ،1384: 338 )
والله که نسنجند نماز تو از یراک روی تو به قبله است و به دل با دف و صنجی (همان)
با مسجد و با موذن چون سرکه و ترفی با مسخره و مطرب چون شیربرنجی (همان)
2-بنده ی جسم اند و در بند تن .بنابر این از دید ناصرخسرو، این امیران حقیر درخور مدح وثنا نیستند :
ای غرّه شده به پادشائی بهتر بنگر که خود کجائی؟ (همان :260)
زین بند گران که این تن توست چون هیچ نیامدت رهائی ؟ (همان)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:48:00 ب.ظ ]




جامعه­آماری این پژوهش کلیه مدیران ارشد شرکت نفت استان تهران می­باشند. با توجه به اینکه جامعه آماری این تحقیق شرکت­های نفت می­باشد نمونه گیری این تحقیق دو مرحله­ ای است به این ترتیب که در ابتدا به صورت تصادفی از بین کل شعبات شرکت نفت موجود در شهر تهران (تعدادشان ۸۰ مورد است) چند مورد را انتخاب کرده و سپس آمار تعداد کل مدیران این شرکتها را بدست آورده و از طریق جدول مورگان حجم­نمونه به تعداد ۶۶ نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی پرسشنامه در بین آنها توزیع خواهد شد.

۳ ـ ۳ ـ پایایی پرسشنامه:

قابلیت اعتماد یا پایایی یکی از ویژگی‌های فنی ابزار اندازه ­گیری است. مفهوم یاد شده با این امر سر و کار دارد که ابزار اندازه ­گیری در شرایط یکسان تا چه‌اندازه نتایج یکسانی را به همراه دارد. برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد از روش های مختلفی استفاده می‌شود که از جمله می‌توان به الف- اجرای دوباره (روش بازآزمایی)، ب- روش موازی(همتا)، ج- روش تصنیف (دو نیمه کردن) و روش آلفای کرونباخ اشاره کرد.

در این تحقیق به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. بدین منظور ابتدا یک نمونه اولیه شامل ۳۰ پرسشنامه پیش آزمون گردید و سپس با بهره گرفتن از داده ­های به دست آمده از این پرسشنامه ­ها و به کمک نرم­افزار آماری SPSSمیزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ برای این ابزار محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ به طریق زیر محاسبه می­ شود:
که در آن:

n= تعداد سوالهای تست
s = واریانس سؤال i
S = واریانس کل تست
در صورتی یک پرسشنامه پایاست که مقدار آلفای کرونباخ بزرگتر از ۷ درصد باشد. و هر چه این مقدار به عدد ۱ نزدیکتر باشد پرسشنامه از پایایی بالاتری برخوردار می باشد.

۳ ـ ۳ـ ۱ ـ تعیین اعتبار (روایی) پرسشنامه:

مقصود از روایی آن است که آیا ابزار اندازه ­گیری می‌تواند خصیصه و ویژگی که ابزار برای آن طراحی شده است را اندازه ­گیری کند یا خیر(خاکی، ۱۳۸۷، ۲۴۴). در واقع این واژه معرف درجه‌ای است که یک وسیله اندازه ­گیری می‌تواند یک متغیر را بر اساس تعریفی خاص، سنجش کند. به عبارت دیگر، اعتبار، درجه مثبت بودن پاسخ به این سؤال را که «آیا وسیله سنجش، فقط همان چیزی را که می‌خواهیم اندازه گیری کنیم، می‌سنجد یا نه»، مشخص می‌کند. برای اندازه ­گیری انواع اعتبار از روش­های زیر استفاده می‌شود:
با توجه به اینکه بخشی از پرسشنامه پژوهش توسط محقق ساخته شده، لیکن برای سنجش روایی محتوا پرسشنامه تلاش شده تا پرسشنامه توسط اساتید و صاحب نظران رشته مدیریت منابع انسانی مورد بازبینی قرار گیرد و با تایید این افراد پرسشنامه جهت سنجش همبستگی درونی سوالات در بین تعدادی از حجم نمونه مورد نظر توزیع شده است. همچنین تلاش شده روایی صوری پرسشنامه تا حدی از طریق کنترل سوالات هنگام تکمیل پرسشنامه توسط پاسخگویان تعیین گردد.
پس از تدوین طرح مقدماتی پرسشنامه تلاش گردید تا میزان روایی و پایایی پرسشنامه تعیین شود، روایی وپایایی بدست آمده به شرح ذیل می­باشد.

جدول (۳-۱): ضریب پایایی درونی پرسشنامه‌ مدیریت جانشین پروری

عوامل سازمانی
آلفای هرگویه
آلفای مولفه

۱- حمایت و تشویق مدیران ارشد در پیاده­سازی و اجرای برنامه جانشین پروری در شرکت

۹۲۲/۰

۹۲۸/۰

۲- وجود ساختار سازمانی مکتوب و شفاف از کلیه سطوح

۹۲۳/۰

۳- تمایل سازمان به جذب نیروهای مستعد جهت انتصاب در مشاغل مدیریتی از خارج سازمان

۹۲۷/۰

۴- ایحاد انگیزه در استعدادهای داخلی سازمان از طریق نظام جبران خدمات و پاداش

۹۲۲/۰

۵- تاکید و اهمیت سازمان بر ارتقاء مهارت کارکنان

۹۲۲/۰

۶- دارا بودن متولی مشخص جهت اجرا و پیشبرد برنامه ها

۹۲۳/۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:48:00 ب.ظ ]




با توجه به خروجی spss در جدول ۴-۳۹ مقدار عددی سطح معناداری (sig) برابر با ۰۰۳/۰ می باشد که از مقدار استاندارد ۰۵/۰ کمتر است. بنابراین فرض صفر مبنی بر عدم وجود تفاوت معنادار میان عوامل در سطح اطمینان ۹۵ درصد رد می شود و می توان گفت میان متغیرها تفاوت معناداری وجود دارد. همان طور که در جدول ۴-۳۸ ملاحظه می گردد از بین متغیرها، رفتار بازارمحور صادراتی پایین ترین رتبه را داراست.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۳-۵ مدل یابی معادلات ساختاری و آزمون فرضیه های تحقیق
بطور کلی با تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و به کمک نرم‌افزار آموس ۲۲ فرضیه‌های تحقیق مورد آزمون قرار گرفته اند. برای نیل به این منظور نخست آزمون نرمال بودن داده ها صورت گرفته است. سپس تحلیل عامل تائیدی برای هر یک از پرسشنامه ­ها انجام شده است. در نهایت نیز مدل مربوط به فرضیه اصلی و فرضیه‌های فرعی تحقیق اجرا شده است.
۴-۳-۵-۱ تحلیل عاملی تائیدی
در این مطالعه از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده‌ها استفاده شده است. بنابراین با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تائیدی ساختار کلی پرسشنامه‌های تحقیق مورد روائی سنجی محتوائی قرار گرفته است.
مدل اندازه گیری نشان دهنده بارهای عاملی متغیرهای مشاهده شده (عامل) برای هر متغیر مکنون است. قدرت رابطه بین عامل (متغیر پنهان) و متغیر قابل مشاهده بوسیله بار عاملی نشان داده می‌شود. بار عاملی مقداری بین صفر و یک است. اگر بار عاملی کمتر از ۵/۰ باشد رابطه ضعیف درنظر گرفته می شود. بارعاملی بین ۵/۰ تا ۸/۰ متوسط و اگر بزرگتر از ۸/۰ باشد خیلی مطلوب است.
در تحلیل عاملی تأییدی توجه به برازش مدل نیز مهم است. شاخصهای برازش رایج در مدلهای اندازه گیری برای متغیرهای مکنون تحقیق در زیر هر شکل ارائه شده است. در میان شاخص های برازش اگر نسبت کای دو به درجه آزادی کمتر از ۳ باشد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. شاخص RMSEA کمتر از ۰۵/۰ مطلوب است. سایر شاخص ها نیز هر چقدر به یک نزدیکتر باشند مطلوبتر است (قاسمی، ۱۳۸۹).
در ادامه اشکال مرتبط با این تحلیلها و نیز نتایج تحلیل عاملی ارائه می شود. خاطر نشان می شود که ارتباط بین خطاها در اشکال، برازش مدل را بالاتر برده است. این ارتباطات بر اساس شاخص اصلاح[۶۸] ارائه ­شده در نرم­افزارAMOS ایجاد شده است. به این ترتیب که هرچه برای یک ارتباط، شاخص اصلاح بالاتری باشد، افزوده شدن آن ارتباط در مدل موجب بهترشدن برازش آن می­ شود.
۴-۳-۵-۱-۱ تحلیل عاملی تائیدی رفتار کارآفرینانه صادراتی
شکل ۴-۱ تحلیل عاملی تائیدی رفتار کارآفرینانه صادراتی
جدول ۴-۱۸ تحلیل عاملی تائیدی رفتار کارآفرینانه صادراتی

Estimate
S.E.
C.R.
P
Label

q1
<—
Enterpre
۱/۰۰۰

q2
<—
Enterpre
۱/۱۷۰
/۰۹۶
۱۲/۲۳۳
***

q3
<—
Enterpre
۱/۱۳۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:48:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم