در نتیجه وقتی انسان از نظر کیفری مسئول شناخته می شود که مسبب حادثه ای باشد . یعنی بتوان آن حادثه را به او نسبت داد . پس مسئولیت کیفری ، محصول نسبت دادن و قابلیت انتساب است و مقصود از قابلیت انتساب آن است که بر مقامات قضایی معلوم گردد که فاعل جرم ، از نظر رشد جسمی و عقلی و نیروی اراده و اختیار ، دارای آن چنان اهلیتی بوده است که می توان رابطه علیت بین جرم انجام یافته و فاعل آن برقرار کرد .

در حقیقت مسئولیت کیفری از نتایج مستقیم انتساب جرم به فاعل آن احراز می شود[۸۲] .

با توجه به تعریف کوتاه از مسئولیت ، مسئولیت های خسارت های وارده بر زبان به چند قسم تفکیک می‌شوند که ما در این قسمت به بررسی انواع مسئولیت ها و تفاوت موجود بین آن ها می پردازیم .

        1. مسئولیت قرارداری خسارت های وارده بر زبان

این نوع از مسئولیت زمانی به وجود می‌آید که متعهد از انجام تعهدات خود که از عقد یا قرارداد ناشی شده است باز ماند و بدین وسیله باعث ورود ضرر به طرف مقابل قرارداد گردد . به طور مثال اگر پزشکی در انجام تعهدات خود مبنی بر عمل زبان شخصی کوتاه کند مسئولیت قراردادی خسارت های وارده بر زبان را دارد . در این جا او باید از عهده خسارتی که وارد کرده برآید .

چهار شرط برای تحقق مسئولیت قراردادی :

    1. وجود قرارداد معتبر بین متعهد و متعهدله .

    1. متعهد از انجام قرارداد تخلف نماید .

    1. ضرری به متعهدله وارد شود .

  1. زیان وارده باید نتیجه عدم عمل به قرارداد باشد و بین تخلف و ضرر رابطه سببیت وجود داشته باشد . [۸۳] البته احراز رابطه سببیت همه جا روشن نیست مثلاً اگر پزشک در ضد عفونی کردن وسایل جراحی کوتاه نماید ، ولی بیمار به علت بیماری قبلی که ارتباطی به خطای پزشک ندارد لال شود و گاهی نیز در نتیجه ی معالجه ای که پزشک انجام داده است حال بیمار رو به وخامت گذاشته شود و یا فوت نماید ، بدون اینکه بتوان خطا یا اشتباهی را به پزشک نسبت داد در این گونه موارد احراز رابطه سببیت بین عمل پزشک و صدمه وارده بسیار مشکل است . [۸۴]

        1. مسئولیت غیرقراردادی[۸۵] خسارت های وارده بر زبان

در صورتی که بین ۲ شخص هیچگونه قرارداد و عقدی وجود نداشته باشد و یکی از آنان ، به عمد یا به خطا به زبان دیگری زیان برساند ، مسئولیت خارج از قرارداد یا قانونی خواهد بود و نسبت به جبران آن از طریق موارد قانونی باید تلاش نماید .

نحوه رسیدگی جهت جبران خسارت های وارده بر زبان در پزشکی قانونی

مهمترین وظیفه پزشک در انجام کارشناسی مستقل ، تجزیه و تحلیل بالینی نقص عضوهای به وجود آمده مانند زبان و تعیین میزان دقیق آن پس از رسیدن به حداکثر بهبودی بالینی است .

در گزارش کارشناسی مستقل پزشکی که معمولاً در درخواست مرجع ثالث صورت می‌گیرد . کارشناس موظف به اعلام کلیه ضایعات بالینی مستند است . اما صرف اعلام ضایعات بالینی مستند به هیچ عنوان کافی نبوده و حتی در بسیاری از موارد می‌تواند گمراه کننده نیز باشد . ‌بنابرین‏ ضروری است که بعد از اعلام ضایعات بالینی مستند ، کارشناس به تجزیه و تحلیل بالینی آن ها بپردازد و در درجه اول ، روابط علیتی آن ها را بررسی نماید . تعیین روابط علیتی نه تنها از نظر قانونی بلکه از دید بالینی هم دارای اهمیت خاصی است ؛ به ویژه ‌در مورد ضایعاتی که پس آمد های بالینی و موقت یک آسیب هستند .

تطابق با مقتضیات قانونی ضرورت مرحله بعدی در روند گزارش کارشناس مستقل بالینی است . این فرایند نیازمند انجام کامل و سازمان یافته کلیه مراحل قبل و آشنایی کافی با مسائل قانونی است . باید توجه داشت که موارد قانونی از پیچیدگی خاصی برخوردارند که نداشتن حداقل احاطه علمی ضروری و هر گونه برخورد سطحی می‌تواند منجر به نتیجه گیری های اشتباه و غیر قابل جبران در فرایند تطابق با مقتضیات قانونی است .[۸۶] به عنوان مثال از دیدگاه قانون مجازات اسلامی در حال حاضر نحوه جبران ضایعات جسمی زبان :

    1. آسیب هایی که دارا دیه مقدر هستند ( ماننده ماده ۶۱۱ ‌در مورد آسیب های دائمی ) (حال اگر بر اساس منابع قانونی برای ضایعه ای دیه تعیین نمود ، ارزیابی و تعیین ارش وظیفه کارشناس مستقل بالینی است . )

    1. آسیب هایی که دارای دیه مقدر نیستند ، اما قانون‌گذار صراحتاً خواهان تعیین ارش برای آنان شده است ( ماننده ماده ۶۹۵ ق.م.ا. ‌در مورد آسیب های دائمی )

    1. آسیب هایی که دارای دیه مقدر نیستند ، اما با توجه به تعیین دیه و ارش موارد مشابه ، ضرورت قانونی تعیین ارش را دارند .( مانند ارش خسارت هایی که به اداء حروف وارد می شود )

  1. آسیب هایی که در قانون به آن اشاره نشده است .

هر کدام از موارد فوق دارای پیچیدگی قانونی خاص خود است . ‌در مورد ضایعات بند اول که دارای دیه مقدر هستند تطابق یافته های بالینی مستند با موارد قانونی نیازمند در نظر گرفتن بعضی جزئیات بالینی خاص و اشراف کافی به مسائل قانونی است . در ضایعات بند های دوم وسوم می توان جهت تعیین ارش ‌در مورد آسیب های دائمی زبان بر اساس میزان نقص عضو حاصله اقدام نمود . [۸۷]

شیوه های جبران خسارت های وارده بر زبان در فقه و حقوق

قصاص

قصاص مجازاتی است که بدون در نظر گرفتن خصوصیات و تفاوت های فردی ، قبیله ای و گروهی اجرا می شود و تفاوت های جانی نیر در مسائلی مانند علم ، فضیلت ، فقر ، غنا ، صحت ، مرض ، قوت ، ضعف ، کبر و صغر مانع اجرا قصاص نیست . [۸۸] در عین حال برای اجرای مجازات قصاص شرایطی مقرر شده که در فصل یک بدان اشاره شد . این شرایط که هر کدام دارای مبنا و فلسفه مخصوص به خود است ، دایره قصاص را محدود می‌کنند و در مواقع بدون این که تاثیری در وصف مجرمانه ، عمل داشته باشند ، تنها از اجرای مجازات جلوگیری می‌کنند .

اولین شیوه ی جبران خسارت های وارده بر زبان قصاص است . آنچه موجب قصاص عضو (برای زبان) می شود مانند آنچه موجب قصاص نفس می شود جنایت عمدی است . اگر جانی عمداً جنایتی مرتکب شود که غالباً موجب تلف شدن عضو باشد جنایت عمد است اعم از اینکه ارتکاب آن توام با قصد اتلاف باشد یا به قصد اتلاف نباشد اما اگر مرتکب جنایتی شود که غالباً موجب تلف شدن عضو نیست در صورتی عمدی خواهد بود که ارتکاب آن توام با قصد تلف باشد .[۸۹]

چنانچه در قتل عمد نیز این مسئله بیان شد . ‌در مورد قصاص عضو زبان شروطی نیز وجود دارد و آن برابر داشتن سلامت عضو یا فلج بودن و بیماری آن است مگر آنکه عضوی که قصاص می شود پست تر از عضوی که بر آن جنایت شده است باشد .

همچنین برابری در اصلی بودن و زاید بودن عضو و برابری در محل مورد جنایت نیز در قصاص عضو از جمله قصاص عضو زبان از شروط مهم می‌باشد . مگر اینکه برابری ممکن نباشد .

شرط دیگر اینکه اطمینان داشته باشند که قطع عضو موجب سرایت و مرگ نخواهد شد.

زبان سالم در برابر زبان فلج بریده نمی شود ولی بالعکس زبان فلج عوض زبان سالم بریده می شود .

        1. بررسی شرایط قصاص زبان :

طبق قوانین حاکم در قانون مجازات اسلامی برداشت می شود که :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...