۲٫به استناد ماده ۱۴۴۲ ق . م فرانسه اختلاف در خصوص ماترک بعد از فوت یکی از زوجین ، در مصر به طور کلی شهادت تسامعی در مسائل مدنی پذیرفته نمی‌شود اما در مسائل تجاری و هم چنین در احوال شخصیه که در آن‌ ها اثبات با بینه و قرائن پذیرفته شده است شهادت تسامعی مورد قبول واقع می‌گردد .

در فقه اسلامی شهادت تسامعی مورد قبول واقع نشده است مگر ‌در مورد نسب و موت و نکاح و ولایت قاضی ، اصل وقف و شرایط آن و عتق و ولاء و مهریه .

در قانون مدنی و آئین دادرسی مدنی ایران اشاره ای ‌به این نوع شهادت نشده است منتهی در کتب فقهی تحت عنوان شیاع یا استفاضه آمده است هر گاه گروهی مطلبی را نقل کنندکه از قول آن‌ ها اطمینان حاصل شود آن را استفاضه یا شیاع یا تسامع گویند و موقعیت آن را بین خبر واحد و خبر متواتر قرار داده‌اند .

در فقه امامیه در هفت مورد نسب ، موت ، ملک طلق ، وقف ، نکاح ، عتق ، و ولایت قاضی استفاضه را مورد پذیرش قرار داده است . [۷۳]۱

شهادت قطعیه

در مبحث کیفیت اثبات شهادت با فرض خطای آن بیان شد که شهادت قطعیه بر دو نوع است : شهادت قطعیه ای که با اقامه آن نسبت به امری که بر آن اقامه شهادت شده برای شنونده در ارتباط با وقوع یا عدم وقوع امری قطع به گونه ای حاصل شود که کشف خلاف در آن راه نداشته باشد و دیگر شهادت قطعیه ای که قطع آن مرتبه ای مادون قطع واقعی داشته و شهادتی است که موجب حصول ظنی بسیار قوی شده که در عرف و عادت این ظن قابل ترتیب اثر است ولو آن که احتمال خلاف منتقی نباشد و از آن به قطع و علم اطمینانی یا عرفی تعبیر شده است .

در یک تقسیم بندی دیگر اقسام شهادت به شرح ذیل بیان می‌گردد :

۱-شهادت قطعیه واقعیه

همان طوری که مکرر بیان شد شهادت چیزی بیش از اخبار از وقوع یا عدم وقوع امری نمی‌باشد و اخبارات عادی در امور روزمره هیچ گاه به درجه ای نخواهد رسید که موجب انتفای کلی احتمال خطا گردد. با این حال ، خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم نوعی از شهادت را مطرح می‌فرمایند که احتمال خطا به کلی در آن منتفی است در ارتباط با این مطلب اگر چه آیات دیگری نیز وجود دارد ولکن واضح‌ترین آن‌ ها آیات ۲۴ سوره نور ۶۵ سوره یس و ۲۱ و ۲۰ سوره فصلت است که ذیلا به توضیح مختصری در ارتباط با آیات مذکور پرداخته خواهد شد . خداوند سبحان در قرآن کریم فرموده‌اند : « یَومَ تَشَهدَ عَلیِهم اَلسِنَتُهُم وَ اَیدیهِم وَ اَرجُلُهُم بِما کانوا یَعمَلون» [۷۴]۱در این جا تنها در زمینه شهادت زبان و دست و پا و بر علیه گناهکاران بحث نموده‌اند اما ‌در مورد کیفیت و چگونگی این عمل سخنی به میان نیاورده است مفسرین در ارتباط با کیفیت شهادت جوارح سه قول ذکر نموده‌اند [۷۵]۲:

۱٫خداوند در روز قیامت قدرت نطق به اعضاء و جوارح انسان اعطا می‌فرمایند .

۲٫متکلم خداوند است نه جوارح

۳٫خداوند علامتی در اعضاء قرار می‌دهند که قائم مقام نطق است همچنان که گفته می‌شود چشم‌هایت شهادت می‌دهند که شب بیدار بوده است .

به نظر می‌رسد با توجه به تفاوت ملاک‌ها و مقداری‌های دنیوی با آخرت ، کیفیت مادی یا غیر مادی تحقق این عمل به گونه ای که کاملا رافع ابهام باشد بر ما پوشیده است اما آیاتی که در سطور آتی به نظر خواهد رسید تا حدی رافع این ابهام بوده و تا اندازه ای کیفیت عمل مذبور را روشن خواهند نمود اما قبل از آن در رابطه با عمل مورد شهادت جوارح مرحوم علامه در توضیح آیه مذکور گفته‌اند به اقتضای طلاق «به ما کانوا یعملون » منظور مطلق اعمال سیئه می‌باشد نه خصوص اتهام زنا که در آیه قبل ذکر شده است . [۷۶]۳

در تعریف شهادت قبلا گفته شد ملاک حضور حسی است و در واقع همان گونه که مرحوم علامه گفته‌اند : اعضایی که فعل از آن‌ ها سر می‌زند شاهد بر اعمال هستند و همین اعضایند که همیشه دارای حضور حسی در عمل هستند علاوه بر آیه قبل خداوند تبارک و تعالی در سوره یس می‌فرمایند : همان گونه که از ظاهر آیه پیدا‌ است اعضایی که در دنیا قدرت نطق نداشته‌اند توانایی تکلم پیدا خواهند نمود ، شاید بتوان گفت ذکر شهادت پس از تکلم گویای این معنی است که شهادت پاها از قبیل شهادت دست‌ها بوده و همان گونه که مرحوم علامه می‌فرمایند هر عضوی در آن روز به تکلم در آمده و دست و پا در آیه به عنوان نمونه ذکر شده است چنان که آیا دیگری همچون ایه ۳۶ سوره اسری ، سمع و بصر و فواد و آیه ۲۰ سوره سجده جلود را هم اضافه نموده‌اند و در جایی دیگر از قرآن کریم خداوند تبارک و تعالی می‌فرمایند

با توجه به ظاهر اطلاق آیه منظور از جلود ، مطلق جلود است همچنان که مرحوم علامه نیز بدین مطلب اشاره نموده‌اند در نتیجه مطلبی که فوقا بدان اشاره شد (ذکر دست و پا برای نمونه است ) تقویت شده و می‌توان گفت تمامی اعضای دن بر اموری که بدان مباشرت داشته و شاهد و حاضر بر آن بوده‌اند . در محضر خداوند سبحان بدان شهادت خواهند داد در بعضی از روایات ، بر ادعای فوق خدشه ای وارد نخواهد شد چرا که روایات مذبور درصدد بیان مصادیق جلود هستند چنان که این چنین بیان مصداقی آیات توسط روایات شایع است .

این شهادت با توجه به ظاهر آیه ، به وسیله نطق محقق خواهد شد مرحوم علامه می‌فرمایند : « معنی حقیقی نطق اظهار ما فی الضمیر از طریق تکلم است » و معتقدند شهادت اعضا بر علیه مجرمین نطق و تکلم حقیقی است به هر صورت قدر مسلم این است که جوارح انسان بر اعمالی که حاضر بوده‌اند و شاهد ، شاهد خواهند بود و بر این حضور خود به دستور خداوند تبارک و تعالی شهادت خواهند داد ، شهادتی که قطعی است و احتمال خلاف در آن راه نخواهد داشت چرا که تکلم آن‌ ها به قدرت خداوند سبحان است اما این که کیفیت این شهادت چگونه است ظاهر آیات تکلم و نطق را مطرح می‌فرمایند ولی آیا این تکلم و نطق که در محضر خداوند محقق می‌شود به همان شکلی است که ما در دنیا با آن آشنا و مانوس هستیم یا کیفیت دیگری دارد تصویر روشنی نداریم چرا که الزاماً مقادیر و ملاکات مانوس این دنیا با دنیای دیگری یکی نمی‌باشد چنان که روایات متعددی موید این معنی است .

۲-شهادت قطعیه عرفیه ( اطمینانیه )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...