هم­چنین نتایج نشان داد رابطه­ای بین سبک هویت اطلاعاتی و مغشوش/ اجتنابی با متغیر رشد اجتماعی وجود ندارد در حالی که رابطه­ سبک هنجاری با این متغیر به طور مستقیم معنادار است. مؤلفه‌­ی رشد اجتماعی از ترکیب مؤلفه‌‌های پذیرش و شکوفایی اجتماعی به دست آمده است. طبق نظریه سلامت اجتماعی در پذیرش اجتماعی، فرد اجتماع و مردم را با همه نقص‌ها و جنبه‌های مثبت و منفی باور دارد و می‌پذیرد. شکوفایی اجتماعی عبارت است از ارزیابی توان بالقوه و مسیر تکاملی اجتماع و باور این­که اجتماع در حال یک تکامل تدریجی است و توانمندی­های بالقوه‌ای برای تحول مثبت دارد که از طریق نهادهای اجتماعی و شهروندان شناسایی می‌شود (به نقل از فارسی‌نژاد،۱۳۸۶).

۲-۶- تفکر انتقادی

تفکر نهایت چاره­جویی انسان است. کیفیت آینده ما تماماً به کیفیت تفکر ما بستگی دارد. این نکته هم در سطح فرد، هم در سطح جامعه و هم در سطح دنیا مصداق دارد (دوبونو ،۱۹۶۷، ترجمه­ی فرجی، ۱۳۸۴). به طور کلی تفکر قابلیتی است که فرد بتواند به وسیله­ آن مسئله­ای را حل کند و یا حقیقتی را درک نماید (هالاهان و کافمن ، ۱۹۴۴ ترجمه­ی جوادیان،۱۳۸۳).

در ارتباط با تفکر دیدگاه­ های مختلفی وجود دارد و متخصصین، هر یک نظرات خاصی ‌در مورد چگونگی آن ارائه می­ دهند. برخی از این دیدگاه ­ها انواع مختلفی برای تفکر کرده ­اند که عبارتنند از: تفکر شهودی، تفکر تحلیلی، تفکر اخلاق و تفکر انتقادید(مارینوز و همکاران، ۱۳۸۹۰). در پژوهش حاضر به بررسی تفکر انتقادی خواهیم پرداخت.

در بیست سال گذشته شاهد اقدامات اولیه­ جنبشی عظیم و نوین به حمایت گسترش خردورزی بوده­ایم. این جنبش به تفکر انتقادی یا مهارت‌های تفکر نام گرفته است (فیشر،۱۹۷۰، ترجمه­ی کیان زاده، ۱۳۸۵).

لغت « انتقادی » برگرفته از دو واژه­ یونانی « kriticos » به معنای قضاوت ظریف و باریک بینانه و « kriticos» به معنای استاندارد است. این واژه از لحاظ ریشه شناختی دارای معنای ضمنی « قضاوت کردن و تشخیص بر اساس استاندارد هاست”. در لغت نامه نیز واژه انتقادی « critical» ‌به این صورت تعریف شده است قضاوت و تجزیه و تحلیل دقیق است و در توضیح آمده است و واژه­ انتقادی در مفهوم خاص آن به معنای تلاش در رسیدن به ارزیابی مزایا و معایب است(پل والدر[۴۳]۱۹۹۸).

یک ادعای بدون اختلاف آن است که تفکر انتقادی مستلزم آگاهی از اندیشیدن خود (تفکر فرد درباره چگونه اندیشیدن خود) و تعمق در تفکر نسبت به خود و دیگران به عنوان یک هدف شناختی محسوب می‌گردد. (توماس[۴۴]،۲۰۰۵). در سادترین تعریف، تفکر انتقادی را می‌توان توانایی فکر کردن به شیوه‌ای روشن و منطقی دانست. تفکر انتقادی به معنای مجادله یا انتقاد نسبت به دیگران نیست. بلکه نوعی مهارت است که به ما کمک می‌کند تا به کمک فراگیری دانش، نظریه های خود را بهبود بخشیده و به استدلال‌های قوی دست یابیم. شامل: تأمل روی معنای عبارات، بررسی شواهد و استدلال‌های ارائه شده و قضاوت راجب واقعیت‌ها است. اساس تفکر انتقادی را ارزش‌های عقلانی تشکیل می‌دهند؛ ارزش‌هایی همچون: تیزبینی، دقت، مدلل بودن، تمامیت و بی‌طرفی را دارا است(عسگری، ۱۳۹۲). ).

تعریفی که انجمن روانشناسی آمریکا (۱۹۹۰) ارائه کرده این است، ما تفکر انتقادی را این گونه درک می‌کنیم که باید قضاوت خود ساخته و هدفمندی باشد که منجر به تفسیر یا تحلیل، ارزیابی و استنباط شود. علاوه بر این، توضیحی را در برمی­گیرد، متکی به دلیل و مدرک، توضیح مفهومی، منظم و قانونمند با ملاحظات مبتنی، که بر پایه آن قضاوت انجام شده است (اسمیت و استوم ، ۱۹۹۹، نقل از ملکی ، ۱۳۸۶).

مارازینو و همکاران[۴۵](۱۹۹۸) تفکر انتقادی را تفکری می‌دانند که به ارزشیابی و قضاوت درباره راهبردها و تولیدات فکری می‌پردازد(ترجمه­ی احقر، ۱۳۷۸). تفکر انتقادی می‌تواند سبب توسعه فرآیندهای فکری از طریق گذر به فراتر از نگرش‌ها و تصورات فرد محورانه و توسعه دادن تجربه­ دانش ­آموزان و آشنا کردن آن­ها با ارزش­ها و تصورات نوین است (مایرز، ۱۹۶۰، ترجمه­ی ابیلی ،۱۳۸۶). امروزه افراد با بهره گرفتن از رسانه­های الکترونیکی در مقابل حجم عظیمی از داده ­ها و اطلاعات قرار می­ گیرند و ارزیابی و شناخت صحیح از سره یا ناسره بودن این اطلاعات برای افراد مشکل و یا حتی غیرممکن می­ شود. برای رفع این معضل تقویت تفکرانتقادی به عنوان راه­حلی مطلوب پیشنهاد می­ شود زیرا ارزشیابی و قضاوت و راه ­حل جدیدی می ­پردازد و این چیزی است که دنیای امروز به آن نیازمند است ( محمدیاری، ۱۳۸۱).

به اعتقاد استرنبرگ[۴۶] تفکر انتقادی یکی از جوانب تفکر است که شامل فرآیندهای ذهنی، استراتژی­ها و تصورات افراد است و کاربرد آن، برای حل مسائل، تصمیم ­گیری و یادگیری مفاهیم جدید است. وی سه فرایند را جهت تقویت تفکر انتقادی نام می­برد ۱- فرامولفه­ها : فرآیندهای ذهنی سطح بالایی که برای طرح­ریزی، کنترل و ارزیابی آن چه که می­خواهیم انجام دهیم ۲- مؤلفه‌ ­های اجرا: قدم هایی که برمی­داریم و خط مشی­هایی که اجرا می­کنیم. ۳- مؤلفه‌ ­های کسب دانش: فرآیندهای مرتبط ساختن مواد قدیم و جدید و به کارگیری مواد جدید (استرنبرگ، ۲۰۰۶).

آن چه اطراف ماست از جزیی‌ترین مسائل عادی زندگی تا مهمترین ابداعات و ابتکاراتی که به تسخیر فضا منجر شده است همه دستخوش دگرگونی و تغیر هستند و زندگی در چنین فضایی نیازمند تفکر و به خصوص تفکر انتقادی است (خسروی، ۱۳۸۷). با حجم گسترده و همه­ جانبه اطلاعات در دنیای رو به رشد امروز می‌بایست در جستجوی روشی کارآ در جهت غربال کردن اطلاعات بود تفکر انتقادی این را برای فرد میسر می‌سازد تا حقیقت را در میان به هم­ریختگی حوادث و اطلاعات جستجو کند و به هدفش که رسیدن به کامل­ترین درک ممکن است، دست یابد (ویگنیز[۴۷]الدر وپل[۴۸]، ۱۹۹۴؛ به نقل از سیف، ۱۳۸۶).

تفکر انتقادی به منزله­ مهارت اساسی برای مشارکت عاقلانه در یک جامعه­ دموکراتیک شناخته شده و در دنیای مدرن تجارت به منزله­ مهارت ضروری مورد حمایت است ( آندولینا[۴۹]، ۲۰۰۱، به نقل از کرمی، ۱۳۹۲).

مایرز(۱۹۶۰) مراحل رشد تفکر انتقادی را در ۴ مرحله مورد نظر قرار می­دهد:

۱-ثنویت : در این مرحله افراد جهان را به دو قسمت خوب و بد تقسیم ‌می‌کنند.

۲-تعدد: افراد می­دانند که ‌در مورد راه ­حل مسائل و مشکلات یقینی در کار نیست و در صورت تنوع عقاید و ارزش­ها به وجود می ­آید.

۳- نسبی­گرایی: افراد می­پذیرند که زمینه­ ها و نظرات متفاوت وجود دارد و بافت مسئله به تعیین راه ­حل کمک می­ کند.

۴- تعهد: فرد به رغم نسبی­گرایی و ‌پیچیدگی در حال رشد، آگاهانه ارزش­ها را انتخاب ‌می‌کنند و مسئولیت انتخاب خود را می­پذیرد. مرحله­ انتقال از ثنویت به تعهد مرحله­ رشد در تفکر انتقادی است (ترجمه­ی ابیلی­، ۱۳۸۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...