منابع کارشناسی ارشد با موضوع فرهنگ اصطلاحات عرفانی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
و عملی ایمان گویند و از آن است که بنده را به گناه از ایمان بیرون آرند و خوارج همین گویند و بنده را به گناهی که بکند کافر گویند و گروهی دیگر مر ایمان را قول فرد گویند و گروهی معرفت تنها و گروهی از متکلّمان سنّت تصدیق مطلق گویند».[۱۹۷]
متصوّفه و جمهور ایشان مانند فقهاء فریقین در اعیان به دو گروه تقسیم می شوند:
«۱- گروهی معتقدند که سخن و تصدیق و عمل ایمان است. مانند فضیل عیاض و بشرحافی و خیرالنّساج و غیره.
۲-گروهی دیگر بر این اعتقادند که سخن تصدیق است مانند ابراهیم ادهم و ذی النون المصری و ابویزید و غیره ».
میان اهل سنّت و جماعت و اهل معرفت در این که ایمان دارای اصل و فرعی است اتّفاق نظر وجود دارد که: «اصل آن تصدیق به دل است و فرع آن مراعات امر».[۱۹۸]
هجویری معتقد است که، ایمان در میان امّت، معرفت، اقرار به زبان و پذیرفتن اعمالی است که خداوند می خواهد و هرکسی خداوند را به صفتی از صفاتش می شناسد و مهمترین اوصاف او بر سه قسم است:
«۱- بعضی آن که تعلّق به جمال دارد: آن که شاهد وی جمال حقّ باشد اندر معرفت پیوسته مشتاق رؤیت بود.
۲- بعضی آن که تعلق به جلال دارد: آن که شاهد وی جلال حق باشد پیوسته از اوصاف خود با نفرت بود، دلش اندر محلّ هیبت بود.
۳- بعضی آن که تعلّق به کمال دارد: خلق ر ا به کمال وی راه نیست به جز آن که وی را کمال اثبات کنند و نقص از وی نفی کنند».[۱۹۹]
هجویری منشأ ایمان را دو چیز می داند و می گوید:
«۱- گروهی ایمان را از سوی حضرت حقّ می دانند که این جبر محض باشد.
۲- گروهی دیگر ایمان را از بنده می دانند که آن قدر محض باشد.
طریق توحید دون جبر باشد و فوق قدر و به حقیقت ایمان فعل بنده باشد به هدایت حقّ مقرون که گم کرده ی وی به راه نداند آمد و به راه آورده ی وی گم نگردد».[۲۰۰]
آن چه مشایخ در باب ایمان گفته اند: « محّمدبن خفیف گوید: « الایمان تصدیق القلب بما اعلمه الغیوب » ایمان باور داشتن دل است بدان چه اندر غیب بر وی کشف کنند و وی را بیاموزند و ایمان به غیب و خداوند تعالی از چشم سرّ غایب جز به قوّت الهی اندر یقین بنده پدیدار نتوان آوردن و آن جز به اعلام خداوند تعالی نباشد چون معرّف و معلّم عارفان و عالمان وی است جلّ جلاله و عمّ نواله که اندر دل های ایشان معرفت و علم آفرید و حواله ی آن از کسب ایشان منقطع کرد پس هر که دل را به معرفت حقّ باور داشت مؤمن بود».[۲۰۱]
نجم الدین رازی ایمان را نتیجه و ثمره ی نظر می داند.[۲۰۲]
به نظر دکتر سجادی ایمان یعنی باور و اعتقاد قلبی داشتن به یگانگی خداوند و مقابل کفراست که عبارت از پوشانیدن حق و باطل است. برای ایمان اوصافی ذکر شده است که بدون آن ها ایمان نمی تواند بقا یابد، مانند: خوف، رجا، شکر، صبر، محبّت، معرفت، یقین و….
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
وی معتقد است که ایمان بر دو گونه است:
۱- ایمان در ظاهرکه اقرار به زبان است.
۲- ایمان به باطن که اعتقاد قلبی است که در نوع اوّل، علاوه بر اعتقاد قلبی، عمل نیز لازم است.[۲۰۳]
بنابر گفته ی پیامبر اکرم (ص) «ایمان معرفتی است در قلب، گفته ای است بر زبان و عملی است بر ارکان بدن».[۲۰۴]
صوفیان معتقدند که ایمان عالمان بر عقل گرایی محض استوار است و به همین علت آن را رد کرده و ناکافی دانسته اند، و در عوض ،به کفر باطنی خود اعتراف نموده اند.[۲۰۵]
۲-۳. «ب»
باطن
«زهـی اول کـه عیــن آخـر آمـد زهـی بـاطن کـه عیـن ظاهـر آمـد»
شرح گلشن راز، بیت۲۸۴، ص۱۸۳
«به باطن نفس ما چون هست کافر مشــو راضـی بـدیـن اسـلام ظاهـر»
همان، بیت۹۶۵، ص۵۸۰
باطن در برابر ظاهر. در لغت به معنای پنهان و نهان است الباطن و الظاهر از نام های خداوند متعال است.[۲۰۶]
بام
«نیایـد زلـف او یک لحظـه آرام گـهـی بـام آورد گـاهـی کنــد شـام»
همان، بیت۷۷۳، ص۴۹۱
لاهیجی گوید: «بام، عبارت است از ظهور حقّ به صورت مظاهر».[۲۰۷]
برتلس معتقد است که بام، مجلای تجلّیات معشوق است.[۲۰۸]
بت
«یکی از هستی خودگفت و پندار یکـی مستغــرق بت گشت و زنّــار»
همان، بیت۳۰، ص۳۰
در گلشن راز، بت یکی از پر کاربردترین اصطلاحات بوده است که در سه معنا به کار رفته است و در معنای اوّل، کاربرد بیشتری داشته است.
۱- در معنای اوّل، مراد از «بت» که مظهرعشق و وحدت بیان شده، ذات مطلق هستی، یعنی خداوند است. شاعر می گوید:
«بت اینجا مظهرعشق است و وحدت بـود زنـّار بسـتــن عقــد خــدمت»
همان، بیت۸۶۵، ص۵۳۶
«مسلمان گر بدانستی که بت چیست بدانستی که دین در بت پرستی است»
شرح گلشن راز، بیت۸۷۱، ص۵۳۸
«و گـر مشـرک ز بت آگـ»اه گشتـی کجـا در دیـن خـود گمـراه گشتــی»
همان، بیت۸۷۲، ص۵۳۹
شاعر در ابیات بالا عنوان می کند که اگر مسلمانی که دین را می پرستد و بت را انکار می کند بداند که بت چیست و مظهرکیست، متوجّه می شود که دین خدا در پرستش بت است، زیرا که بت، مظهر هستی مطلق است که خداوند می باشد. و اگر مشرک بت پرست، از حقیقت بت آگاه گردد و بداند که بت مظهر حقّ است، در دین خود گمراه نمی شد.[۲۰۹]
۲- در معنای دوّم، بت اشاره به وحدت است.
«اگر روی تـو بـاشد در کـه و مـه بت و زنـّار و تـرســایی تـو را بـه»
همان، بیت۸۶۳، ص۵۳۵
۳- در معنای سوّم غرض از بیان بت، جسم، مادّه و هوا و هوس است. بیت:
«بت و زنّار و ترسایی درین کـوی همه کفر است و گر نه چیست برگوی»
همان، بیت۸۶۴، ص۵۳۶
در این بیت شاعر بت و زنّار و ترسایی را در کوی ارباب حال و اهل کمال کفر می داند و می گوید اگر کفر نیست، بگو که چیست و چه معنی دارد.
۴- در معنای چهارم، شاعر بت را نماد و منبع کمالات معشوق بیان نموده که مرتبت قطبیّت کبری است.[۲۱۰]
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:14:00 ب.ظ ]
|