کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



نقطه مقابل انرژی الاستیک پرزها، انرژی استهلاکی یا میرا شدن می­باشد که یک انرژی مرده یا اتلافی است که صرف اصطکاک داخلی پرزها می­گردد و در بازگشت پذیری پرزها سهمی ندارد. اصطکاک داخلی بیشتر باعث گرمای بیشتر و افت ارتجاعیت می­گردد. انرژی استهلاکی از تفاوت انرژی فشردگی از انرژی الاستیک پرزها محاسبه می­ شود. نسبتφ نیز به عنوان ضریب میرایی جهت، انرژی باقیمانده با تقسیم انرژی استهلاکی به انرژی کل فشردگی تعریف می­گردد.
φ = WD/W2m×۱۰۰%

شکل ۲-۱۱. انرژی اتلافی
۲-۶-۴-۲-۷ درصد افت ضخامت
یکی از عوامل تنزل کیفیت فرش ها افت ضخامت پرزهای آن در حین استفاده و یا تغییرشکل پرزها در فشار می باشد. بواسطه این کاهش ضخامت، حالت و شرایط استقرار پرزها یا ترکیب بافت پرزهای فرش تغییر کرده و باعث افت ظاهر فرش نسبت به ظاهر اولیه اش می گردد، علاوه براین خیلی از خواص فرش از جمله قابلیت ارتجاعیتش در سیکلهای بعدی بارگذاری نیز تنزل خواهد داشت. فرسایش پرزهای فرش در برابر عوامل ساینده نیز افت ضخامت فرش را نه بواسطه خوابیدگی پرزها، بلکه بواسطه شکستگی و ریزش الیاف از نخ پرز ایجاد خواهد کرد. دلایل افت ضخامت فرش همان دلایل عدم ارتجاعیت کامل پرزها می باشد که افت مشخصات پرزها در اثر سایش بواسطه خستگی و شکستن الیاف و ریزش الیاف آزاد از نخ پرز را نیز باید به آن اضافه نمود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

h2 = () × ۱۰۰ = () × ۱۰۰

شکل ۲-۱۲. درصد افت ضخامت
۲-۶-۴-۲-۸ مدول فشاری
مدول فشاری فرش همان سختی یا مقاومت پرزهای فرش در برابر بار فشاری اعمالی می باشد که معمولاً در یک سیستم الاستیک مدول اولیه از شیب قسمت خطی نمودار بارگذاری تعیین می گردد.ضریب سختی فشاری یا مدول بالاتر در فرش ها، تغییر شکل کمتر و ارتجاعیت بهتر را حاصل خواهد کرد“Wu, J., Pan, N., Williams, K.R., 2007″
E =

شکل ۲-۱۳. مدول فشاری
۲-۷ سایر خواص مورد انتظار فرش­ها
۲-۷-۱ زیردست[۴۵] فرش
زیردست همان احساس و ادراکات روانی از حس لامسه انسان در تماس یا تحریک فیزیکی ناشی از ویژگی­های مکانیکی کالا می­باشد که ارتباط مستقیمی با خواص فشاری، مشخصات و کیفیت ترکیب سطحی، اصطکاک و عواملی مثل ضخامت، وزن و حتی خواص حرارتی آن کالا دارد“Carnaby, G.A., Wood, E.J., 1989″
۲-۷-۲ خواص اصطکاکی فرش
رفتار اصطکاکی منسوجات مختلف بطور زیاد وابسته به خواص سطحی(صافی و همواری سطح) و نوع کاربرد آنها می­باشد. برای منسوجات پرزدار مثل فرش خواص اصطکاکی مشابه نوازش کردن پرزها ارزیابی می­گردد. بطورکلی فاکتورهای موثر در خواص اصطکاکی منسوجات پرزدار عبارتند از: فشار، رطوبت نسبی، سرعت، درجه حرارت، نرم­کننده استفاده شده، مسیر خاب پرزها و خواصی از نخ پرز مانند طول لیف، نمره نخ و تاب نخ“Nishimatsu, T.,Sawaki, T., 1984″
۲-۷-۳ خواص خمشی
خواص خمشی الیاف مصرفی در منسوج در بیشتر خواص آن از جمله سفتی، زیردست، افتایش و بازگشت از چین و چروک تأثیرگذار می­باشد. عوامل موثر در سختی خمشی فرش دستباف را می­توان به دو گروه تقسیم نمود: گروه اول عواملی است که مرتبط با ساختار فرش می­باشند از جمله تراکم پرز، شیوه تولید، نوع گره، ارتفاع پرز و … و گروه دوم که به خصوصیات نخ­های تشکیل دهنده فرش مربوط می­ شود، مانند جنس الیاف، تعدادلا، مقدار تاب و نمره نخ. با اندازه ­گیری سختی خمشی فرش بسیاری از عوامل دیگر بطور غیرمستقیم ارزیابی می­گردند لذا می­توان آنرا جزو عوامل کیفی فرش به شمار آورد.
۲-۷-۴ پایداری ابعادی
کاربرد و مصرف فرش­ها بعنوان کفپوش ارتباطی با شرایط آب و هوایی و مناطق خاص جغرافیایی دارد. شرایط مختلف دما و رطوبت و حتی شرایط توزیع نایکنواخت حرارت(مانند پهن­شدن بر روی لوله­های شوفاژ زیر کف، در مقابل شومینه) بر خواص ابعادی فرش تأثیرگذار می­باشند. منظور از پایداری ابعادی فرش، ثبات در برابر شرایط محیطی خاص و نیروهای اعمالی در حین استفاده، و جلوگیری از چین­خوردگی[۴۶]، جمع­شدگی و مودار­شدن[۴۷] می­باشد. این تغییرات ضمن بدشکل شدن فرش و پس از استفاده و قدم­زدن بر روی آن باعث مشکلاتی دیگر مانند کمانش[۴۸]، چروک شدن، مچاله شدن[۴۹] ، افزایش احتمال خطر یا سقوط افراد در قدم­زدن بر روی فرش و افزایش نرخ فرسایش آن نیز می­گردد. مشخصات ساختمانی فرش­ها از جمله وزن کل، تراکم پرزها و مخصوصاً مشخصات لایه زیرین در پایداری ابعادی فرش بسیار موثر می­باشند. میزان جمع­شدگی از رابطه زیر محاسبه می­گردد که در آن و به ترتیب طول هر ضلع قبل از آزمایش و بعد از آزمایش می­باشند
۲-۷-۵ نیروی بیرون­کشیدن پرز[۵۰] از ساختار فرش
نیروی بیرون کشیدن(برچیدن) پرز بیانگر دوام ساختاری پرزها در فرش می­باشد. این نیرو وابسته به پیچیدگی گره و مخصوصاً در ارتباط با مجموع زاویایی که نخ پرز به دور نخ تار پیچیده می­ شود، می­باشد. بعنوان مثال در فرش دستباف با گره نامتقارن(فارسی)، نخ پرز ابتدا با زاویه π۲ به دور یک نخ تار پیچیده و سپس به نخ تار مجاور با زاویه π چرخیده تا گره تشکیل شود ولی در گره نوع متقارن(ترکی)، نخ پرز به دور دو نخ تار مجاور هر کدام با زاویه ۲/ π۳ چرخیده و گره تشکیل می­ شود. لذا گره­های فرش دستباف در مقایسه با گره­های فرش ماشینی، زاویه تماس بالاتری با تارها داشته و دوام پرز بالاتری خواهند داشت.

شکل ۲-۱۴. دستگاه اندازه ­گیری نیروی بیرون کشیدن پرز فرش[۵۱]
۲-۸ پیشینه تحقیق
در زمینه خواص فیزیکی و عملکردی فرش دستباف پژوهش­های اندکی تا کنون صورت گرفته استکه از جمله آن می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • بصام و همکارانش در مقاله ای به بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی گره های متقارن و نا متقارن و مقایسه آن با گره های غیر مجاز در فرش پرداخته اند. در این مقاله جهت بررسی خواص مکانیکی فرش با گره های متفاوت، نمونه فرش هایی با سه نوع گره متقارن، نا متقارن و جفتی و با مشخصات ساختمانی مشابه تحت بارگذاری ثابت ۵ کیلوگرم برای مدت ۲ ساعت قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می­دهد که درصد افت ضخامت در فرش های با گره جفتی ۵۶%، گره نامتقارن( فارسی )۴۶% و با گره متقارن( ترکی )۴۶% می­باشد. گره جفتی نسبت به دیگر گره ها به دلیل استحکام کمتر( بدون پیچش به دور نخ های تار )، راحت تر در مقابل نیروی فشاری خم شده و پس از رفع بار دارای بازگشت پذیری کمتری در برابر نیروی فشاری می­باشد “بصام و همکاران، ۱۳۸۳، ص۴۶”.
    • کمالی دولت آبادی و همکارانش در مقاله ای تأثیر وجود الیاف پلی استر را در نخ چله بر تغییرات ابعادی فرش در برابر حرارتو دما مطالعه کرده اند. برای این منظور چهار قطعه فرش دستباف با دو نوع نخ چله پنبه ای و چله مخلوط پنبه-پلی استر و دو نوع نخ پود نازک ۱۰۰% پنبه ای و ۱۰۰% پلی استر بافته شده و آن ها را در برابر دما و رطوبت به طور جداگانه و هم زمان قرار داده اند. جهت شبیه سازی شرایط مختلف گرمایی که ممکن است یک فرش در آن قرا بگیرد( مانند شوفاژ، مقابل شومینه و غیره )، توزیع حرارت به طور نایکنواخت صورت گرفته است.نتایج به دست آمده نشان داده است که فرش های چله مخلوط پنبه-پلی استر در محیط های شدیدا گرم تغییرات ابعادی زیادی داشته اند در حالی که فرش های چله پنبه ای در عملیات شستشو و تحت رطوبت تغییرات بیشتری نشان داده اند. همچنین توزیع نایکنواخت حرارت سبب ایجاد نایکنواختی شدید در تغییرات ابعادی فرش های چله پنبه-پلی استر شده که این نایکنواختی ها به صورت تغییر شکل در ظاهر فرش و ناهمواری سطح فرش نمایان شده است “کمالی دولت آبادی و همکاران، ۱۳۸۰، ص ۲۴۳”.

فصل سوم
روش تحقیق

۳-۱ تهیه مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز
همانطور که پیشتر اشاره شد در این پژوهش تأثیر ۴ عامل نوع گره، جنس نخ تار، تعداد لا و نمره نخ پرز مصرفی بر عملکرد نهایی فرش بررسی می­ شود. به این منظور ۱۲ نمونه فرش با اعمال فاکتورهای متغیر در آن، با رجشمار ثابت و در شرایطی یکسان بافته شده است. در ادامه به شرح مختصری از مراحل انجام کار، مشخصات مواد اولیه مصرفی، وسایل و دستگاه های مورد استفاده در این پروژه پرداخته شده است.
۳-۱-۱ مشخصات نخ های مصرفی
برای تولید نمونه فرش ها از سه نوع نخ تار، پود و پرز استفاده شده است که مشخصات آن ها به شرح زیر می­باشد:
نخ تار: نخ های تار مورد استفاده در نمونه ها در دو نوع لیف پنبه ای و پشمی متناسب با رجشمار مورد نظر تهیه گردید، و ۶ عدد از نمونه ها با تار پنبه ای و ۶ عدد دیگر با تار پشمی بافته شده است.
نخ پود: نخ های پود در دو نوع نازک و ضخیم از جنس پنبه و متناسب با رجشمار مربوط مورد استفاده قرار گرفت.
نخ پرز: نخ های پرز در سه نمره نخ با تعداد لای متفاوت و نمره نهایی یکسان از جنس الیاف پشمی و نژاد گوسفندان سیرجانی تهیه گردید. هر سه نوع نخ پرز بصورت خام و متناسب با رجشمار ۳۵ بوده و هیچ گونه عملیات رنگرزی روی آن صورت نگرفته است.
شماره نخ های تار و پود و پرز و تعداد لای آن متناسب با رجشمار مربوط، طبق جدول استاندارد رایج تهیه گردید “مجابی، ۱۳۸۸”.
جدول ۳-۱. شماره نخ تار و پود مورد استفاده

رجشمار
نمره نخ تار
نمره نخ پود ضخیم
نمره نخ پود نازک

۳۵

۱۵/۲۰

۱۶/۱۰ یا ۸/۵

۴/۲۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:54:00 ب.ظ ]




از این آیات مى‏توان استفاده نمود که نقل ماجراهاى قرآنى همگى مبتنى بر واقعیت بوده و به عبارت دیگر این سرگذشتها محصول ذهن داستان پرداز نبوده و از تخیّل و دروغ مایه نگرفته است و از سوی دیگر قرآن کریم خود بیان می‌کند که قصص حق را بیان می‌کند، همان وقایعی که در گذشته رخ داده و برخی از مردم از آن آگاهی ندارند.[۱۲۳] لذا برخی از قرآن پژوهان قصص قرآن را وجهی از وجوه اعجاز قرآن دانسته‏اند.[۱۲۴]
۱-۲-۱-۳-۲- تعبیر به نبأ
«نبأ» به گفته راغب اصفهانی به معنى خبرى است که «مهم» و داراى «فایده» باشد و انسان نسبت به مفاد آن «علم یا ظن غالب» پیدا کند، و این امور سه گانه در معنى نبا شرط است‏ و حق خبری که به آن «نبأ» گفته شود این است که عاری از کذب باشد مانند خبر متواتر و..»[۱۲۵] و نیز گفته شده که در «نبأ» معنای عظمت نهفته است.[۱۲۶]
بررسی کاربردهای این واژه در قرآن کریم نشان می‌دهد که اگرچه استعمال آن اختصاصی به قصص قرآن ندارد لکن یکی از کاربردهای بسیار این واژه در قرآن کریم در ارتباط با قصص قرآن است نمونه‏های زیر بیانگر این مدعاست:
«تِلْکَ الْقُرى‏ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبائِها..»[۱۲۷]
«وَ کُلاًّ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ وَ جاءَکَ فی‏ هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَهٌ وَ ذِکْرى‏ لِلْمُؤْمِنینَ»[۱۲۸]
«وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ..»[۱۲۹]
«نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَهٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً»[۱۳۰]
«نَتْلُوا عَلَیْکَ مِنْ نَبَإِ مُوسى‏ وَ فِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»[۱۳۱]
از سوی دیگر آنجا که در قرآن سخنی از تمثیل به میان آمده، از واژه «نبأ» استفاده نکرده است. افزون بر اینکه به لحاظ عرف استعمال در زبان عرب، واژه «نبأ» با قصه حقیقی بیشتر تناسب دارد تا تمثیل و مانند آن، زیرا در مفهموم «نبأ» همانگونه که اشاره شد اهمیت و فائده و علم یا ظن غالب در آن وجود دارد اما در داستان‏های غیر حقیقی که از باب تمثیل است از یک سو واژه «نبأ» بکار نمى‏رود و از سوی دیگر عنصر علم یا ظن غالب در داستانهای غیر حقیقی وجود ندارد بلکه عنصر تخیل در آن موج می‌زند.
۱-۲-۱-۳-۳- تصریح به جزئیاتی چون موقعیت، زمان و مکان قصه
تصریح به مکان و یا زمان تحقق قصه و یا اشاره به موقعیت وقوع قصه که در برخی از قصص قرآن بیان شده دلیل دیگری بر حقانیت قصص قرآن است به عنوان نمونه این نکته در آیات زیر به خوبی نمایان است:
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنی‏ إِسْرائیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى‏ إِذْ قالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِکاً..»[۱۳۲]
«ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیهِ إِلَیْکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ»[۱۳۳]
«ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیهِ إِلَیْکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ یَمْکُرُونَ»[۱۳۴]
«وَ ما کُنْتَ بِجانِبِ الْغَرْبِیِّ إِذْ قَضَیْنا إِلى‏ مُوسَى الْأَمْرَ وَ ما کُنْتَ مِنَ الشَّاهِدینَ»[۱۳۵]
«وَ ما کُنْتَ بِجانِبِ الطُّورِ إِذْ نادَیْنا وَ لکِنْ رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ..»[۱۳۶]
در این آیات به خوبی دیده می‌شود که خداوند به اجمال گاه به موقعیت زمانی و یا مکانی و گاه به حالت افراد در هنگام تحقق ماجرا اشاره نموده است. در واقع قول به تمثیلی بودن قصص قرآن، با گزارشهای تاریخی قصص منافات دارد زیرا گزارشهای تاریخی به خوبی بیانگر مکان، زمان و موقعیت و جزئیات این داستانها در عالم واقع و تاریخ است و این مطلب به صراحت با تمثیلی بودن قصص منافات اساسی دارد.
از سوی دیگر قصه‏ها را به نحو ملموسی بیان می‌کند که گویی مخاطب را نیز وارد قصه می‌کند که این ویژگی در آیات مزبور به وضوح نمایان است که این مطلب با تحقق عینی قصه تناسب دارد.
افزون بر اینکه خداوند در برخی از آیات به این مطلب تصریح می‌کند که هنوز آثار و بقایای شهرهایی که ساکنان آن بر اثر عذاب الهی هلاک شده‏‏‏اند‌‏ برای مخاطبان عصر نزول قرآن قابل مشاهده است مانند بقایای قوم عاد و یا لوط و گاه مخاطبان نزول قرآن در صدر اسلام در برخی از شهرهای افراد عذاب شده زندگی می‌کردند و گاه اشاره می‌کند که زمان عذاب آن افراد به صدر اسلام نزدیک است که نمونه‏های زیر در تأیید این مدعاست:

«أَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فىِ مَسَاکِنهِِمْ..»‏[۱۳۷]
«فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَهُ فَأَصْبَحُواْ فىِ دَارِهِمْ جَاثِمِینَ وَ عَادًا وَ ثَمُودَاْ وَ قَد تَّبَینَ‏َ لَکُم مِّن مَّسَاکِنِهِمْ..»[۱۳۸]
«أَ وَ لَمْ یَهْدِ لهَُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فىِ مَسَاکِنِهِمْ..»[۱۳۹]
«وَ کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَهِ بَطِرَتْ مَعِیشَتَهَا فَتِلْکَ مَسَاکِنُهُمْ لَمْ تُسْکَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِیلًا..»[۱۴۰]
«وَ یا قَوْمِ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقی‏ أَنْ یُصیبَکُمْ مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صالِحٍ وَ ما قَوْمُ لُوطٍ مِنْکُمْ بِبَعیدٍ»[۱۴۱]
از سوی دیگر آیاتی که امر به سیر در زمین و دیدن عاقبت مجرمان، مکذبان، ظالمان، مفسدان و انذارشده گان می‌کند مؤیدی بر این معناست که آثار و بقایای برخی از اقوامی که در قرآن کریم از آن یاد شده و مورد خشم و عذاب الهی قرار گرفته بودند، هنوز در صدر اسلام از بین نرفته و برای مسلمانان صدر اسلام قابل مشاهده بوده است.
۱-۲-۱-۳-۴- تأیید و یا عدم انکار تحقق برخی از قصص از ناحیه افراد مطلع
به عنوان نمونه سرگذشت بنی اسرائیل که در سوره بقره و یا دیگر سوره‌ها آمده، هیچ گاه توسط آنان مردود تلقی نشده است. اگر این قصص و سرگذشتها واقعا محقق نشده بود به یقین از آن به عنوان حربه‏‏‏ای‌‏ محکم، علیه حقانیت اسلام استفاده می‌کردند. از سوی دیگر برخی از مخالفان، پیامبر اکرم(ص) را به تأثر از آثار اهل کتاب متهم کرده‏اند. شاید بتوان گفت نفس همین اتهام متضمن این است که مطالبی که حضرت از برخی وقایع پیشینیان می‌فرمود میان اهل کتاب با اندک تفاوتهای بیانی و غیره بوده که تحقق آن با جزئیات بیشتر در کتب ایشان گزارش شده است. لذا این اتهام به دو قسمت تجزیه می‌شود اول مشابهت قصص قرآن با مطالب موجود در آثار اهل کتاب؛ دوم تأثر پیامبر(ص) از اهل کتاب و آموزش آن مطالب از اهل کتاب به دلیل مشباهت، بخش اول منطقی است چون همه کتب آسمانی از جانب خداوند آمده(با فرض عدم احتساب تحریفات بشری) و دوم اینکه لزوما مشابهت قرآن و کتب پیشین دلالت بر تأثر رسول خدا(ص) از ایشان ندارد بلکه حضرت این مطالب را نه از طریق اهل کتاب بلکه از طریق وحی فراگرفته است لذا اتهام مذکور متضمن اقرار اهل کتاب به صحت و تحقق قصص قرآن مى‏باشد. لذا حال که در تحقق قصص قرآن تردیدی نداشتند، نحوه تلقی و آموزش آن را مورد اتهام قرار دادند.[۱۴۲]
به دیگر سخن، حقانیت قصص قرآن از جنبه ارتباط با کتب مقدس نیز قابل بررسی است. با این توضیح که بر فرض که بپذیریم قصص قرآن تحقق و عینیت خارجی نداشته است، این امر به لحاظ ارتباط با کتاب‏ها‌‏ی مقدس پیشین صحیح به نظر نمی‌رسد زیرا بسیاری از قصص قرآن در کتاب‏ها‌‏ی مقدس پیشین ذکر شده هر چند میان آنها اختلافاتی هم وجود دارد، اما این نکته حکایت از تحقق این قصص دارد زیرا عصر نگارش این داستانها در کتب مقدس به زمان وقوع تاریخی این قصص نزدیک بوده و نویسندگان کتب مقدس پس از نقل شفاهی در مرحله گذر از تاریخ شفاهی به مکتوب، برخی حقایق را به صورت ملموس با فاصله زمانی اندک می‌نوشته‏اند و به دلیل نزدیک بودن زمان آن داستانها، اصلا احتمال تمثیل در آن داستانها مطرح نبوده و آن داستانها را حقیقتی که در گذشته رخ داده است، می‌دانستند. در واقع قصه‏ها‌‏ی مذکور در قرآن کریم و برخی از داستانهای تورات و انجیل بخشی از حافظه تاریخی پیروان حضرت موسی(ع) و پیروان حضرت عیسی(ع) بوده و انکار این حافظه و پیشینه تاریخی امری خلاف عقل است. لذا در موارد متعددی برخی از قصص در قالب خطاب به اهل کتاب، بیان شده است؛ مانند آیات زیر:
«وَ إِذْ نَجَّیْناکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ..»[۱۴۳]
«وَ إِذْ فَرَقْنا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَیْناکُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»[۱۴۴]
«وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعینَ لَیْلَهً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ»[۱۴۵]
«وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَهً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ»[۱۴۶]
این خطاب‏ها‌‏ در صورتی صحیح خواهد بود که آن مطالب دقیقا با همان کیفیتی که خداوند در قرآن بیان نموده رخ داده باشد در غیر این صورت اگر این داستانها جنبه نمادین به خود بگیرد، دیگر اشاره به داستانهایی که رخ نداده در قالب یادآوری وجهی ندارد. در واقع تعبیر «یادآوری کن فلان ماجرا را» با تحقق عینی ماجرا و نیز با حافظه و پیشینه تاریخی مخاطبان تناسب دارد و اصلا با تمثیل ذهنی محقق نشده، تناسب ندارد.
افزون بر اینکه آیه‏ای نداریم که افراد اهل کتاب که مخاطب این داستانها و یادآوری قصص بوده‏اند حتی یکبار اصل داستان را انکار کرده باشند. نه تنها اصل تحقق قصص را انکار نمى‏کردند بلکه بنا بر آیات «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِى إِلَیهِْمْ فَسْألُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»[۱۴۷] و «وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِى إِلَیهِْمْ فَسْألُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»[۱۴۸] بر اساس تفسیری که مراد از «اهل ذکر» علماء اهل کتاب ذکر شده،[۱۴۹] علماء اهل کتاب نه تنها انکار نمى‏کردند بلکه تأیید و تصدیق می‌کردند.
گفتنی است که برخی از یادکردها و برخی قصص قرآن با امر «اذْکُرْ» شروع می‌شود مانند آیه «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِیًّا»[۱۵۰] و آیه «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهیمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا»[۱۵۱] یادآوری قصص برای مخاطبان که در موارد متعددی با امر «اذْکُرْ» شروع می‌شود نیز شاهدی بر حقانیت قصص قرآن است زیرا «اذْکُرْ» با تحقق عینی آن قصه تناسب معنایی دارد اما برای داستانی که در هیچ زمانی تحقق خارجی نداشته، تعبیر یادآوری مناسب نیست.
۱-۲-۱-۳-۵- تصریح قرآن به تمثیل در موارد خاص
دلیل دیگر بر حقانیت قصص قرآن این است که آنجا که خداوند در مقام بیان تمثیل است به لفظ مثل یا تمثیل تصریح کرده است مانند آیات زیر:
«وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً..»[۱۵۲]
«مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً..»[۱۵۳]
«مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً..»[۱۵۴]
از این آیات به خوبی پیداست که تصریح به «مثل» غالباً در ارتباط به قصص قرآن بکار نرفته است. البته لزوما هرجا که در قرآن کریم تعبیر «مثل» بود حاکی از یک تمثیل ذهنی و به دور از تحقق نیست. به بیان دیگر گاه در برخی موارد قصص قرآنی تعبیر «مثل» درباره قصه‏های محقق تاریخی بکار رفته مانند قصه اصحاب قریه در سوره یس که در طلیعه آن خداوند مى‏فرماید: «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ»[۱۵۵] لذا می‌توان نتیجه گرفت هرجا که در قرآن تعبیر «مثل» بکار رفته، لزوما به معنی داستان تخیلی ساختگی محقق نشده در عالم واقع نیست بلکه تمثیل در هر دو کاربرد دارد هم در تمثیل ذهنی و هم حکایت از یک حقیقت داستانی و تاریخی.
به عنوان نمونه آیات «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ»[۱۵۶] و «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»[۱۵۷] این نکته را به ذهن رهنمون مى‏سازد که اگرچه با تعبیر ضرب المثل شروع شده لکن از قصص تحقق یافته تاریخی است لذا منتسب کردن همه مواردی که در قرآن کریم تصریح به «مثل» شده است، به تمثیلی بودن و عدم واقع نمایی صحیح نیست که مثال نقض آن دو آیه مذکور است. به دیگر سخن برخی از امثال، تمثیل ذهنی نیست بلکه حقیقت عینی یک چیز است.
در واقع «ضربِ مَثَل» در قرآن به واقعیت خارجی نداشتن اختصاص ندارد، زیرا از برخی قضایای واقعی نیز با همین تعبیر یاد می‏کند؛ مانند آیه شریفه «و اضرِب لَهُم مَثَلاً أصحابَ القَریَهِ إذ جاءَهَا المُرسَلون» و «و ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنوا امْرَأهَ فِرعَون..»[۱۵۸] به تعبیر روشنتر قصص قرآن غیر از تمثیل است، تمثیل عبارت از تنزیل و رقیق کردن معارف بلند به وسیله مَثَل آوردن است ولی قصص قرآنی، بازگو کردن متن ماجرای واقعی گذشتگان است. قرآن کریم بین این دو مطلب تفکیک کرده است. هرجا قرآن بیان تمثیلی دارد برای آن قرینه‏ای می‏آورد تا از اشتباه جلوگیری کند. به عنوان مثال در سوره مبارکه «حشر» برای عظمت قرآن، تمثیلی می‏آورد و در پایان آن ‏می‏فرماید: «..وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» اگر در بیان مطلبی پیش از آن یا پس از آن قرینه‏ای بر تمثیلی بودن وجود داشت به طوری که محفوف به‏ قرینه باشد، معلوم می‏شود تمثیل است وگرنه آن مطلب ماجرایی حقیقی است که در گذشته رخ داده یا در آینده واقع می‏شود یعنی تمام آنچه گفته شد یا بازگو می‏شود، حقیقتی است که اتّفاق افتاده یا رخ می‏دهد، و اگر در مواردی، در کنار بیان حقیقی، عبارت «واضرب لهم مثلاً» یا مانند آن آمده باشد برای نفی خصوصیت فرد واقع‏شده می‏باشد و نشان می‏دهد که آن مورد، نمونه و مثالی برای جامع و کلی است. در این گونه از موارد، تمثیل به معنای بیان نمونه است نه به عنوان تشبیه اما در مواردی که چیزی واقع نشده است، تمثیل به معنای تشبیه است نه ذکر فرد و نمونه. بنابراین، چون قرآن حق محض است، همان‏طور که در محتوا حق است، در نحوه بیان نیز حقّ است و ذهن مخاطب را به باطل و انحراف نمی‏کشاند. و هرگز متخیّل را به جای واقع بازگو نمی‏کند و مطلب تخیّلی را تحقّقی نمی‏داند.[۱۵۹]
توضیح اینکه در تمثیل نیز گاهى در عین آنکه قصد اصلى به ممثّل تعلّق گرفته است، خود مثال نیز مورد قصد گوینده قرار می‏‌‏گیرد و جنبه واقع نمایى آن محفوظ می‏‌‏ماند. به تعبیر دیگر، می‏‌‏توان از یک منظر، تمثیلات قرآنى را به دو نوع تقسیم کرد:
أ- تمثیل ناظر به فرد کلی که شخص خاصى از آن کلى مورد نظر نیست مانند آیه «مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً..»[۱۶۰]
ب- تمثیل ناظر به فرد معین که در عین بیان تمثیلى، شخصیت مطرح در آن و عناصر محورى جریان، واقعى و حقیقى است مانند آیات «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا اِمْرَأَهَ نُوح وَ اِمْرَأَهَ لُوط کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ..»[۱۶۱] «و ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَهَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ..»[۱۶۲]
در تمثیلات مزبور، تمامى افراد و عناصر از واقعیت برخوردارند. پس تنها به دلیل تمثیلى بودن بیان، قصه بر تخیّل و غیرواقعى بودن حمل نمی‏‌‏شود. روشن است که تأکید بر واقع نمایى قصص، به معناى تأیید تمامى جزئیات و پیرایه‏ها‌‏یى که داستان سرایان بر واقعیت‏ها‌‏ى تاریخى بسته‏‏‏اند‌‏، نیست؛ زیرا برخى از مفسّران و شارحان قرآن از مذاهب و نحله‏ها‌‏ى گوناگون اسلامى، اصرار ورزیده‏‏‏اند‌‏ که قصه‏ها‌‏ى قرآن را با اساطیر و خرافه‏ها‌‏ى رایج در میان اقوام پیشین و به ویژه اخبار توراتى سازگار سازند. در قصه‏ها‌‏ى قرآنى منقول در این گونه تفاسیر، بسیارى چیزها راه یافته که هرگز نه در خود قرآن به آنها تصریح شده است و نه با حقیقت سازگارند.[۱۶۳]
۱-۲-۱-۴- شبهه اقتباس قصص قرآن از مصادر یهودی و نصرانی
یکی از شبهاتی که خاورشناسان در پژوهش‏های ‏قرآنی خویش به آن پرداخته‏‏‏اند‌‏، نشان دادن این مطلب است که قصص قرآن برگرفته از مصادر یهودی و نصرانی است. در واقع خاورشناسان هرگاه به شباهتی میان قصص قرآن با موضوعات مطرح شده در تورات و انجیل روبرو مى‏شوند، چنین نتیجه مى‏گیرند که حضرت محمد(ص) افکار و قصص قرآن را از داستان‏های ‏یهودی و نصرانی اقتباس کرده است.[۱۶۴]
به عنوان نمونه آبراهام گایگر(Abraham Geiger) در نوشته مشهور خود، «محمد(ص) از متون یهودی چه چیز برگرفته است؟»[۱۶۵] که در سال ۱۸۳۳م منتشر ساخت، ایده اقتباس قرآن از منابع یهودی را ‏مطرح کرد. نوشته گایگر اولین بار در سال ١٨٩۶ م با عنوان «یهود و اسلام» به انگلیسی ترجمه و در هند چاپ شد. گایگر در این کتاب، به زعم خود، در آیات قرآنی، بازتاب معارف و تعالیم یهودیت را مى‏دید و در پی آن بود تا نشان دهد محتوای معارف و احکام قرآنی تحت تأثیر آنها بوده است. او مى‏گوید: سنتها و تاریخ یهودی بر زبان مردم جاری بود و به اندازه کافی برای نبوغ شعری پیامبر جذّاب مى‏نمود و ما شکی نداریم که او ابزار لازم برای اقتباس از یهودیت را داشته است.[۱۶۶]
خاورشناس دیگر، نولدکه(Noldeke) در معرفی مأخذ و منبع تعالیم قرآن، مى‏گوید: «مصدر اصلی وحیی که بر پیامبر نازل شد، بر حسب اعتقاد قرون وسطی و بسیاری از معاصران ما، بدون هیچ شکی، نوشته‏های ‏یهودی بوده و تعالیم محمّد(ص) در قدیمی ترین سوره‏ها‏ نیز به طور آشکاری به مصادر اصلی اشاره دارد؛ لذا لزومی برای تحلیل و کشف این مطلب نیست که بیش تر داستانهای پیامبران در قرآن، بلکه بیشتر تعالیم و احکام آن، ریشه ای یهودی دارد. اما تأثیر انجیل بر قرآن، بسیار کمتر از این است».[۱۶۷]
رژی بلاشر(Régis Blachère) خاورشناس فرانسوی در کتاب «معضله محمد» درباره مصادر قصص قرآن سخن مى‏گوید. گفتنی است که تشابه قصص قرآن با داستان‏های ‏یهودی و نصرانی آنها را به این مطلب رهنمون ساخته است. وی بر این باور است که تأثیر مصادر نصرانی در سوره‏های ‏مکی که همان اوائل نازل شده، روشن است زیرا مقارنت و شباهت آن با نصوص غیر رسمی چون انجیل کودکی بسیار زیاد است.[۱۶۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ب.ظ ]




مبهم بودن آینده یک جوان باعث ایجاد استرس های روحی و روانی برای او خواهد شد که نمی داند به کجا می رود. این تردیدها همواره پایه های باور فکری جوانان را سست می کند. مسلماً جوان هر چه بیشتر در ابهامات بماند به همان میزان خطر بحران هویت برای او بیشتر خواهد بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شیوع بیکاری در بین افراد یک جامعه از مشروعیت نظام می کاهد، حس بی اعتمادی میان افراد را دامن می زند و از هم گسیختگی اجتماعی را به وجود می آورد. در این هنگام زمینه برای از خود بیگانگی فرد با افراد و ساختارهای جامعه فراهم می شود و اگر این وضعیت ادامه یابد در حالت پیشرفته بی نظمی به وجود می آید و در نهایت باعث بحران هویت می شود.
در واقع بحران بیکاری در کشور زمینه های بحران هویت را برای جوانان فراهم می‎کند در واقع وقتی یک جوان تا سن ۲۵- ۳۵ سالگی هنوز مشغول کار نشده است چگونه از او توقع اعتماد به نفس را داشته باشیم و از او بخواهیم که ثابت قدم و استوار باشد بدون تردید هرچه قدر هم که او مقاوم باشد در نهایت دچار تردید می شود.
و: تبیین رابطه بحران هویت، جرم و انحرافات اجتماعی
صاحب نظران بر این اعتقادند که خود آگاهی فرد نسبت به هویت و حقیقت وجودی خود و شناخت و پیروی فرد از انتظارات و قواعد پذیرفته شده اجتماعی سلامت زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه را تضمین نموده و از میزان ارتکاب جرم و انحرافات اجتماعی و بروز آسیب های اجتماعی می‎کاهد (حاجی حسینی، ۳۳:۱۳۸۱).
اما از طرف دیگر بحران هویت نه تنها خود یکی از عوامل آسیب زای اجتماعی است، بلکه دارای پیامدهای منفی نیز می باشد که شامل آسیبهای اجتماعی از قبیل: بحران اعتیاد، طلاق ، بزهکاری و انواع انحرافات اجتماعی می باشد.
عدم اشتغال و یا بیکاری فرد را به لحاظ درونی دچار اضمحلال می کند و بی هدفی، رخوت و سستی و انزوا بر او مستولی می سازد و فرد در نهایت دچار بحران هویت می گردد. چنین فردی برای رهایی از حالت ناخوشایند سردرگمی ممکن است دست به اعمالی بزند که یا مجرمانه تلقی می شود و یا به عنوان یک انحراف اجتماعی شناخته می شود.
کجروی های گوناگون اجتماعی مانند شورش های دسته جمعی، ناهمنوایی های اجتماعی، درگیری های خیابانی و آزارهای جنسی و … علائمی از بی هویتی اجتماعی یا بحران هویت هستند (همان:۴۰).
وقتی عده ای که به لحاظ شخصیت از هم گسیخته هستند و جامعه آنها را به عنوان یک انسان متعادل و بهنجار نمی نگرد در کنار هم جمع می شوند و یک گروه یا انبوهه را تشکیل می دهند این وضعیت زمینه ساز انواع انحرافات اجتماعی خواهد شد. به عنوان مثال جوانانی که دارای کار و شغل مناسبی نیستند در کنار هم جمع می شوند و این حالت آشفتگی زمینه ساز و پیش زمینه انحرافات و آسیب های اجتماعی خواهد بود.
نمونه های دیگر از انواع بزهکاری و انحرافات اجتماعی که می تواند ناشی از بحران هویت بین افراد جامعه باشد عبارتند از گرایش به موسیقی غربی، گرایش به مدهای غربی و وارداتی، گرایش به مصرف مواد اعتیاد آور، شرابخوری، قمار، انجام اعمال منافی عفت، تماشای فیلمهای مستهجن، سرقت، قتل، جنایت و ….
گفتار چهارم: افسردگی
الف: تعریف افسردگی
اختلال گذرا یا مداوم سیستم عصبی- روانی که به صورت یک مؤلفه بدنی (سردردها، خستگی، بی اشتهایی، بی خوابی، یبوست، کاهش فشار خون و…) و یک مؤلفه روانی(احساس به پایان رسیدن نیرو، کهتری، ناتوانی، غمگینی و…) نمایان می شود. در واقع افسردگی مجموعه‌ای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز می‌کند. برای‌ بیماری‌ افسردگی‌ هیچ‌ علت قطعی و روشنی‌ نمی‌توان‌ متصور بود، در برخی موارد یک زندگی پر استرس می‌تواند محرکی برای افسردگی شود و در برخی موارد علت کاملاً به شخصیت فرد مربوط است. در کل به نظر می‌رسد که افسردگی بدون یک علت تعیین شده مشخص و به طور خود به خودی روی می‌دهد (باتلر و هوپ،۱۱:۱۳۷۸).
ب: علائم افسردگی
مهمترین علائم افسردگی عبارت اند از:
۱) خلق افسرده
۲) نبود لذت یا علاقه نسبت به فعالیت های عادی زندگی
۳) اختلال در اشتها
۴) آشفتگی خواب
۵) نبود انرژی
۶) احساس گناه و بی ارزشی
۷) کندی یا برانگیختگی روانی- حرکتی
۸) مشکلات تفکر
۹) افکار بازگشت پذیر درباره مرگ و خودکشی
ج: تأثیر بیکاری بر افسردگی
انسان موجودی است اجتماعی که کار کردن را دوست دارد و به واسطه آن می خواهد فردی سازنده و تولید کننده باشد و با مشغول شدن به کار احساس ارزش و عزت نفس یابد. زیرا، انسان به جهت سازنده بودنش از حیوان تمیز داده شده است و در نتیجه سازندگی او که متأثر از کار است تمدن بشری را شکل گرفته است.
در جوامع امروزی داشتن شغل برای حفظ اعتماد به نفس فرد مهم است حتی در مواردی که شرایط کار نسبتاً ناخوشایند و وظایف مربوط کسل کننده باشد. کار معمولاً عنصر شکل دهنده ای در ترکیب روانی مردم و در فعالیتهای روزانه آن هاست. تجربه بیکاری برای کسانی که به داشتن شغل ثابت و مطمئن عادت کرده اند می تواند بسیار ناراحت کننده باشد.
بدیهی است که مستقیم ترین نتیجه آن از دست دادن درآمد است. فاقد کار بودن هنگامی که شخص به آن نیاز دارد و نداشتن منبع لازم برای گذراندن یک زندگی رضایت بخش علاوه بر سختی مادی، رنج روحی به همراه دارد. زیرا، برای افرادی که شاغل هستند روز معمولاً پیرامون آهنگ کار سازمان می‎یابد.
اگرچه این امر ممکن است گاهی تحمیلی باشد ولی یک حس جهت یابی در فعالیت عادی روزانه فراهم می کند. افرادی که بدون کار هستند غالباً زندگی ملامت آوری می یابند و نوعی احساس بی تفاوتی نسبت به زمان پیدا می کنند. از طرف دیگر محیط کار غالباً دوستی ها و فرصتهای مشارکت در فعالیتهای مشترک با دیگران را فراهم می کند. جدا از محیط کار دایره دوستان و آشنایان احتمالی شخص، ممکن است در اثر بیکاری رفته رفته تنگ تر شود و فرد بیکار به انزوا کشیده شود و سرانجام ممکن است دچار افسردگی و حالت در خود فرو رفتن شود.
ابراهیمیان مقدم (۱۳۸۱) به بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر انزوای اجتماعی جوانان ۱۷ تا ۲۵ ساله شهر همدان پرداخت. وی در این پژوهش در یافت که بین مشارکت اجتماعی جوانان در امور روزمره و انزوای اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود دارد.
در واقع می توان گفت بیکاری نوعی تحقیر اجتماعی فرد را در ابعاد مختلف به همراه دارد این احساس که جامعه برای او و زحمات و تلاش ها و تحصیلاتش ارزش قائل نیست او را به سوی افسردگی سوق می دهد و این حالت افسردگی در فرد بیکار خود می تواند منشأ آسیب های بعدی به خود فرد، خانواده و جامعه وی باشد.
د: تبیین رابطه افسردگی، جرم و انحرافات اجتماعی
افسردگی بیماری روانی است که مشخصه آن احساس مداوم و عمیق غمگینی و یأس و ناامیدی یا از دست دادن علاقه به امور لذت بخش قبلی است. آشفتگی در خواب، اشتها و فرایندهای ذهنی معمولاً همراه با افسردگی رخ می دهند.
همه اشخاص گاه گاهی تجربه احساس ناخشنودی و غمگینی دارند اما موقعی که این احساس مکرراً به طور روزانه اتفاق می افتد و آشفتگی ذهنی و بدنی را به همراه دارد به عنوان اختلال افسردگی شناخته می شود. نتایج افسردگی معمولاً به یکی از دو صورت زیر است:
به صورت مثبت و فعال: در این حالت شخص افسرده به خشونت، هرج‎ومرج طلبی، بزهکاری و بالاخره عصیانگری متوسل شده و با برهم ریختن نظم و صدمه زدن به دیگران عدم تعادل درونی خود را بروز می دهد.
به صورت منفی یا تحریک پذیر: در این حالت شخص با احساس گناه یا عدم اعتماد به نفس یا احساس حقارت و بالاخره ترسیدن و بعضاً روی آوردن به الکل یا مواد مخدر و حتی خود آزاری و خود تخریبی از قبیل عدم رعایت بهداشت یا هرج و مرج جنسی و در نهایت اقدام به خودکشی وضعیت درونی خود را بروز داده و با این کیفیت می کوشد تا افسردگی و اضطراب خود را تخفیف داده و فرو نشاند (اشکانی و حاتمی،۸۷:۱۳۷۲).
افسردگی یک تهدید جدی برای بروز آسیب های فردی و اجتماعی محسوب می شود. مثلاً افرادی که افسردگی دارند در اثر ناامیدی عمیقی که در آن ها به وجود آمده دچار توهمی می شوند که احساس می کنند بهترین راه برای فرار از این جهنم خودکشی است و یا گاهی فردی که مبتلا به افسردگی است برای رهایی خود از این وضعیت به مواداعتیاد آور روی می آورد.
مبحث دوم: آثار بیکاری بر خانواده
گفتار اول: خشونت خانگی
الف: تعریف خشونت خانگی
خشونت خانگی[۴۴]۱ واقعیتی آزار دهنده و غیر قابل انکار در دنیای امروز است، در جهانی که محیط خانه می باید پناهگاهی باشد تا ساکنانش در آن بیاسایند و خستگی ها و رنج های ناشی از دشواری های محیط بیرون خانه را به فراموشی بسپارند، متأسفانه برای بسیاری از مردم، خانه به جهنمی می ماند که آتش دشمنی، خشم، خشونت، کینه و انتقام در آن هر لحظه شعله ورتر می شود. خشونت های خانگی مخصوص جامعه یا طبقه خاصی نیست، بلکه اکنون همه کشورهای دنیا و طبقات اجتماعی مختلف با آن دست به گریبانند و تغییر و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر روزه بر میزان آن افزوده است.
خشونت عمل فرد معین (جمعی از افراد یا گروه های خاص) است که به جان، مال یا شرف دیگران تعرض و حمله می کند (محسنی،۲۷:۱۳۷۸).
خشونت خانگی عبارت است از بدرفتاری جسمی، جنسی، روانی از قبیل منزوی کردن اجباری، تحقیر، محروم ساختن از حمایت، تهدید به آسیب رسانی، زیر پا گذاشتن حقوق مربوط به تولید مثل و… (مجیدی،۲۲۶:۱۳۸۲).
همچنین می توان گفت خشونت خانگی عبارت است از بدرفتاری با همسر و فرزندان که می تواند این بدرفتاری روانی باشد مانند ارعاب و ترساندن، تهدید، تحقیر، انتقاد شدید و… و می تواند خشونت از نوع جسمی و بدنی باشد مانند هل دادن، سیلی زدن، پرتاب کردن شی به سمت فرد و… باشد.
ب: انواع خشونت خانگی
خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان یکی از معضلات اجتماعی کلیه کشورهای دنیا به حساب می آید. یکی از نمونه های خشونت علیه زنان همسر آزاری می باشد. همسرآزاری رفتاری آزاردهنده است که توسط شوهر بر علیه زن در محیط خلوت خانواده رخ می دهد که با به جای گذاردن عوارض جسمی و روانی در فرد آزار دیده باعث تبعات جبران ناپذیری نیز می گردد.
خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که برای توصیف کلی کارهای خشونت آمیز علیه زنان به کار می رود همانند Hate Crime، این شکل از خشونت بر علیه گروه خاصی از مردم اعمال می شود و جنسیت قربانی پایه اصلی خشونت است. قطعنامه مربوط به حذف خشونت علیه زنان که برگرفته از اجلاس عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۹۳ بود، خشونت علیه زنان را به عنوان ” هر رفتار خشن و وابسته به جنسیتی که موجب آسیب جسمی، جنسی یا روانی و یا رنج زنان شود، تعریف کرده است” (سازمان جهانی بهداشت، ۳۰:۱۳۸۰). خشونت علیه زنان در خانواده ممکن است به صورت جسمی ( ضرب وشتم)و روانی( تحقیر،تمسخر و فحاشی) رخ دهد.
خشونت علیه کودکان
حدود کودک آزاری در خانواده از محروم ساختن کودک از غذا، لباس، سرپناه و محبت والدین تا مواردی که در آن کودکان از نظر جسمی توسط یک فرد بالغ مورد آزار و بد رفتاری قرار می گیرند که آشکارا به صدمه دیدن و گاهاً به مرگ آنان منجر می شود، گسترده است. با وجود این که خشونت علیه طفل در خانواده، طیف وسیعی از رفتارهای آسیب رسان را شامل می گردد اما باید گفت که تمامی این رفتارها بیشتر حول چهار محور آزارهای جسمی، جنسی، غفلت و آزارهای عاطفی _ روانی می چرخد. این چهار نوع خشونت معمولاً به صورت های ذیل اتفاق می افتد.
۲-۱: خشونت جسمی
خشونت جسمی آشکارترین شکل خشونتی است که ممکن است علیه کودکان واقع شود، هرگونه اقدام فیزیکی که جسم کودک را با هدف آسیب رساندن یا کنترل وی مورد آزار قرار دهد، در این بخش جای می گیرد. اشکال مختلف کودک آزاری جسمی شامل شلاق زدن، بستن کودک با طناب یا با اشیاء، کوبیدن به دیوار، سوزاندن با آب جوش یا مایعات داغ و یا استفاده از آتش سیگار و… می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ب.ظ ]




۱-۷) محدودیت­های پژوهش
محدودیت­های قابل کنترلاین مطالعه محدود به پسران کلاس اول تا چهارم دبستان (۷ تا ۱۰) سال بود.کلیه پسرانی که از نظر پزشکی قادر به شرکت در کلاس­های تربیت بدنی نبودند از مطالعه حذف شدند.این مطالعه تنها به یکی از مدارس شهر شیراز محدود بوده است.۱-۷-۲) محدودیت­های غیرقابل کنترلاغلب کودکان در اجرای مهارت­ های حرکتی بنیادی ثبات ندارند. چراکه عملکرد آنها ممکن است از عواملی چون سطح انگیزش، احساس خستگی یا کسالت، و دامنه توجه تاثیر پذیرد. همچنین در این پژوهش چگونگی وضعیت تغذیه کودکان قابل کنترل نبود.۱-۸) تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ­هادوران کودکیدامنه سنی ۲ تا ۱۰سال دوران کودکی محسوب می شود. این دوران به کودکی اولیه (۲ تا۵ سال) و میانی-پایانی (۶ تا ۱۰ سال) تقسیم می شود (۸). در این پژوهش پسران ۷ تا ۱۰ سال مورد مطالعه قرار گرفتند.
۱-۹) ناحیه مرکزی بدن
قسمتی از بدن که شامل مجموعه عضلات و مفاصل شکمی، کمری، لگنی و رانی است، این ناحیه مسئول حفظ پایداری (ثبات) کمر و لگن برای تولید و انتقال نیرو از قسمتهای بزرگ به قسمتهای کوچک بدن در بسیاری از فعالیتهای ورزشی می باشد. عضلات این ناحیه دارای وظایف دوگانه هستند. نقش اول، تثبیت[۳] ستون فقرات و نقش دوم، تولید و انتقال نیرو (۳). در این پژوهش منظور از ناحیه مرکزی بدن کلیه عضلات موجود در ناحیه شکمی، کمری، لگنی و رانی است از طریق تمرین مورد تقویت قرار خواهند گرفت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۱۰) ثبات مرکزیثبات مرکزی بعنوان توانایی جهت کنترل وضعیت و حرکت تنه روی لگن، به منظور تولید، انتقال و کنترل مطلوب نیرو و حرکت به بخش انتهایی در فعالیتهای منسجم ورزشی (یا زنجیره حرکتی) تعریف می شود. (۲, ۳). در این پژوهش تمرینات به مدت ۸ هفته و در سه سطح ارائه خواهد شدکه از سطح ۱ شروع شده و به تدریج به تمرینات سطح ۳ پیشرفت خواهد کرد. تمرینات سطح ۱ شامل انقباضات ایستا در یک وضعیت با ثبات خواهد بود. تمرینات سطح ۲ حرکات پویا در یک محیط باثبات را شامل می شود و تمرینات سطح ۳ که شامل حرکات پویا در یک محیط بی ثبات خواهند بود (۳۰).۱-۱۱) مهارتهای حرکتی بنیادیترکیبی از مهارتهای جابجایی و مهارتهای کنترل شی است. مهارتهای جابجایی شامل مهارتهایی مانند دویدن، یورتمه رفتن، پریدن ، لی لی کردن، سر خوردن و جهیدن می شوند. مهارتهای کنترل شی شامل دستکاری و پرتاب شئ مانند پرتاب کردن، گرفتن، ضربه زدن با پا، ضربه زدن با دست و غلتاندن می باشند (۹). مهارتهای حرکتی بنیادی پژوهش حاضر شامل ۶ مهارت جابجایی و ۶ مهارت کنترل شی خواهد بود. مهارتهای جابجایی شامل دویدن، پریدن، لی لی کردن، سرخوردن، یورتمه رفتن و جهیدن خواهند بود. مهارتهای کنترل شی عبارت خواهند بود از پرتاب کردن، گرفتن، ضربه با پا، ضربه از پهلو ، دریافت کردن و دریبل درجا.۱-۱۲) تاخیر در مهارتهای حرکتی بنیادی
عدم دستیابی به سطوح تبحر در مهارتهای حرکتی بنیادی به منظور استفاده از این مهارتها در ورزشها و بازیهای دوران کودکی و نوجوانی (۱۲). به منظور غربالگری افراد از آزمون رشد مهارتهای حرکتی درشت (الریخ ۱۹۸۵) استفاده شد. ۳۰ نفر از کودکانی که کمترین نمرات را در این آزمون بدست آورند به منظور شرکت در این پژوهش انتخاب شدند.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش۲-۱) مقدمه
این بخش به ­ترتیب در دو قسمت مبانی نظری و ادبیات پژوهش ارائه می­گردد. ابتدا مبانی نظری در زمینه­ مهارتهای حرکتی بنیادی، سیستم عضلانی ناحیه مرکزی، ارزیابی مهارتهای حرکتی بنیادی و ابزارهای اندازه گیری ارائه خواهد شد. سپس در بخش ادبیات پژوهش پژوهش های مرتبط با موضوع مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
۲-۲) بخش اول: مبانی نظری
۲-۲-۱) روش های ارزیابی رشد حرکتی
ارزیابی مهارت های حرکتی به منظور برنامه ریزی موثر و کارآمد، و تشخیص نقاط ضعف و قوت این برنامه ها برای کودکان ضروری به نظر می رسد. روش های اندازه گیری درکودکان باید متناسب با نیازها و سطح رشدی کودک باشد، با بهره گرفتن از این روشها می توان تاثیر برنامه های مداخله و عوامل اثر گذار بر آنها را مورد بررسی قرار داد. راه های متفاوتی برای اندازه گیری عملکرد مهارت های بنیادی در کودکان وجود دارد که در ادامه ی مباحث به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
۲-۲-۲) فرایند و نتیجه حرکترشد حرکتی تغییرات پیشرونده و پسرونده دررفتار حرکتی در طول عمراست که ممکن است مطالعات آن فرایند مدار و یا نتیجه مدار باشد. در رویکرد نتیجه، یا تکلیف محور (پیو، ۱۹۷۰، ۱۹۷۴) برای اندازه گیری حرکت، بر محصول یا نتیجه و پیامد حرکت تأکید می شود. ولی رویکرد فرایند محور به خود حرکت توجه می شود. در برخی موارد، محصول و فرایند حرکت یکسان هستند. هرچند فرایند یا محصول در حرکتی مانند ضربه زدن به آسانی قابل تشخیص می باشند، فرایند در بسیاری از حرکتهای مربوط به ژیمناستیک نتیجه و محصول حرکت نیز می باشد (۳۱).معمولا فرایند و نتیجه عملکرد حرکتی، به طور مثبت به هم بستگی دارند. اجراکننده هایی که دارای نتیجه خوبی می باشند، در فرایند حرکت نیز دارای تبحر می باشند و برعکس. از قرار معلوم، همانطور که فرایند ها در طول نمو و بالیدگی طبیعی، یا از طریق آموزش و تمرین پیشرفت می کند، نتیجه عملکرد نیز بهبود می یابد.
درسالهای اخیر، فرایند محوری، عمومی تر و رایج تر شده است. زیرا محققان معتقدند این رویکرد در مقایسه با صرف نتیجه فرایند­­های زیرساختی اطلاعات بیشتری را آشکار می­سازد و از این حیث برای درک حرکت انسانی ضروری است. با این وجود نتیجه محوری، که به علت فقدان توجه به فرایند های زیرساختی مورد انتقاد قرار می­گیرد، در پژوهش های حرکتی برای اهداف آموزشی، ارزشمند است (۳۲)، برای مثال، پژوهش های زیادی برای تعیین عواملی که بر نتیجه مهارتهای حرکتی خاصی تأثیر دارند، صورت گرفته است. موفقیت کودکان در پیامد حرکتی عموما به عنوان یک عامل مهم در حفظ انگیزه و علاقه کودکان به فعالیت بدنی پذیرفته شده است، بنابراین به عواملی که رشد مهارت­ های بنیادی در کودکان را تحت تاثیر قرار می دهند باید توجه شود. برنامه های آموزشی که قابلیت اندازه گیری فرایند و محصول حرکت را با هم داشته باشند می تواند تعیین کننده متغیر های موثر بر رشد حرکتی کودکان، و راهی جهت کمک به رشد الگوهای پایه با توجه به سطح رشدی و ویژگی­های شخصی کودکان باشد (۳۳).
ارزیابی کمی در مقابل ارزیابی کیفی رشد حرکتیدر مطالعه الگوهای حرکتی بنیادی، می­توان رشد کیفی را از طریق فرایند، و رشد کمی را توسط نتیجه ارزیابی کرد. همچنین می­توان اجرا کننده مهارت را بر اساس مراحل رشدی طبقه بندی، و فاصله پرش یا سرعت پرتاب او را اندازه گیری کرد. استفاده از هرکدام از این روشها به فرد مورد ارزیابی، و علت ارزیابی بستگی دارد. اگر هدف طرح تجربیات آموزشی برای کودکان کم سن و سال است، ارزیابی کیفی روش بهتری است.ارزیابی کیفی به ویژه به عنوان یک روش ارزیابی تکوینی مفید است، زیرا به مربیان کمک می کند تا بتوانند تجربیات مناسب را برای هر یک از کودکان تحت تعلیم مشخص کنند، برای مثال، با بهره گرفتن از این روش ارزیابی، مربی می بیند که کودک در انجام مهارت پرتاب یک گام به جلو بر می دارد یا نه، یا در اجرای مهارت پرش در لحظه کندن بدن از زمین مفصلهای پاها را کاملا باز می کند یا نه، و از این قبیل. امتیازاتی که از طریق ارزیابی کمی به دست می آید، مثل فاصله ای که کودک توپ را پرتاب می­ کند، اطلاعاتی را برای مقایسه رشد حرکتی کودک با کودکان دیگر فراهم می آورد. به هر صورت، رکوردها و امتیازات کمی به تنهایی نشان دهنده چگونگی مهارت پرتاب درافراد نیست. به ویژه در مواردی که توانایی پرتاب افراد ضعیف است.مربیان و معلمان نیاز به ارزیابی کیفی دارند تا تجربیات آموزشی و بازخورد لازم را در مورد الگوهای حرکتی مورداستفاده افراد تعین کنند. در مقابل وقتی افراد شکل نسبتا ماهرانه ای از مهارت را دارا هستند، می­توان از روش کمی برای ارزیابی مهارت در مقاطع زمانی معین استفاده کرد (۳۱).
اکثر ابزارهای اندازه گیری سنتی در دسترس مربیان، کمیت ها را اندازه گیری می­ کند زیرا این روش اندازه گیری روشی مستقیم است. مربیانی که آموزش کافی در علوم حرکتی ندیده اند روش های کمی را برای ارزیابی مهارتهای حرکتی راحتتر می یابند، مربیان باید موظب باشند که روش های کمی را به دلیل راحتی انتخاب نکنند. پیشرفت در کمیت اجرا تنها یک جنبه از پیشرفت های است که کودکان برای رسیدن به اجرای ماهرانه یک مهارت در سالهای نوجوانی دارند. کودکان در این سنین همچنین باید ترکیب مهارتهای بنیادی را به ترتیب و یکپارچگی مشخص به منظور پاسخ دادن به محیط های پویاتر یاد بگیرند (هی وود، ۲۰۰۹). بنابراین شناخت ویژگی­های یادگیرنده و همچنین آگاهی از ماهیت برنامه ­های آموزشی و روش های ارزیابی رشد حرکتی در کودکان برای تدوین برنامه های متناسب رشدی ضروری است.
۲-۲-۳) مدل های رشد حرکتی انسان:
چندین تن از متخصصان رشد حرکتی مدل هایی را برای رشد حرکتی پیشنهاد داده اند که به تبیین رفتار حرکتی ما در طول دوره زندگی می پردازد. یک مدل رشد حرکتی یک ترسیم بصری ساده از یک نظریه، حدس و گمان یا یک تفکر، در رابطه با حرکات ما است. همانند نظریه ­ها، مدل­ها نیز ما را قادر به درک کامل­تر مفاهیم پیچیده می­ کنند و در نهایت آزمون کردن یک نظریه یا مدل می تواند دانش ما را در درک رفتار افزایش دهد. مدل­ها از دامنه کاملاً توصیفی که فقط به توصیف حرکات مورد انتظار یا تغییرات در حرکات در دوره­ های مختلف زندگی می پردازند تا تلاش برای تبیین اینکه چرا رشد حرکتی اتفاق می افتد طبقه بندی می شوند. مدلی می تواند به ما کمک کند که تمام عوامل مرتبط با مشاهدات ما از رفتار حرکتی را شامل شود. این موضوع مخصوصاٌ زمانی مفید است که درباره پیچیدگی مهارت حرکتی و چگونگی تغییر مهارت ­ها در طول عمر می اندیشیم. در این بخش به بررسی مدل­های موجود در رشد حرکتی می­پردازیم.
۲-۲-۳-۱) مدل نیوول:
کارل نیوول (۱۹۸۶) بیان کرد حرکات از تعامل بین ارگانیم، محیطی که حرکت در آن رخ می دهد و تکلیفی که انجام می شود، ناشی می شود. چنانچه هر یک از این سه عامل تغییر کنند، نتیجه حرکت تغییر خواهد کرد. عوامل فوق را می توان به سه راس یک مثلث با یک دایره پیکان دار که تعامل بین آنها را نشان می دهد به تصویر کشید (شکل ۱-۲). به دلیل اینکه هدف ما بررسی حرکات انسان است، لذا از واژه افراد به جای ارگانیسم استفاده می کنیم. برای درک حرکت، بطور خلاصه باید روابط بین ویژگی­های فرد حرکت کننده، محیط، هدف یا دلیل حرکت فرد را بررسی نماییم. حرکات خاص از تعامل بین این ویژگی­ها به وجود می آیند. این مدل بیان می کند برای درک کامل رشد حرکتی باید هر سه راس مثلث را مورد بررسی قرار دهیم. روش های مختلف راه رفتن افراد را تصور کنید، بطور مثال کودک نوپایی که قدم های اولیه را بر می دارد، کودکی که در ساحل شنی راه می­رود، بزرگسالی که از یک مسیر یخی عبور می کند یا سالمندی که می کوشد خود را به اتوبوس برساند.
چرا مدل نیوول به مطالعه رشد حرکتی کمک می کند؟ به این دلیل که پویایی و تغییرات مداوم در تعاملات رشد حرکتی را منعکس می کند.

شکل ۱-۲ مدل محدودیت­های نیوول
این مدل به ما کمک می کند تا افراد با سیستم های بدنی متفاوت را که بطور دائم از نظر سنی در حال تغییرند مورد بررسی قرار دهیم. همچنین این مدل بر تاثیر مکانی که فرد در آن حرکت می کند (محیط) و کاری که او انجام می دهد (تکلیف) نیز تاکید می کند. تغییرات در افراد منجر به تغییر تعامل او با محیط و تکلیف و نحوه راه رفتن او می شود بطور مثال یک کودک در دوره پیش دبستانی از جست و خیز کردن روی تشک لذت خاصی می برد؛ والدینش او را به کلاس ژیمناستیک می برند (تغییر عمل یا تکلیف). بعد از مدتی با افزایش تجربه و یادگیری کودک او نیز بر نحوه استفاده از آنها متمرکز می گردد. بطور مثال در نحوه استفاذه از خرک ماهر می شود. مثال دیگر سالمندی را در نظر بگیرید که به خاطر ورم مفاصل ترجیح می دهد در یک جا ساکن باشد و فقط در مواقع ضروری به پیاده روری می پردازد. تغییرات در محیط اجتماعی منجر به فعالیت بدنی و در نتیجه کاهش قدرت بدنی، انعطاف پذیری، تحرک و در نهایت افزایش درد پاهایش می شود. در هر دوی این مثال ها، فرد، محیط و تکلیف تحت تاثیر قرار گرفته اند، حتی بر یکدیگر نیز تاثیر گذاشته اند.
نیوول سه عامل موجود در راس های مثلث را محدودیت­ها نامید. این محدودیت ها شبیه یک بازدارنده عمل می کنند – در اینجا موجب محدود شدن عملکرد می گردند اما در عین حال از طریق بسترسازی رفتار حرکتی بعنوان مشوق نیز عمل می کنند. این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که محدودیت ها را منفی یا بد در نظر نگیریم. محدودیت ها به سادگی مسیر هایی را ایجاد می کنند که حرکت به آسانترین شکل ممکن انجام گیرد. بستر رودخانه بعنوان یک عامل محدود کننده عمل می کند، یعنی از رفتن جریان آب به هر مکانی جلوگیری کرده و آنرا در یک مسیر ویژه هدایت می کند. محدود کننده ها به حرکت شکل می دهند. آنها حرکت را به زمان و مکان خاص فضایی محدود می کنند و از این طریق به حرکت شکلی ویژه می بخشند (۳۴).
۲-۲-۳-۲) مدل گالاهو: (مدل ساعت شنی):
گالاهو رشد حرکتی در طول عمر را به ساعت شنی تشبیه کرده است این ساعت شنی با دو عامل وراثت و محیط پر می شود.

شکل ۲-۲ مدل ساعت شنی گالاهومراحل رشد حرکتی به این ترتیب می باشد که: دوره اول در رشد حرکتی، مرحله حرکات بازتابی است که این دوره حرکات به صورت غیرارادی انجام می شوند، این دوره تا یک سالگی است. دوره دوم، دوره حرکات ابتدایی است که از ۱ تا ۲ سالگی را شامل می شود.دوره سوم، مرحله رشد مهارت­ های بنیادی است که از حدود ۲سالگی آغاز و تا ۷ سالگی ادامه دارد. این دوره سنی زمانی ایده آل برای پیشرفت کودکان در مهارت­ های استواری، جابجایی و دستکاری بنیادی است. این مرحله خود به سه دوره تقسیم می شود، مرحله ابتدائی از ۲ تا ۳ سالگی که کودکان ابتدا مهارتها را به صورت تلاشهای قابل مشاهده و هدفمند در اجرای تکلیف ارائه می­ کنند. در این مرحله حرکات نسبتا ناشیانه و ناهماهنگ است. مرحله مقدماتی از ۴ تا ۵ سالگی، مرحله ای است که مرحله شروع را به مرحله پیشرفته پیوند می­دهد، در این مرحله اجرا موزون و هماهنگ می­ شود وکودکان کنترل بیشتری بر حرکاتشان دارند. با این وجود، حرکات در این مرحله هنوز ناهماهنگ و زمخت هستند.
دوره پیشرفته از ۶ تا ۷ سالگی است. مرحله پیشرفته رشد مهارتهای حرکتی بنیادی، با تلفیق بخشهای تشکیل دهنده یک الگوی حرکتی در اجرای کارآمد، صحیح و هماهنگ مشخص شده است. در این مرحله اجرا سریعتر بهبود می­یابد. کودکان تا سن ۶ یا ۷ سالگی می­توانند در اکثر مهارتهای حرکتی بنیادی به مرحله پیشرفته برسند. با این همه، اغلب آنها به درجات متفاوتی از مهارتها دست می­یابند.
شکست در رشد الگوهای پیشرفته حرکات بنیادی، کودکان را درکسب مهارتهای ورزشی تخصصی در کودکی ثانویه، نوجوانی و بزرگسالی محدود می سازد. مهارت­ های حرکتی بنیادی بنیان مهارت­ های ورزشی هستند و باید آموخته شوند، زیرا نیاموختن آنها منجر به شکست و ناکامی در مراحل بعدی می­ شود. مرحله چهارم، مرحله تخصصی است که از سن ۷ سالگی شروع می شود. در این مرحله علاقه کودکان به ورزش به شدت افزایش می یابد. و به سه دوره تقسیم می شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ب.ظ ]




هشت:تعدد نسخ
بند هشتم مادهء ۲۲۳ قانون تجارت با بیان این‌که:«تصریح به این‌که نسخه اول یا دوم یا سوم الخ است»امکان صدور برات در نسخ متعدد را پذیرفته است.علت صدور برات‌ در نسخ متعدد عمدتا آن است که امکان گم شدن کلیهء نسخ به مراتب کم‌تر از احتمال گم‌ شدن یکی از آن‌هاست،ازاین‌رو برای این‌که در صورت فقدان یکی از آن‌ها سایر نسخ‌ در دسترس باشد برات را در نسخ متعدد صادر می‌کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بدیهی است برات‌های صادر شده در نسخ متعدد مبیّن تعهد واحدی هستند و قابل‌ ملزم نیست در مقابل ارایهء هر نسخه،یک‌یک آن را پرداخت کند،بلکه پرداخت به‌ موجب یک نسخه موجب برائت ذمهء او خواهد شد.ضمنا باید توجه داشت که چون‌ حکم بند هشتم ماده ۲۲۳ قانون تجارت از شرایط اساسی برات محسوب می‌شود،عدم‌ درج آن،یعنی عدم تصریح به این‌که نسخهء اول،دوم،سوم،چهارم یا…است،سند را از تجاری بودن انداخته و فقط یک سند مدنی محسوب می‌گردد.
۴-۲-۳-قانون حکم بر شکل اسناد تجاری
تشخیص قانون حاکم بر شکل اسناد تجاری از آن جهت دارای اهمیت است که میان‌ قوانین داخلی کشورها از این نظر تفاوت وجود دارد و به حسب این‌که قانون کدام کشور حاکم باشد آثار مختلفی بر قضیه بار می‌شود.مثلا اگر در مورد مکان تأدیه وجه براتی‌ مطلب به سکوت برگزار شده باشد،در حقوق ایران به استناد فقدان شرط مندرج در بند ۶ مادهء ۲۲۳ قانون تجارت که در مقام بیان شرایط اساسی برات است حکم به بطلان‌ چنین براتی داده می‌شود،درحالی‌که در قوانین بعضی کشورها سهل‌انگاری در ذکر مکانی که در آن سند قابل پرداخت است خللی به صحت برات وارد نمی‌سازد.
قانون حاکم بر شکل اسناد تجاری از دیرباز براساس قاعدهء مشهور حکومت قانون‌ محل تنظیم نسبت به شکل سند[۲۵]تعیین می‌شده است.طبق این قاعده،قانون محل تنظیم‌ سند معین می‌کند که سند تجاری از لحاظ شکل و ظاهر چه اوصافی باید داشته باشد.
در توجیه این قاعدهء قدیمی که در اکثر کشورها به عنوان یک قاعدهء حل تعارض‌ پذیرفته شده است،چنین استدلال شده که طرفین در محل تنظیم سند بهتر و راحت‌تر از هر جای دیگر می‌توانند سند را مطابق قانون آن ایجاد کنند و اصولا افراد از لحاظ آشنایی‌ به مقررات،قواعد کشور محل تنظیم را بهتر از قواعد شکلی سایر کشورها می‌شناسند (الماسی،۱۳۸۰).این قاعده به قدری محترم‌ شمرده شده است که در اغلب کشورها ابتدا جنبهء امری داشته اما با گذشت زمان از اهمیت آن کاسته شده و چنین استدلال شده است که اگر منظور حمایت از متعاقدین‌ است چه کسی بهتر از خودشان می‌تواند راحتی و مصلحت خویش را باز شناسد و در این راه تصمیم بگیرد.چه اشکالی دارد که اسناد را از لحاظ شکل به اختیار ایشان‌ واگذاریم تا از میان قوانین مناسب یکی را انتخاب کنند و اصولا چه دلیلی دارد زمانی که‌ سندی طبق قانون مناسب کامل ولی مطابق قانون محل تنظیم-که احتمالا محلی اتفاقی‌ بوده و هیچ ارتباطی با قرارداد ندارد-ناقص است،سند را باطل اعلام کنیم؟
این تردیدها خصوصا در مورد مقررات مربوط به تمبر و مالیات به اوج خود رسیده‌ است،به صورتی که اغلب کشورها این مطلب را به‌طور صریح از قاعدهء کلی مستثنا کرده‌اند.درهرحال،وجود این انتقادها باعث شد رویهء قضایی فرانسه ضمن عقب‌نشینی‌ از راه حل اولیه،به طرفین عقد اجازه دهد از میان قانون محل وقوع عقد یا قانون مناسب‌ یکی را انتخاب کنند.به دنبال این عقب‌نشینی،در سایر کشورها اروپایی نیز تغییرات‌ مشابهی در این مورد صورت پذیرفت ولی تاکنون هیچ کدام از این انتقادها نتوانسته است‌ به قلمرو این قاعده در مورد اموال غیر منقول خدشه وارد سازد.
باید توجه داشت وقتی اسناد را از حیث شکل تابع قانون محل تنظیم قرار می‌دهیم،
در واقع باید قانون محل تنظیم را به شکل کلی مورد توجه قرار دهیم،نه فقط مقررات‌ داخلی آن را.بنابراین هرگاه مطابق قواعد حل تعارض کشور محل تنظیم سند حکم‌ مسئله متفاوت باشد و حل مسئله به قانون مناسب احاله شده باشد تنظیم سند تابع قانون‌ مناسب خواهد بود.اما از آن‌جا که مقررات کشورهای مختلف در مورد احراز محل وقوع‌ عقد متفاوت است و این تفاوت خصوصا در عقود غیر حضوری(عقود مکاتبه‌ای یا به‌ طور کلی عقودی که از راه دور بسته می‌شوند)بیش‌تر مطرح می‌گردد،دادگاه رسیدگی‌ کننده،محل وقوع عقد را طبق قانون کشور خود توصیف می‌کند،زیرا این توصیف جزء توصیف‌های اصلی بوده و تابع قانون مقر دادگاه‌ است.مثلا در بعضی کشورها محل‌ تنظیم سند را جایی می‌دانند که قابل نامهء قبولی خود را پست می‌کند و در بعضی کشورها محل انجام آخرین اقدام لازم برای انعقاد عقد،محل وقوع عقد تلقی می‌گردد..(الماسی،۱۹۸۰)
بر قاعدهء حاکمیت قانون محل تنظیم نسبت به شکل سند استثناهایی وارد می‌شود که‌ در آن موارد الزاما قانون محل تنظیم دارای صلاحیت نیست.یکی از این موارد استثنایی، مربوط به مقررات تمبری و مالیاتی است.هرگاه سندی از هر جهت منطبق با قانون محل‌ تنظیم باشد ولی مقررات مربوط به تمبر و مالیات به دلیلی رعایت نشده باشد اعتبار سند به صرف نقض مقررات تمبری و مالیاتی مخدوش نمی‌گردد.
مورد دیگر آن است که هرگاه تمام شرایط شکلی سند مطابق مقررات محل تنظیم‌ رعایت شده باشدولی سند مزبور از لحاظ قانون کشور دیگر یکه تعهداتی روی آن‌ انجام شده دارای شرایط باشد،فقدان تمام یا برخی از شرایط سند مطابق قانون محل‌ تنظیم دلیل موجهی برای عدم اعتبار تعهدات مزبور تلقی نمی‌گردد.البته باید توجه‌ داشت که حکم استثنایی اخیر دارای دو شرط است
این حکم استثنایی در قرارداد ژنو ۱۹۳۰ نیز پذیرفته شده است.بند ۲ مادهء ۳ قرارداد مزبور در این مورد مقرر داشته است:«قانون کشوری که تعهد مؤخر در آن صورت گرفته است،صلاحیت فرعی دارد.بنابراین،اگر تعهداتی در کشوری صورت پذیرفته باشد که از نقطه‌نظر شکلی منطبق با مقررات محل تنظیم نباشد، تعهدات مؤخر به اعتبار خود باقی خواهد ماند،مشروط بر این‌که تعهدات مقدم که از نقطه‌نظر شکلی،قانون‌ محل تنظیم را رعایت نکرده است طبق قانون تعهدات مؤخر معتبر باشد».
نخست آن‌که،تعهدات مربوط به سند مابین کسانی باشد که در کشور دوم سند را انتقال داده یا دارندهء آن محسوب می‌شوند و یا به دلیلی ذی‌نفع هستند.
دیگر آن‌که،هدف از استناد منحصرا پرداخت وجه منعکس در سند باشد.
ب:اعتبار اسناد تجاری و قانون حاکم بر آن
اسناد تجاری در صورت دارا بودن شرایط قانونی،در رابطهء بین مسئولین سند تجاری‌ و دارندهء سند و مقام آنان دارای اعتبار هستند.سؤالی که از لحاظ تعارض قوانین مطرح‌ می‌شود این است که اعتبار سند تجاری تابع قانون کدام کشور است.این مسئله از آن‌ جهت دارای اهمیت است که در صورت انتخاب یک قانون،نتایج متفاوتی حاصل‌ می‌شود،مثلا یک سند تجاری که تاریخ پرداخت ندارد ممکن است از نظر قانون یک‌ کشور فاقد اعتبار باشد و از نظر قانون کشوری دیگر معتبر شناخته شود؛چنان‌که سفتهء بدون تاریخ پرداخت به لحاظ بند ۳ مادهء ۳۰۸ قانون تجارت ایران بی‌اعتبار تلقی شده و حال آن‌که در قوانین بعضی کشورها چنین سفته‌ای معتبر دانسته شده و تمامی آثار سفتهء قانونی بر آن بار گردیده است،زیرا چنین سندی را در حکم سند به رؤیت دانسته‌اند.
در این‌جا ابتدا باید قلمرو قانون حاکم بر اعتبار اسناد تجاری و سپس نحوهء تعیین‌ قانون حاکم بر اعتبار سند تجاری مورد بررسی قرار گیرد.
۴-۲-۴-قلمرو قانون حاکم بر اعتبار اسناد تجاری
هر قانونی که برای تعیین اعتبار اسناد تجاری انتخاب شود لزوما بر مسایل زیر حاکم‌ می‌گردد:
یک:شرایط اصلی و ماهوی سند
قانون حاکم بر اعتبار سند تعیین می‌کند که سند تجاری از حیث ماهیت باید دارای‌ چه اوصاف ویژه‌ای باشد تا بتوان عنوان برات یا سفته یا چک به آن داد.تعیین این‌که‌ هرگاه اعتبار منعکس در سند تجاری تا شروع باشد سند ارزش و نفوذ حقوقی دارد یا این‌که به صورت تعهدات فاقد ضمانت اجرا در خواهد آمد،با قانون حاکم بر اعتبار سند
است.پاسخ به این سؤال نیز که گنجاندن شرط در پرداخت چه تأثیری در سند می‌گذارد، آیا آن را کلا باطل می‌سازد یا شرط نادیده گرفته می‌شود و اصولا مقید و مشروط بودن‌ به چه معناست و دارای چه استثناهایی است،در صلاحیت قانون حاکم بر اعتبار سند تجاری است.
دو:شرایط اختیاری سند
قانون حاکم بر اعتبار سند تعیین می‌کند که شرایط اختیاری اسناد تجاری کدام است و چه تأثیری بر آن می‌گذارد؛هم‌چنین این قانون مشخص می‌کند که ضامن در برات با کدام‌ یک از متعهدین اصلی مسئولیت تضامنی دارد و حدود مسئولیت او چه اندازه است.
سه:مسایل مربوط به عیوب رضا
مسایل اشتباه،غبن،اجبار،اضطرار،اکراه و تدلیس از جملهء موضوعاتی است که در صلاحیت قانون حاکم بر اعتبار سند تجاری است.
چهار:مسایل مربوط به رضایت ثالث و نمایندگی
در مواردی که رضایت شخص ثالثی برای تنظیم سند لازم است،مقررات لازم را قانون حاکم بر اعتبار سند تعیین می‌کند؛مثلا در نمایندگی روشن می‌سازد که آیا نماینده‌ دارای اختیارات قانونی شده و در حدود اختیار عمل کرده است یا نه.هم‌چنین مشخص‌ می‌کند که در چه مواردی خود نماینده مسئول پرداخت است و در چه مواردی این‌ مسئولیت بر عهدهء اصیل گذاشته شده است.
۲-نحوهء تعیین قانون حاکم بر اعتبار اسناد تجاری
قوانین که برای حکومت بر اعتبار اسناد تجاری پیشنهاد شده‌اند عبارت‌اند از:قانون‌ مورد توافق،قانون مناسب،قانون محل وقوع عقد،قانون محل اجرا.
یک:قانون مورد توافق یا قانون حاکمیت اراده‌[۲۶]
به اعتقاد طرف‌داران اصل حاکمیت اراده،قانون حاکم بر اعتبار سند تجاری قانون‌ مورد توافق یا قانون حاکمیت اراده است و این قانون را باید ضابطهء تمییز سند معتبر از غیر معتبر دانست.
این عقیدهء قدیمی در بیش‌تر نظام‌های حقوقی ریشه دوانیده و طرف‌داران فراوانی‌ پیدا کرده است.باوجوداین،مدافعین آن با انتقادهایی روبرو شده‌اند،از جمله آن‌که‌ اعمال این قانون در مورد مسایلی از قبیل شرایط اساسی انعقاد عقد،جهت معامله و عیوب رضا مشکلاتی به وجود می‌آورد.اشکال دیگری که در پذیرش اصل حاکمیت‌ اراده و قبول صلاحیت قانون مورد توافق پدید می‌آید مربوط به موردی است که طرفین‌ مطلب را به سکوت برگزار کرده و قانونی انتخاب نکرده باشند،که در این مورد معلوم‌ نیست تکلیف قضیه را چگونه باید معین کرد.در پاسخ به مسئله نخست،قبول‌ محدودیت‌های اصل حاکمیت اراده و در پاسخ به اشکال دوم،تمسک به ارادهء ضمنی را عنوان کرده‌اند.در پاسخ به این اشکال نیز که چگونه می‌توان به این اراده دسترسی پیدا کرد و اساسا ارادهء ضمنی خالی از واقعیت است چون اگر متعاقدین نظری در مورد قانون‌ حاکم داشته باشند آن را ابراز می‌کنند،طرف‌داران اصل حاکمیت اراده نظریه ارادهء فرضی را پیش کشیده‌اند. (باتیفول،۱۹۸۳)
دو:قانون مناسب‌[۲۷]
.میان ارادهء ضمنی و ارادهء فرض تفاوت وجود دارد،به این معنا که در ارادهء ضمنی،طرفین در قرارداد خود قانون حاکم را بیان کرده‌اند اما به‌طور صریح متعرض مسئله نشده‌اند بلکه به‌طور ضمنی به موضوع اشاره‌ کرده‌اند و قاضی باید منظور غیر صریح یا ضمنی آنان را دریابد؛مثلا هرگاه یک تاجر ایرانی و یک تاجر خارجی باهم مبادلات تجاری دارند و در بروات قبلی قانون حاکم را قانون کشور به خصوصی اعلام‌ می‌کردند ولی در برات فعلی در مورد قانون حاکم سکوت کرده‌اند،می‌توان گفت منظور ایشان از قانون حاکم‌ بر این برات هم اعمال همان قانونی بوده که بر مبادلات پیشین آنان حاکم بوده که به لحاظ بداهت و اجتناب‌ از تکرار،به آن تصریح نکرده‌اند.اما در ارادهء فرضی،طرفین هیچ قانونی را نه به‌طور صریح و نه به صورت‌ ضمنی بر قرارداد خود حاکم نکرده‌اند ولی مطابق قراین و اوضاع و احوال قرارداد چنین استنباط می‌شود که‌ اگر طرفین به فکر قانون حاکم می‌افتادند قانون خاصی را برمی‌گزیدند.به همین خاطر،در کشف ارادهء فرضی‌ نه به قصد واقعی متعاملین بلکه به منظور اشخاص معقول توجه می‌شود.
معمولا قانون مناسب را در مقابل قانون مورد توافق طرفین قرار می‌دهند.عنوان شدن‌ صلاحیت این قانون نتیجهء انتقادهای وارد شده به قبول اصل حاکمیت اراده به‌طور مطلق‌ و لزوم ارتباط میان قانون مورد توافق و مسئله است.به موجب تئوری قانون مناسب،باید بین قانون حاکم و قرارداد رابطهء واقعی و نزدیک وجود داشته باشد و منحصرا قانونی‌ می‌تواند بر قضیه حکومت کند که بیش‌ترین ارتباط را با مسئله داشته باشد.برای‌ دسترس به قانون مناسب،قاضی از تمامی امارات و قراین و جوانب امر اعم از نزدیک یا دور،واقعی و اعتباری کمک می‌گیرد.امارات و قراینی که بیش‌تر مورد استفاده قرار می‌گیرد و می‌تواند قاضی را به قانون مناسب دلالت کند عبارت‌اند از:اقامتگاه، متعاقدین،محل وقوع موضوع عقد یا رهن یا وثیقه،قبول داوری در کشور معین و محل‌ وقوع مال غیر منقول.
اگرچه از لحاظ نظری تفاوت‌های عمده‌ای میان قانون مناسب و قانون مورد توافق‌ طرفین وجود دارد،ولی در عمل ممکن است هر دو قانون به نتایج مساوی منجر شوند، زیرا از یک سو اصل حاکمیت اراده به معنای نامحدود خود کنار گذاشته شده و تمایل به‌ انتخاب از میان قوانینی که با قرارداد ارتباط معقول داشته باشد رو به ازدیاد است و از سوی دیگر،طرف‌داران قانون مناسب،قصد مشترک طرفین را نیز از جملهء وسایل احراز ارتباط واقعی به حساب می‌آورند.
سه:قانون محل وقوع عقد[۲۸]
نظری که به موجب آن،قانون حاکم بر اعتبار سند تجاری قانون محل وقوع عقد است،باقی‌مانده نظریه تبعیت شکل اسناد از قانون محل تنظیم است که در سابق بر کلیهء مسایل قراردادی حکومت می‌کرد.طرف‌داران این نظر می‌گویند هر سندی برای آن‌که‌ وجود حقوقی پیدا کند باید از لحاظ عناصر حقوقی تشکیل‌دهندهء آن تابع قانون محل‌ ایجاد خود باشد،زیرا قانون محل ایجاد است که به موجودی عنوان سند اعطا می‌کند و برای آن آثاری قایل است و موجودی که هنوز عنوان سند پیدا نکرده نمی‌تواند در کشوری دیگر آثار سند صحیح الصدور داشته باشد.به علاوه،در صورت عدم اعمال‌ این قاعده،راه برای فرار از قواعد امری قانونی هموار می‌شود و همین‌که شخص خود را برای صدور سندی طبق قانون کشور محل وقوع صالح ندید،سند را امضا و آن را تابع‌ قانون کشور دیگری قرار می‌دهد.:(اسکوت،۱۹۹۷)
اما این ضابطه از دو لحاظ مورد انتقاد واقع شده است؛یکی از لحاظ مسایل مربوط به عقود غیر حضوری و دیگری از لحاظ جنبهء تصادفی داشتن محل انعقاد قرارداد.علت‌ عنوان شدن ایراد نخست آن است که محل وقوع عقد در عقود غیر حضوری از روی زمان‌ آن احراز می‌گردد و در مورد زمان تحقق عقد چهار نظر وجود دارد که اولی زمان پست‌ کردن قبولی را زمان وقوع عقد می‌داند و دومی زمان اعلام قبولی را زمان انعقاد عقد قلمداد می‌کند،سومی هم اعلام قبولی را کافی نمی‌داند و وصول قبولی به محل اقامت‌ ایجاب‌کننده را لازم می‌داند و نظر چهارم اطلاع ایجاب‌کننده از قبولی را نیز لازم‌ می‌داند.
چهار:قانون محل اجرا[۲۹]
عنوان شدن قانون محل اجرا به عنوان ضابطهء شناخت قانون حاکم بر اعتبار سند، نتیجهء انتقادهایی است که از قانون محل وقوع به عمل آمده است.طرف‌داران این نظر می‌گویند ارتباط قرارداد و سند با قانون محل اجرا جنبهء طبیعی دارد،زیرا متعاملین در طرح‌ریزی رابطهء حقوقی خود بیش از هر چیز به امکانات اجرای قرارداد توجه دارند.
بر این ضابطه نیز انتقادهایی وارد شده است،از جمله این‌که در تعهداتی که محل‌ اجرای آن دو یا چند کشور مختلف است معلوم نیست پاسخ سؤال را چگونه باید استنباط کرد.دیگر آن‌که،مواردی وجود دارد که یافتن محل اجرای معینی برای قرارداد دشوار است،مانند قرارداد بیمه خسارت اتومبیل که پیش از ورود خسارت محل اجرای‌ آن معلوم نیست.(اسکوت،۱۹۹۷.)
دوم:صدور و گردش اسناد تجاری
مطابق تقسیم‌بندی متداول در حقوق بین الملل خصوصی که مبتنی بر تفکیک میان‌ مراحل وجودی حق،یعنی مرحلهء ایجاد و اثرگذاری حق است،در این مبحث ابتدا مسایل مربوط به صدور(مرحلهء ایجاد حق)و آن‌گاه مسایل مربوط به گردش(شامل‌ انتقال و تعهدات و اهلیت)به ترتیب در دو گفتار جداگانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۴-۲-۵-صدور اسناد تجاری و قانون حاکم بر آن
الف:قاعدهء اعمال قانون محل صدور
در معاملات تجاری بین المللی استفاده از اسناد تجاری اهمیت زیادی پیدا کرده و بسیاری از سفارش‌ها با ارسال برات اسنادی انجام می‌پذیرد.علاوه بر آن،برات برای‌ انتقال پول از کشوری به کشور دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد و در موقع اعطای اعتبار و وام نیز برگشت اقساط آن به وسیله برات تأمین می‌شود و چه بسا ممکن است براتی در کشوری صادر و در کشور دیگر مورد قبول واقع گردد و ظهرنویسی آن نیز در کشور ثالثی‌ صورت پذیرد.
قسمت اول مادهء ۳۰۵ قانون تجارت قانون تجارت ایران در خصوص قانون حاکم بر مسئلهء صدور مقرر داشته است:«در مورد برواتی که در خارج ایران صادر شده شرایط اساسی برات‌ تابع قوانین مملکت صدور است…».
این قسمت از مادهء ۳۰۵ قانون تجارت از قاعدهء اعمال قانون محل تنظیم نسبت به‌ شکل سند مندرج در مادهء ۹۶۹ قانون مدنی پیروی کرده است‌۱.مادهء ۳ قرارداد ژنو نیز شکل تعهدات براتی را تابع قانون کشوری که تعهد در قلمرو آن ایجاد شده،دانسته و در (۱).مطابق مادهء ۹۶۹ قانون مدنی:«اسناد از حیث طرز تنظیم تابع قانون محل تنظیم خود می‌باشند».
قاعدهء مندرج در ماده ۹۶۹ قانون مدنی را به لاتین این‌طور بیان می‌کنند:« Locus Regit Actum »؛یعنی محل بر سند حکومت می‌کند یا شکل سند تابع قانون محلی است که در آن‌جا تنظیم می‌شود.
(الماسی،۱۹۸۰ (و( لوسوارن،۱۹۶۹)
این مورد مقرر داشته است:«شکل تعهدات مندرج در برات و سفته تابع قانون کشوری‌ است که تعهد مذکور در قلمرو آن ایجاد شده است.مع‌ذلک چنان‌چه تعهدات مندرج در برات و سفته به موجب مقررات بند فوق معتبر نباشد ولی منطبق با مقررات کشوری‌ باشد که تعهدات مؤخر در آن‌جا صورت گرفته است،اوضاع و احوالی که موجب عدم‌ اعتبار تعهدات مقدم می‌گردد،باعث عدم اعتبار تعهدات مؤخر نخواهد بود.هریک از دول معظم متعاهد اختیار دارد تعهدات انجام شده توسط یکی از اتباع خود را در خارج‌ از کشور در قبال یکی دیگر از اتباع خود در قلمرو داخلی معتبر بداند،مشروط بر این‌که‌ تعهدا انجام شده،منطبق با شرایط شکلی مقرر در قانون ملی باشد».
چنان‌که ملاحظه می‌شود،قانون تجارت ایران و قرارداد ژنو قاعدهء اعمال قانون کشور محل صدور نسبت به شکل سند تجاری را پذیرفته‌اند،زیرا کسانی که در یک کشور سندی تنظیم می‌کنند باید اصول و قواعدی را که در آن کشور متداول است رعایت کنند. بنابراین،اگر براتی در کشوری مطابق مقررات معمول در آن کشور صادر گردد،اگرچه‌ برات مزبور قابل وصول قانون کشور محل صدور است.
نتیجهء قبول این قاعده آن است که هرگاه براتی در ایران صادر شود،برای این‌که‌ مشمول مقررات بروات تجاری گردد باید مطابق مادهء ۲۲۶ قانون تجارت متضمن شرایط اساسی مندرج در مقررات بند ۲ تا ۸ مادهء ۲۲۳ آن قانون باشد.طبق مادهء ۲۲۶ ق.ت.«در صورتی که برات متضمن یکی از شرایط اساسی مقرر در فقرات ۲-۳-۴-۵-۶-۷-۸ مادهء ۲۲۳ نباشد مشمول مقررات راجعه به بروات تجاری نخواهد بود».
و مطابق مادهء ۲۲۳ ق.ت.«برات علاوه بر امضا یا مهر برات‌دهنده باید دارای شرایط ذیل باشد:
۱-قید کلمهء(برات)در روی ورقه؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم