دانلود پایان نامه با موضوع ارزیابی صفات و ویژگی های … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
A. doebereinerae
A. oryzae
A. melinis
۲-۲-۱۹-۳- مشخصات مرفولوژی
باکتری های Azospirillum از نظر شکل ظاهری به صورت خمیده تا Sشکل با قطر حدود ۱ میکرومتر میباشند[۱۳۰]. این باکتری ها همانند دیازتروفهای دیگر در سلولهای خود گرانولهای پلی هیدروکسی بوتیرات ([۹۴]PHB) دارند که گاهی تا ۵۰ درصد وزن خشک آنها را تشکیل می دهند[۱۴۴]. باکتری های جنس Azospirillum هوازی و دارای یک تاژک قطبی هستند که با این تاژک حرکت می کنند[۱۸۲]. سلولها معمولاً گرم منفی اما نوع گرم در برخی گونه ها همانند A. brasilense متغییر مشاهده شده است[۱۸۷].
دو گونه A. brasilense و A. lipoferum در ۳۰ تا ۹۰ درصد از نمونههای خاک نقاط مختلف دنیا جداسازی شده اند .اکثر جداسازیها مربوط به گراسها و گرامینههاست .این دو باکتری عمدتاً از ریشه غلات اصلی مثل گندم، ذرت، سورگوم و برنج جداسازی شده اند[۸].
گونه A. amazonense از ریشه گیاهان علوفهای، ریشه درخت خرما در ناحیه آمازون، ریشه بسیاری از گیاهان علوفهای، ذرت، سورگوم، گندم و برنج در آرژانتین و از ریشه های نیشکر در برزیل، هاوایی و تایلند نیز جداسازی شده است[۱۳۶]. A. amazonense از دو گونه A. brasilense و A. lipoferum کوچکتر بوده و در محیطهای کشت حاوی نیتروژن، دانه های پلی بتا هیدروکسی بوتیرات بیشتری دارد[۱۳۶].
گونه A. halopraeferens همان طور که از نام آن نیز پیداست با شرایط خاکهای شور سازش یافته است، اما تاکنون فقط از ریشه علفکالار (Leptochloa fusca L. Kallar grass) در ایالت پنجاب پاکستان جداسازی شده و کوششها جهت جداسازی آن از ریشه های چندین گیاه علفی متأثر از شوری در برزیل ناموفق بود[۱۶۰]. گونه A. halopraeferens به گونه A. amazonense شباهت بیشتری دارد، ولی به دلیل تحمل حرارتی زیادتر و انجام فعالیت نیتروژنازی در دمای بالاتر و نیاز به نمک، از این گونه متمایز می شود. pH مناسب برای رشد گونه مذکور ۸ و دمای مناسب رشد آن ۴۱ درجه سانتی گراد است[۱۶۰].
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گونه A. irakense از ریشه برنج در ناحیه دجله عراق جدا شد. سلولهای گونه مذکور به شکل S با یک تاژک قطبی در محیط مایع و تاژکهای جانبی روی محیط نوترینت- آگار است. توانایی تثبیت نیتروژن در شرایط فشار اکسیژن کم را دارد[۱۲۲].
گونهA. largimobile بر اساس مطالعه توالی بخش ۱۶S rDNA و هیبریداسیون DNA-DNA، زیر گونه Largimobile از گونه Conglomemrmonas largomoblili جدا و به جنس Azospirillum انتقال یافت. نام A. largimobile در سال ۱۹۹۷ توسط سلی و اشتاکبرانت[۹۵] در سال ۱۹۹۹ پیشنهاد شد [۸۴].
کریچوف و همکاران[۹۶] (۱۹۹۷) بعد از آنالیز مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی و مقایسه توالی بخش ۱۶S rDNA گونه جدیدی از Azospirillum را بر ریشهها و ریزوسفر دو گونه Miscanthus senesis و Miscanthus sacchariflorus جداسازی کردند[۱۲۵].
گونه A. oryzae از ریشه برنج جداسازی و به عنوان یک گونه جدید معرفی شد. این گونه بر اساس آنالیز پلیژنی و آنالیز توالی بخش ۱۶S rDNA و نیز ویژگیهای تاکسونومیکی مانند درصد مولی گوانین و سیتوزین و اسید چرب اصلی متعلق به جنسAzospirillum بوده و بر اساس ویژگیهای فیزیولوژیکی از گونه های دیگر این جنس متمایز گردید[۲۰۲].
گونه A. melinis به عنوان یک باکتری تثبیت کننده نیتروژن مولکولی به وسیله روش احیای استیلن و تکثیر PCRقطعات ژن nif Hاز ریشه گیاه علفی به نام (Melinis minutiflora L) توسط پینگ و همکاران[۹۷] (۲۰۰۶) جداسازی و بر اساس الگوی نقوش پروتئینی، هیبریداسیون DNA، توالی ژن ۱۶S rDNA و ویژگیهای مرفولوژیکی در جنس Azospirillum قرار گرفت[۱۵۳].
۲-۲-۱۹-۴- اکولوژی و گیاهان میزبان
باکتری Azospirillum یکی از مهمترین میکروارگانیسمهای تثبیت کننده نیتروژن در مناطق گرمسیر میباشد. این باکتری با گیاهان تک لپهای مختلفی از جمله غلات مانند گندم، برنج، ذرت و گیاهان دیگر مانند سورگوم، نیشکر، ارزن، چاودار و گراسهای علفی مانند دیجیتاریا و همچنین با تعدادی از گیاهان دو لپهای بصورت همیاری زیست می کند. پراکنش جغرافیایی Azospirillum بسیار گسترده میباشد، به طوری که وجود این باکتری در خاک و ریشه گیاهان مناطق معتدل، سرد و گرمسیر دنیا گزارش شده است ولی فراوانی آن در مناطق گرمسیر بیشتر است[۸].
۲-۲-۱۹-۵- کلونیزاسیون ریشه
همیاری ریشه گیاه و Azospirillum فقط در صورتی موفقیتآمیز خواهد بود که باکتری بتواند در خاک زنده بماند و جمعیتش به طور قابل توجهی در سیستم ریشه گیاه میزبان افزایش یابد. جهت تأثیر مثبت تلقیح گیاه با گونه های Azospirillum مورد نظر، ابتدا کلونیزاسیون ریشه باید اتفاق اُفتد. کلونیزاسیون نامناسب ریشه هیچ تأثیری بر رشد گیاه نداشته یا تأثیر آن جزئی است[۸].
جذب سطحی محکم و پایدار Azospirillum جهت همیاری طویل مدت با ریشه های گیاه میزبان به سه دلیل ضروری است: ۱) اگر باکتری به سلولهای اپیدرمی ریشهها چسبیده نشود، مواد مترشحه از باکتری به ریزوسفر انتشار یافته و قبل از اینکه به گیاه برسد توسط سایر میکروارگانسیمها خاک مصرف میگردد. ولی زمانی که باکتری ها به ریشهها میچسبند قسمتی از این مواد به داخل فضای بین سلولی کورتکس ریشه انتشار مییابد، ۲) بدون جذب سطحی محکم، ممکن است جریان آب باکتری ها را از ریزوپلان شسته و به جاهای نامناسب در اطراف (خاک فاقد عناصر غذای) حمل کند[۴۶] و ۳) مکانهای همیاری روی ریشهها در صورتی که توسط Azospirillum اِشغال نگردد در مقابل سایر میکروارگانسیمهای مهاجم آسیب پذیر میشوند (احتمالاً کلونیزاسیون با این میکروارگانیسم اثرات مثبتی نخواهد داشت).جذب سطحی Azospirillum به ریشهها در دو فاز از فرآیندهای مستقل از هم بنام فاز جذبی و فاز انچورینگ[۹۸] (جذب سطحی غیر قابل برگشت) معین شده است. فاز اول جذب باکتری به ریشهها بصورت سریع، ضعیف و قابل برگشت میباشد. پروتئینهای هیدروفوب در سطح باکتری و تاژک قطبی در آن دخالت می کنند، فاز دوم که انچورینگ نامیده می شود قویتر و غیر قابل برگشت و توسط پلی ساکاریدهای سطحی درون سلول باکتری تحت تأثیر قرار گرفتهاند[۲۰۳]. جذب و انچورینگ از لحاظ استحکام و متابولیتهای که در این فرایندها درگیرند متفاوت هستند. مطالعات مختلفی در جذب سطحی Azospirillum و کلونیزاسیون سطح ریشه نشان داده که مکانهای که برای کلونیزاسیون سطحی باکتری ها در اکثر گونه های گیاهی مطالعه شده قسمت ریشه های موئین و امتداد ریشههاست[۴۶].
مطالعات اخیر نشان داده که A. brasilense سویه Sp-7 فقط ریشه های موئین را کلون می کند، برخلاف آن A. brasilense سویه۲۴۵ Sp- به طور مکرر در تراکمهای زیاد در قسمت داخلی سلولها و ریشه های موئین یافت می شود. A. brasilense سویه Cd رشد یافته تحت شرایط استاندارد به طور کامل تمام سیستم ریشه گندم به جزء مناطق انتهای ریشه را کلونیزاسیون می کند. اما این باکتری ها تحت تنش شوری عمدتاً در نوک ریشهها و ریشه های جانبی استقرار یافتهاند[۹۴].
۲-۲-۱۹-۶- تثبیت نیتروژن
Azospirillum ابتدا از یک خاک شنی با نیتروژن کم در هلند جداسازی شد[۸]. ولی، اهمیت این کشف برای بیش از ۵۰ سال، تا زمانی که دابرینر و دی در سال ۱۹۷۶ گزارش کردند که علفهای همیار با Azospirillum، علائم کمبود نیتروژن را نشان نمیدهند، مشخص نشده بود. با توجه به اینکه اعضای این جنس قادر به تثبیت نیتروژن اتمسفر و افزایش رشد گیاه هستند زمانی فکر میشد که همانند Rhizobium که در لگومها یافت شده است. Azospirillum هم برای غلات یافته شده است و با بهره گرفتن از تواناییهای گونه های Azospirillum ، تأمین نیتروژن برای گیاهان زراعی مهم ممکن خواهد گردید[۱۲۷]. بنابراین، تثبیت نیتروژن به عنوان اولین مکانیسم جهت توصیف بهبود رشد گیاه بدنبال تلقیح با Azospirillum پیشنهاد شده بود با این حال چندین سال بعد، مطالعات نشان دادند که سهم نیتروژن تثبیت شده توسط Azospirillum برای گیاه بین ۵ تا ۱۸ درصد افزایش در کل گیاه میباشد[۴۷].
Azospirillum فقط نیتروژن را در شرایط فشار اکسیژن کم و محدودیت نیتروژن تثبیت میکند. سطح اپتیمم فشار اکسیژن برای Azospirillum در حدود ۲/۰ کیلوپاسکال است اما گونهها و سویههای مختلف Azospirillum در تحمل به اکسیژن با هم تفاوتهایی دارند[۱۰۷]. از مجموع مطالعات در مورد تثبیت نیتروژن توسط Azospirillum چنین نتیجه گیری می شود که این باکتری در تأمین بخشی از نیتروژن مورد نیاز گیاه نقش داشته است و نمیتواند جایگزین کامل کودهای شیمیایی نیتروژن شود.
۲-۲-۲۱-۷- تولید مواد تنظیم کننده رشد گیاه
Azospirillum بعنوان یک تحریک کننده رشد گیاهی، غیر از تثبیت نیتروژن مولکولی، اکسینهایی نظیر ایندول استیک اسید (IAA) را تولید می کند. که موجب افزایش تولید تارهای کشنده ریشه و افزایش جذب عناصر غذایی از خاک می شود[۸]. اکسین دیگری که در ارتباط با تلقیح A. brasilense در ریشه گیاهچههای ذرت تلقیح شده با آن یافت شد، ایندول بوتیریک اسید (IBA) میباشد. در آزمایشی نشان داده شد که در ریشه گیاهچههای ذرت تلقیح شده با Azospirillum مقدار زیادی IAA و IBA نسبت به گیاهان شاهد وجود داشت[۸].
در آزمایشات درون شیشه ای باکتری Azospirillum قادر به تولیدهورمونهای گیاهی (Phytohormon) مانند اکسین، جیبرلین، سیتوکنین و اتیلن است[۱۵۱].
تولید IAA توسط برخی از سویههای Azospirillum به نوع محیط کشت و تریپتوفان وابسته است. A. brasilense سویه Cd بیشترین میزان IAA (تقریباً ۳۸۰ میکرومول در لیتر) را تولید میکند[۱۴۷]. همچنین، pH تأثیر قابلتوجهی بر مقدار تولید IAA می گذارد. ویتامینها نیز در تنظیم سنتز IAA در A. brasilense نقش مهمی دارند مقدار خیلی کمی از ویتامینها گروه B بویژه پیووردین و اسید نیکوتنیک تولید IAA را در A. brasilense افزایش میدهد[۲۰۹]. در Azospirillum ، تریپتوفان بعنوان پیش ماده ساخت IAA شناخته شده زیرا افزودن این اسیدآمینه به کشتهای باکتریایی منتج به تولید مقدار بیشتری از IAA گردیده است[۱۰۶].
سه مسیر اصلی در تبدیل تریپتوفان به IAA شناخته شده است. ۱) مسیر ایندول ۳- استامید (IAM)، ۲) مسیر ایندول ۳- پیروویک اسید (IPyA) و ۳) مسیر تریپتامین (TAM) [75].
اولین مسیر برای تولید IAA مسیر ایندول ۳- استامید (IAM) است که وابسته به تریپتوفان است و از دکربوکسیلاسیون اکسید تریپتوفان به ایندول ۳- استامید (IAM) شروع شده و سپس هیدرولیز IAM به IAA است. دو آنزیم مختلف در این دو مرحله از تبدیل به ترتیب شامل تریپتوفان ۲- مونواکسیژناز (TMO) و ایندول ۳- استامید هیدرولاز (IAM- هیدرولاز) نقش دارد[۴۶].
مسیر دوم وابسته به تریپتوفان در A. brasilense بعنوان مسیر IPyA شناسایی شده است. این مسیر عمدهترین مسیر IAAدر گیاهان است و ترانسآمیناسیون تریپتوفان به IPyA و سپس توسط واکنش دکربوکسیلاسیون به فرم ایندول ۳- استالدهید (IAAld) و در نتیجه یک واکنش اکسیدی به فرم IAA تشکیل می شود. تنها ژن جداسازی شده و توالییابی شده که تاکنون در تولید IAA در A. brasilense شناسایی شده ژن ipdc بوده که این کد کننده ایندول ۳ پیرووات کربوکسیلیک (IPyA) را به IAAld تبدیل می کند[۷۵]. درباره حضور مسیر تریپتامین در Azospirillum ، هارتمن و همکاران (۱۹۸۳)گزارش دادند که A. brasilense سویه Cd تبدیل تریپتامین به IAA را دارند[۱۰۶].
شکل ۲-۲: مسیرهای تولید IAA توسط باکتری Azospirillum
بسیاری از مطالعات نقش اکسین تولیدی توسط Azospirillum را در تغییر مرفولوژی ریشه گزارش دادند. بعنوان مثال گیاهچههای گندم رشد کرده در سیستم هیدروپونیک و تلقیح شده با Azospirillum ریشه های جانبی بیشتری داشتند[۵۸].
۲-۲-۲۱-۸- افزایش جریان پروتون از ریشه
افزایش رشد گیاهان تلقیح شده با Azospirillum به علت تأثیرآن بر ترشح پروتون (H+) و اسیدهای آلی ترشح شده از گیاهان است. این رخداد اخیراً در مورد کاکتوسها به اثبات رسیده است[۶۵]. کاهش pH ریزوسفر منتج به افزایش حلالیت فسفر و آهن برای گیاهان به خصوص در مناطق خشک که مقدار کلسیم و pH خاک بالاست می شود. افزایش جریان پروتون در ریشه گندم موجب افزایش جذب عناصر معدنی به ریشه گیاه میگردد زیرا افزایش جریان پروتون از ریشه، فرایند اصلی در جهت حل شدن عناصرمعدنی است[۳۵].
۲-۲-۱۹-۹- روابط سینرژیستی با سایر ارگانیسمها و تأثیر آن بر رشد و عملکرد گیاه
تلقیح توأم یعنی مخلوط یک یا چند میکروارگانیسم با همدیگر، یا به عبارتی، ترکیبی از میکروارگانیسمهای که اثرات متقابل سینرژیستی (دوجانبه مثبت) با همدیگر دارند. مطالعات انجام شده بدون گیاه نشان داده که برخی از میکروارگانیسمها برهمکنش سینرژیستی دارند. این روابط شامل تأمین عناصر غذایی، حذف برخی از مهارکنندههای رشد یا تحریک رشد از طریق فرایندهای فیزیکی- شیمیایی میباشد[۳۰].
Azospirillum با شمار زیادی از باکتری های تجزیهکننده پلیساکاریدها همیار میباشد. آزمایشهای انجام گرفته نشان میدهد که در کشت توأم باسیلوس( Bacillus) و Azospirillum ، تجزیه پکتین توسط Bacillus و تثبیت نیتروژن توسط Azospirillum افزایش مییابد. کشت توأم A. brasilense و انتروباکتر کلواسه ( Enterobacter cloacae) موجب افزایش کارایی تثبیت نیتروژن نسبت به تلقیح جداگانه این باکتری ها گردید[۸]. تلقیح سورگم با A. brasilense و باکتری های حل کننده فسفر سودوموناس ستاریا (Pseudomonas striata) یا باسیلوس پلیمیکسا (Bacillus polymyxa) موجب افزایش عملکرد دانه، ماده خشک و جذب نیتروژن و فسفر در مقایسه با تلقیح انفرادی این باکتری ها گردید[۳۱].
اثرات تلقیح توأم Rhizobium و Azospirillum روی لگومها توجه زیادی را در سالهای اخیر به خود جلب کرده است. اثرات مثبت تلقیح توأم برای لگومها مختلف گزارش شده است. این پاسخ مفید در تلقیح گیاهان بصورت توأم، به اثرات مطلوب Azospirillum روی تعداد گرهها، رشد، وزن خشک و تثبیت نیتروژن در گرهها نسبت داده شده است. فیتوهورمونهای تولید شده توسط Azospirillum، تمایز سلولهای اپیدرمی در ریشه های موئین را بهبود دادهاند و تعداد مکانهای آلودگی Rhizobium را افزایش می دهند[۸]. در نتیجه گرههای بیشتری تشکیل میشوند. تلقیح توأم Azospirillum و Rhizobium با گیاه عدس موجب افزایش تعداد کل گرهها، وزن خشک گرهها، و عملکرد دانه و کاه شده است[۸]. این اثرات متقابل بیشتر با افزایش ماده آلی در حضور محیط رشد گیاه بدست آمده است[۸].
تلقیح توأم Azospirillum و قارچهای ویزیکول آربوسکولار میکوریز گونه Glomus intraradices در سورگم به صورت رابطه سینرژیسم (همکاری) بوده و موجب افزایش میزان کلونیزاسیون میکوریز، فسفاتازهای ریشه (قلیایی و اسیدی) و افزایش جذب عناصر فسفر، نیتروژن، روی، مس و آهن گردیده است. کاربرد این دو میکروارگانیسم با هم می تواند جایگزین کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر شود[۸].
۲-۲-۱۹-۱۰- نتایج آزمایشهای گلخانهای و مزرعهای
اولین تولید مایه تلقیح Azospirillum به تدریج و در مقیاس کوچک و به کندی وارد بازارهای کشاورزی شد[۸۹]. عامل اصلی جلوگیری کننده از معرفی Azospirillum در مقیاس وسیع غیر قابل پیش بینی بودن و تناقض در نتایج بوده است. اوکن و لاباندرا[۹۹] (۱۹۹۴) نتایج بیست ساله آزمایشهای تلقیحی در مزرعه با باکتری Azospirillum را خلاصه کردند[۱۴۴]. آنها دریافتند که اکثر آزمایشها (۶۰-۷۰ درصد) منجر به افزایش قابل توجهی در عملکرد در حدود ۳۰-۵ درصد شد. به علاوه آنها نتیجه گیری کردند که آزمایشهای موفق آن دسته از آزمایشهای بودند که محققان نسبت به تعداد مناسب سلولهای Azospirillum در ماده تلقیح توجه بیشتری داشتند و روشهای تلقیحی را بکار گرفتهاند که تعداد مناسبی سلول زنده و قابل استفاده برای تشکیل کلونی در اطراف ریشهها باقی مانده است[۱۴۵].
در آزمایشات مزرعه در آرژانتین تعداد دانه در بلالهای ذرت تلقیح شده با A. lipoferum دو برابر شد و وزن خشک دانه به ۵۹ درصد افزایش یافت و افزایش قابل توجهی در توسعه ریشه در زمان برداشت بدست آمد. مطالعه دیگری نشان داده که تلقیح ذرت با باکتری Azospirillum به تنهای هیچ تأثیری بر عملکرد ماده خشک یا سبز نداشت اما استفاده از نیتروژن در ترکیب با Azospirillum به طور قابل توجهی عملکرد ماده خشک و سبز را نسبت به تلقیح به تنهایی یا استفاده از کود نیتروژن به تنهایی افزایش داد[۶۸]. در تلقیح گیاه علفی چمنی مدیترانهای (مرغ) توسط A. brasilense سویه Cd بهترین نتایج در اکوسیستمهای نیمه خشک با افزایش دادن تولید زیتوده هوایی حدود چهار برابر از تلقیح بدست آمد[۲۰۳]. تلقیح گندم با سویههای مختلف Azospirillum موجب افزایش قابل توجهی به میزان ۲۳ تا ۶۰ درصدی عملکرد دانه نسبت به گیاهان شاهد گردید[۶۰].
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:21:00 ب.ظ ]
|