آیات قرآنی مورد استناد هجویری به شرح زیر است که :
هجویری با اشاره به این نکته که لازم است زکات دهنده فاضل‌تر از ستاننده باشد. زیرا بار فقر را از دوش برادر دینی خود برمی‌دارد به این آیه استناد کرده است.
« اَلّمْ یَعْلَمُوا أنّ اللهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوبَهَ عَنْ عبادهِ و یأخَذُ الصَدَقاتِ و أَن اللهَ هُوَ التَوّابُ الرحیمُ، آیا ندانسته‌اند که خدا، خود توبه را از بندگانش می‌پذیرد؛ و بخشش‌های خالصانه و مالیات و زکات را می‌گیرد ؛ و این که تنها خدا بسیار توبه‌پذیر و مهرورز است.» (قرآن کریم، توبه/۱۰۴)
رضایی اصفهانی در تفسیر قرآن مهر ذیل آیه آورده است :
« هرچند که اسلام کوشش دارد در جامعه اسلامی نیازمند باقی نماند، ولی در هر جامعه‌ای افرادی از کار افتاده، آبرومند و کودکان یتمی و مانند آن‌ها هستند که لازم است از بیت المال یا با صدقات تأمین شوند؛ آیه فوق با اشاره لطیفی به مسلمانان هشدار می‌دهد که صدقه را با ادب و احترام به آنان بپردازید؛ زیرا گیرنده حقیقی آن خدا است و این اشاره لطیف قرآن عظمت حکم زکات و صدقه را نیز مشخص می‌سازد.» ( رضایی اصفهانی، ۱۳۸۹ : ۶۴۲)
نکته قابل درک از آیه فوق براین اساس است که : زکات و صدقه خودتان را در نیکوترین شکل ممکن بپردازید، و بدانید گیرنده اصلی زکاتی که شما می‌پردازید خالق هستی است، از این‌رو زکات شما باید خالصانه باشد، تا هنگامی که زکات دهندگان و بندگان خدا از صمیم قلب به درگاه او توبه می‌کنند خداوند توبه آن‌ها را بپذیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

احادیث مورد استناد هجویری به شرح زیر بیان شده است‌:
« پیامبر اکرم (ص) : إنَّ اللهَ تعالی فَرضَ علیکُمْ زکوهََ جاهِکُمْ کما فَرضَ عَلَیکُمْ زکوهََ مالِکُمْ : خداوند تعالی بر جاهتان زکات واجب فرمود چنانکه بر مالتان توضیح آنکه پرداخت زکات از سوی افراد جامعه سبب می‌شودکه انسان به سمت رشد و تکامل حرکت کرده و از سوی دیگر جامعه را از بسیاری آلودگی‌ها پاک کند، و مهم‌تر اینکه زکات د ادن از نشانه‌های برادری دینی است. مجلسی در بحارالانوار ذیل حدیث آورده است که : « زکات جاه و اعتبار این است که آن‌ها را برسانی به آن‌چه از آن درمانند برای ناتوانی خود از هر نیازی که در دل دارند. و زکات نیروی کمک به آن‌هاست که برادرت الاغش یا شترش در بیابان پا در راه افتاده و دادرس به او کمکی ندهد تا بارش را بر آن بارکش نهد و او را سوار کنی و بر پا کنی تا به آن کاروان برسد و تو در همه این کارها اعتماد داشته باشی موالات محمد و خاندان پاکش را و اینکه خدا پاکیزه کند اعمالت را و چند برابر کند آن‌ها را به سبب دوستیت با آنان و بیرزاریت از دشمنان.» ( مجلسی، ۱۳۶۴: ۱۴۶)
نگارنده بر این عقیده است :
کسی که زکات جاه و آبروی خود را می‌دهد در واقع به این صورت بوده که درجا یا مکانی که نشسته اجازه ندهد دیگری غیبت یا تهمت به برادر مسلمانش بزند در این صورت هرگز از رحمت خدا به دور نمی‌شود و سعی و تلاشش بر این است که حاجات و نیازهای مادی ضعیفان را برآورده کند.
« پیامبر اکرم (ص) : إنَّ لِکُلِ شیءٍ زکوهٌَ و زَکوهَُ الدار بیتُ الضیافَهِ، هر چیزی زکاتی دارد زکات خانه اطاق مهمان است. »
هجویری با اشاره به این که حقیقت زکات به جای آوردن شکر نعمت است به این حدیث استناد کرده است.
توضیح آنکه زکات سبب طهارت، و پاکی اعمال افراد می‌شود به ویژه آن، مقداری که توسط میهمان در خانه مصرف می‌شود، زکات دستور الهی است و عمل کرده به آن بر مسلمانان واجب و فریضه است. میبدی در کشف‌الاسرار آورده است که : « کریمان چون کسی را به مهمانی برند دوست دارند که مهمان گرسنه باشد تا ضیافت به دل میهمان شیرین‌تر بود رب العالمین بهشت و هرچه در آن است مؤمنان را آفرید که هیچ چیز از آن وی را به کار نیست و به آن محتاج نیست، پیر صوفیان دعوتی ساخت، پس هیچ کس نرفت آن پیر دست برداشت و گفت بار خدایا ! اگر بندگان خود را به فردا به آتش فرستی آن بهشت و آن نعیم برکمال چون سفره من باشد نوای سفره در آن است که خورنده برسر آن است، آری هرچه خزاین نعمت است رب العالمین همه برای مومنان و خورندگان آفرید که خود نخورد.» (میبدی، ۱۳۸۳ : ۲۶۵-۲۶۴)
۳-۲۹- جود و سخا
« و به نزدیک علماء جود و سخا به یک معنی باشند اندر صفات خلق، امام حق تعالی جواد خوانند و سخی نخوانند مرعدم توفیق را، که وی خود را بدین نام نخوانده است و مردمان فرق کرده‌اند میان جود و سخا و گفته‌اند : سخی آن بود که اندر وجود تمیز کند و آن موصول غرضی و سببی باشد، و این مقام ابتدا بود از جود؛ و جواد آن که تمیز نکند و کردارش بی‌غرض بود و فعلش بی‌سبب و این حال دو پیغمبر بود، یکی خلیل و دیگر حبیب.» (هجویری، ۱۳۸۷: ۴۶۳)
این دو کلمه هیچ‌گونه تفاوت معنایی ندارند و معنای حقیقی این دو کلمه بذل کردن و بخشش کردن است. قشیری در رساله قشیریه آورده است که : « حقیقت جود آن است که بذل کردن بر تو دشوار نباشد و به نزدیک قوم، سخا نخستین رتبت است، ‌آنگاه از پس او جود و آنگاه ایثار، هرکه برخی بدهد و برخی باز گیرد و او صاحب جود بود و آنکه بر سختی بایستد و آن اندکی که دارد ایثار کند، از وی صاحب ایثار بود، اسماء بنت خارجه گفت: از خویشتن رضا ندهم که کسی از من حاجتی خواهد، وی را نومید کنم، زیرا که اگر کریم است تن وی را صیانت کنم و اگر لئیم بود تن خود را صیانت کنم از وی ». (قشیری، ۱۳۶۷ : ۴۰۲)
نگارنده بر این عقیده است که : جود و سخا در حق دیگران نوعی بشر دوستی، و اهتمام به امور هم نوعان بوده و توصیه اکید اسلام هم این است که هر مسلمانی می‌بایست همواره دغدغه سایر انسان‌ها را داشته، و اگر در آن‌ها احساس نیاز می‌بیند به کمک آن‌ها بشتابد. می‌دانیم که براساس تعالیم پیامبران و تصریح کتاب‌های آسمانی همه آدمیان فرزندان یک پدر و مادر به نام آدم و حوا هستند، بنابراین در بهتر زیستن و به شیوه خوب زندگی کردن مشترکند، و با بخشش به دیگران و کسانی که نیازمند هستند فرهنگ جود و سخا را در جامعه گسترش می‌دهند زیرا می‌دانند افراد زیادی که از نظر معنوی و عرفانی رشد کرده‌اند آدمهای با سخاوت بوده‌اند.
هجویری در این باب به آیه قرآنی استناد نکرد است ولی احادیث آورده است که در زیر به آن‌ها اشاره می‌کنیم.
« السَخُی قریبٌ مِنَ الله، قریبٌ مِن الجَنَهِ، بَعیدٌ من النّار و البخیلُ مِنَ الله، بعیدٌ مِنَ الجَنَهَ، قریبٌ من النار.
توضیح آنکه : بخشندگی صفت نیک اخلاقی، و انسانی است که سبب می‌شود انسان به رحمت خدای خود نزدیک‌تر شود، و از ‌آتش، و عذاب آخرت فاصله بگیرد و در پناه جود و احسان خداوند از وحشت تنهایی، باکی نداشته باشد و هرگاه نور یقین در قلب انسان بتابد صفات جود و کرم و لطف حق را مشاهده ‌می‌کند. ابن بابویه در من لایحضره الفقیه آورده است که : « امام صادق (ع) فرمود : بهترین شما سخاوتمندان و بدترینتان بخیلانند و نشان خلوص ایمان نیکی درباره برادران و سعی در برآوردن حوایج ایشان است و خدا شخص نیکوکار درباره دوستان و برادران را دوست می‌دارد و این صفت موجب به خاک سودن بینی شیطان و دور شدن از آتش جهنم و دخول در بهشت جاودان است.» ( ابن بابویه، ۱۳۶۷ : ۳۶۶)
بخشندگی در تعالیم اسلامی دارای ارزش و اهمیت زیادی است و از اخلاق پیامبران بوده، همچنین یکی از ارکان مسلمان در دین اسلام می‌باشد، و وقتی ا نسان به این درجه از ایمان رسید امور دنیایی در نظرش کوچک جلوه می‌کند، و در نتیجه بندگان خدا نزد، او از ارج و قرب بیشتری برخودار می‌شوند. امام صادق (ع) در مصباح الشریعه آورده است که : « حضرت صادق (ع) فرمود : سخاوت از اخلاق پیغمبران است و ستون ایمان است زیرا کسی که ایمان در دل او برقرار شد، ناچار صفت سخاوت را نیز خواهد داشت و هرگز کسی سخی نمی‌شود مگر اینکه صفت طمأنینه و یقین در قلب او جا گرفت و دارای همت بلند باشد، زیرا که سخاوت شعائیست از انوار یقین و اگر کسی معرفت و یقین به مقصود و مطلوب حقیقی پیدا کند، بذل و احسان و سخاوت کردن برای او بسیار آسان و سهل خواهد بود.» ( منسوب به جعفربن محمد، ۱۳۶۰ : ۲۱۹)
۳-۳۰- روزه :
هجویری در بخشی از کتاب خود که پیرامون روزه سخن گفته ابتدا با آیه قرآنی و سپس حدیثی از پیامبر شروع کرده است که ما ابتدا به مطالبی بپرامون روزه می‌پردازیم و در ادامه به بررسی آیات و احادیث مورد بحث می‌پردازیم.
« حقیقت روزه امساک باشد و کل طریقت اندر این مضمر ا ست، و کمترین درجه اندر روزه گرسنگی است و گرسنگی به همه زبآن‌ها ستوده است. اندر میان خلق شرعاً و عقلاً،‌پس وجوب روزه یک ماه باشد بر عاقل بالغ و سالم و صحیح، و ابتدای آن از رویت حلال رمضان باشد، یا کمال ماه شعبان و هر روز را نیتی صحیح باید و شرطی صادق.» (هجویری، ۱۳۸۷ : ۴۷۰)
با توجه به آیات و احادیث ذکر شده، روزه یکی از ارکان مسلمانی بوده که انسان پاداش روزه‌داری خود را از پروردگار دریافت می‌کند و با فرا رسیدن ماه رمضان به برکت این ماه درهای بهشتی باز می‌شود، و شیطان در این ماه به انسان نزدیک نمی‌شود، زیرا در این ماه خواندن یک آیه قرآن برابر با ختم کامل قرآن بوده، و برای روزه‌دار همین بس که پروردگارش به او اجر روزه‌داریش را عطا ‌کند و با همین پشتوانه محکم هرگز به سمت و سوی دروغ، غیبت، سخن چینی و نظر شهوت نمی‌رود و دست، و پای و جوارح خود را از کارهای ناشایست باز می‌دارد از جمله برخود لازم می‌داند که : گوشش را از ناشنیده‌ها بسته نگه دارد.
غزالی در کیمیای سعادت ذیل روزه آورده است که :
« بدان که روزه را سه درجت است : روزه عوام، روزه خواص و روزه خاص الخاص، اما روزه عوام آن است که گفته آمد و غایب آن نگاه داشتن بطن و فرج است و این کمترین درجات است و روزه خاص الخاص بلندترین درجات و آن، ان است که دل خود را از اندیشه هرچه جز خدای تعالی است نگاه دارد، و همگی خود به حق دهد و روزه خواص آن بود که همه جوارح خویش را از ناشایست باز دارد.» ( غزالی، ۱۳۸۷ : ۲۱۱)
سبزواری در مصابیح القلوب ذیل روزه آورده است که :
« مسکین بنده‌ای که در این ماه از فضل فیض الهی بی‌بهره ماند، بیچاره کسی که در این ماه خط غفران برنامه عصیان و لوح طغیان او نکشند، رمضان ماه تایبان است، روزه بازار عامیان است، ای عزیز من توبه‌ای بیار و قطره‌ای چند آب از دیده ببار، ای مؤمنان مایده کرم نهاده و خان نعم آماده و در دعوت گشاده، از این بی‌بهره ماندن بدبختی عظیم باشد، از گلزار و بهار و نافه‌های مشک تتار بوی ناشنیدن حرمانی شگرف باشد. هرشب از این ماه بزرگوار، منادی ندا می‌دهد، که هیچ گناهکاری هست که آمرزش خواهد تا وی را بیامرزم ؟ هیچ توبه کننده‌ای هست تا توبه وی قبول کنم، هیچ حاجت مندی هست تا حاجت خود عرضه دارد تا حاجتش روا کنم ؟ » ( سبزواری، ۱۳۷۵ : ۵۱۱-۵۱۰)
آیات قرآنی مورد استناد هجویری به شرح زیر می‌باشد که :
هجویری با اشاره به این که مشایخ روزه پیوسته داشته‌اند و مختص به ماه رمضان بوده به این آیه استناد کرده است.
« یا اَیُهاالذینَ آمنوا کَتِبَ عَلَیْکُمْ الصِیامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَکُم تَتَّقون، ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودند مقرر شده بود باشد که پرهیزکاری کنید.» ( قرآن کریم، ترجمه بحرانی، البقره/۱۸۳)
طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه آورده است که :
« در این جا این پرسش مطرح می‌شود که چرا با اینکه روزه بر همگان واجب است، خداوند تنها مردم با ایمان را مخاطب می‌سازد ؟در پاسخ به این پرسش مفسران گفته‌اند که به دو جهت : نخست اینکه تنها آنان هستند که فرمان خدا را به جان می‌خرند و روزه می‌گیرند ؛ دیگر اینکه عبادت و کارهای شایسته فقط از انسان با ایمان پذیرفته می‌شود نه از شرک گرایان.» (طبرسی، ۱۳۷۹ : ۶۴۲)
امر به روزه، برنامه‌ای سازنده است که انسان را از گناه و نافرمانی باز می‌دارد. روزه‌داری و روزه گرفتن سبب می‌شود که فرد همیشه ایمان حقیقی خود را حفظ کند، و کسی که دوست دارد پرهیزگار باشد و به سرحد خود شناسی برسد، باید روزه بگیرد چرا که تأثیر مثبت روانشناسی بر روی اخلاق و رفتار انسان دارد.
رضایی اصفهانی در تفسیر قرآن مهر آورده است :
« بعد اخلاقی روزه که همان تلطیف روح و قوت اراده و تعدیل غرایز انسان است در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است و اثر اجتماعی روزه این است که همان درس مساوات و برابری افراد اجتماع است.» ( رضایی اصفهانی، ۱۳۸۹ : ۴۴۵)
هجویری با اشاره به این که روزه از طعام و شراب کار کودکان و پیرزنان بوده، بنابراین روزه از ملجأ و مشرب و مهرب می‌باشد به این آیه استناد کرده است :
« ما جَعَلنَاهُمْ جَسَداً لایأکُلونَ الطَّعامَ وَ مَا کانُوا خالِدینَ، ما پیغمبران را بدون بدن دنیوی قرار ندادیم تا به غذا و طعام محتاج نباشند و در دنیا همیشه زنده بمانند.» (قرآن کریم، انبیاء/۸)
رضایی اصفهانی در تفسیر قرآن مهر آورده است که : « در این آیات به یک پرسش اساسی مشرکان و مخالفان پیامبران در طول تاریخ پاسخ داده شده است. همان ایرادی که مشرکان مکه آن را تکرار کرده‌اند که چرا پیامبر بشری همانند ماست ؟ قرآن در پاسخ آنان اشاره فرمود که : اولاً همه پیامبرانی که خدا فرستاده است بشر بوده‌اند؛ ثانیاً پیامبران انسان‌هایی بودند که غذا می‌خوردند و مثل بقیه مردم زندگی می‌کردند، چرا که رهبر انسان‌ها باید از جنس خودشان باشد تا عواطف و مشکلات آن‌ها را لمس کند، با الهام الهی بهترین برنامه و راه حل را برای آنان فراهم سازد، الگوی خوبی برای مردم باشد و حجت را بر آنان تمام کند. اما اگر رهبر و پیامبر انسان‌ها، فرشته‌ای با عمر جاوید باشد، نمی‌توان چنین ویژگی‌هایی داشته باشد.» (رضایی اصفهانی، ۱۳۸۹ : ۳۶)
نگارنده بر این عقیده است که : آیه فوق خطاب به مشرکانی نازل شد که نسبت به پیامبر تصورات باطل و غلطی داشتند، و می‌گفتند چرا پیامبر مانند ما غذا می‌خورد، خداوند متعال خطاب به آن‌ها گفت اگر مبنا بر این بود که پیامبر از جنس مردم نباشد هیچ‌گاه نمی‌توانست وضعیت شما را درک و به مشرکان در مقابل انواع بهانه جویی‌هایشان پاسخ ‌دهد و خطاب به آن‌ها می‌گوید چون کسی را از معصیت عصمت بود، همه احوال وی صوم بود.
هجویری با اشاره به این که روزه پیوسته داشتن سنت است و انسان برای بازی آفریده نشده است به این آیه استناد کرده است.
« أَفَحَسّبِتُم أنَّما خَلَقناکُمْ عبَثاً و أنّکُمْ إلینا لا تُرْجَعونَ، و آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده‌ایم و اینکه شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید ؟! » ( قرآن کریم، مومنون / ۱۱۵)
نکته قابل درک از آیه فوق این است که: هدف آفریدگار از خلقت انسان‌ها عبث نبوده، بلکه براساس برنامه و دلیل بوده است. هدف از خلقت انسان و کمال نهایی او رجوع به سوی پروردگار خود می‌باشد، بدانید جهان آفرینش براساس برنامه و هدف ایجاد شده است، و انسان با عمل به فرامین الهی (روزه)، بازگشت به جهان آخرت، حاصل کارهای خود را در این دنیا مشاهده می‌کند. رضایی اصفهانی در تفسیر قرآن مهر آورده است : « جهان دیگری در پس این دنیا وجود دارد و همه به سوی خدا باز می‌گردند و رستاخیزی در پیش است. ۲- اگر جهان با این عظمت و مقدمات و برنامه‌هایی که دارد، صرفاً برای همین چند روز دنیا باشد زندگی پوچ و بی‌معنا می‌شود.» (رضایی اصفهانی، ۱۳۸۹: ۲۸۴)
« وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشیءٍ مَنّّ الخَوفِ و الجُوع و نقصٍ الامَوَالِ و الانفسُ و الثَّمراتِ و بَشْرَ الصَّابرین، و قطعاً شما را به چیزی از قبیل ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جآن‌ها و محصولات می‌‌آزماییم و مژده ده شکیبایان را. » (قرآن کریم، البقره/۱۵۵)
هجویری با اشاره به این که گرسنگی را شرفی بزرگ است و نزد همه ملل و امت ستوده است به این آیه استناد کرده است.
طبرسی در مجمع‌‌البیان ذیل آیه آورده است که : « خداوند این نکته را یادآور می‌شود تا انسان‌ها آمادگی یابند خود را برای رویارویی با مشکلات و رنجها آماده سازند و در تفسیر نوع ترس، برخی برآنند که منظور ترس از شرارت دشمنان است؛ و علت گرسنگی نیز این است که ممکن است در طول جهاد با پیکار طولانی، ضربه شدیدی بر اقتصاد جامعه وارد آید و یا بر اثر خشک سالی و قحطی، مایحتاج نایاب شود.» (طبرسی، ۱۳۷۹: ۵۵۵)
« آزمایش‌های الهی گاهی سخت و گاهی آسان است، قرآن برخی از موارد آن، مثل ترس، گرسنگی،‌زیان مالی و مرگ را برشمرده است، اما وسایل آزمایش خداوند منحصر به این‌ها نیست؛ امور دیگر مردم با یک چیز آزمایش نمی‌شوند، نیز ممکن است کسی در یک آزمایش موفق، ولی در آزمایش دیگری مردود شود.» (رضایی اصفهانی، ۱۳۸۹: ۳۹۷)
نکاتی که در آیه فوق به تصویر کشیده شده است براین اساس است که : قانون زندگی این گونه است که انسان در مقابل مشکلات، و گرفتاریهای زندگی صبور باشد، و به خود بفهماند که اینها در واقع آزمایش الهی در حق بندگان خود است.
احادیث مورد استناد هجویری به شرح زیر بیان می‌شود :
پیامبر اکرم (ص) : الصومُ لی أنا اُجزی به، روزه از آن من است و به جزای آن من اولی‌ترم.
همدانی در تمهیدات ذیل روزه آورده است :
« ای عزیز صوم در شرع عبادت است از امساک طعام و شراب که روزه قالب است، اما صوم در عالم حقیقت، عبارت است از خوردن طعام و شراب، این را صوم معنوی خوانند، روزه جان باشد؛ با این صوم خدا باشد که « الصومُ لی» زیرا که در این صوم جز خدا نباشد که « و أنا اجزی به » همین معنی دارد.» ( عین القضاهَ همدانی، ۱۳۸۹ : ۹۱)
میبدی در کشف الاسرار ذیل روزه آورده است :
« الصَّومُ لی و انا اُجزی به، روزه‌داران را خود پاداش دهم بی‌حساب که ایشان موافقت ما طلب کرده‌اند از روی ناخوردن و دوستی ما خواسته‌اند که اول مقام در دوستی موافقت است.» ( میبدی، ۱۳۸۳ : ۲۶۵)
توضیح آنکه بزرگترین فلسفه روزه، اثر روحانی و معنوی آن بوده که باعث تلطیف روح و قوت اراده، و تعدیل غرایز انسان‌ها است، و در میان عبادات اسلامی اهمیت زیادی دارد و به همین دلیل است که در آموزه‌های دینی آمده است که اگر می‌خواهید پارسا، و خود نگه دار شوید روزه بگیرید زیرا روزه گرفتن ریشه در ایمان انسان‌ها دارد و زمینه‌ساز تقوا مداری فرد می‌شود.
۳-۳۱- حج :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...