• وضعیت مالکیت واحد مورد رسیدگی و استفاده کنندگان صورت‌های مالی آن.

  • قوانین و مقررات خاص حاکم بر فعالیت واحد مورد رسیدگی.

حسابرس باید در شرایط کلی زیر از پذیرش کار خودداری کند، مگر اینکه الزامات قانونی برای پذیرش کار وجود داشته باشد: (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

    • مشکلات قانونی پذیرش کار.

    • مشکلات استقلال حسابرس.

    • نداشتن شرایط لازم برای حسابرسی: مانند کمبود نیروی انسانی متخصص.

    • ناتوانی واحد مورد رسیدگی در پرداخت هزینه حسابرسی.

    • دلایل نامناسب تغییر حسابرس.

  • مشکلات سوء مدیریت واحد مورد رسیدگی( بالا بودن بیش از حد خطر ذاتی، به گونه ای که نتوان به اظهارات مدیریت اعتماد و اتکا کرد).

۲-۵-۳-۲)کسب اطلاعات کلی و شناخت الزامات قانونی:

حسابرس در رسیدگی به صورت‌های مالی باید چنان شناختی از فعالیت واحد مورد رسیدگی داشته باشد یا به دست آورد که برای درک روش کار واحد مورد رسیدگی و شناسایی آن گروه از رویدادها و معاملاتی که به اعتقاد حسابرس می‌تواند بر صورت‌های مالی یا رسیدگی ها یا گزارش اثرعمده ای بگذارد، کافی باشد. کسب شناخت لازم از فعالیت واحد مورد رسیدگی فرایندی پیوسته و مستمر از گردآوری و ارزیابی اطلاعات و ارتباط دادن شناخت حاصل به شواهد حسابرسی در تمام مراحل کار است. برای مثال اطلاعات به دست آمده در مرحله برنامه ریزی معمولاً در مراحل بعدی کار و با کسب شناخت بیشتر حسابرس و همکاران وی از فعالیت واحد مورد رسیدگی، تعدیل و بر آن افزوده می شود. (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

۲-۵-۳-۲-۱)منابع شناخت:

حسابرس می‌تواند شناخت از صنعت و واحد مورد رسیدگی را از منابع زیر به دست آورد:

    • تجربه قبلی از واحد مورد رسیدگی و صنعت مربوط.

    • مذاکره با مسئولین واحد مورد رسیدگی( مانند، مدیران و مسئولین ارشد عملیاتی واحد مورد رسیدگی).

    • مذاکره با کارکنان واحد حسابرسی داخلی و بررسی گزارش‌های حسابرسان داخلی.

    • مذاکره با حسابرسان دیگر، مشاورین حقوقی و سایر مشاورانی که خدماتی را به واحد مورد رسیدگی یا واحدهای مشابه در آن صنعت ارائه کرده‌اند.

    • مذاکره با اشخاص آگاه خارج از واحد مورد رسیدگی ( برای مثال، کارشناسان و سیاست گذاران صنعت، مشتریان و تأمین کنندگان مواد اولیه).

    • انتشارات مربوط به صنعت ( برای مثال، آمار منتشره، تحقیقات، کتابها، نشریات تجاری و مالی و گزارش‌های تهیه شده توسط بانک‌ها و بورس اوراق بهادار).

    • هر گونه قوانین و مقررات مؤثر بر واحد مورد رسیدگی.

    • بازدید از کارخانه و تأسیسات واحد مورد رسیدگی.

  • مدارک تهیه شده توسط واحد مورد رسیدگی ( برای مثال، صورتجلسات مجامع عمومی و هیئت مدیره، مدارک ارسالی برای سهام‌داران یا ارائه شده به مقامات ذیصلاح قانونی، گزارشات مالی و سالانه دوره های گذشته، بودجه ها، گزارش‌های داخلی مدیریت،گزارش‌های مالی میان دوره ای، دستورالعملهای مدیریت، دستورالعمل سیستم‌های حسابداری و کنترل داخلی، فهرست حساب‌ها، شرح وظایف، برنامه های بازاریابی و فروش و سوابق طرحهای توسعه). (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

۲-۵-۳-۳)برآورد خطر عدم کشف ناشی از بررسی تحلیلی مقدماتی : ((APR

Au-329 ، روش های تحلیلی را با عنوان «ارزیابی اطلاعات مالی با بررسی ارتباط منطقی بین اطلاعات مالی و غیر مالی » تعریف ‌کرده‌است. یکی از مزایای اصلی بررسی های تحلیلی برقراری ارتباط بین اطلاعات مالی و غیر مالی است ، که معمولاً در سایر روش های حسابرسی کمتر با آن مواجه هستیم. به طور کلی استفاده از روش های تحلیلی بنا به دلایل زیر حائز اهمیت می‌باشد :‌ (Carl.pacini, 2007)

    • به دست آوردن درک بهتری از فعالیت شرکت و صنعت.

    • کشف اشتباهات و بی نظمی های مالی.

  • کمک در برنامه ریزی ماهیت، زمان بندی و محتوای روش های حسابرسی.

بررسی های تحلیلی یعنی تجزیه و تحلیل نسبتها و روندهای عمده (شامل پی جویی نوسانات) و روابط مالی و غیرمالی به دست آمده که با سایر اطلاعات مربوط به اقلام پیش‌بینی شده، مغایرت دارد. به کارگیری روش های تحلیلی در مرحله برنامه ریزی به منظور کسب شناخت از فعالیت واحد مورد رسیدگی و تعیین زمینه‌های بالقوه مخاطره آمیز کار، است. بررسی های مذبور می‌تواند توجه حسابرس را به جنبه هایی از فعالیت واحد مورد رسیدگی جلب کند که قبلاً از آن ها آگاه نبوده است و همچنین، او را در تعیین نوع و ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود سایر روش های حسابرسی یاری رساند. در این مرحله از رسیدگی از نسبت‌های مالی زیر استفاده می شود : (دستورالعمل حسابرسی، ۱۳۸۵)

    • نسبت جاری( دارایی‌های جاری نسبت به بدهی‌های جاری)

    • دوره وصول مطالبات (۳۶۰×(فروش خالص/ متوسط حسابهای دریافتنی تجاری))

    • دوره گردش کالا (۳۶۰ × (بهای تمام شده کالای فروش رفته/ متوسط موجودی کالا))

    • نسبت دارایی ثابت به ارزش افزوده

    • نسبت مالکانه ( نسبت ارزش ویژه به کل دارایی )

    • نسبت پوشش بدهی ( نسبت دارایی ثابت به بدهی بلندمدت )

    • نسبت سود ناخالص به فروش خالص

    • نسبت سود عملیاتی به فروش خالص

    • بازده دارایی ( نسبت سود خالص به جمع دارایی)

  • بازده سرمایه در گردش ( نسبت سود خالص به سرمایه در گردش)

حسابرسان معمولاً سه گروه از روش های تحلیلی را برای تخمین یک مانده مورد انتظار به کار می‌برند. (Carl.pacini, 2007)

    1. تجزیه وتحلیل روند : مقایسه مانده کنونی حساب یا اقلام با روند آن در دو یا چند سال اخیر

    1. تجزیه و تحلیل نسبتها : مقایسه نسبت‌های مالی محاسبه شده در سال جاری با نسبت‌های سال گذشته ، متوسط صنعت ، بودجه

  1. روش های مبتنی بر مدل : استفاده از اطلاعات عملیاتی صاحبکار و اطلاعات خارجی مربوطه

( اطلاعات صنعت و وضع عمومی اقتصاد ) در تخمین مانده مورد انتظار یک حساب ، روش های منطقی وتجزیه وتحلیل رگرسیونی نمونه ای از این ‌روش‌هاست .

روش های مبتنی بر مدل از دو جنبه با تجزیه وتحلیل روند و نسبتها متفاوت هستند . (Carl.pacini, 2007)

    • در حالی که تخمین مانده های مورد انتظار در تجزیه وتحلیل روند و نسبتها ضمنی و تلویحی بیان می شود ، ولی ‌در مورد روش های مبتنی بر مدل روشن و صریح است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...