C
شکل ۳-۱- مقایسه وضعیت توبول­ها و سلول­های لایدیگ و فضای بینابینی توبول­های سمینیفر بیضه در گروه ­های I/R+BBR( D, I/R(C , Sham+BBR(B , Sham(A
بزرگنمایی۱۰۰×رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین

B A
غشای پایه
پ

D C
شکل ۳-۲- مقایسه ضخامت غشای پایه توبول­های سمینیفر بیضه در گروه ­های
I/R+BBR( D, I/R(C , Sham+BBR(B, Sham(A
بزرگنمایی۴۰۰× رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین

B A

D C
شکل ۳-۳ مقایسه درصد اسپرماتوژنز توبول­های سمینیفر بیضه در گروه ­های
I/R+BBR (D, I/R(C, Sham+BBR(B, Sham(A
بزرگنمایی۲۰۰× رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین
فصل چهارم
بحث و نتیجه گیری
۴-۱- بحث
در این تحقیق اثر بربرین بر روی آسیب­های بافتی و عملکردی بیضه ایجاد شده بر اثر ۴۵ دقیقه ایسکمی دو طرفه کلیوی و ۲۴ ساعت ری­پرفیوژن در رت­های بی­هوش شده مورد بررسی قرار گرفت. به علاوه تغییرات در سطح کراتینین و نیتروژن اوره سرم به عنوان پارامتر­هایی از عملکرد کلیه و همچنین اثر بربرین بر روی این تغییرات بررسی شد.
آسیب ایسکمی ری­پرفیوژن هر دو ساختار­های عروقی و توبولی کلیه را تحت تاثیر قرار می­دهد. نارسایی حاد کلیوی القاء شده توسط ایسکمی، با کاهش شدید GFR به علت کاهش جریان خون، افزایش فشار کپسول بومن و نشت برگشتی همراه می­باشد. از آنجا که مقدار کراتینین موجود در خون و میزان دفع ادراری اوره وابسته به GFR است، کاهش GFR، افزایش سطح کراتینین و نیتروژن اوره پلاسما را به دنبال دارد. در تحقیقات قبل نیز مشاهده شده است که تغییرات غلظت پلاسمایی کراتینین و نیتروژن اوره در گروه ­های مختلف آزمایش نسبت عکس با میزان GFR دارد ]۲۳،۲۲،۲۰،۱۹٫[
در این آزمایش غلظت­های پلاسمایی کراتینین و نیتروژن اوره در گروه I/R افزایش سطح نشان دادند اما با دریافت بربرین کاهش پیدا کردند. بنابراین می­توان گفت بربرین اثر بهبودی بخش بر آسیب­های کلیوی ناشی از ایسکمی ری­پرفیوژن دارد. بربرین با اثرات ضد التهابی و آنتی اکسیدانی و کاهش گونه­ های واکنش­گر اکسیژن و … اثرات مثبت خود را اعمال می­ کند و باعث کاهش التهاب و از اینرو کاهش سطح کراتینین و نیتروژن اوره پلاسما می­ شود ]۸ .[

اختلالات بافتی و عملکردی سیستم تولید­مثلی مردان مبتلا به نارسایی کلیوی عارضه شایعی است که در اکثر بیماران دیده می­ شود. با کاهش کلیرانس کلیه محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-گناد دچار اختلالاتی می­ شود. در نارسایی حاد کلیوی غیر نرمال شدن محور به سرعت اتفاق می­افتد و بسیاری از خصوصیات این اختلالات شبیه به علائم در نارسایی مزمن کلیوی است اما با بهبودی عملکرد کلیه تنظیمات در عملکرد محور نیز تصحیح می­ شود ]۴۰٫[
یکی دیگر از اختلالات عملکردی که در تحقیق حاضر مشاهده گردید کاهش سطح تستوسترون پلاسما در گروه I/Rبود. دلایل این کاهش اختلال در تولید سلول­های بینابینی لایدیگ، کاهش و یا مقاومت پاسخ سلول­های لایدیگ به گنادوتروپین­ها و اختلال در محور هیپوفیز به گناد می­باشند ]۱۰،۱۸ [. اخیراً فاکتوری که قادر به بلاک کردن رسپتور LH است در سرم افراد اورمی یافت شده است که گویای پاسخ کند یا مقاومت سلول­های لایدیگ است. این فعالیت بلاک کنندگی به طور معکوس مرتبط با GFR است و به طور وسیعی بعد از بهبود نارسایی کلیوی ناپدید می­ شود ]۴۱[.
همان­طور که در تحقیقات قبلی نشان داده­اند، هم­زمان با کاهش GFR، سطح تستوسترون پلاسما نیز کاهش می­یابد اما ظرفیت باند شدن تستوسترون و غلظت گلوبین متصل شونده به هورمون جنسی (SHBG) نرمال باقی می­ماند و فقط غلظت تستوسترون تام و آزاد پلاسما کاهش می­یابد ]۳۴ .[همچنین برخی از فاکتور­های التهابی ایجاد شده از آسیب کلیوی ایسکمیک نظیر TNF_α، IL-1، IL-2 و IL-6 اثر مهاری بر تولید تستوسترون از سلول­های لایدیگ دارند] ۴۲،۴۳٫[
اندازه ­گیری غلظت گنادوتروپین­ها نشان داد که غلظت پلاسمایی گنادوتروپین هیپوفیزی LH در گروهI/R بالا رفته است. تستوسترون به طور نرمال منجر به فیدبک مهاری آزاد سازی LH می­ شود. کاهش و نقصان در آزادسازی تستوسترون از سلول­های لایدیگ باعث ترشح بیشتر LH از هیپوفیز می­ شود. همان­طور که در تحقیقات قبلی نیز این مسئله مورد بررسی قرار گرفته است با کاهش کلیرانس کلیوی میزان کلیرانس متابولیک LH همچنین دامنه ترشح LH نیز کاهش می­یابد اما مشخص نیست که علت این کاهش دامنه تغییر الگوی آزاد سازی GnRH از هیپوتالاموس و یا تغییر در پاسخ گویی هیپوفیزی است.
نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که غلظت پلاسمایی FSH نیز در گروه I/Rافزایش یافته است که به دلیل اختلال در محور و آسیب توبول­های سمینیفر و به دنبال آن کاهش در تولید اینهیبین توسط سلول­های سرتولی، سطح پلاسمایی FSH افزایش می­یابد. تولید افراطی FSH می ­تواند باعث عملکرد ضعیف اسپرماتوژنز حتی بعد از بهبودی نارسایی کلیوی شود ]۴۱[.
در بررسی­های هیستولوژیکی گروه I/Rاختلالاتی در توبول­های سمینیفر از جمله ضخیم­تر شدن غشای پایه توبول­ها، افزایش فضای بینابینی توبول­ها، افزایش فضای خالی داخل توبول­ها که به علت کاهش سلول­های اسپرماتوژنیک به ویژه تعداد اسپرماتوسیت­ها است، همچنین افزایش شدیدی در تعداد سلول­های بینابینی لایدیگ (هایپرپلازی) که به علت جبران کاهش سطح تستوسترون می­باشد، مشاهده شد. این اختلالات بافتی ناشی از اختلال در محور هیپوتالاموس_ هیپوفیز _بیضه و در نتیجه اختلال در ترشح GnRH و گنادوتروپین­ها هستند. همچنین اختلالات بافتی بیضه و به دنبال آن کاهش ترشح تستوسترون از سلول­های لایدیگ و احتمالاً کاهش ترشح اینهیبین از سلول­های سرتولی خود باعث افزایش بیشتر گنادوتروپین­ها و در نتیجه افزایش اختلالات محور می­شوند.
شایان ذکر است که با تجویز بربرین سطح تستوسترون و LH و FSH پلاسما در گروه Sham+BBR، تغییر محسوسی نکرد. همچنین بربرین بر روی بافت بیضه هم تغییرات چندانی نداشت حتی در مطالعات دیگر که از دوزهای بالای بربرین استفاده شده اثرات منفی همچون اسپرم کشی نیز قابل مشاهده بود. در نتیجه تجویز بربرین به خودی خود هیچ اثر تقویتی بر باروری ندارد.
در گروه I/R+BBR سطح تستوسترون پلاسما افزایش و سطح گنادوتروپین­ها کاهش پیدا کرد. همچنین بر روی آسیب­های بافتی بیضه نیز تغییرات مثبت اندکی نسبت به گروه I/R مشاهده شد. بنابراین تجویز بربرین باعث بهبود و کمتر شدن سطح آسیب­های عملکردی و بافتی بیضه ناشی از آسیب ایسکمی ری­پرفیوژن کلیوی شد، اما به طور مستقیم اثر مثبتی بر روی سیستم تولید­مثلی جنس نر نداشت.
۴-۲- نتیجه گیری
نارسایی حاد کلیوی ایسکمیک در رت­ها در مکانیزم اندوکرینولوژیک دخالت دارد و باعث اختلال در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- گنادی و آسیب­های عملکردی و بافتی بیضه­ای می­ شود. از طرفی بربرین تاثیر درمانی بر روی آسیب­های کلیوی ناشی از ایسکمی ری­پرفیوژن دارد، همچنین آسیب­های بیضه­ای القاء شده توسط ARF را تقلیل می­دهد.
۴-۳- پیشنهادات برای مطالعات آینده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...