۲-۲-۶-۴تفاوت مالکیت زمانی با عقد صلح :

قراردادهای شرکت های بزرگ ( آبادگران و نارنجستان شمال ) که مدعی اعمال مقررات مالکیت زمانی می‌باشند ، با قراردادهای مالکیت زمانی در حقوق و دیگر کشورها تفاوت دارند زیرا که در این کشورها این قراردادها جهت حمایت از حقوق مصرف کننده ، متضمن یک سری وظایف و تکالیف برای فروشنده و حقوقی برای خریدار می‌باشد که اهم حقوق خریدار لغو قرارداد برای ۱۴ روز می‌باشد که نبود این شرط در قرارداد باعث می شود قرارداد به مدت ۳ ماه و ۱۰ روز از تاریخ انعقاد قابل فسخ از طرف خریدار باشد . فروشنده حق ندارد این حق را نادیده انگارد و خریدار هم حق اسقاط این حق را ندارد . در هیچ یک از قراردادهای شرکت آبادگران و هتل نارنجستان این قیود ، حقوق لحاظ نشده پس مالکیت زمانی دانستن آن ها امری بیهوده

می‌باشد . تنها شباهت این قراردادها با مالکیت زمانی در استفاده زمان بندی شده متناوبی می‌باشد . نتیجه اینکه درخصوص قراردادهای موصوف که برای استفاده از اماکن توریستی در فرجه های زمانی متناوب منعقد می‌گردد ، از آن جایی که هیچ دلیل شرعی و قانونی برای بطلان این عقود وجود ندارد با عنایت به اصل اباحه قراردادها ، اصل صحت در عقود و تعهدات (م ۲۲۳ قانون مدنی ) ، اصل لزوم (م ۲۱۹ قانون مدنی ) و آیه شریفه « افوا بالعقود» و « المومنون عند شروطهم » هیچ تردیدی در صحت و مشروعیت این قراردادها وجود ندارد از آن جایی که م ۷۵۴ قانون مدنی هر صلحی را نافذ دانسته مگر صلح بر امر غیرمشروع و چون صلح در این نوع قراردادها از مصادیق صلح بر امر غیرمشروع نمی باشد آن لاجرم محل تردید نیست . طرفین ملزم هستند مطابق قرارداد به شروط و تعهدات خود عمل نمایند و در واقع استفاده از این نوع قراردادها در قالب صلح منافع بلااشکال می‌باشد .

۲-۲-۷مقایسه ی مالکیت زمانی با حق انتفاع :

۲-۲-۷-۱تعریف حق انتفاع :

حق انتفاع در لغت به معنی حق استفاده می‌باشد ، لکن در اصطلاح حقوق مدنی همانطوریکه حقوق ‌دانان بیان می دارند ، حق بهره برداری از مال غیر به اذن او می‌باشد.[۱۳۲]

قانون مدنی در ماده ۴۰ بیان می‌دارد : حق انتفاع عبارت از حقی است که به موجب آن شخص می‌تواند از مالی که عین آن ملک دیگری می‌باشد یا مالک خاصی ندارد استفاده کند .

در واقع حق انتفاع درجه از ضعیف تر از مالکیت منفعت (مانند حق مستاجر بر مورد اجاره ) است و ذره های منفعت در ملک صاحب حق ( منتفع ) به وجود نمی آید . پس اگر مدت حق انتفاع از باغی به سر آید ، منتفع نمی تواند میوه هایی را که بر درخت مانده بچیند.[۱۳۳]

۲-۲-۷-۲ماهیت حق انتفاع :

حق انتفاع ماهیتاً حقی از حقوق مالی قلمداد می شود و این قابلیت را دارا می‌باشد که در کلیه اموال اعم از مادی و غیرمادی برقرار گردد لکن شرط اساسی در تحقق حق انتفاع همانا بقای موضوع حق انتفاع با وجو د استیفاء از آن می‌باشد . حق انتفاع بسته به نوع مال و نوع تصرف برقرار می‌گردد و چهارچوبه ی انتفاع و مسئولیت منتفع نیز متاثر از نوع مال موضوع حق انتفاع می‌باشد . به نحوی که به طور مثال در حق انتفاع از درخت مثمر عرفاً میوه های درخت موضوع انتفاع قرار دارند . فلذا منتفع نبایستی از چوب درخت نیز بهره برداری نماید .

برحسب قانون مدنی و حقوق موضوعه ، صاحب حق انتفاع مالکیتی بر منافع ندارد و صرفاً در آنات زمان قادر می‌باشد ، مبادرت به بهره برداری از مال موضوع حق انتفاع نماید ، ماهیت حق انتفاع در حقوق غرب از این حیث با حقوق ما متفاوت می‌باشد چرا که آنان صاحب حق انتفاع را مالک منفعت نیز می دانند و از این رو امکان انتقال انتفاع برقرار شده را نیز به صاحب حق انتفاع می‌دهند . در حقوق ما « منتفع » ، قایم مقام مالک قلمداد می‌گردد فلذا در استیفاء منفعت ، تمام حقوق و تکالیف مالک بر او بار خواهد شد .

۲-۲-۷-۳انواع حق انتفاع :

حق انتفاع از جمله تأسیسات حقوقی است که در حقوق مدنی ما به انحاء مختلف قابلیت استقرار دارد و این ویژگی موجب کاربردی تر شدن استفاده از این تأسيس حقوقی در روابط حقوقی جامعه می‌گردد . انواع حق انتفاع که در قانون مدنی ما بر شمرده شده به قرار ذیل می‌باشد .

الف : عمری : حق انتفاعی است که به موجب عقدی از طرف مالک برای شخص به مدت عمر خود یا عمر منتفع و یا عمر شخص ثالثی برقرار شده باشد . [۱۳۴]

دکتر کاتوزیان در خصوص این نوع از حق انتفاع معتقد است اگر حق انتفاع برای مدت عمر مالک برقرار شده باشد ، با مرگ او برطرف می شود ولی اگر به مدت عمر منتفع یا ثالث باشد ، فوت مالک ، اثری در آن ندارد وارثان او نمی توانند مزاحم صاحب حق شوند.[۱۳۵]

ب : رقبی ، حق انتفاعی است که از طرف مالک برای مدت معینی برقرار می‌گردد . (م ۴۲ قانون مدنی ). بر اساس نظر برخی از حقوق ‌دانان ، رقبی عقدی لازم است برای اباحه انتفاع در مدتی معلوم[۱۳۶] در خصوص ماده ۴۲ قانون مدنی منظور از مدت معین آن است که به معیار عمر کسی نباشد وگرنه عمری خواهد بود .

ج : سکنی : اگر حق انتفاع عبارت از سکونت در مسکنی باشد سکنی یا حق سکنی نامیده می شود و این حق ممکن است به طریق عمری یا به طریق رقبی برقرار شود . (م ۴۳ ق . م )

دکتر کاتوزیان در خصوص این نوع از حق انتفاع بیان می‌دارد ، اگر حق انتفاع ناظر به سکونت در محل باشد ‌به این اعتبار سکنی نامیده می شود . ایشان همچنین می افزاید : سکنی ، از نظر مدت ، قسم ممتازی از حق انتفاع نیست و فقط از نظر کثرت استعمال و شیاع آن ، قانون نام خاصی برای حق سکونت انتخاب ‌کرده‌است .[۱۳۷]

نکته قابل تأمل در خصوص ماده ی ۴۳ این می‌باشد که چنین حق انتفاعی صرفاً در خصوص محل سکونت قابلیت اجرا دارد فلذا به نظر می‌رسد محل های تجاری یا اداری یا کانکس های منقول از شمول این نوع حق انتفاع خارج باشند چرا که چنین محل هایی عرفاً محل سکونت محسوب نمی شوند فلذا خروج آن ها ، خروج موضوعی تلقی می‌گردد .

د : حبس مطلق : در صورتی که مالک برای حق انتفاع مدتی معین نکرده باشد حبس مطلق بوده و حق مذبور تا فوت مالک خواهد بود مگر اینکه مالک قبل از فوت خود رجوع کند . (م ۴۴ قانون مدنی ) در این خصوص دکتر لنگرودی معتقدند در عقد حبس به معنی اعم ( که شامل عمری ، رقبی و سکنی می‌باشد اگر حابس مدت معین نکند آن را حبس مطلق گویند.[۱۳۸] در حبس مطلق این نکته نیز وجود دارد که حبس مطلق عقدی است جایز و با مرگ یا حجر مالک و منتفع منحل نمیشود .[۱۳۹] ولی در این خصوص برخی از حقوق ‌دانان حبس مطلق را عقد لازم یا حق رجوع می‌نامند .[۱۴۰]

ه : حبس موبّد : در تعریف حبس موبد برخی از نویسندگان حقوق مدنی چنین بیان می دارند که حبس موبد ، نوعی دیگر از حق انتفاع می‌باشد و از آن رو این را حبس موبد نامیده اند که همیشگی است و مدت محدودی ندارد.[۱۴۱]

۲-۲-۷-۴موارد زوال حق انتفاع :

در ماده ی ۵۱ قانون مدنی موارد زوال حق انتفاع را این گونه برشمرده اند :

    1. در صورت انقضا مدت .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...