کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



با توجه به جدول توکی اختلاف میانگین پیش آزمون و پس آزمون های این دو گروه آزمایشی ۴٫۵۰۸ می باشد و از لحاظ آماری نیز معنادار (۰٫۰۰۱) است. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که آموزش مدیریت استرس در کاهش تعلل ورزی موثرتر از آموزش حل مساله اجتماعی بوده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
مقدمه
در این فصل پایانی نتایج حاصل از پژوهش را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. ابتدا فرضیه های پژوهش و نتایج حاصل از فصل چهارم و رد و تأیید فرضیه ها را با توجه به پیشینۀ نظری و پژوهشی موجود بررسی کرده و نقاط همسو و غیرهمسو اشاره خواهیم کرد. آنگاه نتیجه گیری کلی از تمام فرضیه های رد یا تأیید شده انجام خواهیم داد. سپس محدودیت های علمی و عملی موجود بر سر راه پژوهش که نتایج حاصل از پژوهش را محدود می سازند و نیز پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه خواهیم نمود.
بحث و نتیجه گیری مربوط به فرضیه های پژوهش
طبق یافته های بدست آمده در فصل چهارم مشخص گردید که براساس فرضیه اول پژوهش، آموزش مدیریت استرس بر کاهش اضطراب مؤثر است. تفاوت دو گروه در پس آزمون بالاست (۲۸٫۲۴۱ =F) و همچنین سطح معناداری این تفاوت نیز بالاست (۰٫۰۰۱=sig). این یافتۀ پژوهشی با یافته های حق شناس حسن، بهره دار و رحمن ستایش (۱۳۸۸)، کاویانی، پورناصر، صیاد و محمدی (۲۰۰۷)، کانگ وهمکاران (۲۰۰۹) همسو می باشد. به نظر می رسد دلیل همسویی این یافته با یافته های قبلی تاثیر درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس بر کاهش اضطراب است.
براساس داده های پژوهشی مشخص گردید که فرضیه دوم پژوهش، آموزش مدیریت استرس بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی مؤثر است. تفاوت دو گروه در پس آزمون نسبتا بالاست (۶۹٫۷۴۵=F) و همچنین سطح معناداری این تفاوت نیز بالاست (۰٫۰۰۱=sig). این یافتۀ پژوهشی با یافته های شهنی ییلاق، مهرابی زاده هنرمند، حقیقی و سلامتی (۱۳۸۵)، سلطانی، امین الرعایا و عطاری (۱۳۸۷)، شیرافکن، نورانی پور، کریمی و اسماعیلی (۱۳۸۷) و مک کارتی[۳۵۵] و همکاران (۱۹۹۲) همسو می باشد. به طور کلی پژوهش های ذکر شده در فصل دوم اثربخشی چشمگیر درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس را بر کاهش تعلل ورزی را نشان دادند و از این لحاظ تاثیر مثبت درمان شناختی رفتاری مدیریت استرس بر تعلل ورزی و همسویی این یافته با یافته های قبلی کاملا بدیهی است.
با توجه به فصل چهارم مشخص گردید که براساس فرضیه سوم پژوهش، آموزش حل مساله اجتماعی بر کاهش اضطراب مؤثر است. تفاوت دو گروه در پس آزمون نسبتا بالاست (۲۸٫۲۴۱ =F) و همچنین سطح معناداری این تفاوت نیز بالاست (۰٫۰۰۱=sig). این یافتۀ پژوهشی با یافته های حق شناس حسن، بهره دار و رحمن ستایش (۱۳۸۸)، کاویانی، پورناصر، صیاد و محمدی (۲۰۰۷)، کانگ وهمکاران (۲۰۰۹) همسو می باشد. به نظر می رسد دلیل همسویی این یافته با یافته های قبلی تاثیر درمان شناختی رفتاری حل مساله بر کاهش اضطراب است.
طبق یافته های بدست آمده در فصل چهارم مشخص گردید که براساس فرضیه چهارم پژوهش، آموزش حل مسدأله اجتماعی بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی مؤثر است. تفاوت دو گروه در پس آزمون نسبتا بالاست (۲۸٫۲۴۱ =F) و همچنین سطح معناداری این تفاوت نیز بالاست (۰٫۰۰۱=sig). این یافتۀ پژوهشی با یافته های شهنی ییلاق، مهرابی زاده هنرمند، حقیقی و سلامتی (۱۳۸۵)، سلطانی، امین الرعایا و عطاری (۱۳۸۷)، شیرافکن، نورانی پور، کریمی و اسماعیلی (۱۳۸۷) و مک کارتی و همکاران (۱۹۹۲) همسو می باشد. به طور کلی پژوهش های ذکر شده در فصل دوم اثربخشی چشمگیر حل مساله را بر کاهش تعلل ورزی را نشان دادند و از این لحاظ تاثیر مثبت حل مساله بر تعلل ورزی و همسویی این یافته با یافته های قبلی کاملا بدیهی است.
با توجه به فصل چهارم می توان به سوال یک مبنی بر این که کدام یک از دو روش آموزش مدیریت استرس و حل مساله اجتماعی بر کاهش اضطراب تحصیلی مؤثرتر است؟ چنین پاسخ داد که آموزش مدیریت استرس در کاهش اضطراب موثرتر از آموزش حل مساله اجتماعی بوده است. چنین یافته ای را می توان این چنین تبیین کرد که آموزش مدیریت استرس جامع تر بوده و حتی مسایل فیزیولوژیکی مربوط به اضطراب را در برمی گیرد در نتیجه موثرتر از حل مساله می باشد.
با توجه به فصل چهارم می توان به سوال یک مبنی بر این که کدام یک از دو روش آموزش مدیریت استرس و حل مساله اجتماعی بر کاهش تعلل ورزی تحصیلی مؤثرتر است؟ چنین پاسخ داد که آموزش مدیریت استرس در کاهش تعلل ورزی موثرتر از آموزش حل مساله اجتماعی بوده است. چنین یافته ای را می توان این چنین تبیین کرد که آموزش مدیریت استرس جامع تر بوده و حتی مسایل گسترده تری را در برمی گیرد در نتیجه موثرتر از حل مساله می باشد.
محدودیتهای تحقیق
۱-با توجه به اینکه در این پژوهش، آزمون گیرنده و مداخله گر یک نفر بوده است، احتمال بروز سوگیری وجود دارد و بدین لحاظ جهت از میان برداشتن چنین مشکلی، انجام پژوهش دوسرکور یا یک سر کور توصیه می شود.
۲-توجیه اولیا و بیان اهداف و مراحل پژوهش به آنها جهت اخذ رضایت مبنی بر حضور فرزندشان در این تحقیق کاری مشکل بود.
۳-تداخل بعضی برنامه های آموزشی و اجرایی دبیرستان مثل داشتن امتحان و یا اردو و کارورزی درس آمادگی دفاعی دانش آموزان که قابل پیش بینی نبود مشکلاتی را ایجاد می کرد.
۴-چون برنامه های آموزشی پژوهش در ساعات خارج از ساعات درسی اجرا می شد هم به لحاظ خستگی و هم ازاین نظر که دانش آموزان ان را موثر در نمره و امتحان نمی دانستند انگیزه همکاری و تلاش آنها کاهش می یافت
پیشنهادها
پیشنهادهای کاربردی
۱-برگزاری کلاس های آموزش مدیریت استرس برای دانش آموزان دختر جهت کاهش اضطراب و برگزاری کلاس های آموزش مدیریت استرس برای دانش آموزان دختر جهت کاهش تعلل ورزی و نیز برگزاری کلاس های حل مساله اجتماعی برای دانش آموزان دختر جهت کاهش اضطراب و همچنین برگزاری کلاس های حل مساله اجتماعی برای دانش آموزان دختر جهت کاهش تعلل ورزی می تواند مفید و موثر واقع گردد.
۲-برگزاری دوره های آموزشی در مورد اضطراب و تعلل ورزی تحصیلی برای اولیا می تواند در کاهش اضطراب و تعلل ورزی و افزایش پیشرفت تحصیلی و سطح تعامل و ارتباطی دانش آموزان مفید باشد
پیشنهادهای پژوهشی
با توجه به اثربخشی مدیریت استرس و حل مساله اجتماعی پیشنهاد می شود که این پژوهش با حجم بزرگتر و در خرده فرهنگهای مختلف انجام شود.
آموزش مدیریت استرس و حل مساله اجتماعی به یک تیم و سپس استفاده از آنان برای انجام پژوهش های دقیق تر با کنترل عوامل مزاحم مختلف انجام شود.
انجام این پژوهش برای دانش آموزان دوره راهنمایی در هر دو جنس که از نظر رشدی در شرایط بحرانی بلوغ هم هستند توصیه می شود
بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر اضطراب و تعلل ورزی دانش اموزان دوره متوسطه با تکیه بر یافته های این پژوهش .پیشنهاد می شود
پیوست ها
و ضمائم
آزمون اضطراب زونگ
لطفاً جملات زیر را بخوانید و متناسب با حس خودتان در یکی از خانه‌های داخل پاسخنامه علامت بگذارید.
۱- احساس می‌کنم بیشتر از حدعادی، عصبانی و مضطرب هستم.
۲- بدون هیچ دلیلی احساس ترس می‌کنم.
۳- زود برآشفته می‌شوم.
۴- احساس می‌کنم که دارم خرد می‌شوم و از هم می‌پاشم.
۵- احساس می‌کنم که همه چیز روبراه است و اتفاق بدی رخ نخواهد داد.
۶- دست و پایم می‌لرزد.
۷- سردرد، گردن درد و پشت درد اذیتم می‌کند.
۸- احساس ضعف می‌کنم و زود خسته می شوم.
۹- احساس آرامش کرده و آرامش خود را به راحتی حفظ می‌کنم.
۱۰- احساس می‌کنم قلبم سریع می‌زند.
۱۱- دایم سرم گیج می‌رود.
۱۲- غش می‌کنم یا احساس شبیه به غش کردن دارم.
۱۳- به راحتی نفس می‌کشم.
۱۴- احساس می‌کنم انگشتان دست و پایم کرخت شده و مورمور می‌کند.
۱۵- دل درد و سوء هاضمه آزارم می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:45:00 ب.ظ ]




کتابخانه ی دانشگاه پیام نور شیراز

۴

۲۳/۲

۶۱۷/

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱. مقدمه
در این فصل ابتدا در ارتباط با یافته‌های تحقیق بحث و نتایج مربوطه ارائه می‌شود و در ادامه نتیجه گیری کلی مطرح شده و پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت فعالیت‌های مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز و هم چنین پیشنهادهایی برای پژوهش‌های آتی بیان می‌گردد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۲. بحث، نتایج و نتیجه گیری
اجرای مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی جهت خدمات دهی بهتر به محققین به منظور شکوفایی آموزش و پژوهش بسیار سودمند است. در پژوهش حاضر فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفت و الگوی بوکویتز و ویلیامز به عنوان الگویی که تمام عوامل مدیریت دانش را در نظر دارد، برگزیده شد. یافته‌ها حکایت از آن دارند که وضعیت فعالیت کسب دانش با میانگین ۲۱/۳ درحد متوسط است. سایر مؤلفه‌های کاربرد، یادگیری از فرایند، تسهیم و مبادله، ارزیابی، ایجاد و تثبیت، و استفاده ی بهینه از دانش، به ترتیب با میانگین ۸۶/۲، ۶۳/۲، ۷۰/۲، ۷۹/۲، ۸۷/۲، ۶۱/۲، در وضعیت پایین‌تر از حد متوسط قرار دارند که لزوم توجه بیشتر در ارتباط با این مؤلفه‌ها را از جانب مدیران و کتابداران این کتابخانه‌ها می‌طلبد. هم چنین به ترتیب فعالیت های کسب؛ ایجاد و تثبیت؛ کاربرد؛ ارزیابی؛ تسهیم و مبادله؛ یادگیری از فرایند؛ و استفاده ی بهینه از دانش دارای بیشترین میانگین در بین کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز می باشند. هم چنین، یافته ها حکایت از آن دارد که در کل فعالیت های مربوط به مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز بر اساس الگوی بوکویتز و ویلیامز با میانگین ۸۱/۲، در حد پایین تر از متوسط قرار دارد.
لذا، در این بخش مسائل مربوط به یافته‌های پژوهش مطرح و نتایج به دست آمده ارائه و درنهایت نتیجه گیری کلی از انجام تحقیق بیان می‌شود.
۵-۲-۱. سؤال اول تحقیق
میانگین فعالیت کسب دانش در میان فعالیت های هفت گانه ی الگوی بوکویتز و ویلیامز، در کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز، در مرتبه ی اول قرار دارد. یافته‌های مربوط به سؤال اول تحقیق در ارتباط با میزان این فعالیت، در این کتابخانه ها همان گونه که در جدول ۴-۶ و ۴-۷ ارائه شد، حکایت از آن دارد که میزان به دست آمده در بین کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، در حد متوسط است و در بین کتابخانه ها، بیشترین میانگین به کتابخانه های دانشگاه شیراز و کمترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه پیام نور تعلق دارد. لذا، می‌توان نتیجه‌ی بدست آمده را این گونه توجیه کرد که برای رسیدن به وضعیت مطلوب کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با وجود اقداماتی که صورت پذیرفته هنوز جای کار بیشتری وجود دارد که این موضوع در کتابخانه ی دانشگاه پیام نور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
شعبانی؛ محمدی استانی و فروگذار (۱۳۹۱) و لاریجانی و نوراصل ( ۱۳۸۷ )، شاکری، میر غفوری و شاکری (۱۳۸۹) و تقی زاده، سلطانی و مهدی لوی (۱۳۸۹) هم در پژوهش‌های خود در ارتباط با بررسی وضعیت این فعالیت به ترتیب در کتابخانه‌های دانشگاه علوم پزشکی شیراز، کتابخانه‌های عمومی استان آذربایجان شرقی، بخش کشاورزی استان یزد و در یک سازمان خدماتی به نتایجی مشابه و هم سو با این پژوهش دست یافته‌اند.
لذا، با توجه به اینکه کسب دانش شامل مجموعه فعالیت‌هایی است که به منظور کسب دانش جدید از داخل و خارج سازمان صورت می‌گیرد؛ فعالیت‌هایی مانند مشارکت کتابداران درانجمن های علمی، شرکت در دوره‌های آموزشی، همکاری کتابخانه‌ها با سایر کتابخانه‌ها، دانشگاه‌ها و سایر مراکز علمی، و خریداری دانش جدید و هم چنین ثبت و مستند سازی دانش موجود سازمانی، استفاده از پایگاه‌های داده برای ثبت دانش سازمانی و مستند سازی تجارب موفق و ناموفق (الوانی، ناطق و فراحی، ۱۳۸۶) باید در برنامه‌های مدیریتی این کتابخانه‌ها به منظور نیل به حد مطلوب فعالیت کسب دانش در نظر گرفته شود.
۵-۲-۲. سؤال دوم تحقیق
میانگین فعالیت کاربرد دانش در میان فعالیت های هفت گانه ی الگوی بوکویتز و ویلیامز، در کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز، در مرتبه ی سوم قرار دارد. یافته‌های مربوط به سؤال دوم تحقیق در ارتباط با میزان این فعالیت در این کتابخانه ها همان گونه که در جدول ۴-۸ و ۴-۹ ارائه شد، حکایت از آن دارد که میزان به دست آمده در بین کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، از حد متوسط پایین‌تر است و در بین کتابخانه ها، بیشترین میانگین به کتابخانه های دانشگاه آزاد و کمترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه پیام نور تعلق دارد. لذا، می‌توان نتیجه‌ی بدست آمده را این گونه توجیه کرد که برای رسیدن به وضعیت مطلوب کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با وجود اقداماتی که صورت پذیرفته هنوز جای کار بیشتری وجود دارد که این موضوع در کتابخانه ی دانشگاه پیام نور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
ابزری وکرمانی القریشی ( ۱۳۸۴ ) در بررسی خود در ارتباط با وضعیت مدیریت دانش در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان نیز به نتایجی مشابه دست یافتند.
کاربرد دانش شامل فعالیت‌هایی است که نشان می‌دهد سازمان دانش خویش را به کار گرفته است ازجمله : به کارگیری ایده‌های جدید کارکنان در فرایندهای سازمانی (الوانی، ناطق، فراحی،۱۳۸۶) لذا لزوم بهره گیری و حمایت از نظرات و پیشنهادات کارکنان کتابخانه‌ها و فراهم نمودن بستر مناسب برای آزادی عمل بیشتر افراد می‌تواند در رابطه با بهبود وضعیت این فعالیت در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز مثمر ثمر واقع شود، امری که با توجه به یافته‌های تحقیق به نظر مورد کم لطفی مدیران ارشد این کتابخانه‌ها قرار گرفته است و باید تجدید نظرهایی در ارتباط با شیوه‌های مدیریتی در این سازمان‌ها صورت پذیرد. هم چنین همکاری تنگاتنگ بخش‌های مختلف کتابخانه از جمله بخش‌های امانت، مرجع، اطلاع رسانی و خدمات فنی علی رغم تفکیک حوزه‌ی کاری خود و نیز ایجاد مکان‌های مجازی یا فیزیکی برای تبادل دانش و بروز خلاقیت سازمانی می‌تواند در ارتقای این امر یاری گر این کتابخانه‌ها باشد.
همچنین با توجه به ضعف کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز در به کارگیری دانش، باید آموزش‌های مرتبط از جمله آموزش‌هایی در بهره گیری از فن آوری های روز برای آنان در نظر گرفته شود و کارگاه‌های آموزشی و سمینارهای مرتبط در این رابطه برگزار گردد تا توانایی کتابداران در بهره گیری اثر بخش تر از به کارگیری دانش سازمانی ارتقا یافته و در نهایت رضایت مندی کاربران تأمین شود.
۵-۲-۳. سؤال سوم تحقیق
میانگین فعالیت یادگیری از فرایند دانش در میان فعالیت های هفت گانه ی الگوی بوکویتز و ویلیامز، در کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز، در مرتبه ی ششم قرار دارد. یافته‌های مربوط به سؤال سوم تحقیق در ارتباط با میزان این فعالیت در این کتابخانه ها همان گونه که در جدول ۴-۱۰ و ۴-۱۱ ارائه شد، حکایت از آن دارد که میزان به دست آمده در بین کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، از حد متوسط پایین‌تر است و در بین کتابخانه ها، بیشترین میانگین به کتابخانه های دانشگاه آزاد و کمترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه پیام نور تعلق دارد. لذا، می‌توان نتیجه‌ی بدست آمده را این گونه توجیه کرد که برای رسیدن به وضعیت مطلوب کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با وجود اقداماتی که صورت پذیرفته هنوز جای کار بیشتری وجود دارد که این موضوع در کتابخانه ی دانشگاه پیام نور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
شعبانی؛ محمدی استانی و فروگذار (۱۳۹۱) و محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور (۱۳۹۰) هم در پژوهش خود در ارتباط با بررسی وضعیت این فعالیت در کتابخانه‌های دانشگاه علوم پزشکی شیراز و کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان، به نتایجی مشابه و هم سو با این پژوهش دست یافته‌اند.
یادگیری از فرایند دانش شامل درس گرفتن و آموختن از تجربیات و دانش و اطلاعات به دست آمده و حمایت سازمان از یادگیری و کسب تجربه توسط اعضای خود و هم چنین بررسی در خصوص یافتن دلایل موفقیت یا عدم موفقیت طرح‌های انجام شده به منظور لحاظ کردن نتایج آن در طرح‌های آتی برای انجام اثر بخش آنها می‌باشد. لذا، یافته‌های به دست آمده را می‌توان این گونه توجیه کرد که مدیران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز توجهی در خور را به این امور ندارند و هم چنین کتابداران این کتابخانه‌ها انرژی و وقت کمتری را برای یادگیری از تجارب موجود و دانش سازمانی و فردی، صرف می‌کنند و یادگیری مستمر که از خصوصیات سازمان‌های کتابخانه‌ای و از ملزومات رشته‌ کتابداری و اطلاع رسانی می‌باشد مورد توجه قرار نمی‌گیرد. هم چنین عدم به رسمیت شناخته شدن مدیریت دانش و فعالیت یادگیری در فرایندهای کاری کتابخانه‌ها از دیگر عوامل مهم در نتیجه‌ی به دست آمده است؛ لذا باید نسبت به این امر به خصوص در برنامه‌های طولانی مدت کتابخانه‌ها تجدید نظری اساسی صورت گیرد و این تفکر که یادگیری در کتابخانه‌ها، به استفاده‌ی اثر بخش در عمل منجر می‌شود، ایجاد و راهکارهای آن درنظر گرفته شود.
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در اثر بخشی مدیریت دانش در سازمان ها، وجود انگیزش برای یادگیری در کارکنان است. بنابراین، اگر تمایل و انگیزش برای یادگیری در کارکنان وجود نداشته باشد، ایجاد و خلق دانایی بسیار مشکل خواهد بود و کوشش های مدیریت دانش موفقیت آمیز نخواهد بود. به طور کلی آگاهی برای رهایی از نادانی، به روحیه و انگیزه ی افراد بستگی دارد و مدیریت دانش به گونه ای تنگاتنگ با یادگیری کارکنان در سازمان ملازم است.
در تبیین یادگیری از فرایند دانش می‌توان گفت که شیوه‌ی آموزشی گروهی و اجتماعات یادگیری، یادگیری گروه‌ها و پژوهش‌های گروهی، یادگیری از راه شرکت در همایش، یادگیری ازراه انتقال تجربیات مثبت و منفی در نشست‌های غیره رسمی و بحث و گفتگوی دوستانه، یادگیری از راه انتقال آموخته‌ها در نشست‌ها و گزارش‌های آموزشی درون واحدی و یادگیری از راه ارتباطات و شبکه‌های مجازی مطرح هستند که ضمن این که موجب کسب و اشتراک دانش بین افراد می‌شود، با دیدگاه‌هایی که به افراد می‌دهد، زمینه‌ی تولید دانش جدید را در کتابخانه‌ها و سازمان‌ها فراهم می‌کند. (شکرزاده؛ صباغیان و پرداختچی،۱۳۹۱).
۵-۲-۴. سؤال چهارم تحقیق
میانگین فعالیت تسهیم و مبادله ی دانش در میان فعالیت های هفت گانه ی الگوی بوکویتز و ویلیامز، در کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز، در مرتبه ی پنجم قرار دارد. یافته‌های مربوط به سؤال چهارم تحقیق در ارتباط با میزان این فعالیت در این کتابخانه‌ها همان گونه که در جدول ۴-۱۲ و ۴-۱۳ ارائه شد، حکایت از آن دارد که میزان به دست آمده در بین کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، از حد متوسط پایین‌تر است و در بین کتابخانه ها، بیشترین میانگین به کتابخانه های دانشگاه آزاد و کمترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه پیام نور تعلق دارد. لذا، می‌توان نتیجه‌ی بدست آمده را این گونه توجیه کرد که برای رسیدن به وضعیت مطلوب کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با وجود اقداماتی که صورت پذیرفته هنوز جای کار بیشتری وجود دارد که این موضوع در کتابخانه ی دانشگاه پیام نور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
این مؤلفه با پژوهش‌های محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور (۱۳۹۰)، حسین زاده ( ۱۳۸۹ )، عطاپور ( ۱۳۸۸ )، لاریجانی و نوری اصل ( ۱۳۸۷ )، ابزری وکرمانی القریشی ( ۱۳۸۴ )، خوانساری و حری (۱۳۸۷)، الحماد و دیگران ( ۲۰۰۹) و ماپونیا (۲۰۰۴) همخوانی دارد.
مؤلفه‌ی تسهیم دانش که مهم‌ترین مؤلفه و به نوعی مرکز ثقل برنامه‌های مدیریت دانش است در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز در وضعیت مناسبی قرار ندارد. بیشتر سازمان‌ها نیز در تسهیم دانش به علت نداشتن فرهنگ سازمانی مناسب با مشکل مواجه هستند که نیازمند برنامه ریزی و توجه جدی است. تسهیم دانش نیاز به ایجاد بستر و زمینه‌ی مناسبی دارد که کتابداران بتوانند دانش خود را به اشتراک بگذارند. برای اینکه سطح انتقال و انتشار دانش را در کتابخانه‌ها بالا برد باید شرایطی ایجاد شود که همه بتوانند به نوعی درگیر دانش شوند. در واقع دانش باید در همه جای کتابخانه تسهیم و انتقال یابد.
تسهیم و مبادله‌ی دانش شامل مجموعه فعالیت‌هایی است که به منظور انتقال دانش سازمان میان اعضا صورت می‌گیرد. فعالیت‌هایی مانند جلسه‌های بحث و تبادل نظر برای ارائه تجارب و شیوه‌های کاری، تمایل و مشارکت اعضا به همکاری و کمک به همکاران برای بهبود روش‌های کاری، استفاده از پایگاه‌های داده و در اختیار گذاشتن دانش سازمان برای تمام اعضا. (الوانی، ناطق و فراحی، ۱۳۸۶). سنگه[۷۲] ( ۱۹۹۸ ) می‌گوید هدف نهایی از تسهیم دانش کارکنان، تلاش برای انتقال و تبدیل تجربیات و دانش همه‌ی افراد به دارایی‌ها و منابع سازمانی، به منظور افزایش و پیشبرد اثربخشی سازمانی است. سالوپک[۷۳] ( ۲۰۰۰ ) می‌گوید: اگر خواهان این هستیم که افراد در سازمان آن چه را که یاد می‌گیرند تسهیم کنند باید شرایطی در سازمان فراهم و ایجاد شود که در آن، تسهیم نشانه‌ی مزیت فردی باشد. برنامه‌های انگیزشی، شامل پاداش‌های درونی، بیرونی و اجتماعی است که باید ایجاد و توسعه داده شوند. این برنامه‌ها و پاداش‌ها موجب افزایش خلق دانش، تسهیم، انتقال و به کارگیری دانش می‌شوند. کارکنان هم زمان باید این واقعیت را آموزش ببینند که پاداش‌ها فقط برای تسهیم دانش نمی‌باشد. کارکنان نه تنها باید دانش خود را پس از تسهیم حفظ کنند، بلکه هم چنین باید یک درون داد مرتبط با دانش تسهیم شده را از گروه یا طرف‌های دیگر دریافت نمایند.
راه اندازی و استفاده‌ی بهینه از شبکه‌های داخلی در راستای به اشتراک گذاری دانش و انجام فرایند تبدیل دانش یکی از اقدامات مهمی است که باید مورد توجه سازمان‌های قرار گیرد. هم چنین ایجاد فرهنگ حمایت گر در سازمان و ایجاد اعتماد بین کارکنان در به اشتراک گذاری دانش از سوی مدیران رده بالا پیش نیاز اساسی برای اجرا و موفقیت برنامه‌های مدیریت دانش است. (فرج پهلو و خجسته فر، ۱۳۹۰) با توجه به اینکه فن آوری اطلاعات، شبکه‌ای برای اشتراک دانش در یک سطح فنی فراهم می‌کند و اشتراک دانش یک مسئله‌ی مهم برای تضمین موفقیت مدیریت دانش است (کاندولوال و گوشچاک[۷۴]، ۲۰۰۳)، ورای این توصیفات، یک فرهنگ همکاری و اعتماد، بیشتر از زیر ساخت فن آورانه اهمیت دارد. (فرج پهلو و خجسته فر،۱۳۹۰).
به طور کلی عواملی که موجب شکل گیری نگرش‌ها و رفتارهای تسهیم دانش می‌شوند عبارتند از:
– عادلانه و منصفانه بودن فرایندهای تصمیم گیری موجود.
– برآورده شدن انتظارات کارکنان توسط اقدامات منابع انسانی، فرهنگ و ارائه شغل.
راضی کننده.
– قرار دادنِ استفاده و تسهیم دانش در سیستم ارزیابی و پاداش سازمان.
– ارتقاء، تشویق و پاداش به تسهیم دانش توسط فرهنگ سازمانی.
– میزان اعتماد موجود بین کارکنان.
– حمایت مدیریت عالی سازمان. (یوسفی؛ مرادی؛ تیشه ورز دائم، ۱۳۸۹).
۵-۲-۵. سؤال پنجم تحقیق
میانگین فعالیت ارزیابی دانش در میان فعالیت های هفت گانه ی الگوی بوکویتز و ویلیامز، در کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز، در مرتبه ی چهارم قرار دارد. یافته‌های مربوط به سؤال پنجم تحقیق در ارتباط با میزان این فعالیت در این کتابخانه‌ها همان گونه که در جدول ۴-۱۴ و ۴-۱۵ ارائه شد، حکایت از آن دارد که میزان به دست آمده در بین کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، از حد متوسط پایین‌تر است و در بین کتابخانه ها، بیشترین میانگین به کتابخانه های دانشگاه آزاد و کمترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه پیام نور تعلق دارد. لذا، می‌توان نتیجه‌ی بدست آمده را این گونه توجیه کرد که برای رسیدن به وضعیت مطلوب کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با وجود اقداماتی که صورت پذیرفته هنوز جای کار بیشتری وجود دارد که این موضوع در کتابخانه ی دانشگاه پیام نور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
این نتیجه نیز با پژوهش ابزری و کرمانی القریشی ( ۱۳۸۴ ) و هم چنین محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور (۱۳۹۰) در یک راستا قلمداد می‌شود.
در توجیه این نتیجه می‌توان به این امر اشاره داشت که این مولفه نیاز به تعیین معیارهای مناسب برای ارزیابی دانش موجود و آتی مورد نیاز هر بخش و واحد به طور مجزا دارد. (محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور، ۱۳۹۰) و متأسفانه این موضوع مورد اجحاف مدیران و مسئولان قرار گرفته است.
در ارتباط با بحث ارزیابی دانش، مورد سنجش قرار دادن وضعیت دانش و دارایی‌های دانشی سازمان، ایجاد چارچوبی توسط سازمان با ابزارها و معیارهای کمی و کیفی، برای ارزیابی وضعیت دارایی‌های دانش سازمان، نقاط ضعف و قوت مدیریت و تأثیرات استفاده از دانش در سازمان. باید مد نظر قرار گیرد.
در این فرایند باید دانش‌های موجود و نیازهای فعلی و آتی دانش ارزیابی شوند. برای این کار لازمست، میزان رشد پایه‌های دانش و نیز دستاوردهای سرمایه گذاری مرتبط با آن اندازه گیری شود.
لذا کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با توجه به ضعفی که در این حوزه دارند باید تدابیری مناسب را در این زمینه اتخاذ نمایند و انواع شاخص‌ها، معیارها و نکات اساسی در اندازه گیری ارزش دارایی‌های دانشی کتابخانه را ایجاد و به صورت مکرر مورد بازبینی و اصلاح قرار دهند که این امر جز در سایه‌ی توجه مدیران ارشد این کتابخانه‌ها امکان پذیر نخواهد بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:45:00 ب.ظ ]




۲-۱۵ مدیریت فرهنگ سازمانی
مدیریت فرهنگ سازمانی فرایندی است که به طور مداوم به شناسایی فرهنگ موجود و مطلوب سازمانی پرداخته، با مقایسه وضع موجود با وضعیت مطلوب در جهت تغییر فرهنگ موجود و توسعه و پرورش ارزشها و الگوهای رفتار مطلوب اقدام می کند ودر نهایت فرهنگ مطلوب را تثبیت می کند شکل زیر فرایند مدیریت فرهنگ سازمانی را که دارای مراحل چند گانه ای است نشان می دهد (زارعی متین، ۱۳۷۴)

شکل ۲- ۶: فرایند مدیریت فرهنگ سازمانی
بر اساس این الگو باید برای بهسازی مراحل زیر را پشت سر گذاشت:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱- شناسایی فرهنگ موجود سازمانی
۲- شناسایی فرهنگ سازمانی مطلوب
۳- مقایسه فرهنگ موجود با فرهنگ مطلوب سازمان
۴- تغییر و پروش فرهنگ سازمانی: هنگامی که تعارض و ناهماهنگی های موجود در فرهنگ سازمانی موجب توقف و کند شدن اجرای استراتژیهای اهداف سازمان شود نیاز به تغییر فرهنگ سازمانی مطرح می شود (میر سپاسی و همکاران، ۱۳۷۶)
۵- روش های تغییر و پروش فرهنگ سازمانی:
به طور کلی روشها را می توان به ۲ دسته تقسیم کرد:
اول روش های ایجاد تغییر از درون که عمدتاً تأکید آن به افزایش آگاهی، دانش و معرفت افرادی است که در نظر است باورها و نگرششان تغییر یابد در این راه می توان از انواع شیوه های آموزش و یادگیری استفاده کرد.
دوم روش های ایجاد تغییر از برون، که تأکید این روش بر ایجاد محیط و شرایط کار جدید از طریق تغییر ساختاری زمانی ، تکنولوژی و روش کار، قوانین و مقررات حاکم بر انجام وظایف روزمره ، تغییر معیارهای گزینش و استخدام و… است .
۶- ارزشیابی برنامه های تغییر و فرهنگ سازمانی: مدیریت فرهنگ سازمانی یک فرایند مداوم است و پیوسته نیاز به ارزیابی و برنامه ریزی تغییر و پرورش فرهنگ دارد.
۷- تثبیت فرهنگ سازمانی:
در فرایند تثبیت سازمانی ۳ عامل نقش اساسی ایفا می کند. اول شیوه گزینش، دوم اقدامات مدیریت عالی سازمان و سوم جامعه پذیری (پارسائیان و اعرابی، ۱۳۷۴)
در شکل۲-۷ شیوه شکل گیری و حفظ و نگهداری فرهنگ سازمانی ارائه شده است. منشأ فرهنگ سازمانی، نمی تواند چیزی جز فلسفه بنیانگذار آن باشد. این فلسفه به نوبه خود بر شاخصهایی که در فرایند استخدام مورد استفاده قرار می گیرند اثرات شدیدی می گذارد .
اقدامات یا کارهای کنونی مدیریت عالی سازمان، موجب می شود تا جو کلی شکل می گیرد این که تا چه اندازه افراد بتوانند با فرهنگ سازمان آشنا گردند به این مسأله بستگی دارد که در فرایند گزینش افراد، سازمان تا چه اندازه بتواند ارزشهایی را که افراد باآنچه مورد نظر مدیریت سازمان است ، تطبیق دهد (رابینز، ۱۳۷۶)
مدیریت عالی سازمان
فرهنگ سازمان
پذیرفتن فرد در سازمان
شاخصهای گزینش
فلسفه بنیانگذاران
شکل ۲-۷ : شیوه شکل گیری و نگهداری فرهنگ سازمان
(ابزری و دلوی ، ۱۳۸۵)
در بیانی دیگر می توان گفت مدیریت فرهنگ سازمان عبارتست از: شناخت و استفاده بهینه از فرهنگ موجود، تغییر و یا تضعیف باورها و هنجارهای ناخواسته، تقویت باورها و ارزشها و هنجارهای خواسته و تثبیت فرهنگ مطلوب . بنابراین در مدیریت فرهنگ سازمان، رایزن بالندگی باید ارزشها و باورهای ناسازگار در سازمان را تشخیص دهد، تلاش کند که در صورت بروز تعارض در باورهای راهنما و باورهای عملیاتی که اجرای راهبرد سازمان را بعضاً یا به طور کلی متوقف می کند ، سازمان را به سمت (همسوئی باورهای عملیاتی و راهنما) هدایت نماید.
۲-۱۶ شرایط لازم برای تغییر فرهنگ سازمانی
برای پاسخ با این پرسش که آیا شرایطی وجود دارد که تحت تأثیرآن شرایط فرهنگ بتواند مدیریت شود؟ باید به تجزیه و تحلیل وضعی از شرایطی که برای تغییر فرهنگ ضروری است یا اینکه تغییر آن را تسهیل می کند ، بپردازیم (الوانی و دانایی فرد، ۱۳۷۶).
بحران مهم:
وضعیتی که عموماً قبل از اینکه فرهنگ بتواند تغییر داده شود، باید حادث شود، یک بحران مهم است که به طور وسیعی به وسیله اعضا سازمان درک می شود. این بحران ضربه ای است که وضعیت کنونی را دگرگون می کند، مانند ورشکستگی ناگهانی.
جابجایی رهبری:
چون مدیریت عالی، عامل مهمی در انتقال فرهنگ سازمان است، لذا تغییر در پستهای کلیدی رهبری سازمان ، تحمیل ارزشهای جدید را تسهیل می کند.
مراحل چرخه حیات:
تغییر فرهنگی، زمانی که سازمان در حال انتقال از مرحله شکل گیری به مرحله رشد است تا اینکه از مرحله بلوغ به افول در حال دگرگونی و تحول است، ساده تر است.
عمر سازمان:
در یک سازمان تازه تاسیس و جوان ارزشهای حاکم از ثبات کمی برخوردار هستند.
اندازه سازمان:
اجرای یک تغییر فرهنگی دریک سازمان کوچک آسانتر است؛ چرا که در چنین سازمانی تحت تأثیر قرار گرفتن کارکنان به وسیله مدیریت ساده تر است، ارتباطات واضح است والگوهای نقش افراد عینی ترند. بنابراین فرصت اشاعه ارزشهای جدید افزایش می یابد.
نقاط قوت فرهنگ فعلی:
تغییر فرهنگی فرهنگ قوی نسبت به فرهنگ ضعیف مشکل تر است.
فقدان خرده فرهنگها:
عدم تجانس، علاقه اعضاء در حفظ منافع شخصی خود را افزایش می دهد؛ از این رو باید انتظار داشت که وجود خرده فرهنگهای بیشتر، مقاومت بیشتر در برابر تغییر فرهنگ غالب را در پی خواهد داشت.
۲-۱۷ تفاوت فرهنگ سازمانی و جو سازمانی
جو سازمانی به طور نسبی یک خصوصیت احاطه کننده و در بردارنده برای یک سازمان است ، برعکس فرهنگ یک خصوصیتی است که به طور کامل سازمان را احاطه می کند. فرهنگ به آهستگی بروز می کند، فرهنگ یک مفهوم و ثبت تفسیر واحد اجتماعی از دوران گذشته است. بنابراین، موجودیت فرهنگ وابستگی به اطلاعات و دانسته های قابل توجه دوران گذشته دارد . جو، از بعضی عناصر فرهنگ بیرون می آید، جو، بر حسب واقعیات سازمانی است که سطحی تر است، جو، اشکال و فرم ها را تغییر پذیرتر می کنند، جو، در سطح طرز تلقی ها، نگرشها و ارزشها عمل می کند، در صورت که فرهنگ در دو سطح طرز تلقی ها و فرضیات عمل می کند.
فرهنگ سازمانی موضوعی است که در قلمرو علوم اجتماعی و مردم شناسی قرار دارد و جو سازمانی مفهومی است که در قلمرو دانش روان شناسی طبقه بندی می شود.
جو سازمان به تمام محیط داخلی سازمان اشاره دارد . به عبارت دیگر جو سازمان شامل مجموعه ای از ویژگیهاست که:
۱) سازمان را شرح می دهد.
۲) یک سازمان را از سایر سازمانها مجزا می کند.
۳) در طول زمان نسبتاً با دوام است.
۴) افراد از آن اثر می پذیرند و هدایت می شوند.
جو سازمانی بیشتر جنبه فردی داشته و به محیط روانی سازمان بر می گردد و غالباً بر اساس آخرین و تازه ترین تجارب اعضا مورد بررسی قرار می گیرد مطالعات مربوط به جو سازمان، میزان برآورده شدن خواسته های افراد در سازمان را می سنجد، حال آنکه فرهنگ سازمان به ماهیت باورها و انتظارات افراد در مورد زندگی سازمانی توجه دارد. جو سازمان از طریق تحقیقات پیمایشی اندازه گیری می شود و مانند یک معرف باورها و انتظارات جاری افراد را نشان می دهد، حال آنکه فرهنگ سازمان به وسیله ارزش ها و انتظاراتی شناخته می شود که عمیق تر بوده و یک برهه زمانی طولانی تر را در بر می گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:45:00 ب.ظ ]




تقسیم بندیهای گوناگونی از فساد اداری توسط سازمان ها و نهادهای ذیربط و محققان این حوزه به عمل آمده است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می‌کنیم:
۱- فساد خرد- فساد کلان. ۲- فساد فردی- فساد سازمان یافته. ۳- فساد اداری- فساد مالی. ۴- فساد اقتصادی- فساد سیاسی(سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، ۱۳۸۰، ص۲۰۱-۴۵-۳۰-۲۹). ۵- فساد تصادفی- فساد نظام مند. ۶- فساد سیاه- فساد خاکستری – فساد سفید (عباس زادگان، ۱۳۸۹،ص۱۷-۱۸). ۷- فساد اداری در درون دولت- فساد اداری در روابط دولت با شهروندان(بلالی؛ فرامرزی، ۱۳۸۰، ص ۳۷- ۸) و … .
برخی از أشکال فساد نیز به شرح زیر می‌باشد:
۱- رشوه. ۲- اختلاس. ۳- تصرف غیر قانونی. ۴- تدلیس. ۵- إعمال نفوذ. ۶- پورسانت. ۷- أخاذی. ۸- پارتی بازی. ۹- مشارکت سیاسی نا مناسب(احمدی، ۱۳۸۹، ص ۱۱۰).۱۰-پولشویی(ساکی، ۱۳۸۷،ص۹۷). ۱۱- ستایشگری(عباس زادگان ؛ رضایی زاده، ص ۱۳) و … .
به نظر می‌رسد که تذکر نکاتی چند در این زمینه ضروری باشد، اول آنکه در تقسیم بندیهای به عمل آمده، نمی توان به طور مشخص میان فساد اداری و فساد های مقابل آن تفکیک قائل شد؛ زیرا فساد یک پدیده پیچیده و چند وجهی است که تعاریف مختلف آن، داخل در یکدیگرند. به عنوان مثال یک فساد اداری در عین حال هم می‌تواند با هدف مالی و هم برای جلب منافع سیاسی انجام پذیرد. دوم اینکه إحصاء کامل همه أشکال و مصادیق فساد اداری، به جهت رشد سریع و بی وقفه فناوری و اطلاعات،گستردگی و پیچیدگی جهان سیاست و اقتصاد، تنوع فرهنگی جوامع و تودرتویی مقررات اداری در کشورهای مختلف، امری بعید به نظر می‌رسد و هر روز باید منتظر مشاهده أشکال جدید فساد بود. درست به همین جهت است که معتقدند؛ به منظور مبارزه با این پدیده پیش رونده، باید با برنامه ریزی دقیق و همه جانبه، به اصلاح ساختار های سیاسی، اقتصادی، اداری و حتی اجتماعی اقدام نمود. در ادامه، تعاریف برخی از مشهورترین انواع فساد را بیان می‌نماییم.

۲-۲-۱- فساد تصادفی- فساد نظام مند
این تقسیم بندی بر مبنای درجه شیوع فساد در جوامع مختلف صورت می پذیرد؛ به این معنا که ممکن است فساد به ندرت و بصورت استثناء اتفاق بیفتد یا بواسطه کثرت وقوع آن، رایج و قاعده مند شده باشد. در حالت اول احتمال کشف و مجازات خاطی بسیار، و در حالت دوم نه تنها این احتمال پایین است بلکه درست به همین دلیل، انگیزه های انجام فساد افزایش می‌یابد. در این شرایط نهادها، قوانین و ضوابط رفتاری با الگوهای غارتگری کارگزاران دولتی تطابق می‌یابد(عباس زادگان،۱۳۸۹، ص ۱۸).
فساد سازمان یافته در مقابل فساد فردی، تعاریفی بسیار مشابه تعریف فوق دارد. به همین دلیل از شرح آن خودداری می‌گردد.
۲-۲-۲- فساد خرد- فساد کلان
فساد کلان به فسادی گفته می‌شود که مرتکبین آن از نظر، سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی، صاحب نفوذ و قدرت زیاد هستند و به اعتبار وضع آراسته ظاهری به مجرمین «یقه سفید» معروف شده اند. مجرمان یقه سفید بر خلاف «یقه آبی ها» یا مرتکبان فساد خرد، به خاطر نیازهای روزمره مرتکب جرم و فساد نمی شوند، بلکه به جهت زیاده خواهی و افزون طلبی دست به چنین اقداماتی می‌زنند( سلیمی، ۱۳۸۷، ص ۷). مفاسد کلان یقه سفیدان، نتایجی به مراتب وخیم تر و فراگیرتر از مفاسد یقه آبی ها دارد، اما به اعتبار ظاهر موجه و بواسطه برخورداری از توان سرپوش گذاری بر اعمال مجرمانه خود، کم تر شناخته شده و مورد تعقیب قرار می‌گیرند(سلیمی؛ داوری، ۱۳۸۶، ص ۲۱۶).
۲-۲-۳- فساد سیاه- فساد خاکستری- فساد سفید
این تقسیم بندی‌ای است که «هیدن هیمر» محقق علوم سیاسی، بر مبنای واکنش افکار عمومی جامعه به مفاسد اداری انجام داده است. در این دیدگاه، فساد اداری سیاه به معنای عملی است که هم از نظر توده مردم و هم از نظر نخبگان سیاسی منفور است و عامل آن باید تنبیه شود؛ مثل دریافت رشوه برای نادیده‌گرفتن استاندارد و معیارهای ایمنی در احداث مسکن. فساد اداری خاکستری یعنی کاری که از نظر اکثر نخبگان منفور است؛ اما توده مردم در مورد آن بی تفاوت هستند. و فساد اداری سفید نیز به مفهوم کاری است که ظاهراً مخالف قانون است اما اکثر اعضای جامعه، نخبگان سیاسی و اکثر مردم عادی آن را آن قدر مضر و با اهمیت نمی دانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند. مثل چشم پوشی از نقض مقرراتی که در اثر تغییرات اجتماعی ضرورت خود را از دست داده است( حبیبی، ۱۳۷۵، ص ۱۶).
۲-۲-۴- فساد سیاسی
در تعریف حقوقی، «جرم سیاسی» به عملی اطلاق می‌شود که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد و به قصد مخالفت با نظام سیاسی مشروع صورت می‌گیرد و موجب ایراد صدمه به چنین نظامی هم باشد(زراعت،۱۳۷۷ ،ص۲۴). اما در تعریف مدیریتی آن، به معنای سوء استفاده از قدرت دولتی واگذار شده، به وسیله رهبران سیاسی برای کسب منافع خصوصی و شخصی با هدف افزایش قدرت و ثروت می‌باشد(هیود، ۱۳۸۱، ص ۲۴). این تعریف از فساد اداری با تعریف حقوقی آن اندکی متفاوت است، مگر آنکه سوء استفاده از منصب سیاسی به حدی برسد که هم قصد آن و هم نتیجه آن چیزی جز براندازی حکومت مشروع یک جامعه نباشد.
۲-۲-۵- فساد اقتصادی و مالی
فساد اقتصادی به معنای اعمال و رفتاری غیرقانونی است که باعث ازدیاد ثروت و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه گشته و اختلال در نظم اقتصادی را در پی دارد(محمد نبی، ۱۳۸۰، ص ۲۳). فساد مالی نیز به هرگونه درخواست، پیشنهاد و قبو ل هدیه و پاداشی که می‌تواند وظایف رسمی و قانونی کارکنان دولت را تحت تاثیر قرار دهد ، اطلاق می‌شود . همچنین هر اقدامی که موجب استفاده غیرمجاز وغیرقانونی از اموال دولتی دستگاه اجرایی، وجوه و دارائیهای دولت گردد(یزدانی؛ ربیع، ۱۳۸۹، ص ۴). از تعاریف به عمل آمده از فساد اقتصادی و مالی، می‌توان اینچنین استنباط نمود که فساد مالی بخشی از فساد اقتصادی و زیر مجموعه آن می‌باشد. به عبارت دیگر فساد اقتصادی، نظام اقتصادی جامعه را در سطح کلان نشانه گرفته وآثار و تبعات آن به مراتب وخیم تر است، اما در فساد مالی، غالباً دایره بهره وری نامشروع برای مرتکب آن محدودتر و آثار مخرب آن نیز در صورت عدم فراوانی کم تر خواهد بود. با این وجود، تفکیک این دو نوع فساد از یکدیگر، به سادگی امکان پذیر نبوده و در گفتمان ها و حتی پژوهش های علمی به عمل آمده، اغلب به یک معنا بکار رفته اند.
۲-۳- بررسی انواع فساد اداری در قرآن و حدیث
با توجه به تعاریف و توضیحاتی که در رابطه با انواع فساد اداری از دیدگاه اندیشمندان و پژوهشگران این حوزه به عمل آمد؛ در ادامه به بررسی این تقسیم بندی ها از دیدگاه آیات و روایات اسلامی می پردازیم.
۲-۳-۱- فساد فردی و تصادفی در مقابل فساد سازمان یافته و نظام مند
از فسادی که به صورت فردی و موردی اتفاق می‌افتد؛ با عنوان تخلف اداری تعبیر می‌شود. تخلفات اداری معمولاً ساده، اندک و قابل پیگیری و مجازات هستند. اما چنانچه تخلف اداری از این حالت خارج شده و ضمن قاعده مندی و تعبیه شدن در سطوح مختلف نظام اداری یک کشور، به صورت جزئی از فرهنگ آن جامعه درآمده و همه گیر شده باشد؛ با اصطلاح خاص فساد اداری از آن یاد می‌شود. به همین جهت نیز در مباحث مربوط به فساد اداری، منظور همان شکل شایع و نظام مند و حادّ آن است. بطورکلی فساد اداری و بویژه فساد نظام مند و فراگیر، در ارتباط متقابل و تنگاتنگ با فرهنگ عمومی جامعه قرار دارد. چنانچه ضد هنجارهایی همچون:یقلب و تزویر، ربا، خیانت در امانت، باندبازی و … در جامعه‌ای تبدیل به هنجار شده و راه های مقبول و رایج پیشرفت و ترقی به شمار روند؛ نمی توان انتظار داشت که نظام اداری آن جامعه که کارگزاران آن در میان همین مردم رشد یافته اند و در یک موقعیت برتر برای ارتکاب چنین اعمالی قرار دارند؛ از ظلم و فساد و خیانت در حقوق عامه مبرا باشند. خداوند متعال در رابطه با نابودی و إهلاک مردمانی که به انواع فساد و به طریق اولی، فساد در اداره جامعه آلوده اند و سبک زندگی آن ها با این ویژگی های ناپسند، آمیخته و عجین شده است؛ می‌فرماید:
وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُرى‏ إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُونَ(قصص/۵) و ما هیچ دیارى را هلاک نکنیم مگر آنکه اهلش ظالم و بیدادگر باشند. «علاوه بر آن که سنتهاى الهى مقتضى از بین رفتن شهر و هلاک مردم آن است؛ (جامعه) عوامل ویرانى و برافتادن آن را نیز با خود دارد. و طاغوتى که به دیگران ستم مى‏کند و حقوق دیگران را مى‏رباید؛ اگر هم در معرض عذاب مستقیم خدا از بیمارى و غرق شدن و نظایر اینها قرار نگیرد؛ از واکنش عمل خود جان سالم به در نخواهد برد»(مترجمان، ۱۳۷۷، ج ۹، ص ۳۲۹). امام صادق(ع) در ضمن حدیثی طولانی، با اشاره به برخی نشانه های ظالم ، همه ابعاد ظلم را به طور کلی اینگونه معرفی می فرمایند:
لِلظَّالِمِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِیَهِ وَ مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَهِ وَ یُعِینُ الظَّلَمَهَ(ابن بابویه، ۱۴۰۳، ج ۱، ص ۱۲۱). انسان ظالم، سه نشانه دارد: بالاتر از خود(خدا) را با گناه نافرمانی می‌کند، و بر پایین دست خود با تسلط و چیرگی، ظلم می‌کند و یاری دهنده ستمگران است. این حدیث بیانگر ظلم و فساد همه جانبه‌ای است که ممکن است دامن یک شخص و یا تمام افراد یک اجتماع بزرگ را گرفته و به سوی پرتگاههای سقوط دنیوی و اخروی سوق دهد. ظلم به مراجعین و متقاضیان خدمات اداری بواسطه برخورداری از قدرت منصب اداری و همکاری با عناصر فاسد دیگر و ارائه خدمات فسادآلود به متقاضیان تبعیض و فساد، از مصادیق حدیث فوق می‌باشد که همه این مظالم در نهایت گناهی بزرگ و ظلم به معبود به شمار می‌رود.
قرآن کریم با بیانی دیگر، علت هلاک امت ها را مفاسد موردی و اندک نمی داند بلکه سبب آن را همه گیری فساد و نبود هیچ امیدی برای اصلاح آن ها معرفی می کند. در غیر اینصورت نابودی امت هایی که صالح اند یا در پی اصلاح اند؛ نوعی ظلم از جانب خدا خواهد بود که البته خداوند از آن بریء است:
وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرى‏ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ(هود/ ۱۱۷) و خدا بر آن نیست که هیچ قومى و هیچ اهل دیارى را در صورتى که آنها مصلح و نیکوکار باشند به ظلم هلاک کند. «چه اینکه در هر جامعه‏اى معمولا ظلم و فسادى وجود دارد اما مهم این است که مردم احساس کنند که ظلم و فسادى هست و در طریق اصلاح باشند و با چنین احساس و گام برداشتن در راه اصلاح، خداوند به آنان مهلت مى‏دهد و قانون آفرینش براى آنها حق حیات قائل است. اما همین که این احساس از میان رفت و جامعه بى‏تفاوت شد و فساد و ظلم به سرعت همه جا را گرفت آن گاه است که دیگر در سنت آفرینش حق حیاتى براى آنها وجود ندارد»(مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج‏۹، ص ۲۷۵). از رسول خدا(ص) در تفسیر این آیه، روایت شده است که فرمودند:
أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ وَ انْصَحِ الْأُمَّهَ وَ ارْحَمْهُمْ فَإِذَا کُنْتَ کَذَلِکَ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ بَلْدَهٍ وَ أَنْتَ فِیهَا وَ أَرَادَ أَنْ یُنْزِلَ عَلَیْهِمُ الْعَذَابَ نَظَرَ إِلَیْکَ فَرَحِمَهُمْ بِکَ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرى‏ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ(محدث نوری، ۱۴۰۸، ج ۱۱، ص ۳۱۰). با مردم به انصاف و عدل رفتار نموده و دیگران را موعظه نیک کن و بر ایشان رحم و شفقت نما. پس اگر چنین کنی و خداوند بر اهل دیاری که تو از آنان هستی خشم گیرد و بخواهد بر آنان عذاب نازل کند، چون بر تو نگرد، بواسطه تو بر آنان رحم آورد زیرا خداوند متعال می‌فرماید:
وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرى‏ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ.
همینطور در باب به هم تنیدگی اعمال و سرنوشت یک جامعه فاسد و ظالم، امام علی(ع) می‌فرمایند:
الْعَامِلُ بِالظُّلْمِ وَ الْمُعِینُ عَلَیْهِ وَ الرَّاضِی بِهِ شُرَکَاءُ ثَلَاثَهٌ(ابن بابویه، ۱۴۰۳، ج۱، ص ۱۰۷). انجام دهنده ظلم، و یاری دهنده او در این کار، و خرسندان از این عمل، هر سه( در نتیجه عمل) شریکند.
۲-۳-۲- فساد خرد- فساد کلان
ازآنجا که فساد خرد همانند فساد فردی و تصادفی از دامنه و ابعاد محدودتری برخوردار است و نیز کنترل فساد کلان، مقدم بر فساد خرد است؛ بنابراین در این تقسیم بندی نیز تنها به بررسی فساد کلان می‌پردازیم.
در ارتباط با مفاسد یقه سفیدان و کلان مجرمان اداری در قرآن کریم، می‌توان به سران فتنه و فساد در قوم صالح(ع) اشاره نمود:
وَ کانَ فِی الْمَدینَهِ تِسْعَهُ رَهْطٍ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ(نمل‏/۴۸) و در شهرستان قوم صالح نه (نفر از رؤساى) قبیله بودند که دائم در زمین به فتنه و فساد مى‏پرداختند و هرگز قدمى به صلاح (خلق) بر نمى‏داشتند. تفسیر جلالین، این آیه را چنین شرح می‌دهد: وَ کانَ فِی الْمَدِینَهِ؛ مدینه ثمود. تِسْعَهُ رَهْطٍ؛ أی رجال یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ بالمعاصی منها قرضهم الدنانیر و الدراهم. وَ لا یُصْلِحُونَ؛ بالطاعه(محلی؛ سیوطی،ج ۱، ۱۴۱۶، ص ۳۸۴). منظور از مدینه، شهر قوم ثمود است. تسعه رهطٍ، یعنی مردانی که با گناهانی همچون گرفتن سکه های طلا و نقره، در زمین فساد می‌کردند. و لایصلحون، یعنی با اطاعت پروردگار در پی جبران و اصلاح بر نمی آمدند.
همچنین در آیه ۲۰۵ سوره بقره، دامنه و گستردگی فساد کلان منافقان و آثار ویران کننده آن را بیان می‌دارد:
وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ(بقره/ ۲۰۵) و چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند و خدا فساد را دوست ندارد. طبرسی، برای عبارت إذا تَوَلَّی، سه معنا را بر می‌شمارد: ۱- وقتى اعراض کرد و پشت نمود(حسن). ۲- هنگامى که عهده‏دار حکومت و مقامى شد؛ جور و ستم می‌کند(ضحاک). ۳- وقتى که برگشت از آنچه اظهار می‌کرد(ابن جریج)(طبرسی، ۱۳۶۰، ج ۲، ص ۲۶۶).
اما برخی از مفسران نیز آن را تنها به معنای دستیابی به قدرت و حکومت دانسته اند:
«وَ إِذا تَوَلَّى: و آن گاه که با تلاش و کوشش ولایت و زعامت یافت. هیئت فعل تولّى و سیاق آیات و افعالى که آمده همین معنا را می رساند و معناى روى گرداند که متعدّى به عن می شود؛ تناسبى ندارد. لِیُفسِدَ فِیها: بیان منظور و غایت یا لازمه کوشش او در زمین است: همین که زعامت یافت میکوشد در زمین براى افساد یا می کوشد در راه پیشرفت قدرت و نفوذش در زمین که لازمه آن، افساد مقابل اصلاح است- برهم زدن نظم و التیام طبیعى اشیاء، از میان برداشتن حقوق و حدود افراد، بستن راههاى رشد و کمال و باز نمودن راههاى تباهى و(انسداد راه های) رشد استعدادها، برترى یافتن فرومایگان و برکنارى فرزانگان و ایجاد گروه‏ها و طبقات- همه مراتب و مظاهر افساد است که به از میان رفتن و تباهى محصول کشت و کار و نسل و استعدادها خلاصه میشود»(طالقانى، ۱۳۶۲، ج ۲، ص ۹۸).
وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ: بیانگر دامنه فساد منافقان و آثار آن در جامعه بشری می باشد.
«از ظاهر این عبارت بر مى‏آید که مى‏خواهد جمله قبلى یعنى فساد در زمین را بیان کند. و بفرماید فساد و افسادش به این است که حرث و نسل را نابود کند. و اگر نابود کردن حرث و نسل را بیان فساد قرار داده است؛ براى این است که قوام نوع انسانى در بقاى حیاتش به غذا و تولید مثل است. اگر غذا نخورد؛ مى‏میرد. و اگر تولید مثل نکند؛ نسلش قطع مى‏شود… . پس معناى این آیه این می‌شود: که او از راه نابود کردن حرث و نسل در زمین فساد مى‏انگیزد، و در نابودى انسان مى‏کوشد»(طباطبایى، ۱۳۷۴، ج ۲، ص ۱۴۴). علاوه بر کلان بودن فساد منافقان، از آنجا که این دسته از افراد، اعمالشان مزوّرانه بوده و در پرده صورت می‌گیرد، در صورت دستیابی به وسائل قدرت، امکان شناسایی و برخورد با آن ها نیز بسیار پایین می‌آید. و این مسئله از ویژگی های جرایم یقه سفیدان است.
۲-۳-۳- فساد سیاه- فساد خاکستری- فساد سفید
شاید نتوان به طور واضح به مواردی از فساد به عنوان مصادیق فساد اداری سیاه، خاکستری یا سفید در آیات و روایات اشاره نمود؛ اما می توان دیدگاه قرآن در رابطه با مولفه های این نوع از فساد، که به طور کلی در چگونگی تعامل مردم با فساد اداری خلاصه می شود، مورد بررسی قرار داد. سیاه، سفید یا خاکستری بودن یک فساد اداری، از یک طرف به میزان ابتناء و صحت بناء قوانین رسمی یک جامعه بر حدود شرعی، و از سوی دیگر به میزان حساسیت مردم در اجرا و إعمال درست این قوانین بستگی دارد، به عبارت دیگر، رنگ یک فساد را مشروعیت و مقبولیت قانون یا هنجار نقض شده، تعیین می‌کند. خداوند متعال از احکام و قوانین خود با عنوان حدود یاد کرده و ناقضان آن را ظالم خوانده است:
تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ(بقره/ ۲۲۹) این احکام، حدود دین خداست، از آن سرکشى مکنید و کسانى که از احکام خدا سرپیچند آنها به حقیقت ستمکارند. در مقابل نیز، از حکومت غیر الهی با عنوان «طاغوت» یاد کرده و مسلمانان را از مراجعه به آن در امور خود، و پیروی از قوانین و احکامش، نهی می کند:
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ وَ یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعیداً(نساء/ ۶۰) آیا ننگرى به حال آنان که به گمان خود، ایمان به قرآن تو و کتبى که پیش از تو فرستاده شده آورده‏اند، چگونه باز مى‏خواهند داورى به طاغوت برند در صورتى که مأمورند که به طاغوت کافر شوند؟! و شیطان خواهد که آنان را گمراه کند، گمراهى دور(از هر سعادت).
بنابراین برای مسلمانان، حاکمیت احکام و موازین الهی یا قوانین طاغوت، در تعیین رنگ یک تخلف و فساد اداری نقش بسزایی دارد.
از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگ و دو سویه‌ای میان تقوا و رعایت حدود و مقررات الهی وجود دارد؛ به این معنا که از یک طرف، رعایت احکام الهی مایه رشد تقوا و پرهیزکاری انسان می شود(تقوا؛ معلول رعایت احکام) و از سوی دیگر پروای الهی است که مانع از تجاوز و تعدی به قوانین الهی می‌شود(تقوا؛ علت رعایت احکام). در آیه ۱۸۷ سوره بقره به این مسئله مهم اشاره شده است:
تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ: این احکام، حدود دین خداست، زنهار در آن راه مخالفت مپویید! خداوند این گونه آیات خود را براى مردم بیان فرماید، باشد که پرهیزکار شوند.
برخی از مفسران، به هر دو وجه معنا توجه نموده اند: لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ:۱- متّصف به تقوى شوند. ۲- از حدود محرّمات الهى اجتناب نمایند(گنابادی، ۱۳۷۲، ج۲، ص ۳۸۵).
برخی نیز تنها به وجه اول اکتفا نموده اند:
عبارت لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ: نشان مى‏دهد که تمام این برنامه‏ها(احکام)، وسیله‏اى هستند براى پرورش روح تقوا و خویشتندارى و ملکه پرهیز از گناه و احساس مسئولیت در برابر وظائف انسانها(مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج ۱، ص ۶۵۴). و تعدادی دیگر، تنها وجه دوم را در نظر گرفته اند مانند:
لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ: شاید از گناهان و آنچه خداوند از آنها نهى کرده پرهیز نمایند(طبرسی، ۱۳۷۷، ج ۱، ص ۲۴۵).
از مجموع بحث نیز می‌توان نتیجه گرفت که اگر در جامعه اسلامی، قوانین غیر الهی حاکم باشد، مفاسد اداری درون آن نظام بصورت سفید، یا خاکستری که تنها برای نخبگان موافق آن حکومت از اهمیت برخوردار است؛ نگریسته می شود(البته منظور التزام و گسست ناپذیری این نوع ارتباط نیست. در جایی که برخی قوانین غیر اسلامی، با اخلاق جمعی و عقل سلیم موافق باشد؛ مسلماً فساد اداری، از نوع سیاه قلمداد خواهد شد). همچنین شدت و درجه حساسیت مردم حتی در جامعه‌ای که قوانین اسلامی در آن حاکم است؛ به میزان تقوا در افراد آن بستگی دارد. به این معنا که یک فساد اداری سیاه که از محدوده شرع و عقل خارج استغ ممکن است بر اثر بی تقوایی، خاکستری یا سفید قلمداد می گردد. در هر صورت از این آیه می توان استنباط نمود که کنترل درونی مذهبی و به عبارتی تقوای الهی، عامل مهمی در پایبندی به قوانین الهی است؛ بویژه اگر این قوانین در حکومت اسلامی و در عرصه مدیریت اجتماعی به اجرا درآید.
۲-۳-۴- فساد سیاسی
کفار قریش، منافقان و یهودیان مدینه، از جمله گروههایی بودند که با طنین انداز شدن ندای حیات بخش اسلام، بنیان های سلطه و قدرت خود را متزلزل و گستره استثمار و بهره برداری های نامشروع خویش را در خطر دیدند. به همین دلیل نیز از همان ابتدای تبلیغ اسلام، با کارشکنی ها و مخالفت های گسترده و آشکار و پنهان، در جهت متوقف ساختن این موج انقلابی و اصلاحی اقدام نمودند. البته این جریان، از سنت های همیشگی تاریخ بشر بوده که قرآن کریم نیز از آن خبر می‌دهد:
وَ ما أَرْسَلْنا فی‏ قَرْیَهٍ مِنْ نَذیرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ(سبا/ ۳۴) و ما هیچ رسول بیم دهنده‏اى در دیارى نفرستادیم جز آنکه ثروتمندان عیّاش آن دیار (به رسولان) گفتند: ما به آنچه شما را به رسالت آن فرستاده‏اند؛ کافریم‏. مترف در لغت به معنای طغیان کرده، فاسد شده و متنعّم است(مصطفوی، ۱۳۸۰، ج ۱۵، ص ۷۴) که اسم مفعول از ماده «اتراف» بوده و به معناى زیاده روى در تلذذ از نعمتها می‌باشد(طباطبایی، ۱۳۷۴، ج ۱۶، ص ۵۷۸). علت این دین گریزی ثروتمندان و زورمداران هر قوم در مقابل دعوت انبیاء، در آیه بعدی آن ذکر شده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:45:00 ب.ظ ]




مسأله اول: حکم خیار در صورت تلف مبیع
در بحث پیش بیان شد که اگر مبیع در دست مشتری تلف شود چه قبل از رد ثمن باشد چه بعد از آن، از مال مشتری تلف شده است. اکنون بحث در این است که آیا در این صورت خیار باقی است یا ساقط می شود؟در این مسأله سه قول است:

    1. خیار باقی است. (شیخ انصاری، مرحوم اصفهانی و… )
    1. خیار ساقط است. (مرحوم امام)
    1. اگر تلف مبیع بعد از رد ثمن باشد خیار باقی است و اگر قبل از آن باشد ساقط است. (صاحب جواهر)

ظاهراً ایشان در این تحصیل منفرد است و پس از ایشان همه علما در این نظر اشکال کرده و آن را نپذیرفته اند. مرحوم نائینی پس از بیان چند مقدمه اشکالات متعددی به ایشان کرده است. مهم ترین اشکال ایشان که مورد تأیید دیگران نیز قرار گرفته این است که قاعده«التلف فی زمن الخیار ممن لا خیار له» مختص به تلف مقبوض نزد ذی الخیار است و مفاد آن این است که اگر منتقل الیه خیار داشته باشد تلف بر عهده منتقل عنه است و در ما نحن فیه کسی که مبیع به او منتقل شده؛ یعنی مشتری ذوالخیار نیست بلکه بایع که منتقل عنه است، خیار دارد. در نتیجه قاعده مزبور در اینجا جاری نیست. افزون بر این اگر بپذیریم که این قاعده در ما نحن فیه جاری است، لازمه آن انفساخ قهری عقد است و در این صورت خیار منتفی به انتفاء موضوع می شود. [۵].
برای قول دوم دو استدلال شده است:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

استدلال اول: این استدلال عام است و همه انواع خیار و از جمله خیار در بیع خیاری را شامل می شود. حاصل استدلال این است که خیار حق متعلق به عین است لذا با تلف عین ساقط می شود؛ زیرا موضوع آن منتفی شده است.
استدلال دوم: این استدلال مختص به خیار در بیع خیاری است. حاصل آن این است که در بیع خیاری مقصود بایع نوعاً آن است که مالش را با تمام خصوصیات عینی آن حفظ کند. به همین دلیل است که شرط می کند وقتی ثمن را برگرداند مبیع را پس بگیرد.
بنابراین گرچه خیار نوعاً حق متعلق به عقد است؛ ولی در خصوص ما نحن فیه ظاهر شرط آن است که خیار به عین تعلق گرفته است؛یا لا اقل خیار مشروط به بقاء عین است. در هر دو صورت نتیجه آن است که وقتی مبیع تلف شود، خیار ساقط می شود. (سید حسین میرمعزی، بیع الخیار از دیدگاه فقه و اقتصاد، ۱/۱۱۳-۱۱۴).
استدلال اول مورو پذیرش فقها قرار نگرفته است. برای مثال مرحوم نائینی، مرحوم اصفهانی و حضرت امام و… قائلند که خیار حق متعلق به عقد است و با تلف عین عقد از بین نمی رود.
ممکن است چنین اشکال شود که عقد عبارت است از قرار معاملی مرتبط به قرار دیگر. قرار معاملی معنای تعلیقی است که باید به امر دیگری تعلق پیدا کند و متعلق آن ملکیت عین در مقابل عوض است. بقاء قرار معاملی به بقاء متعلق آن است و با فرض تلف عین و عدم بقاء اعتبار ملکیتِ عین تلف شده، بقاء قرار معاملی معقول نیست. بنابراین فرقی بین تعلق خیار به عقد یا عین نیست و در هر دو صورت خیار ساقط است. ( شیخ اصفهانی، حاشیه مکاسب، ۴/۲۰۴).
مرحوم اصفهانی به این اشکال چنین پاسخ داده اند که متعلق قرار معاملی اعتباری ملکیت عین در مقابل عوض در افق قرار است؛ یعنی طبیعی ملکیت؛ نه ملکیت اعتباری ای که وجود خارجی و حقیقی آن به اعتبار عرف و شرع تحقق می یابد. بلکه، ملکیت به اعتبار عرف و شرع از آثار اعتبار ملکیت در افق قرار است. و با تلف عین متعلق قرار معاملی که طبیعی ملکیت است از بین نمی رود. (همان، صص ۲۰۴-۲۰۵).
اشکال این کلام در آن است که در این صورت اگر خیار حق استرداد عین باشد نیز در صورت تلف عین نباید خیار ساقط شود؛ زیرا خود ایشان فرموده اند که، مقصود از حق استرداد عین حق استرداد خارجی نیست بلکه مقصود حق استرداد ملکیت عین است. از سویی مقصود حق استرداد ملکیت حقیقی در اعتبار عرف و شرع نیست بلکه مقصود حق استرداد ملکیت در افق قرار؛ یعنی طبیعی ملکیت است و استرداد ملکیت در اعتبار عرف و شرع از آثار آن است. و با تلف عین، طبیعی ملکیت از بین نمی رود. در نتیجه خیار ساقط نمی گردد.
از این رو حضرت امام فرقی در این دو صورت نمی گذارند ایشان می فرمایند: بحسب قاعده اولیه خیار با تلف عین ساقط نمی شود؛ زیرا ماهیت آن عقد، عقد انشائی است که با اسباب آن محقق می شود. و در آمدن عوض و معوض به ملکیت متعاملین با اجتماع شروط، از احکام عقلاییه و شرعیه است.
بنابراین عقد در اعتبار عقلا قابل بقاء است. توهم این مطلب که عقد امری متصرم است ناشی از خلط بین سبب و مسبب و انشاء و منشأ است. آنچه بقاء دارد عقد متعلق به عین حال وجود آن عین است و تعلق آن به عین از قبیل اعراض قائم به موضوع نیست که وجوداً و بقائاً دائر مدار موضوع باشد. بلکه عقد امر اعتباری مضاف به عین در حال وجود آن است و با این اضافه باقی است، حتی اگر عین تلف شود. حق خیار نیز قائم به چنین عقد انشائی است و فسخ نیز حل همین عقد است. این عقد بعد از تلف عین تا وقتی که فسخ نشده است باقی است… بر این اساس تلف عین موجب سقوط خیار نمی شود و فرقی ندارد که خیار حق متعلق به عقد باشد، چنانچه اقوی نیز همین است، یا حق متعلق به عین؛ زیرا مراد از تعلق حق به عین آن است که ذی الخیار در مقام انشاء حق استرداد آن را دارد. ولی حق استرداد خارجی آن به ملک خودش با خیار ارتباطی ندارد؛ زیرا استرداد حقیقی عین از آثار رد عین به ملک یا انشاء حل عقد است. ( امام خمینی، کتاب بیع، ۵/۳۲۶-۳۲۷).
بنابر این فرقی ندارد که حق خیار متعلق به عین باشد یا به عقد؛ درهر دو صورت با تلف عین خیار ساقط نمی شود. با این وجود اقوی آن است که حق خیار متعلق به عقد است. ( شیخ اصفهانی، حاشیه مکاسب، ۴/۲۰۴).
در اشکال به استدلال دوم مرحوم اصفهانی می فرماید:
«در مقام ثبوت همچنانکه اشتراط خیار به سبب رد نمودن عین ثمن ممکن است، اشتراط آن به سبب پس گرفتن عین مبیع نیز ممکن است، در مقام اثبات، ظاهر از معاملات متعارفی که ناشی از اغراض نوع مردم است برگرداندن مبیع به عنوان یک مال شرط است، زیرا اغراض نوع مردم به مالیت حال تعلق می گیرد نه به مال به عنوان یک شیء خاص. شاهد مدعا این است که در بیع های این چنینی غالباً بیع به کمتر از ثمن المثل انجام می شود، پس معلوم می شود که نوع مردم غرض شان از شرط خیار آن است که مازاد بر ثمن المسمی از دستشان نرود. بر این اساس با تلف عین، خیار ساقط نمی شود و این خیار مانند سایر خیارات است و تعبیر به رد خانه و مانند آن که در ظاهر رد عین خانه است مانند تعبیر به رد ثمن است، در حالیکه مراد از ثمن قطعاً معادل آن در مالیت است؛ نه عین ثمن». (همان).
حضرت امام این مطلب را نپذیرفته اند. ایشان معتقدند در این خیار خصوصیتی وجود دارد که در خیارات دیگر نیست. و آن اینکه در بیع خیاری معمولاً بیع بر کالایی که مورد علاقه فروشنده آن است در قبال گولی که فروشنده به آن نیاز دارد، انجام می شود. و اینکه آن را به کمتر از قیمت مثل می فروشد برای اطمینان پیدا کردن به امکان بازگرداندن ثمن و پس گرفتن کالای مورد علاقه اش است. اگر نظر او به مالیت کالا بود آن را به ثمن المثل می فروخت تا مالیت واقعی کالا را بگیرد و در این صورت انگیزه ای برای بیع به شرط خیار به شرط وجود نداشت. روایاتی که درباره بیع خیاری وارد شده است نیز دلالت دارد که بایع علاقه ویژهای به عین مالش دارد. اینها قرینه است بر اینکه رد نمودن عین مبیع مورد نظر و معهود در عقد است و رد مبیع را نباید به رد ثمن قیاس کرد. ( ر. ک. امام خمینی، کتاب بیع، ۴/۲۴۰-۲۴۱).
کلام امام در این باره صحیح است که غرض بایع از این گونه بیع حفظ عین است و روایات نیز در همین معنی ظهور دارد؛ ولی مفهوم آن این نیست که بایع از مالیت عین به کلی دست کشیده است به گونه ای که اگر عین تلف شود نیز مالیت عین برای نیز برای او مهم نیست. بلکه ظاهر از اقدام بایع این است که در مرتبه اول برای او عین مهم است و در مرتبه دوم اگر عین به آفت سماوی و امثال آن تلف شود مالیت عین نیز برای او مهم است. و اگر عین را به کمتر از ثمن المثل فروخته است برای آن است که بتواند در صورت وجود عین آن را برگرداند. بر این اساس ظاهر متعارف از این بیع آن است که اگر عین موجود باشد باید آن را برگرداند و در صورت تلف خیار ساقط نمی شود و باید بدل آن پرداخت شود. (سید حسین میرمعزی، بیع الخیار از دیدگاه فقه و اقتصاد، ۱/۱۱۷).
نتیجه آنکه اگر در کلام در قرینه باشد بر این که خیار مشروط به بقاء عین است، در این صورت با تلف عین خیار ساقط می شود و اگر ظهور داشته باشد در این که خیار مشروط به بقاء عین نیست خیار ساقط نیست و با تلف عین باید بدل آن را برگرداند. اما اگر در کلام هیچ قرینه ای بر هیچ یک از این دو وجود نداشته باشد، از آنجا که متعارف در اینگونه عقود آن است که بایع در مرتبه اول به عین و در مرتبه دوم به بدل آن نظر دارد، این خود قرینه بر آن است که مراد بایع اگر عین موجود است عین و اگر تلف شده بدل آن است در نتیجه با تلف مبیع خیار ساقط نمی شود. (همان).
مسأله دوم: حکم خیار در صورت تلف ثمن
اگر ثمن بعد از رد به مشتری تلف شود اگر قایل شویم که قاعده « التلف فی زمن الخیار ممن لا خیار له » شامل ثمن نیز می شود، در این صورت ثمن از مال مشتری تلف شده و مفهوم آن این است که بیع منفسخ گشته و مبیع به بایع برمی گردد. اگر بگوییم قاعده مزبور شامل ثمن نمی شود، در این صورت ثمن از مال مالک آن یعنی بایع تلف گشته است و اگر شرط رد عین ثمن نشده باشد خیار باقی است.
اگر ثمن قبل از رد به مشتری تلف شود در صورتی که قائل شویم قبل از رد خیار وجود ندارد و لذا قاعده تلف جاری نیست، یا قاعده تلف مختص به تلف مبیع است و شامل ثمن نمی شود، ثمن از مال بایع تلف شده و اگر رد عین ثمن شرط نشده باشد خیار باقی است. ولی اگر قائل شویم که دلیل قاعده تلف تزلزل بیع است و فرقی ندارد که خیار متصل یا منفصل باشد و نیز بگوییم که قاعده مزبور شامل ثمن نیز می شود، در این صورت ثمن از مال مشتری تلف شده و عقد منفسخ و موضوع خیار منتفی می گردد.
چنانچه پیش از این گفتیم حق آن است که قاعده تلف شامل ثمن نمی گردد؛ در نتیجه چه قبل از رد ثمن و چه بعد از آن اگر ثمن تلف شود از مال بایع تلف شده است و در صورتی که شرط رد عین ثمن نشده باشد خیار باقی است. (سید حسین میر معزی، بیع الخیار از دیدگاه فقه و اقتصاد، ۱/۱۱۸).

    1. حکم تصرف در مبیع

شکی نیست که تصرف در ثمن جایز است و فرقی ندارد که شرط رد عین ثمن شده باشد یا شرط رد اعم از عین و ثمن و بدل آن. دلیل آن نیز روشن است زیرا ثمن ملک بایع است و حق مشتری نیز به آن تعلق نگرفته است. البته اینکه اگر بایع در ثمن تصرف کند آیا خیارش باقی است، نتیجه این شد که شرط رد عین ثمن شده باشد، که شرط غیر متعارفی است، خیارش ساقط می شود؛ ولی اگر چنین شرطی نشود با تصرف، خیارش ساقط نمی شود.
اما تصرف در مبیع از چند جهت قابل بحث است زیرا تصرف در مبیع ممکن است بدون اذن بایع یا با اذن او باشد. اگر بدون اذن او باشد این بحث مطرح است که آیا چنین تصرفی جایز است و در صورتی که تصرف اعتباری باشد آیا نافذ است؟ اگر با اذن بایع باشد این بحث مطرح است که آیا اذن در تصرف دلالت بر اسقاط خیار بایع می کند؟ (همان).
الف)تصرف در مبیع بدون اذن بایع
محل بحث جایی است که مبیع عین شخصی باشد، چنانچه متعارف در بیع خیاری نیز همین صورت است؛ ولی اگر مبیع کلی باشد شکی نیست که مشتری می تواند در مبیع تصرف کند و تصرفش نافذ است؛ زیرا در این صورت مشتری مالک مبیع است و حق بایع نیز به کلی تعلق گرفته نه به عین.
همچنین بحث جایی است که تصرف با حق بایع منافات داشته باشد یعنی یا مغیر عین یا موجب اتلاف آن و یا انتقال آن به فرد ثالث شود؛ ولی اگر چنین نباشد روشن است که منعی از تصرف وجود ندارد.
در این صورت اگر شرط رد عین مبیع شده باشد شکی نیست که تصرف در مبیع جایز و نافذ نیست؛ زیرا چنین شرطی به دو شرط منحل می شود؛ یکی شرط ابقاء عین و دیگری شرط استرداد آن. همچنین اگر شرط رد اعم از عین مبیع و بدل آن شده باشد شکی نیست که تصرف در مبیع جایز و نافذ می باشد زیرا با حق بایع منافات ندارد. بحث در جایی است که قرینه ای بر هر یک از این دو فرض وجود ندارد. برای نمونه شرط می کند که اگر ثمن را برگرداند خیار داشته باشد در این صورت کلام در این است که آیا این صورت به اول ملحق می شود و تصرف در مبیع جایز و نافذ نیست یا به صورت دوم ملحق شده و جایز و نافذ است.
در این فرص مسأله دو صورت دارد زیرا یا تصرف قبل از رد ثمن است یا بعد از آن. در هر دو صورت سؤال این است که آیا تصرف تکلیفاً جایز است یا جایز نیست؟ و در صورت عدم جواز آیا تصرفات اعتباری مانند بیع و اجاره نافذ است یا خیر؟
ب)تصرف در مبیع بعد از رد ثمن
به نظر می رسد خیار مشروط به رد ثمن داخل در موردی است که شرط رد عین مبیع شده باشد؛ لذا تصرف در مبیع جایز نیست.
برای اثبات این مدعا بیان دو مقدمه ضروری است:

    1. مبیع به قیمت بازار مشتری ندارد و نیاز بایع او را مجبور می کند که آن را به کمتر از قیمت بازار همراه با شرط خیار برای محافظت از مالیت مبیع، بفروشد.
    1. بایع دارای انگیزه شخصی برای نگه داشتن عین مبیع است به گونه ای که اگر بخواهند آن را به قیمت بازار بخرند نخواهند فروخت.

در صورت اول بایع می خواهد از مالیت عین مبیع محافظت کند، لذا با تصرفاتی که موجب انتقال ضمان از عین به بدل واقعی آن شود، منافاتی ندارد. ولی صورت دوم مقتضی تحفظ بر عین مبیع است. (شیخ اصفهانی، حاشیه مکاسب، ۵/۲۹۱).
اشکال این بیان آن است که اگر برای مبیع، مشتری به قیمت سوقیه وجود نداشته باشد و مشتری مضطر به بیع آن باشد، در این صورت راه حل آن است که مبیع را کمتر از قیمت سوقیه و به بیع قطعی بفروشد؛ نه آنکه در قبال خیاری که برای خود قرار می دهد قیمت را کاهش دهد؛ به عبارت دیگر کسی که به قیمت سوقیه حاضر نیست مبیع را بخرد، همچنین حاضر نخواهد بود آن را به کمتر از قیمت سوقیه به بیع خیاری بخرد، دلیل آن نیز روشن است و آن این است که در بیع خیاری کاهش قیمت در قبال خیار برای بایع است نه برای جذب مشتری.
بنابراین تنها یک غرض برای بیع خیاری متصور است و آن نیاز به پول و تحفظ بر عین مبیع تا حد امکان است. البته دلیل تحفظ بر عین مبیع ممکن است خصوصیات مبیع باشد و ممکن است پیش بینی افزایش قیمت آن در آینده باشد.
شکی نیست که غرض از بیع تا وقتی که داخل در موضوع التزام عقدی قرار نگیرد اثری بر آن مترتب نیست. برای مثال اگر کسی میوه بخرد و هدف او پذیرایی از مهمانی باشد که قرار است شب به خانه او بیاید؛ در این صورت فروشنده مکلف نیست غرض مشتری را تحصیل کند و اگر مهمان نیاید و غرض او محقق نشود اثری در صحت بیع ندارد.
ولی اگر غرض از بیع در التزام عقدی وارد شود و به صورت شرط صریح یا ضمنی ذکر شود در این صورت تحصیل شرط لازم و تخلف از آن جایز نیست. در ما نحن فیه شرط این است که غرض بایع به صورت صریح شرط نشده و بایع شرط نکرده است که تا وقتی خیار باقی است باید از مبیع نگهداری کنی؛ ولی قرینه وجود دارد که این عقد مبنی بر این شرط انشاء شده است. قرینه عبارت است از اینکه در این گونه موارد غرض بایع استرداد عین مبیع است. بلکه برای چنین بیعی غرضی جز این متصور نیست. از این رو مرحوم شیخ انصاری می فرمایند:
«چنانکه در احکام خیار خواهد آمد برای مشتری اتلاف مبیع جایز نیست زیرا غرض بایع از خیار استرداد عین مالش می باشد و این غرض تنها با التزام مشتری به نگهداشتن مبیع برای بایع حاصل می شود». (شیخ انصاری، مکاسب، ۵/۱۳۹).
مرحوم امام و آقای خوئی نیز همین نظر را دارند. بر این اساس شکی نیست که تصرف مشتری در مبیع جایز نیست. لکن جای این پرسش باقی است که اگر مشتری در مبیع تصرف اعتباری کرد؛ مثل این که آن را فروخت یا اجاره داد، آیا تصرفاتش باطل است؟
مرحوم اصفهانی معتقدند شرط ابقاء فقط حرمت تکلیفی اتلاف و تصرف را اقتضا دارد ولی تصرف نافذ است. ایشان بر این مدعا چنین استدلال می فرماید که حرمت مولوی با نفوذ تصرف منافاتی ندارد و موجب انتفاء سلطنت وضعی نمی شود. ایشان در ادامه این مطلب را طرح می کند که ممکن است کسی بگوید شرط ابقاء عین به شرط عدم سلطنت بر تصرفات ناقله بر می گردد و نتیجه آن عدم نفوذ تصرفات ناقله است. سپس جواب می دهند که اگر مراد عدم سلطنت تکلیفی است؛ یعنی شرط می کند که تصرفات ناقله بر او جایز نباشد، اشکالش این است که این شرط به شرط نمودن امری که در اختیار شارع است بر می گردد؛ لذا شرط امر غیر مقدور و مخالف با کتاب و سنت است. اگر مراد عدم سلطنت وضعی است، بدین معنی که شرط می کند تصرفات ناقله مشتری نافذ نباشد، این نیز شرط امر غیر مقدور است زیرا نفوذ و عدم نفوذ شرعی سبب، تابع استجماع سبب با شرایط تأثیر آن است و با شرط تغییر نمی کند. اگر مراد شرط عدم سلطنت اعتباری است، بدین معنی که شرط کند که مشتری حق چنین تصرفاتی را نداشته باشد اشکال آن این است که با خریدن این مال برای مشتری تنها مالکیت حاصل می شود؛ نه مالکیت و حق تصرف، تا آنکه بر او شرط شود که چنین حقی نداشته باشد. (شیخ اصفهانی، حاشیه مکاسب، صص ۲۹۱-۲۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:45:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم