«لوینسون و کلارک»[۱۲](۱۹۹۹) در درمان رفتاری افسردگی نوجوانان به آموزش مهارت‌های حل مسأله، مهارت‌های اجتماعی، جرئت‌ورزی و مهارت‌های ارتباطی، آموزش کنترل هیجانی مانند تکنیک‌های آرامش‌سازی و کنترل خشم اشاره کردند. تلاش‌های پیشگیرانه نیز می‌توانند در جهت آوزش نوجوانان برای دستیابی به باورهای در موارد ارزش زندگی، رشد خو کفایی و خوش‌بینی در مقابله با تغییرات زندگی و فراهم نمودن فرصت‌هاییی برای آنان جهت تمرین باورها و عقایدشان به کار گرفته شوند.(پیتتو،۱۹۹۸)

هامبورگ[۱۳](۱۹۹۰) به نقل از«موت» [۱۴]و همکاران (۱۹۹۹) اشاره کرد به برنامه های آموزش مهارت‌های زندگی موفقیت‌آمیز دارای اهمیت زیادی هستند در موادر ذیل تأثیر مثبت دارد:

۱- رفتارهای اجتماعی مثبت در مدارس(تعامل اجتماعی مثبت بین همسالان)

۲- افزایش حمایت همسالان

۳- افزایش توانایی حل مسأله

۴- خودآگاهی

۵- کاهش خشم، اضطراب، افسردگی، عزت‌نفس، کمرویی و رفتارهای بزهکارانه

۶- ایجاد منبع کنترل درونی

۷- مقبولیت اجتماعی

۸- مقابله با بحران

۹- رویارویی اجتماعی

۱۰- افزایش جرئت‌ورزی

۱۱- خودپنداره مثبت

۱۲- مهارت‌های کلامی و غیرکلامی اجتماعی مثبت و مناسب[۱۵]

طبق نظرنیکول و همکاران برنامه های مهارت‌های زندگی در ارتباط با مشخص ساختن نیازهای مرتبط با عملکرد مستقل در زندگی هستند اغلب می‌توانند به عنوان فرایند توانبخشی برای بیماری‌های روانی مزمن از جمله بیماری اسکیزوفرنی به کار روند. به همین منظور، آموزش مهارت‌های زندگی باید به عنوان بخشی از برنامه های توانبخشی مطرح شود که در این صورت به نتایج مثبت منجر می‌گردد.[۱۶]

پژوهش‌های مختلفی که س از اجرای برنامه‌آموزش مهارت‌های زندگی در مدارس صورت گرفت تأثیر این آموزش را بر ابعاد مختلف سلامت روان نشان می‌دهد. مثلاً کاهش معنا در اضطراب اجتماعی(بوتوین واینگ،۱۹۸۲)، تصور از خود(کروتر۱۹۹۱) و عزت‌نفس( اینت،۱۹۹۴). در بسیاری از بررسی‌های انجام شده در این زمینه نتایجی از قبیل افزایش اعتماد به نفس کودکان، بهبود رابطه معلمان و شاگردان، کاهش غیبت از مدرسه و کاهش بدرفتاری آنان حاصل گردید(سازمان بهداشت جهانی،۱۳۷۷)

در پژوهشی که مارتین جونز و همکارنش درارتباط با مهارت‌های زندگی مورد نیاز ورزشکاران انجام انجان دادند ‌به این نتیجه رسیدند که مهارت‌های فردی از جمله مهارت‌های اجتماعی، احترام، رهبری، تعامل خانواده و ارتباط و مهارت‌های شخصی از جمله سازمان‌دهنده، نظم و انضباط، اعتماد به نفس، تعیین هدف، مدیریت نتایج عملکرد و انگیزه از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی موردنیاز آنان می‌باشد.[۱۷]

۲-۸-۱ پژوهش‌های داخلی

۱- در یک تحقیق که توسط دکتر علی رمضان‌خانی و دکتر اکبر سیادتی در سال ۷۹-۱۳۷۸ تحت عنوان، بررسی وضعیت آموزش‌های مهارت‌های زندگی در نظام آموزش و پرورش کشور دوره ابتدایی انجام گردید یافته های زیر به دست آمده است:

الف- ۲/۳۹ درصد از پاسخگویان ۹ مهارت اساسی( از ۱۳ مهارت مورد سؤال) سالم زیستن را از طریق برنامه های مدرسه به‌طو ر کامل آموخته‌اند.

ب- این میزان درصدها برای هر یک از سؤالات مختلف متفاوت است و همچنین بر حسب استان‌های مختلف نیز با هم اختلااف دارند.

۸/۲۸ درصد این مهارت‌های در حد متوسط ۶/۱۵ درصد خیلی کم و ۴/۱۶ درصد اصلاً نیاموخته‌اند.

ج- ۶/۲۸ درصد از پاسخگویان وضعیت آموزش مهارت‌های بهداشتی دوره ابتدایی را کامل مناسب، ۴/۴۳ درصد در حد متوسط،۶/۲۰ درصد خیلی کم،۴/۷ درصد کاملاً نامناسب اعلام نموده‌اند.

د- میزان مناسب بودن اطلاعات مربوط به مهارت‌های سالم زیستن در کتب درسی ۳/۴۵ درصد و انجام آموزش این مهارت‌ها در فعالیت‌های فوق برنامه،۵/۴۹ درصد و مناسب بودن روش تدریس مهارت‌ها ۳/۵۹ درصد از امتیازات مورد انتظار را کسب ‌کرده‌است.

پ- یافته های بررسی وضعیت کلی آموزش مهارت‌های سالم زیستن را در مدارس کل کشور ناکافی ارزیابی می‌کند.

۲- حقیقی و همکاران(۱۳۸۵) نشان داده‌اند که آموزش مهارت‌های زندگی موج افزایش سلامت روان و عزت نفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه می‌شود.

۳- نتایج تحقیق شریفی(۱۳۷۲) نشان می‌دهد که آموزش مهارت‌ حل مسأله می‌تواند در بهبودی یا کاهش میزان افسردگی نوجوانان و علائم اختصاصی افسردگی آنان مؤثر باشد، موجب افزایش میزان کفایت شخصی آنان و توانایی ایشان در روابط بین فردی با همسالان گردد.

۲-۹ جمع‌بندی

با مروری اجمالی بر تحقیقات مطرح شده در بخش قبلی، میتوان گفت که آموزش مهارت‌های زندگی که اکثراً در دوره نوجوانی اجرا می‌شود بر جنبه‌های گوناگون سلامت روانی تآثیر مثبتی دارد. ‌بنابرین‏ با مروری بر پیشه‌ی تحقیقاتی و پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که تمام شواهد تحقیقاتی مربوط به موضوع و یافته های نزدیک به موضوع پژوهش، دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارت‌های زندگی و مهارت‌های اجتماعی بر ابعاد گوناگون سلامت روانی می‌باشد.

فصل سوم:

روش پژوهش

۳-۱ مقدمه

با توجه به موضوع پژوهش یعنی بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی در سلامت روان دانشجویان دختر شهرستان نجف‌آباد در این فصل سعی می‌گردد به شرح و بررسی روش تحقیق، جامعه‌ آماری، روش نمونه‌گیری، ابزار اندازه‌گیری، نحوه اجرای آزمون و روش تجزیه و تحلیل آماری پرداخته شود.

۳-۲ روش پژوهش

پژوهش حاضر یک تحقیق آزمایشی و از نوع پیش‌آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گروه گواه است.

گروهی که مهارت‌های زندگی را آموزش دیده‌اند گروه آزمایش و گروهی که مهارت‌های زندگی را آموزش ندید‌ه‌اند تحت عنوان گروه گواه نامیده می‌شوند.

۳-۳ جامعه آماری

جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر شهرستان نجف‌آباد می‌باشد.

۳-۴ نمونه و روش نمونه‌گیری

نمونه آماری در این پژوهش تعداد ۶۰ نفر از این دانشجویان است. برای نمونه از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده استفاده شده است، که دانشجویان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.

۳-۵ ابزار پژوهش و شیوه ی اجرای آن

پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ(GHQ)

«گلدبرگ» (۱۹۷۲) پرسشنامه سلامت عمومی را برای سرند اختلالات روانی غیر سایکوتیک در مراکز درمانی جامعه طراحی و تدوین نموده است.

پرسشنامه مذکور دارای چهار مقیاس می‌باشد که هر یک ۷ سوال دارد. چهار مقیاس مذکور عبارتند از

۱- مقیاس نشانگان جسمانی (A)

۲- مقیاس نشانگان اضطرابی (B)

۳- مقیاس نارساکنش وری اجتماعی ©

۴- مقیاس نشانگان افسردگی (D)

توضیحاتی درباره مقیاس پرسشنامه گلدبرگ (۲۸- GHQ)

– نشانه های جسمانی( شکایت جسمی):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...