کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



می شود. مشاهده مقررات تابویی وضع شده خصوصاً در میان اقوام بدوی نیز بر فرضیه غیر عقلانی بودن تابوها صحه می گذارد. تقریباً کلیه تحقیقات پیرامون تابو آن را پدیداری فرهنگی دانسته اند که در بطن اجتماع ظهور می یابد و نوع و شدت ممنوعیات رفتاری را نتیجه جهان ذهنی متفاوت اقوام و جوامع انسانی به شمار می آورند. در تحقیقاتی که از آنان نام خواهیم برد تعامل رفتار و زبان ممنوع را به صورت اخص در دستور کار خود قرار داده اند. در این راستا فارب[۹۲] (۱۹۷۴) به نوعی نسبیت باوری در مورد دشواژه ها در جوامع معتقد است و راهکارهای زبانی اجتناب از این واژه ها را در چند فرهنگ مختلف ارائه می دهد و به جنبه قراردادی و زمانمند بودن واژه های ممنوع اشاره می کند. علاوه بر این وی به انگیزه های کاربران زبان برای کاربرد دشواژه ها نظر تخلیه خشم، بیان دوستی و رابطه صمیمانه اشاره می کند. فارب همسو با برخی دیگر از زبانشناسان حذف دشواژه ها از زبان و پالایش زبانی را زمینه ساز ترویج انواع صامت ابتذال در جامعه می داند. از آن جا که دشواژه ها سنگ بنای دشنام واژه ها به شمار می آیند، اهمیت افزونتری می یابند. به همین دلیل تمامی انواع دشنام را دشواژه و در نتیجه تابو قلمداد می کنند. مایکل یونگ (۱۳۷۳) نیز به تشریح

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ساحت های ممنوع در زندگی اقوام تروبریاند می پردازد و تفاوت های موجود میان «بومالا» (ممنوعیت) در میان این اقوام و واژه تابو در مفهوم رایج و عام آن را بیان می کند. تقریباً تمامی ممنوعیات رفتاری دارای تجلیات زبانی نیز هستند. به عبارت دیگر، هر آنچه که عمل به آن مذموم و نکوهیده است در بیان نیز مشمول همین قواعد و محدودیت ها می شود مانند مرگ و واژه های بیانگر آن. به همین نحو وارداف[۹۳] (۱۹۸۶) ابتدا در تشریح رابطه زبان و فرهنگ، فرهنگ را مهارتی اکتسابی تعریف می کند که حاصل هیچ نوع موهبت یا استعداد ژنتیکی نیست و فرد برای بقا در اجتماع ملزم به حرکت در چهارچوب تعیین شده از سوی فرهنگ خود می باشد. به همین طریق عمل و لفظ تابو نیز خواست فرهنگ به شمار می آیند و تمرد از قالب های رفتاری تعیین شده حتی می تواند حیات فرد را نیز به مخاطره بیاندازد. وی به صورت کلی حوزه های ممنوع گفتاری را برمی شمرد و در توصیفی اجمالی پیامدهای نقض قواعد کلامی را ذکر می کند و حسن تعبیرات را راهکارهای مطمئن برای سخن گفتن پیرامون مفاهیم ممنوع عنوان می کند. به طور کلی می توان هر واژه ای را که بر یکی از حوزه های ممنوع دلالت می کند دشواژه یا لفظ حرام نامید.
سیفرید[۹۴] (۲۰۰۶) همچنین تابو را تلفیقی از انسان شناسی، جامعه شناسی و زبانشناسی می انگارد. وی تابوهای اجتماعی را به دو دسته زبانی و غیر زبانی تقسیم می کند و پیامدهای نقض تابو نظیر تعذب، شرم و ترس را تنها محصول جانبی نادیده انگاشتن آن می داند و آن را فراتر از موارد اشاره شده می داند. وی با طرح دیدگاه های پژوهشگران مختلف، انگیزه های افراد را در بکارگیری الفاظ تابو و تاثیر بسترهای اجتماعی بر کار بست این عبارات را شرح می دهد. سیفرید تشخیص و تعیین میزان اهانت القایی دشواژه ها را در نهایت امری مربوط به تعبیر شنونده می داند که مسئول پاسخگویی به این الفاظ است. در تحلیلی دیگر از منظر جامعه شناسی زبان ترادگیل[۹۵] (۱۳۷۶) در تشریح اثرات متقابل زبان و جامعه بریکدیگر، از تابو به عنوان پدیده ای یاد می کند که ریشه در ارزش های یک جامعه دارند و علاوه بر محیط و ساخت اجتماعی، این ممنوعیت ها نیز می توانند بر روی زبان تاثیر بگذارند. ترادگیل تابو را
واقعیتی زبانی و اجتماعی می داند و در ادامه عنوان می کند که قدرت دشواژه ها باعث می شود که علی رغم منع قانونی بر استفاده از بسیاری از آن ها، باز مشاهده می شود که قشرهایی از جامعه به وفور از این الفاظ استفاده می کنند و این امر بیشتر به این دلیل است که واژه های تابو غالباً به عنوان دشنام بکار می روند. نوع واکنش مردم نسبت به الفاظ تابو نوعی واکنش نسبت به واژه خاصی است و نه نسبت به مفهومی تابو و این خود واژه های تابو هستند که نامناسب و قدرتمند احساس می گردند. نرسیسیانس (۱۳۸۵) این طرز تلقی را واقعیت اسمی[۹۶] می نامد و اشاره می کند که از دید مردم خود واژه همان «چیز» تعبیر می شود و به همان اندازه هم، وهم انگیز و ترسناک است. در واقعیت اسمی، اسم جای واقعیت را می گیرد. آلن و بریج (الف۲۰۰۶) این مفهوم را تحت عنوان فرضیه طبیعی گرا[۹۷] ذکر کرده اند که بر اساس آن مردم لفظ و مدلول تابو را یکی می انگارند یا به تعبیر خانلری (۱۳۴۷) به وحدت میان این دو قائلند. فرامکین و رادمن[۹۸] (۱۹۸۸) تلقی زبانمندان از زشتی و مقبولیت واژه ها را امری مختص به تعبیر شنونده و یا تعبیر جمعی اعضای جامعه می دانند. از نظر آنان، هیچ نوع ویژگی در واژه آنرا ذاتاً و به خودی خود ممنوع و مستهجن نمی سازد. خاستگاه این منع و پرهیز، آداب و رسوم و دیدگاه جامعه ای است که اقدام به وضع قوانین محدود کننده می کند. آنچه در یک فرهنگ «غیر قابل طرح» قلمداد می شود، نه تنها واژه های بیانگر مدلول تابو بلکه عبارات تداعی کننده عمل ممنوع و یا واژه های متشابه (از لحاظ آوایی) را نیز به طریق اولی از جرگه واژگان مورد استفاده مردم خارج می سازد. رادمن و فرامکین به این نکته اشاره می کنند که در فراگیری زبان توسط کودک، نظام ارزشی خانواده یا گروه اجتماعی تعیین کننده نوع و چگونگی اشاره به دشواژه ها هستند، آن ها اظهار می کنند که اضطراب و شرم ناشی از کاربرد دشواژه ها نهایتاً سبب جایگزینی
آن ها با الفاظ حسن تعبیری می شود؛ این عبارات نیز نشان می دهند واژه ها علاوه بر معنای صریح از معنای ضمنی نیز برخوردارند.به عقیده آن ها معنای ضمنی واژه ها حاوی عواطف، قضاوت های ارزشی و نگرش زبانمندان هستند. تابو همچنین می تواند دارای اثرات ثانویه بر زبان باشد; وضعیتی که باعث می شود واژه های خنثی زبان صرفاً به دلیل مشابهت آوایی با الفاظ تابو از چرخه مصرف خارج شوند و یا محدودیت کاربردی بیابند. در رابطه با تاثیر الفاظ تابو در تسریع تغییرات معنایی در زبان، تراسک[۹۹] (۱۹۹۶) می گوید «از آنجا که تابوها، استفاده از کلمات مستهجن را منع می کنند گویشوران دائماً مجبورند که به حسن تعبیرات متوسل شوند که این عبارات نیز با گذشت زمان خود به لفظی تابو تبدیل شده و بایستی جای خود را به حسن تعبیرات نو دهند». وی «زبان مادر شوهر» را نمونه ای از انواع سبک های پرهیزی[۱۰۰] می داند که تغییرات اساسی در نظام معنایی و واژگانی زبان پدید می آورند زیرا فرد از واژگانی کاملاً متفاوت با واژه های معمول زبان استفاده می کند. این نوع از گفتار تنها در شرایط خاصی و برای گفتگو با خویشاوندان و بستگان همسر بکار می رود.
اما در بررسی دشنام واژه به عنوان صورتی از کاربرد دشواژه، ترادگیل و اندرسون[۱۰۱] (۱۹۹۰) به تشابه دشنام واژه ها و حسن تعبیرات از جهت پیوند ناگسستنی شان با دشواژه ها اشاره کرده و ویژگی ها و ملاک هایی را برای قرار دادن الفاظ در طبقه «دشنام واژه ها» ذکر کرده است. علاوه بر این آنان نگرش زبانمندان به واژه ها و عبارات زبانی و نحوه ارزشگذاری آن ها را از منظر جامعه شناسی زبان ارزیابی می کنند. جی[۱۰۲] (۲۰۰۹) نیز چهارچوبی عصب شناختی- اجتماعی- روانشناختی از دشنام واژه ها به دست می دهد. وی دشنام واژه ها را عناصر همیشه حاضر زبان معرفی می کند و معتقد است که این توانایی یا قابلیت ناسزا گویی در بشر تکامل یافته و همیشه پا بر جا می ماند زیرا اطلاعات عاطفی نظیر خشم و عصبانیت از طریق این الفاظ بسیار سریعتر از الفاظ غیر تابو انتقال می یابند و به گوینده اجازه می دهند تا با بهره گرفتن از آن ها به مجموعه ای از اهداف شخصی و اجتماعی برسد. وی عنوان می کند که الفاظ تابو بوسیله نهادهای قدرت نظیر مذهب و رسانه ها تعریف و تحریم می شوند و این منهیات در رویه های تربیت و پرورش کودک مورد تاکید قرار می گیرند. جامعه با نزاکت، حضور دشنام واژه ها در گفتار کاربران زبان را معاند میثاق های اجتماعی می داند و معمولاً کاربرد این الفاظ بر خلاف تهذب، شرم جنسی و وجدان مداری تلقی می شود.
برای مطالعه نقش کاربران زبان در بکارگیری دشنام واژه ها کارجالانین[۱۰۳] (۲۰۰۲) دشنام واژه ها را از منظر کاربرد شناختی بررسی می کند. ویژگی بارز این تحقیق، تعیین رابطه بین الفاظ تابو و دشنام واژه ها و چگونگی استفاده زبانمندان از حوزه های ممنوع برای دشنام دهی است. از سوی دیگر حسن تعبیرات به سبب نقشی که در خنثی سازی و پرهیز از بروز مخاصمه دارند مورد تاکید قرار گرفته اند. همچنین انگیزه های روانشناختی گویشوران برای استفاده از دشنام بیان شده و وی به دو دسته از دشنام های فردی و اجتماعی اشاره می کند. نادری (۱۳۷۵) از منظری متفاوت کاربرد استعاری دشنام واژه ها را مورد بررسی قرار می دهد و آن ها را به عنوان یک «متن» تحلیل می کند به نحوی که مفاهیم بجای هم بکار می روند و کاربرد دال های مشابه را در متن متفاوت می سازند. به عقیده وی هر دشنام واژه، شکل بیان آن و شرایطی که در آن بیان می شود گونه ای متن است و گوینده از بکار بردن آن دشنام واژه قصد و نیت خاصی دارد. وی دشنام واژه «پدر سگ» را در کاربردهای متفاوتی نظریر تحقیر، تحبیب و غیره مورد بررسی قرار می دهد. علی رغم نداشتن ربط عقلانی و منطقی با مضمون جمله ، پیام تاثیری را که گوینده می خواهد بر شنونده می گذارد. وی توضیح می دهد که شنونده در هنگام برخورد با متنی که دشنام واژه ها در آن وقوع یافته از چندین فعالیت ذهنی نظیر یادآوری، جستجو برای یافتن کاربردهای مشابه و از پیش ثبت شده در ذهن، تحلیل آهنگ کلام و تحلیل شکلک های صورت و اداهای اندامی برای درک آن ها بهره می گیرد.
۲-۴-۲- مطالعات مربوط به حسن تعبیرات
پس از تحلیل نتایج پژوهش های تابو محور، اکنون عناوین و محتوای تحقیقاتی را بررسی می کنیم که عمدتاً به ساخت و اهمیت حسن تعبیرات از زوایای گوناگون اشاره دارند. از آن جا که بخشی را صرفاً به بررسی حسن تعبیرات مربوط به مرگ اختصاص داده ایم ابتدا از آثاری نام می بریم که نحوه تلطیف مرگ در زبان را واکاویده اند. برخی از این مطالعات تنها از منظر جامعه شناختی نگرش ها نسبت به مرگ را بیان کرده اند. قانعی راد و
کریمی (۱۳۸۵) تاثیر تحول در الگوهای سازمانی مرگ در ایران بر الگوهای فرهنگی تجربه احتضار یا نزدیک شدن به مرگ را بررسی می کنند، به عقیده آنان شیوه های درمانی پیشرفته و نهادهای پزشکی مقتدر از یک سو و باورهای مذهبی که معنا بخش زندگی بشر بوده اند از سوی دیگر فرد را در باز اندیشی روزهای پایان عمر خود، دچار تهدید و بحران می کند. در این مقاله به گفتار پیرامون مرگ اشاره ای نشده است. آلن و بریج (الف۲۰۰۶، ۱۹۹۱) نگرش های موجود نسبت به مرگ در قرون وسطی و دوران مدرن را مقایسه می کنند و ضمن واکاوی دلایل تحول معنای مرگ در مقاطع زمانی مختلف، به تجلی زبانی مفهوم مرگ و نحوه اشاره گویشوران به آن اشاره می کنند. از این دیدگاه بیماری و مرگ دارای پیوستگی هستند و بیماری (به ویژه انواع مهلک آن) برای فرد تداعی کننده مرگ و در نتیجه دهشت انگیز است. در ادامه بیمارستان و رشد تکنولوژی به عنوان عوامل ایجاد تغییر در تشریفات و گفتار مبین مرگ عنوان شده اند. ماریچیچ[۱۰۴] (۲۰۰۷) حسن تعبیرات مربوط به تابوی مرگ را در گونه های زبان انگلیسی (انگلیسی و آمریکایی) مورد بررسی قرار می دهد و ضمن مقایسه واژگان مورد کاربرد در این دو لهجه، عبارات مشترک و نیز مختص به هر دو گونه را برحسب کاربردشان باز می نمایاند.
فرناندز[۱۰۵] (الف۲۰۰۶) نیز نحوه انعکاس تابوی مرگ را با بهره گرفتن از حسن تعبیرات استعاری در آگهی های ترحیم تبیین و تشریح کرده است. ویژگی مشترک مطالعات مربوط به مرگ اشاره به تاثیر نگرش های تاریخی در ساخت حسن تعبیرات مرتبط با این موضوع می باشد بررسی های فوق تنها کاربرد حسن تعبیرات را در تلطیف موضوع مرگ مد نظر داشتند و تاکید ما نیز بر این حوزه بدین خاطر بود که مرگ در بخشی جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. اکنون آن دسته از کارهای پژوهشی را عنوان می کنیم که به صورت کلی بر اهمیت زبانی کاربرد حسن تعبیرات تاکید داشته اند. حسن تعبیرات به عنوان رکن همیشه حاضر در کلام و ابزاری مهم و اساسی در تعیین سبک گفتار همواره مورد توجه زبانشناسان بوده است و در این زمینه تحقیقات زیادی که عمدتاً به زبان انگلیسی هستند صورت گرفته است. از این میان، پژوهش های آلن و بریج به عنوان قالبی شناخته شده و نظام مند در زمینه شناخت حسن تعبیرات به حساب می آیند. در کتاب
حسن تعبیرات و سوء تعبیرات (۱۹۹۱) آنان ضمن تقسیم بندی حوزه های ممنوع و گفتار مرتبط با آن ها، حسن تعبیرات کاربردی در هر حوزه را به تفکیک برشمرده اند. از این نظر کاربرد زبان به دو روی یک سکه می ماند که از یک سو گفتار ملایم و خوشایند (حسن تعبیر) سپر حفاظتی تلقی می شود و از
سوی دیگر عبارات و واژه های موهن ابزاری برای یورش و ستیزه جویی فرض شده اند. آلن و بریج (الف۲۰۰۶) نیز به تبیین مفاهیم دو گانه منع (منع فردی و نهادی) و علل آن می پردازند. در این کتاب علاوه بر طرح
حوزه های اعمال منع در زندگی بشر (هماننداثر قبلی خود ( ۱۹۹۱) از دیگر مفاهیم مرتبط با حسن تعبیرات چون صحت سیاسی- اجتماعی، بهداشت زبانی و نیز نتایج حاصل از تحقیقات پیرامون تاثیر دشواژه ها و پایداری آن ها در ذهن توضیحاتی ارائه شده است. آلن و بریج(ب۲۰۰۶) ملاک هایی را برای اطلاق عنوان «دشواژه» و «حسن تعبیر» مطرح کرده اند. انواع حسن تعبیرات از حیث ابزارهای کلامی و ساختواژی از جمله محورهای مورد بحث در این مقاله است. علاوه بر این به تعامل عبارات نزاکتی و نوع سبک نیز اشاره شده است. بحث پیرامون تاثیر مترادف های گونه ور[۱۰۶] بر ایجاد سبک های گفتاری به سبب داشتن معانی ضمنی متفاوت (در عین برخورداری از معنای تحت الفاظی یکسان) همچنین مورد توجه قرار گرفته است. در یک بررسی مشابه، در ارتباط با مسائل ترجمه ، میرزاسوزنی (۱۳۸۵) اهمیت حسن تعبیرات را در ترجمه متون های مختلف بیان می کند و اظهار می کند که مترجمین باید در برگردان مطالب همواره تمایز میان معنای صریح و ضمنی واژه ها را مد نظر قرار دهند. وی به یک تقسیم بندی سه گانه (از لحاظ ارزش نزاکتی) میان واژه ها دست می زند که البته مغایر با اصول پذیرفته شده تقسیم بندی عبارات از حیث ارزش نزاکتی است. بدین صورت که واژه ها را به سه دسته حسن تعبیرات، الفاظ تابو و سوء تعبیرات تقسیم می کند. وی عقیده دارد که سوء تعبیرات الفاظی ملایم تر هستند که خود جایگزین عبارات نامطلوب تری می شوند. حال آنکه سوء تعبیرات پیوستاری را شامل می شوند که هم الفاظ تابو و غیر تابو را در بر می گیرد. شرط لازم برای سوءِ تعبیر قلمداد کردن یک واژه یا عبارت این است که سبب اهانت و یا رنجش خاطر مخاطب گردد و وجهه طرفین گفتگو را تهدید کند. الفاظ تابو هم هر زمان که به صورتی توهین آمیز بکار گرفته شوند کارکردی سوء تعبیرانه می یابند. باید توجه داشت که حسن تعبیر و سوء تعبیر به دو نحوه متفاوتِ استفاده از زبان اشاره دارند اولی برای پرهیز از توهین و تهدید وجهه و دومی برای توهین به مخاطب (که می تواند هر نوع توهین و رنجش خاطری را در یک مقیاس در بر بگیرد.) از این رونمی توان الفاظ تابو را در دسته ای مجزا از سوء تعبیرات قرار داد. زیرا الفاظ تابو ابزار بالقوه برای توهین به شمار می آیند و خود در زمره سوءتعبیرات هستند. حسن تعبیر و سوء تعبیر نحوه بکارگیری صورت های زبانی برای ایجاد اثرات ارتباطی مختلف هستند و الفاظ تابو می توانند به هر دو صورت بکار گرفته شوند. در تشریح کاربرد حسن تعبیرات در سایر زبان ها نیز وانگ[۱۰۷] (۲۰۰۵) اهمیت این عبارت را در زبان چینی مورد بررسی قرار
می دهد. از نگاه وی حسن تعبیرات تنها تجلی تجویز گرایی زبان و یا صحت سیاسی نیستند بلکه این عبارات در توانش ارتباطی زبان نیز نقش ایفا می کنند. وی اظهار می کند که در یادگیری زبان دوم فراگیران باید نسبت به نحوه استفاده از حسن تعبیرات زبان مقصد آگاهی بیابند و مدرسین زبان وظیفه دارند که تنها بر آموزش نحوه تلفظ و دستور زبان تاکید نکنند بلکه رابطه ناگسستنی زبان و فرهنگ را نیز در برنامه های آموزشی خود بگنجانند و در تعیین این رابطه به
نمونه هایی از کاربرد نامناسب (از لحاظ نزاکتی) واژه های زبان چینی توسط خارجی زبانان اشاره می کند که حکایت از ناشناختگی فرهنگ چینیان برای فراگیران زبان چینی دارد.
در برخی جوامع به دلایل اجتماعی مختلف نظیر تاثیر مذهب و یا بنا بر آئینی کهن برای اشاره به حوزه های ممنوع حتی برای اموری نظیر درمان بیماری های خاص (مانند ایدز) نیز محدودیت کاربرد وجود دارد. در این راستا
موتو[۱۰۸] (۲۰۰۴) راهکارهای زبانی برای صحبت پیرامون شیوع بیماری ایدز در مالاوی را ارائه می دهد. وی جامعه مالاویایی را جامعه ای مرد سالار و عموماً محافظه کار می داند که به شدت از کاربرد واژه های تابوی مرتبط با مسائل جنسی خودداری می کنند و از این رو مجبورند برای اطلاع رسانی جهت پیشگیری و یا درمان مقطعی بیماری ایدز از عبارات حسن تعبیری استفاده کنند. در زبان مالاویایی، ایدز را «آن هایی که شما هم در آن سهیمید»[۱۰۹] و «آن که لاغری می آورد»[۱۱۰] می نامند. به عقیده موتو، در جامعه مالاوی هیچ عملی ناپسندتر از صحبت مستقیم (در قالب درخواست و یا واژه های مضطرب کننده و شرم آور) نیست و همین امر سبب شده که
سازمان های دولتی و مردم نهاد نیز نتوانند خطر آشکار شیوع بیماری را به نحوی موثر به مردم انتقال دهند. از سوی دیگر زنان نیز چونکه در جامعه فاقد قدرت اجتماعی هستند قادر نیستند در مورد روابط جنسی سالم با مخاطب و یا شریک جنسی خود صحبت کنند. در این خصوص نادل[۱۱۱] به نقل از (بالینجر[۱۱۲] ،۱۹۷۵) توصیفی زبانشناختی از جامعه مذهبی نوپ[۱۱۳] و نحوه به کار گیری الفاظ تابو را از سوی کاربران زبان به دست می دهد. در میان این قوم هر گونه اشاره به الفاظ جنسی، کارکردهای جسمانی( نظیر عمل دفع) و غیره ممنوع است. آن ها میان الفاظ مودبانه و غیر مودبانه تمایز آشکاری قائلند. برای یک گفتگوی مودبانه آنان از حسن تعبیرات و جملات اطنابی استفاده می کنند و کاربرد واژه های غیر مودبانه تنها برای داستان ها یا طنزهای مستهجن و یا گفتار جوانان مناسب است. وی عنوان می کند که قوم نوپ هیچ واژه بومی برای اشاره به مسائل جنسی ندارد و از زبان عربی هوسایی وام واژه هایی را مورد استفاده قرار می دهند. ام بایا[۱۱۴] (۲۰۰۲) نیز رویه ای را در فرهنگ ارومو (Oromo) در کشور اتیوپی توصیف می کند که لاگو[۱۱۵] نام دارد و آن عبارت است از پرهیز از به زبان آوردن و یا اشاره به نام اشخاصی است که بواسطه ازدواج با شخص خویشاوند شده اند. این مقاله به عنوان نوعی بوم نگاری زبانی در پی توصیف و تشریح ساز و کارهای جایگزینی واژه های ممنوعه ای است که بواسطه سنت ازدواج در این فرهنگ پدید آمده اند. اما از دیدگاه شناختی فان[۱۱۶] (۲۰۰۶) ساز و کارهای حسن تعبیر را تفسیر و بررسی
می کند و آن را دریچه ای نوبه سوی شناخت و تفسیر این دسته از عبارات می داند. به اعتقاد فان، از این منظر اهمیت حسن تعبیرات در انحراف توجه شنونده نهفته است. به همین نحو فرناندز (۲۰۰۸) عنوان می کند که استعاره نقش مهمی را در دستکاری مدلول تابو ایفا می کند و بر این عقیده است که زبان استعاره استفاده از حوزه های تابو را سامان می بخشد و مشخص می کند که چگونه حوزه های شناختی و الگو برداری از آنان ارزش حسن تعبیری یا سوء تعبیری جایگزین های استعاری را معین می کنند. وی با بهره گیری از مبانی اساسی نظریه لیکاف و جانسون در خصوص استعارات، تعامل حوزه های مبدا و مقصد را در شکل گیری حسن تعبیرات استعاری بررسی می کند. از نگاه وی، نوع حوزه مبدا که برای الگو برداری بکار می رود ماهیت تعبیری بدیل های واژگانی را برای تابوهای جنسی تعیین می کند. وی عنوان می کند که تشخیص پیوندهای موجود میان لفظ استعاری و تابو به مشارکت فعال مخاطب نیاز دارد و انتظار می رود که او معنای جدید و جایگزینِ لفظ تابو را تشخیص دهد و برای این کار شنونده باید از معنای تحت الفظی فراتر رود و نیت گوینده را دریابد. فرناندز فهم تحت الفظی استعاره را سدی در راه برقراری یک ارتباط موثر می داند زیرا حسن تعبیر و سوء تعبیر بایستی ضرورتاً مبهم باشند تا کارکرد ارتباطی خود را به انجام رسانند. اما از حیث ابزارهای ساخت حسن تعبیرات، لین فوت[۱۱۷] (۲۰۰۵) ساخت حسن تعبیرات را از دیدگاهی در زمانی با بهره گرفتن از مدل پیشنهادی وارن (۱۹۹۵) در دو رمان لارنس و آستین مورد بررسی قرار داده است و در آن به معرفی ابزارهای مختلف ساخت حسن تعبیرات پرداخته است. همانگونه که در قسمت های قبل عنوان کردیم عنصر ابهام یک ویژگی تعیین کننده برای تشخیص میزان کارآمدی یک لفظ حسن تعبیری محسوب می شود فرناندز (ب ۲۰۰۶) به خوبی بر این نکته صحه می گذارد. وی تقابل جنبه های معنایی و کاربرد شناختی حسن تعبیرات را در حوزه ی مسائل جنسی بررسی می کند و به دسته ای از حسن تعبیرات به نام حسن تعبیرات شفاف اشاره می کند اما مک گلون و ماتیوس[۱۱۸] (۲۰۰۶) عکس این نکته را با بهره گرفتن از نظر سنجی به اثبات می رساند. آنان در ارتباط با طول عمر یا دوام حسن تعبیرات در زبان به دو فرضیه به نام تابوزدگی[۱۱۹] و فرضیه استتار[۱۲۰] اشاره می کنند. وی با نظر سنجی از گویشوران زبان و بررسی نتایج آن، دیدگاه استیون پینکر[۱۲۱] (۱۹۹۶) و سایر زبانشناسان را که به تابو زدگی حسن تعبیرات از طریق پیوند با مدلول تابو معتقدند به چالش می کشد و بر مبنای فرضیه استتار متعارف شدن[۱۲۲] حسن تعبیرات را به این دلیل که کمتر در معرض توجه و فاقد برجستگی هستند راهکاری مناسب تر برای عدم اشاره به دشواژه ها می داند. تا به حال از آثاری نام بردیم که حسن تعبیرات را با تابوها پیوند می دادند و در حقیقت حسن تعبیر را ما به ازا زبانی الفاظ ممنوع می دانستند. در تبیین سایر کارکردهای حسن تعبیر بالینجر (۱۹۸۰) و ابوحامد[۱۲۳] (۲۰۰۶) از فریب و ارتقاء مدلول نیز به عنوان کارکردهای مهم حسن تعبیر یاد می کنند. بالینجر به تبیین نگرش ها و عقاید جامعه به مشاغل و جایگاه اجتماعی اشخاص، داوریهای ارزشی مردم پیرامون زبان، نقش ساخت و روابط قدرت در ارائه و تثبیت واقعیات در جامعه از طریق حسن تعبیر سازی و فریب زبانی و نیز بررسی صحت سیاسی- اجتماعی به عنوان نوعی حسن تعبیر رایج و پرکاربرد می پردازد. ابوحامد نیز ضمن اشاره به موارد کاربرد حسن تعبیرات، استفاده از زبان یا گفتار دو پهلو را در امور سیاسی و دولتی عنوان کرده و معتقد است که عبارات مورد استفاده در بافت سیاسی و حکومتداری به دلیل تناقض با واقعیات موجود دیگر شایسته عنوان «حسن تعبیر» نیستند و تنها فریب قلمداد می شوند. در همین رابطه هازاگاوا[۱۲۴] (۲۰۰۱) نخست به شرح اهمیت حسن تعبیر در زبان می پردازد و سپس عبارات دو پهلو را در نظام اداری ژاپن بررسی می کند. وی حسن تعبیرات، سوء تعبیرات و عبارات دو پهلو را دارای ویژگی های قابل قیاس می داند و از این میان تشابه و ارتباط نزدیکتری را بین سوء تعبیرات و دو گویی (الفاظ دو پهلو) قائل است. هازگاوا عنصر فریب و جعل واقعیت را وجه افتراق دو گویی با عبارات حسن تعبیری و سوء تعبیری می داند. رحیمی و صحرا گرد (۲۰۰۷) نیز از منظر تحلیل انتقادی به واکاوی نقش حسن تعبیر ساز ی در تحریف و جعل حقایق می پردازند.
۲-۴-۳- تاثیر متغیرهای اجتماعی بر کاربرد الفاظ تابو
بخش سوم مرور آثار به مرور تحقیقاتی اختصاص می یابد که تاثیر متغیرهای اجتماعی و بافتی را در بکارگیری الفاظ تابو بررسی کرده اند. معدنی (۱۳۷۶) واکنش و نحوه برخورد جوانان نسبت به دشواژه ها را مورد بررسی قرار داده است و تاثیر متغیرهای جایگاه اجتماعی و میزان تحصیلات زنان و مردان را در بکارگیری الفاظ تابو ارزیابی نموده است. وی معتقد است که نوع واژه های تابو و درصد تابو انگاشتن چنین واژه هایی در بین اقشار مختلف یک جامعه زبانی متفاوت است و ارتباط مستقیم با معیارهای اخلاقی و سلیقه ای آن افراد دارد. جی و جان شوئیتز[۱۲۵] (۲۰۰۸) جنبه های کاربرد شناختی دشنام واژه ها را مورد بررسی قرار دهند. آن ها با در نظر گرفتن متغیرهای اجتماعی و زبانی میزان اهانت دشواژه را در سناریوهای فرضی توسط بومیان و خارجی زبانان تعیین
می کنند. نتیجه تحقیقات آنان نشان می دهد که متناسب بودن کاربرد دشنام واژه ها به میزان ز یادی متاثر از بافت است و به رابطه میان گوینده- شنونده، بافت فیزیکی- اجتماعی و نوع واژه مورد کاربرد بستگی دارد. علاوه بر این مشخص شد که میزان اهانت آمیزی واژه ها در مورد بومی زبانان با جنسیت و در مورد خارجی زبانان با میزان تجربه زبانی آنها مرتبط است. دیگر اینکه مجموع تحلیل داده ها در تحقیق آنان این نکته را تایید می کند که آموختن تناسب دشنام دادن با زمان، مکان و مخاطب توسط گویشوران امری است که به زمان نیاز دارد.
گرین[۱۲۶] (۲۰۰۰) نیز همین تمایز (میان بومیان یک زبان و خارجی زبانان) را مبنای بررسی کاربرد حسن تعبیرات قرار می دهد. وی تفاوت در نحوه کاربرد حسن تعبیرات و سوء تعبیرات را در میان گویشوران روسی و انگلیسی بررسی می کند. در این رساله موضوعات تابویی چون مرگ و رابطه جنسی برای سنجش نگرش افراد در نظر گرفته شده است. وی تاثیر جنسیت، رسمیت موقعیت را در میزان بکارگیری و سطح اهانت آمیزی واژه ها را از طریق توزیع پرسشنامه میان شرکت کنندگان بررسی کرده است. در زبان فارسی نیز شکیبا (۱۳۸۶) تاثیر متغیرهای اجتماعی بر کاربرد دشواژه ها را مورد ارزیابی قرار می دهد. در این بررسی که از منظر جامعه شناختی زبان صورت گرفته وی با در نظر گرفتن عواملی چون سن، جنسیت و میزان تحصیلات اشخاص، دلایل کاربرد یا عدم کاربرد و نیز بسامد وقوع دشواژه ها را در میان گویشوران تهرانی مشخص می کند. نتایج حاصل از تحقیقات وی نشان می دهد.
الف) مردان دشواژه ها را بیش از زنان در گفتار خود بکار می برند.
ب) میزان کاربرد دشواژه ها در هر دو گروه زنان و مردان در گروه های سنی بالاتر کمتر است.
در این فصل نقطه نظرات زبانشناسان پیرامون تابو و حسن تعبیرات از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفت. تابوها و تجلیات زبانی آن ها پیش نیاز فهم حسن تعبیر در نظر گرفته شدند. در این پژوهش منظور از تابو آن
دسته ای از ممنوعیات رفتاری و زبانی است که دارای ماهیت راز آلود و جادویی نیستند و در اصطلاح تابوهای اجتماعی نام دارند و کاربران زبان نیز نزاکت را اساس پرهیز از کاربرد آن ها قرار می دهند. در تحقیقات یاد شده حسن تعبیر از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار گرفت و ابهام عنصری اساسی در خلق این عبارات به حساب آمد. علاوه بر آن تاثیر متغیرهای اجتماعی بر میزان کاربرد حسن تعبیرات و دشواژه ها در بررسی های صورت گرفته، با روش ما در تعیین ارزش نزاکتی واژه ها یا به عبارت بهتر (بررسی سطح اهانت آمیزی واژه ها) همسویی نشان می دهد. با توجه به مباحث مطرح شده در این فصل، رویکرد کاربرد شناختی آلن و بریج به موضوع الفاظ تابو و حسن تعبیرات را مبنای بررسی داده های زبان فارسی در نظر می گیریم و میزان اهانت آمیزی را اساس تعیین ارزش نزاکتی واژه های زبان فارسی در بافت موقعیتی قرار می دهیم.
فصل سوم
مفاهیم کلیدی و روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
در این فصل ابتدا مفاهیم کلیدی به همراه تعریف مختصری از آنها ارائه می شود. آنگاه نوع مطالعه بر اساس اهداف تحقیق و بر پایه روش و ماهیت پژوهش معرفی می شود و در این راستا نحوه پاسخگویی به سوالات و طریقه تجزیه و تحلیل داده ها ارائه می شوند. در ادامه نوع داده ها، شیوه گردآوری آن ها و نیز ابزار تجزیه و تحلیل شان مورد بحث قرار می گیرند.
۳-۲- کلید واژه ها
۱- تابو یا عمل حرام: محدودیت اجتماعی بر الفاظ، اشخاص، اعمال، اشیا یا اموری که توسط یک گروه، فرهنگ یا جامعه، ناپسند، توهین آمیز و مذموم تلقی می شود و نقض آن نیز برای فرد تبعاتی را بسته به نوع آن در بر خواهد داشت (آلن و بریج، الف ۲۰۰۶: ۱).
۲- حسن تعبیر: جایگزینی یک عبارت خوشایند و غیر موهن بجای عبارتی که ممکن است سبب توهین یا القا کننده مفهومی ناپسند به شنونده باشد. حسن تعبیر عنصری باز دارنده است که گوینده از آن به عنوان سپری حافظتی در برابر خشم یا مخالفت نیروهای زمینی یا متافیزیکی استفاده می کند (آلن و بریج، ۱۹۹۱: ۳).
۳- سوء تعبیر: سوء تعبیر عبارتی است که در رابطه با مدلول، مخاطب و یا هر دو معنای ضمنی منفی دارد. این گونه عبارت جایگزین واژه های خنثی یا حسن تعبیری می شود (آلن و بریج، ۱۹۹۱: ۲۶).
۴- منع زبانی: منع استفاده از عبارات زبانی است که برای منع کننده در زمان و بافت معینی تابو تلقی می شود. لازم به ذکر است که سانسور در مفهومی متفاوت از سانسور نهادی بکار می رود. منظور منعی است که اشخاص آگاهانه بر گفتار خود وضع می کنند. (آلن و بریج، الف۲۰۰۶: ۲۶)
۵- عبارات خنثی یا صریح: به واژه ها و عبارات زبانی اطلاق می شود که الزاماً نه حسن تعبیر بوده و نه برخورنده و توهین آمیز باشند. (آلن و بریج، الف۲۰۰۶: ۳۲)
۳-۳- نوع مطالعه و روش بررسی فرضیه ها و پاسخگویی به سوالات
این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است. در بخش نخست با بهره گرفتن از شواهد زبانی و داده های جمع آوری شده اهمیت ارتباطی حسن تعبیرات در زبان را مورد بررسی قرار می دهیم. در بخش مربوط به حسن تعبیرات مرگ، علاوه بر توصیف کیفی عبارات بیانگر مرگ، برای بررسی آگهی های ترحیم از تحلیل کمی نیز بهره بردیم و واژه های مبین مرگ را بر مبنای بسامد وقوعشان ارزیابی نمودیم. برای پاسخگویی به سوال اول تحقیق که بیان مقاصد ارتباطی حسن تعبیر در زبان است، با نظر به اهمیت مبحث تابوهای زبانی در فهم حسن تعبیرات و موجودیت آن ها ابتدا توصیفی از مفهوم تابو و تجلی زبانی آن ارائه کرده ایم و سپس اهمیت عبارات حسن تعبیری را در سه قسمت به تفکیک و با ارائه شواهد زبانی بیان نمودیم. در بخش دوم تحقیق، تاثیر دو متغیر «رسمیت موقعیت» و «جنس» را بر سطح اهانت آمیزی واژه ها بررسی می کنیم و با توزیع پرسشنامه میان شرکت کنندگان و تحلیل آماری نتایج حاصل از آن به سوال دوم تحقیق پاسخ می گوییم. ارائه یک تحلیل کمی از نگرش افراد به واژه ها در این راستا است که مشخص کنیم در موقعیت رسمی زنان در مقایسه با مردان الفاظ صریح را توهین آمیزتر می دانند. برای نیل به این هدف، تغییراتی را در چهارچوب نظری و الگوی ارائه شده از سوی آلن و بریج بو جود آوردیم. در بخش مبانی نظری از معیار نزاکت طبقه متوسط برای تعیین ارزش نزاکتی واژه ها نام بردیم و دیدیم که این معیار بافت موقعیتی کلام را نادیده می گیرد و بهره گیری از آن تنها برای
دسته بندی تعداد قلیلی از واژه ها امکان پذیر است؛ واژه ها و الفاظی نظیر دشواژه های تک هجایی و یا عباراتی که به سبب معنای ضمنی منفی زیاد فارغ از بافت موقعیتی قابلیت تعبیر دارند و نیز در جاهایی که ترکیب دقیق مخاطبین معین نیست. بنابراین با تغییر در این معیار، از دو متغیر «میزان رسمیت موقعیت» و «جنسیت» برای تعیین میزان اهانت آمیزی واژه ها در زبان استفاده کردیم. فرق این گونه نگرش سنجی با طرح آلن و بریج، دخیل کردن بافت موقعیتی و اثر آن بر نحوه بکارگیری واژه هاست. متغیرهای اشاره شده هر کدام به نحو موثری بر رفتار زبانی اشخاص اثر می گذارند. تغییر در میزان رسمیت موقعیت، تغییرات متناظری را در کاربرد واژه های زبان پدید می آورد و بدین نحو سبک های کلامی متفاوتی پدید می آیند. در این حالت عبارات نزاکتی خود نشانگرهای سبکی قلمداد می شوند. یعنی حضور حسن تعبیرات حاکی از مفهومی ناپسند و تابو در کلام است و نمایانگر سبکی جایگزین است که از سبکی توهین آمیز پرهیز می کند. جنسیت نیز در بررسی رفتارهای زبانی گویشوران همواره از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. بویژه عاملی چون بکارگیری حسن تعبیر و دشواژه که فصل افتراق مشخص رفتار زبانی دو جنس به حساب می آیند. موضوعی که برای گفتگوهای فرضی در نظر گرفته شد «زنان خیابانی» است. برای این موضوع ۲ گفتگوی فرضی در دو موقعیت متفاوت (رسمی و غیر رسمی) طراحی شد تا افراد با تشخیص سطح رسمیت موقعیت، میزان اهانت آمیزی الفاظ فهرست شده را تعیین کنند. در موقعیت رسمی، گفتگو فضایی را ترسیم می کند که افراد در محیط کلاس و در حضور استاد و همکلاسی های پسر و دختر که تنها با آنها یک آشنایی ساده دارند به منظور آسیب شناسی پدیده زنان خیابانی با آن ها به گفتگو
می پردازند. در موقعیت غیر رسمی، فرد در یک کافی شاپ با دوست بسیار صمیمی و همجنس خود در مورد این موضوع (زنان خیابانی) گفتگو می کند. واژه ها و عباراتی که برای این نظرسنجی در فهرست گنجانده شده اند، ۱۵ واژه و عبارت هستند که در سبک های مختلف بر مفهوم زن خیابانی دلالت می کنند. این عبارات به صورت پیش فرض به ترتیب از مودبانه ترین (حسن تعبیر) تا توهین آمیز ترین (دشواژه) قرار گرفته اند. مقیاسی نیز که برای تعیین میزان اهانت آمیزی در نظر گرفته شده، یک مقیاس سه گانه است و شامل غیر توهین آمیز، نه مودبانه و نه الزاماً توهین آمیز (خنثی) و توهین آمیز است. این مقیاس در راستای تقسیم بندی سه گانه عبارات (از حیث نزاکتی) است. بدین صورت که ما الفاظ غیر توهین آمیز را حسن تعبیر، عبارات نه مودبانه و نه الزاماً توهین آمیز را عبارات صریح و الفاظ توهین آمیز را سوء تعبیر در نظر می گیریم. برای به حداقل رساندن ابهامات احتمالی سوالات و طرح پرسشنامه برای شرکت کنندگان، پیش از آنکه افراد به سوالات پاسخ دهند به صورت شفاهی و غیر فنی، مندرجات پرسشنامه و موقعیت گفتگو را شرح دادیم تا آنان با تصور روشن تری خود را در
موقعیت های یاد شده بیابند و سپس به سوالات پاسخ گویند. با این حال، در پاسخگویی به سوالات هیچ گونه دخالتی صورت نگرفت تا بر نحوه پاسخگویی شرکت کنندگان تاثیری نگذارد. پیوست ۱ پرسشنامه طراحی شده به منظور سنجش سطح اهانت آمیزی واژه ها را نشان می دهد.
۳-۴- جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق را ۳۰ تن از دانشجویان دختر و پسر رشته های زبانی انگلیسی و فرانسه در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تشکیل می دهند که دارای میانگین سنی ۲۰ تا ۳۰ سال هستند و از توزیع جنسی یکسان برخوردارند. برای کنترل نسبی متغیرهای اجتماعی که ممکن بود در نحوه پاسخگویی اثر گذار باشند ترجیح دادیم که:
الف) افراد شرکت کننده حتی المقدور شغل دومی نداشته باشند (به سبب امکان تاثیر زبان فنی مشاغل و نزاکت حاکم بر محیط کاری بر نگرش افراد) ب) از لحاظ اعتقادی دارای جهت گیری های مذهبی خاص نباشند.
(به سبب تاثیر موجب بر نزاکت فرد). ج) از لحاظ وضعیت اقتصادی به نسبت وضعیت مشابهی داشته باشند. (والدین کارمند داشته باشند). در این میان گونه گونی و عدم تعین طبقه متوسط را نادیده گرفتیم.
۳-۵- ابزار گردآوری داده ها
به صورت کلی داده های تحقیق برگرفته از رسانه های دیداری و نوشتاری، مصاحبه، محاورات روزمره و پرسشنامه هستند. برای توصیف مفهوم تابو و دشواژه و ذکر مصادیق آنها در فارسی عمدتاً از رسانه ها و محاورات استفاده شد، در قسمت توضیح دشواژه های بینازبانی از تجربه های فراگیران زبان های انگلیسی و آلمانی در کلاس های زبان و مواجهه آنان با واژه های هم آوا با دشواژه های زبان فارسی یا گویش منطقه ای خود
(من جمله گویش نگارنده) استفاده کردیم. نمونه هایی که برای توصیف حسن تعبیرات مورد نیاز بود پیش از آغاز نگارش پیکره تحقیق و پس از یک مطالعه مقدماتی پیرامون تابو و حسن تعبیرات جمع آوری شد. بدین صورت که انواع تابوهای زبانی را دسته بندی و سپس حسن تعبیرات مربوط به هر حوزه را از طرق اشاره شده (رسانه ها، محاورات و …) و حتی در خلال گفتگوهای روزانه جمع آوری کردیم. مثلاً جایگزین های حسن تعبیری حوزه مواد مخدر و اعتیاد را از مباحث آسیب شناسی رسانه ها پیرامون اعتیاد استخراج کردیم. در مواردی نیز از زبان فنی افراد آ لوده به مواد مخدر، حسن تعبیرات پر بسامد را به عنوان نمونه مورد استفاده قرار دادیم. در این تحقیق سعی کردیم از حسن تعبیراتی (مرتبط با تابو) استفاده کنیم که در گفتار رسمی بکار گرفته می شود.
در رابطه با تابوی روابط جنسی، کارکردهای جسمانی و اندام های جنسی، فهرست طویلی از حسن تعبیرات جمع آوری شد ولی منع شدیدی که بر طرح و بیان این مسائل حاکم است مانع از آن شد که حتی با بهره گرفتن از حسن تعبیرات عنوان شوند. از آن جا که این گونه حسن تعبیرات ماهیت محاوره ای و بسیار غیر رسمی دارند (و عمدتاً سوءتعبیرگونه به نظر می رسند) برای یک توصیف علمی مناسب به نظر نمی رسند. از این رو، از پیوستار تابوهای زبانی، شواهدی عنوان شدند که از منع حداکثری و شدید به دور بودند. علاوه بر موضوعات فوق، نمونه های مورد نیاز برای توصیف تابوی مذهب نظیر «کفر گویی» همچنین به سبب حفظ حریم مقدسات مورد استفاده قرار نگرفت. مثال های مربوط به مبحث دو گویی در فارسی نیز به صورت محدود ارائه شدند و اکثر مثال ها از زبان انگلیسی آورده شدند. از آن جا که موضوع گفتار دو پهلو به صورت مستقیم و منتقدانه ساختار و خط مشی دولت ها را نشانه می رود ما نیز با احترام به رویه و نحوه اداره جامعه تنها به ذکر مثال هایی بسنده کردیم که در رسانه ها و محافل سیاسی داخلی عمومیت دارند و از انتقادهای غیر معمول بر کنار هستند. داده های مربوط به حسن تعبیرات مرگ از رساله های مذهبی و مصاحبه با پرسنل سالن تشریح سازمان پزشکی قانونی استان اصفهان، بدست آمدند. برای مطالعه حسن تعبیرات مرگ در آگهی های ترحیم از ۱۷ شماره فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ روزنامه اطلاعات واژه های بیانگر مرگ را در ۷۱۰ آگهی گردآوری کردیم. داده هایی که از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند به بخش پایا نی تحقیق که بررسی سطح اهانت آمیزی واژه هاست اختصاص دارند.پیوست ۲ در بردارنده فهرستی از داده های جمع آوری شده است.لازم به ذکر است که به جهت ضرورت پایبندی به چهارچوبهای اخلاقی تنها به ذکر نمونه هایی از حسن تعبیرات اکتفا کردیم که عمدتا در گفتار مودبانه زبان فارسی عمومیت دارند و از اشاره به آن دسته از عبارات که ماهیت بسیار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:42:00 ب.ظ ]




در ارزیابی بخش اندازه‌گیری مدل به بررسی روابط میان متغیرهای نهفته (درونی و بیرونی ) و متغیرهای آشکار ( گویه های ) مدل پرداخته می‌شود . در اینجا هدف ، تعیین اعتبار یا روایی و اعتماد یا پایایی شاخصه‌ای مورد استفاده است . برای بررسی روایی و اعتبار مدل ، به بررسی میزان و سطح معنی‌دار (T-value) مسیرهای بین هر یک از متغیرهای نهفته با شاخص‌های مربوط به آن پرداخته می‌شود . پس از اطمینان از روایی و پایایی هر یک از ابعاد ، ضرایب تخمین استاندارد ، به منظور نشان دادن میزان تأثیر هر یک از شاخص‌ها بر متغیر مربوطه و نیز جدول شاخصِ برازندگی جهت آشکار شدن این نکته که آیا داده با کفایت لازم را با مدل دارند یا نه ، ارائه گردیده است.برای بررسی پایایی و روایی متغیر برو نزا ابتدا از تحلیل عاملی مرتبه دوم استفاده شد .بر اساس نتایج تحلیل عاملی مرتبه اول که در نمودارهای(۴-۵) و(۴-۶)نشان داده می‌شود ، تمامی پارامترهای مدل معنی‌دار است . بدین معنی که همبستگی میان ابعاد متغیر با معنی‌دار است و همبستگی بین سؤالات و عامل‌ها به سطح معنی‌دار رسیده است .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴۵۵٫۷۱۱
۱۹۹
۱۹۹۱۹۹۱۹۹
نمودار ۴-۵- نمودار برازش مدل در حالت استاندارد

۱۹۹
۴۵۵٫۷۱۱
نمودار ۴-۶- نمودار برازش مدل در حالت معنی‌داری
همان‌گونه که در نمودار(۴-۷) مشاهده می‌شود تمامی سازه با و متغیرها در گروه در وضعیت مناسبی قرار دارند و روابط میان متغیر با ، معنی‌دار است .
بنابراین مشخص گردید از آنجایی که ضریب مسیر در حالت استاندارد میان متغیرها و ارزیابی عملکرد بالاتر از ۳/۰ به دست آمده تمامی روابط از این منظر نیز برقرار است و از طرفی که تمامی ضرایب بالاتر از ۶/۰ به دست آمده این مورد نشان‌دهنده شدت همبستگی بالای متغیرهای تحقیق نسبت به هم می‌باشد.
۴-۳-۲- آزمون‌های نیکویی برازش مدل با بهره گرفتن از شاخص‌های برازش
با توجه به جدول(۴-۷) که شاخص‌های برازش مدل ارائه‌شده است ، مقادیر تمامی شاخص‌های برازش نشان از وضعیت قابل‌قبول و مناسبی مدل و داده با می‌باشد و از برازش قابل قبولی برخوردارند.
در این راستا ، برای ارزیابی مدل طراحی ‌شده (رضایتمندی مشتری صنعتی) از نرم‌افزار لیزرل۸٫۵ استفاده گردید که بر این اساس از شاخص‌های ۲ به درجه آزادی ، شاخص برازندگی (GFI) ، شاخص تعدیل برازندگی (AGFI) ،میانگین مجذور پس مانده با RMR)) ،شاخص نرم شده برازندگی (NFI) ، شاخص نرم نشده برازندگی(NNFI) ، شاخص برازندگی فزاینده (IFI) ،شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) و شاخص بسیار مهم ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب (RMSEA) استفاده شده است .

مقدار الگو
مقدار مطلوب
شاخص برازش
۲٫۲۹
۰۰/۳>
χ۲/df
۹۶/۰
۹۰/۰<

GFI(Goodness of Fit Index)

۹۷/۰
۹۰/۰<

AGFI(Adjusted Goodness of Fit Index)

۰۴۲/۰
۰۵/۰>

RMR(Root Mean square Residual)

۹۵/۰
۹۰/۰<

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]




۲۵۱/۵

طول تاسل

۴۵۰/۰

۵۷۷/۹۰

۰۹۳/۴

ارتفاع بلال

۳۷۶/۰

۹۹۴/۹۳

۴۱۸/۳

قطر ساقه

۲۹۲/۰

۶۴۹/۹۶

۶۵۴/۲

تعداد کل برگ

۱۹۱/۰

۳۸۳/۹۸

۷۳۴/۱

تعداد برگ بالای بلال

۱۱۷/۰

۴۴۹/۹۹

۰۶۵/۱

عملکرد

۰۶۱/۰

۰۰۰/۱۰۰

۵۵۱/۰

هریک از این مولفه ها ترکیب خطی از ۱۱ متغیر اولیه بوده و در برگیرنده واریانس آنها نیز می باشد. از این رو تنوع موجود در ارقام مورد ارزیابی از نظر ۱۱ صفت به راحتی با تعداد کمی از مولفه های جدید که با همدیگر همبستگی ندارند قابل توجیه بوده و این موضوع در فضاهای دو بعدی یا سه بعدی نیز قابل نمایش است که البته مورد بحث ما نیست. سهم هر کدام از سه مولفه اول به ترتیب ۴۰، ۱۹و ۱۳ درصد بود که مجموعا حدود ۷۲ درصد از تنوع موجود در داده های اولیه را توجیه می نماید. بزرگی این اعداد در تفکیک بهتر تیمار ها و اعتبار بالای روابط مشاهده شده تاثیر می گذارد. در صورتی که در بین هیبرید های تجاری، هیبرید های امید بخش و یا لاین ها همبستگی یا شباهت هایی وجود داشته باشد، این مولفه ها قادر خواهند بود تا گروه بندی مناسبی را به وجود آورند و ارقام مشابه را در گروه های مجزا تفکیک نمایند. معادله هر کدام از این ۳ مولفه در (جدول۴-۶) نشان داده شده است. داده ها در این جدول استاندارد بوده و از این رو مقدار عددی آنها نمایانگر وزن آنها در تشکیل مولفه های مربوطه می باشد. همانطور که ملاحظه می شود صفات طول بلال، تعداد دانه در ردیف، ارتفاع بلال و تعداد ردیف دانه از اجزای اصلی مولفه اول هستند. بدین تریب این مولفه قادر است گروهبندی خوبی بین هیبرید های تجاری، هیبرید های امید بخش و یا لاین ها از نظر صفات وابسته به عملکرد دانه ایجاد نماید و هیبریدهای تجاری، هیبریدهای امید بخش و یا لاین هایی که صفات وابسته به عملکرد در آنها بالا بوده را نسبت به بقیه تفکیک نماید. مولفه دوم بیشتر متاثر از صفاتی چون عمق دانه، تعداد کل برگ، تعداد برگ بالای بلال اصلی و عملکرد دانه بود. با توجه به این که عمق دانه نشان می دهد که مواد فتوسنتزی ارسال شده به سوی بلال ها صرف تولید دانه و یا چوب بیشتر در بلال گردیده است، لذا عمق دانه بیشتر می تواند تا حدی به نژادگر را به سوی گزینش برای عملکرد دانه بیشتر رهنمون نماید، همچنین به نظر می رسد تعداد برگ بیشتر بر روی بوته بایستی به دلیل امکان فتوسنتز و ساخت وساز بیشتر در گیاه بتواند عملکرد بیشتری نیز تولید کند به همین دلیل این مولفه گروهبندی خوبی به لحاظ عملکرد دانه در بین هیبرید های تجاری، هیبرید های امید بخش و یا لاین ها می تواند داشته باشد. طول تاسل، ارتفاع بوته و قطر ساقه نیز از مهمترین اجزای مولفه سوم بود، که می تواند در گروه بندی تیمارها بر اساس صفات فنولوژیک یا مرفولوژیکی موثر باشد. گلباشی و همکاران (۱۳۸۹) درمطالعه خود شش مؤلفه را گزارش نمودندکه حدود۹۰ درصد از تغییرات داده ها را توجیه مینمود. که بانتایج ما مطابقت نداشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آشفته و همکاران (۱۳۹۰) در مطالعه بررسی عملکرد دانه و صفات وابسته در هیبریدهای جدید ذرت (Zea mays L. ) با بهره گرفتن از روش‌های چند متغیره آماری بیان کردند که در تجزیه به مؤلفه های اصلی درتاریخ کاشت اول، چهار مؤلفه اصلی اول ۷۵/۶۹ درصد و در تاریخ کاشت دوم، چهار مؤلفه اصلی اول ۴۵/۶۹ درصد از تغییرات واریانس را توجیه نمودند. درمطالعه حاضرباتوجه به اهمیت دو مؤلفه اول و دوم در توجیه اطلاعات کل وسهم ناچیز سایر مؤلفه ها، ترسیم بای پلات بر اساس این دو مؤلفه می تواند صورت پذیرد.
جدول ‏۴-۷- اجزای تشکیل دهنده سه مولفه اول برای هر یک از صفات زراعی

مولفه سوم

مولفه دوم

مولفه اول

صفات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]




نهشته­های میو – پلیوسن با ضخامتی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر و با لیتولوژی کنگلومرا،
ماسه­سنگ و مارن به طور ناهمساز، آهک­ها و مارن­های الیگومیوسن را در محدوده­های شمال و شمال شرقی حوضه می­پوشانند که دارای وسعتی معادل ۱۶ کیلومتر مربع می­باشند و عمدتأ در شمال میمه برونزد دارند. گسترش رسوبات میو – پلیوسن در محدوده جنوب و جنوب شرقی حوضه و محدوده لنجانات، اسفنداران، ایزدخواست و قمشه قابل ملاحظه است. این رسوبات عمدتأ شامل کنگلومرا، ماسه­سنگ و مارن می­باشند. نهشته­های دوران چهارم را تراورتن­ها، پادگانه­های آبرفتی قدیم و جوان، مخروط­افکنه­ها، دشت­های آبرفتی، کفه­های نمکی، تپه­های ماسه­ای و آبرفت­های رودخانه­ای جوان تشکیل می­ دهند. این رسوبات بخش عمده حوضه را تشکیل داده و عمده­ترین منابع آب زیرزمینی در آنها جای دارند.
شکل۴-۲ نقشه زمین­ شناسی محدوده مورد مطالعه را نشان می­دهد. همان­گونه که در نقشه مشخص است از دیدگاه سنگ­شناسی، محدوده مورد مطالعه به چند بخش تقسیم می‌شود(برگه زمین­ شناسی ۱:۲۵۰۰۰۰ اصفهان):
۱- بخش کوچکی از شمال شرق منطقه از واحدهای سنگی آهکی و دولومیتی به سن الیگوسن تا ترشیری تشکیل شده است و از نظر موقعیت جغرافیایی این مجموعه در شهرستان برخوار قرار دارد.
۲- شرقی­ترین بخش منطقه را مارنهای ژیپس‌دار به سن میوسن تشکیل می‌دهند. این مجموعه در شهرستانهای برخوار و اصفهان قرار دارد.
۳- بیشتر محدوده مورد مطالعه را نهشته‌های رسوبی رودخانه‌ای قدیمی و کواترنری و عهد حاضر تشکیل می­دهد. این نهشته‌های رسوبی در بخشهای شرقی و شمالی نسبت به بخشهای غربی و جنوبی رخنمون بیشتری دارند. از نظر موقعیت جغرافیایی این مجموعه در شهرستانهای برخوار، اصفهان، شاهین شهر و میمه قرار دارد.
۴- بخش مرکزی منطقه از شیل‌های آمونیت‌دار با میان لایه‌هایی از کنگلومرا، ماسه­سنگ و کمی آهک به سن ژوراسیک و کنگلومرا و ماسه­سنگ قرمز رنگ، سنگ­آهک خاکستری فسیل‌دار، مارنهای آرژیلیتی، شیل سیاه با میان لایه آهک به سن کرتاسه تشکیل شده است. این مجموعه در شهرستانهای اصفهان و فلاورجان رخنمون دارد.
۵- جنوب منطقه شامل دولومیت ماسه‌ای، سنگ­آهکهای اوربیتولین‌دار و شیلهای آهکی فسیل‌دار به سن کرتاسه است. در جنوب غرب منطقه نیز گرانودیوریت شاه‌کوه به سن ژوراسیک بالایی در بخش کوهستانی، و پارک ملی کلاه قاضی رخنمون دارد. از نظر موقعیت جغرافیایی این مجموعه در شهرستانهای اصفهان و مبارکه، و بخش کوچکی از شمال شهرستان شهرضا قرار دارد.
۶- شمال غرب محدوده مطالعاتی، بیشتر از شیل خاکستری به سن تریاس و سنگ آهک خاکستری به سن کرتاسه تشکیل شده است. از نظر موقعیت جغرافیایی این مجموعه در شهرستان خمینی­شهر و نجف­آباد بیشترین رخنمون را دارد.
جنوب غرب منطقه نیز از ماسه‌سنگ و کنگلومرای قرمز-رنگ، سنگ­آهک خاکستری رنگ فسیل‌دار و سنگ آهک اوربیتولین‌دار مارنی به سن کرتاسه تشکیل شده است. از نظر موقعیت جغرافیایی این مجموعه در شهرستانهای لنجان، مبارکه و بخشی از شهرستان تیران و کرون قرار دارد.
شکل۲-۴ نقشه زمین­ شناسی شعاع ۵۰ کیلومتری اصفهان
فصل سوم
بررسی زمین­شیمی فلزات سنگین در نمونه­های غبار خیابان

مقدمه
از جمله نگرانی­های زیست محیطی که امروزه در کانون توجه سازمان­های زیست محیطی و بهداشتی قرار گرفته، آلودگی­های ناشی از فلزات سنگین است. فلزات سنگین(Heavy metals) زیرمجموعه‌ای از عناصر موجود در جدول تناوبی هستند، که اغلب ویژگی‌های فلزی دارند. این دسته از عناصر شامل فلزات واسطه، شبه فلزات، لانتانیدها و اکتیندها می‌باشند. تعاریف مختلفی بر اساس چگالی، عدد اتمی، عدد جرمی، ویژگی‌های شیمیایی و سمناکی برای این دسته از عناصر ارائه شده است. نام فلزات سنگین اولین بار توسط IUPAC به این عناصر اطلاق گردید اما از آنجا که این اصطلاح تعاریف مختلفی را شامل می‌شود، اصطلاح دیگری به نام فلزات سمی(Toxic metals)، امروزه بیشتر کاربرد دارد. برخی عناصر سنگین از عناصر ریزمغذی ضروری (Fe,Co,Cu,Zn,As,Se,Mo,Mn,Cr) هستند و کمبود یا مصرف بیش از حد آنها منجر به مسمومیت موجودات زنده می‌شود. گروه دیگر، عناصر غیرضروری (Cd,Hg,Pb) هستند که عدم مصرف آنها برای موجود زنده مشکل­ساز نیست اما مصرف،‌ عدم دفع و زیست­انباشت آنها منجر به مسمومیت می‌شود. فلزات نقش حیاتی و ارزشمندی در توسعه صنعت و پیشرفت فن‌آوری دارند. بیشتر این فلزات پس از مصرف، تخریب نشده و در محیط زیست متمرکز می‌شوند، و اگر یک تعادل مناسب بین فلزات در محیط و سلامت موجودات و انسان ایجاد نشود، تعادل در بوم‌سامانه از بین رفته و مشکلات متعددی را به همراه خواهد داشت. عناصر As,Cd,Cr,Pb و Hgبه دلیل ویژگی­های سرطان‌زایی و دیگر مشکلات سلامتی و بهداشتی، بیش از سایر فلزات سنگین در سال­های اخیر مورد توجه قرار گرفته‌اند. دلیل اهمیت بیشتر این عناصر را می‌توان به فجایع بزرگ انسانی مانند آنچه که در میناماتای ژاپن (Hg)، بنگال غربی و بنگلادش (As) و بیماری ایتایی ایتایی (Cd) در ژاپن اتفاق افتاد و یا انواع بیماریهای عصبی و کُندذهنی کودکان (Pb) نسبت داد. علاوه بر منابع طبیعی، کاربرد این عناصر در صنعت، معدن و کشاورزی منجر به تشدید غلظت این عناصر در بوم‌سامانه‌های مختلف شده و در صورت عدم کنترل، تصفیه و جداسازی این عناصر،‌ بوم‌سامانه با مشکلات متعددی مواجه خواهد شد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۲- اهمیت نمونه­برداری
نمونه­برداری یکی از مراحل مهم هر پژوهش زیست­زمین­شیمیایی است. در صورتی که نمونه­برداری طبق اصول و ضوابط انجام گیرد، کمک شایانی به تحلیل نتایج تجزیه آزمایشگاهی می­ کند، و نتایج حاصل، می ­تواند نمایانگر ویژگی­های محیط باشد. نمونه‌برداری همراه با اشتباه و خطا، نتایجی اشتباه را به­دست می­دهد و این مسئله اهمیت نمونه­برداری صحیح را گوشزد می‌کند. قبل از انجام نمونه­برداری، باید با در نظر گرفتن هدفی که پژوهشگر در پی کسب آن است، شبکه نمونه­برداری مناسب انتخاب شود. بازدید مقدماتی از منطقه می ­تواند اطلاعات اولیه از وضعیت منطقه و درجه سهولت نمونه­برداری در بخش­های مختلف چارگوش انتخابی را فراهم آورد.
به طور کلی در هر راهبرد نمونه­برداری دست کم پنج اصل زیر باید رعایت شود(US EPA, 1991):
– اهداف نمونه­برداری
– روش نمونه­برداری(تصادفی یا سامانمند)
– انتخاب نقاط نمونه­برداری
– تعداد نمونه­ها، و پارامترهای مورد ارزیابی
– روش آماده ­سازی نمونه­ها.
با توجه به هدف این پژوهش، که بررسی غلظت فلزات سنگین در غبار خیابان کلان­شهر اصفهان می­باشد، آماده ­سازی ونمونه­برداری از غبار خیابان در محدوده ۵۰ کیلومتری این کلان­شهر به صورت زیر انجام پذیرفت:

نمونه‌برداری
محدوده مورد مطالعه از نظر مسیرهای حمل و نقل به دو دسته جاده‌های بین­شهری، و خیابان­های درون­شهری تقسیم می‌شود. در مجموع تعداد ۲۴ نمونه از جاده‌های اصلی برون شهری و درون شهری، با توجه به طول جاده و میزان حمل و نقل جاده‌ای، و همچنین خیابان­ها و میدان‌های اصلی درون شهری اصفهان انتخاب شد. همچنین ۲ نمونه از ذوب آهن اصفهان و ۱ نمونه از محدوده معدن سرب و روی باما به عنوان نماینده صنایع و معادن محدوده مطالعاتی برداشته شد. جدول۳-۱ و شکل ۳-۱ موقعیت نقاط نمونه­برداری از غبار خیابان محدوده مطالعاتی را نشان می­دهد.
نمونه­برداری غبار خیابان به دلیل تردد خودروها در روز امکان­ پذیر نبود. بنابراین نمونه­برداری از غبار خیابان در نیمه­های­ شب انجام شد. نمونه­ها با بهره گرفتن از خاک­انداز پلاستیکی، و بُرس پلاستیکی بی­رنگ از کنار جاده، خیابان و میدان­ها برداشته شد(بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ گرم نمونه). بعد از هر نمونه­برداری، برس کاملاً تمیز ،و با استون شسته شد. سپس نمونه­ها به کیسه­های ضخیم زیپدار انتقال داده شد، و پس از کدگذاری، در محیط خشک و خنک نگهداری شدند. نمونه­های برداشت شده برای آماده ­سازی به آزمایشگاه مکانیک خاک بخش علوم زمین دانشگاه شیراز منتقل شدند. در آزمایشگاه ابتدا قطعات چوب و فلز، برگ درختان، ته­سیگار، شیشه و سایر اضافات از نمونه­ها جدا، و نمونه­ها از غربال ۶۳ میکرون عبور داده شدند. سپس نمونه­ها به قوطی­های مخصوص پلاستیکی و بی­رنگ ۲۰ میلی­لیتری منتقل، کدگذاری و برای تجزیه عنصری طیف­سنجی جرمی توسط پلاسمای جفتیده القایی(ICP-MS)به آزمایشگاه اکمه کانادا فرستاده شد.
شکل۳-۱- نقشه ایستگاه‌های نمونه‌برداری از غبار خیابان در محدوده مطالعاتی.
شکل۳-۲-نمونه­برداری از غبار خیابان(فلزات سنگین)شکل۳-۳-نمونه برداری از غبار خیابان(فلزات سنگین)
شکل ۳-۴- کدگذاری نمونه­های جمع­آوری شده
جدول۳-۱- نام و مختصات محل نمونه‌برداری غبار خیابان.

ردیف
کدنمونه
X
Y
نوع نمونه
نام ایستگاه
۱

R1

۵۶۷۹۰۰٫۰۰

۳۶۱۷۹۳۴٫۰۰

غبار خیابان

بزرگراه چمران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]




– مقیاس مشاهده رفتار[۶۶]
ج) روش های مبتنی بر نتایج
– روش مدیریت بر مبنای اهداف[۶۷]
– روش کارت امتیازی متوازن[۶۸]
سایر صاحبنظران ، علاوه بر روش های فوق الذکر روش های دیگری را نیز معرفی کرده اند که در ادامه ضمن تعریف مهمترین روش های مورد اشاره، با بهره گرفتن از دیدگاه های مختلف(ایوانسویچ ،۲۰۰۷ : ۲۷۳: بایرزو و رو، ۲۰۰۸ : ۲۱۸: نو و دیگران،
۲۰۰۸ : ۳۵۵ : اسنل و بولندر ، ۲۰۰۷ : ۳۸۵ برناردین ،۲۰۰۳ : ۱۵۳)، مزایا و معایب روش های فوق‌الذکر را بیان خواهیم نمود.
۱- روش مقیاس رتبه‌بندی ترسیمی: یک رویکرد خصیصه‌ای به ارزیابی عملکرد است که به وسیله آن هر کارمندی براساس یک مقیاس ویژگیها، رتبه‌بندی می‌شود. در این روش، ارزشیابی کننده می‌تواند ارزشیابی شونده را با توجه به هر یک از ابعاد مختلف عملکردش، با بهره گرفتن از پیوستاری که نقاط مختلف آن تعریف شده، ارزشیابی نماید. ارزشیابی کننده پس از تعیین تعدادی عوامل، ارزشیابی شوندگان را بر حسب هر یک از آنها، با درجاتی از قبیل برجسته، خوب، متوسط، ضعیف یا بد ارزشیابی می‌کند(بایرز و رو، ۲۰۰۸ ۲۲۴).
۲- روش مقیاس استانداردهای مختلط: یک رویکرد خصیصه‌ای دیگر شبیه سایر روش های مقیاسی است. اما، بر مبنای مقایسه با یک استاندارد با بهره گرفتن از عباراتی نظیر: بهتر از، برابر با، بدتر از می‌باشد. تفاوت عمده آن با روش رتبه‌بندی ترسیمی (در ارزیابی رفتار یا ویژگیهای شخصیتی) آن است که رفتار یا ویژگی های شخصیتی در این مقیاس بطور تصادفی ارزیابی و مرتب می‌شود و طبقه‌بندی‌های عملکردی که براساس این مقیاس باید سنجیده شوند، شناسایی نمی‌گردد(همان، ۲۲۴).
۳- روش انتخاب اجباری: رویکرد خصیصه‌ای دیگری به ارزیابی عملکرد است که نیازمند این است که ارزیابی کننده از بین عبارات طراحی شده به منظور تشخیص بین عملکرد موفق و ناموفق انتخاب کند. به عبارات دیگر طبقاتی را برای ارزش یابی کارکنان در نظر گرفته و کارکنان را درون آن جای می‌دهند. طبقات بطور مثال می‌تواند شامل: ۱- سخت کار می‌کند ۲- دقیق کار می‌کند ۳- ابتکار نشان می‌دهد ۴- به مشتریان پاسخگو است ۵- با کیفیت ضعیف تولید می‌کند ۶- فاقد عادات کاری خوب است، باشد (همان، ۲۲۴).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴- روش توصیفی: این روش نیازمند آن است که ارزیابی کننده جملاتی را برای توصیف رفتار ارزیابی شونده بیان کند. در این روش بر عکس مقیاس‌های رتبه‌ای، که برای ارزیابی، ساختاری را فراهم می‌آورد، از ساختار خاصی پیروی نمی‌کند و نیازمند آن است که ارزیابی کننده آموزش هایی را در خصوص توصیف نقاط قوت و ضعف ارزیابی شوند و بیان پیشنهاداتی برای بهسازی آن ارائه نماید(همان، ۲۲۴).
۵- روش ثبت وقایع حساس: این روش جزء روش های مطرح در رویکرد رفتاری می‌باشد. واقعه حساس به یک واقعه غیرمعمول که مشخص کننده عملکرد بالا یا ضعیف کارمند در برخی از قسمت‌های شغل است، می‌باشد. در این روش، وظیفه اصلی ارزشیابی کننده، عبارتست از مشاهده، ثبت و ضبط عملکرد و رفتارهای غیرمعمول مثبت و منفی که در فرد مورد نظر ملاحظه شده است(همان، ۲۲۵).
۶- روش چک لیست: یکی از قدیمی‌ترین روش های ارزیابی روش چک لیست است. در این روش یک سلسله سؤالات یا جملاتی مطرح می‌شود و ارزشیاب بدون آنکه از ارزش واقعی اظهارنظرخود مطلع باشد باید در مقابل سؤال یا عبارت یا جمله‌ای که بیش از همه مبین خصوصیات یا صفات مورد نظر کارمند است، علامت بگذارد. تعبیر و تفسیر عبارات و جملات چک شده بر عهده متخصصان امور پرسنلی می‌باشد(همان، ۲۲۵).
۷- روش مقیاس رتبه‌ای رفتاری: این روش کارکنان را در یک مقیاس پیوسته از رفتارهای حساس توصیف شده از منفی تا مثبت یا از عملکرد بالا تا عملکرد پایین رتبه بندی می‌کند. این مقیاس شامل هر یک از ابعاد مهم عملکردی در یک شغل می‌باشد(همان، ۲۲۵).
۸- روش مقیاس مشاهده رفتار: این روش تعداد رفتار مورد نظر مشاهده شده را انداره‌گیری می‌کند و شبیه روش مقیاس رتبه‌بندی رفتاری است. به طوری که در هر دوی آنها تأکید بر وقایع حساس است(همان، ۲۲۵).
۹- روش مدیریت بر مبنای هدف: این روش جزء روش های مبتنی بر نتیجه است. و به عنوان یک فلسفه مدیریتی که عملکرد را بر مبنای دستیابی کارمندان به اهدافی که به وسیله توافق دو جانبه کارمند و مدیر تنظیم شده است، درجه‌بندی می‌کند(همان، ۲۲۵).
۱۰- روش بازخورد ۳۶۰ درجه یا ارزیابی گروهی[۶۹]: این روش نوعی ارزشیابی گروهی است. در این روش فهرستی از شایستگی های مورد نظر تهیه می شود و از تمامی افراد مرتبط مستقیم و غیر مستقیم اعم از: مدیران، زیردستان، مشتریان، همکاران
(و خود فرد) خواسته می‌شود تا پرسشنامه‌های مربوطه در مورد کارمندی که در خصوص آن اطلاعات دارند را تکمیل نمایند. واحد مدیریت منابع انسانی نتایج ارزشیابی را به کارمند ارائه می‌کند و کارمند می‌تواند دریابد که تا چه میزان عقیده وی با عقاید سایرین در خصوص عملکردش تفاوت دارد(همان، ۲۲۶).
۱۱- روش استانداردهای کار[۷۰]: در این روش استانداردها یا سطوح مورد انتظار برونداد افراد تنظیم می‌شود و براساس آن هر یک از کارکنان با استانداردهای از قبل طراحی شده مقایسه می‌شوند. این مجموعه انتظارات و استانداردها عموماً از طریق مذاکره میان ارزشیابی کننده و ارزشیابی شونده تعیین می‌شود(همان، ۲۲۴).
۲-۲۵٫ کدام روش ارزیابی عملکرد را انتخاب کنیم؟
انتخاب روش ارزیابی همانطور که بیان شد، تا حد زیادی به هدف ارزیابی مبتنی است . لازم به ذکر است اگرچه ساده‌ترین و کم خرج‌ترین روشها اغلب اطلاعاتی با کمترین دقت تولید می‌کنند اما، به معنی این نیست که روش های پیچیده و روشهایی که وقت زیادی برای اجرای آنها نیاز است همیشه سودمندترین اطلاعات را ارائه می‌کنند (اسنل و بولندرز، ۲۰۰۷ : ۳۶۰). جدول (۲-۲) برخی از نقاط قوت و ضعف رویکردهای: خصیصه‌ای، رفتاری و مبتنی بر نتایج در ارزیابی عملکرد را ارائه کرده است.
جدول شماره (۲-۲): خلاصه مزایا و معایب روش های ارزیابی عملکرد کارکنان (اسنل و بولندرز، ۲۰۰۷: ۳۶۱)

توضیحات
مزایا
معایب

روش های خصیصه‌ای

۱- طراحی آنها کم خرج است.
۲- ابعاد معنی داری را بکار می‌برند.
۳- طریقه بکارگیری آنها آسان است.

۱- خطای درجه‌بندی بالقوه بالایی دارد.
۲- برای مشاوره با کارکنان مفید نیست.
۳- برای تخصیص پاداش مفید نیست.
۴- برای تصمیم‌گیری در خصوص ارتقاء مفید نیست.

روش های رفتاری

۱- ابعاد عملکردی ویژه‌ای را بکار می‌گیرند.
۲- قابل پذیرش کارکنان و رؤسا است.
۳- برای ارائه بازخورد مفید است.
۴- برای تصمیم‌‌گیری در مورد پاداش و ارتقاء مفید است.

۱- طراحی و بکارگیری آن وقت گیر است.
۲- طراحی و تدوین آن هزینه بر است.
۳- امکان خطای درجه‌بندی وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم