امروزهکاربست روشهای تحقیقکیفی در علوم اجتماعی و رفتاری مقبولیت زیادی پیداکرده است. دلیل آن دشواریِ بررسی سوژههای انسانی از طریق روشهای کمی و نتیجهدهی بهترکاربرد روشهای کیفی به ویژه در زمینۀ تحقیقات مربوط به مسائل ارزشی و اعتقادی است. از طرفی، امکان گردآوری اطلاعات در پارهای از مسائل انسانی با بهره گرفتن از روشهای کمی مقدور نیست به خصوص اگر هدف محقق از مطالعۀ افراد، بررسی مسائل مربوط به فرهنگ، ارزشها و باورها و اعتقادات آنها باشد. علت این امر این است که اولاً منطقی نیست اطلاعاتی را که ماهیتاً کیفی هستند با آمار و ارقام جمع و تحلیلکرده و گردآوری اطلاعاتی از این دست نیاز به بررسی عمیق دارد و ثالثاً زمانیکه بحث فرهنگ پیش میآید احتمال اینکه محقق با رعایت اصول روشهای تحقیق کمی در پیشداوریهای خود غرق شود و نتواند با ذهنیت جامعۀ مورد مطالعهاش ارتباط برقرارکند، بسیار زیاد است. در نتیجه با توجه به این توضیحات، در این پژوهش تلاش بر این است که از روش تحقیق کیفی جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده میکنیم. اما در اینجا باید اشاره کنیمکه روش کیفی انواع مختلفی را شامل میشود، گراندد تئوری، تحلیل گفتمان، مردم نگاری، مطالعه موردی و … از انواع روش های تحقیق کیفی هستند.
«پژوهشگران کیفی پدیدهها و فرآیندها را در محیط طبیعی خودشان مورد بررسی قرار میدهند و سعی دارند تا به آنها از منظریکه مردم به آن نگاه میکنند معنی دهند. این نگرش به عنوان رویکردطبیعتگرایانه یا تفسیری شناخته شده است. به طورکلی قلمرو پژوهشهای کیفی دنیای تجارب افراد و واقعیتهای اجتماعی ساخته شده به دست آنهاست. به وسیله مصاحبه دقیق، مشاهده مشارکت کنندگان وتوصیف دقیق، پژوهش گران کیفی امیدوارند بتوانند به دیدگاه مشارکتکنندگان نزدیک شوند و به تجارب زیسته آنها دست یابند»( رنجبر و دیگران،۱۳۹۱: ۲۴۶). در این تحقیق از بین این انواع روشهای کیفی به روش گراندد تئوری (نظریه مبنایی) عمل شد که در زیر به طور خلاصه توضیح داده شده است.
۳-۱-۱-۱ نظریه مبنایی[۳۹]
در ترجمههای مختلفی که از آن به عمل آمده با اصطلاحات متفاوتی ترجمه شده است مثلاً محمدی آن را نظریه مبنایی (۱۳۸۷: ۲۵)، فلیک آن را نظریهپردازی دادهمحور(۱۳۸۷: ۲۴)، دواس آن را نظریه زمینی(۱۳۸۸: ۲۱)، سفیری آن را نظریه بازکاوی(۱۳۸۸: ۲۸۹)… نامیدهاند. در زیر چند تعریف از گراند تئوری در نگاه محققان مختلف برای فهم بیشتر آن ارائه میشود. دواس معتقد است هر وقت ما کار تحقیق خود را با مشاهده و توصیف آغاز کنیم سپس نظریهای دربارۀ مشاهدات و توصیفهایمان ارائه کنیم با فرایند نظریهپردازی(یعنی نظریه مبنایی) در ارتباط هستیم (۱۳۸۸: ۲۱). محمدی(۱۳۸۷) نظریه مبنایی را نظریهپردازی برمبنای دادههایی میداند که محقق از میدان تحقیق جمع آوری کرده است. از نظر او این روش دارای منشأ و ریشهای جامعه شناختی است. از نظر او گردآوری اطلاعات در این روش از طریق مصاحبه با ۲۰ الی۳۰ نفر حاصل میشود(۱۳۸۷: ۲۵).
هدفِ نهایی روش گراندد تئوری ارائه و تدوین نظریه است. در این تحقیق محقق از شیوه استقرا استفاده میکند یعنی از جزء به سوی کل میرود. محقق از سطح مشاهده و تجربه(سطح جزء) کار خود را شروع میکند و هدف او رسیدن به سطح انتزاع و نظریه(سطح کلان) است. او در اینجا کار خود را با نظریه شروع نمیکند بلکه با شروع از مشاهده به نظریهپردازی میرسد یا به تعبیر فلیک بر اساس دادههای گردآوری شده به ساختن نظریه میپردازیم (۱۳۸۷: ۲۴).
استراوس وکربین معتقدند که مراحل مختلف در نظریه مبنایی از جمله گردآوری دادهها، تحلیل و نظریه نهایی با هم دیگرارتباط نزدیک دارند. در اینجا محقق از میدان واقعیت شروع میکند و دادههایی را در باره موضوع خود گردآوری میکند و سپس از طریق این دادهها نظریه خود را عنوان میکند. محقق در ابتدا نظریهای در ذهن ندارد و اگر هم داشته باشد کار تحقیقی خود را با آن شروع نمیکند. از نظر آنها نظریه مبنایی « نظریهای است که مستقیماً از دادههایی استخراج شده است که در جریان پژوهش به صورت منظم گردآمده و تحلیل شدهاند»( ۱۳۹۱: ۳۴). آنها برای این نوع نظریهپردازی ویژگیهایی در نظر میگیرند: الف) توانایی تشخیص گرایش به سوگیری در خود، ب) توانایی تفکر انتزاعی، ج) توانایی منعطف بودن و پذیرش انتقاد مفید، د) حساسیت نسبت به کلام و اعمال پاسخگویان، د) توانایی گام نهادن به عقب و موقعیت را به صورت انتقادی تحلیل کردن، ر) مجذوب کار شدن و خلاصه ( همان: ۲۹). آنها گراندد تئوری را «کشف نظریه از دادههای سیستماتیک که از تحقیقات اجتماعی به دستآمده»میدانند(Glaser and Strauss1967: 2). شورینک معتقداست«تئوری زمینهای یک رویکرد استقرایی خاص متشکل ازمجموعهای نظاممند توسعهیافته از روشها و تکنیکهایی است که مفهوم نظری در مورد جهان زندگی برخی از گروه انتخابشده از مردم که بخشی از یک واقعیت اجتماعی خاص را تشکیل میدهند، تولید میکند»( Gert Rodet Johann Burden and به نقل از ۲ ،۲۰۰۴، Schurink).
چارماز[۴۰] (۲۰۰۶) تعدادی از ویژگیهای که همه نظریههای زمینهای دارند را شناسایی کرد:
– جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادهها به طور همزمان
– ایجاد کدهای تحلیلی و موضوعی از دادهها و نه با مفاهیم از پیش موجود (حساسیت نظری)
– کشف فرآیندهای اساسی اجتماعی در دادهها
– ساخت و ساز قیاسی از مقولات انتزاعی
– نمونهگیری نظری برای اصلاح مجموعهها
– نوشتن یادداشت تحلیلی به عنوان مرحلهای بین برنامه نویسی و نوشتن
– ادغام گروهها به یک چارچوب نظری است.
ایمان و محمدیان( ۱۳۸۷) کاربردهای متعددی را برای نظریه زمینهای در نظر میگیرد که در زیر به آنها اشاره میکنیم:
– اگر هدف، درک محیطی باشد که شناخت کمتری از آن وجود دارد یا درگذشته، چندان به وضوح بررسی نشده است، فرد علاقهمند به تحقیق در این زمینه، به شیوههای خاص تحقیقی برای مطالعه آن موضوع نیاز دارد و استفاده از روش نظریه بنیادی در این زمینه سودمند است.
– زمانی که محقق نمیداند دقیقاً، چه چیزی میخواهد یا در پی چیست، با بهره گرفتن از این روش میتواند به مسئله موجود در آن زمینه پی ببرد.
– اگر هدف از بررسی دستیابی به پیچیدگیهای یک پدیده و درک آن، در زمینههای متعدد باشد، محقق به روشی از ساده کردن و مدیریت داده نیاز دارد، بدون آن که این پیچیدگی و زمینه دستکاری شود. استفاده از این روش در چنین مواردی مفید است.
– اگر هدف، در ک فرایند و شیوه تجربه افراد باشد و این که این افراد چگونه تجربهشان را تفسیر می کنند، محقق نیاز به شیوههایی برای کشف و درک پیچیدگی آنها دارد. روشهای کیفی، به خصوص نظریه بنیادی در پی کشف این پیچیدگیها هستند(۳۶-۳۷).
کراسول[۴۱] (۱۹۹۸) پیشنهاد کرد که فرضیات زیر را باید در مورد پژوهش تئوری زمینهای به اشتراک گذاشت:
هدف از انجام تحقیق تئوری زمینهای تولید و یا کشف یک نظریه است؛ اگر پژوهشگر ایدههای نظری را کنار بگذارد میتواند یک نظریه “اساسی” را به ظهور برساند؛ این نظریه بر چگونگی رابطه افراد با پدیده مورد مطالعه تمرکز دارد؛ تئوری رابطه محتمل بین مفاهیم و مجموعهای از مقولهها را تأیید میکند؛ این نظریه از طریق کار میدانی، مصاحبه، مشاهده، و اسناد به دست میآید؛ تجزیه و تحلیل دادههای در آن سیستماتیک است و به زودی به عنوان دادههای موجود تحلیل میشوند؛ تجزیه و تحلیل دادههای حاصله با شناسایی مقولهها و ارتباط آنها شروع میشود؛ جمع آوری اطلاعات بیشتر (و یا نمونه برداری) بر مبنای مفاهیم درحال ظهور است؛ این مفاهیم از طریق مقایسه مداوم با دادههای اضافی توسعه مییابند؛ جمع آوری دادهها را هنگامیکه مفهوم جدید پدیدار شود میتوان متوقف کرد؛ تجزیه و تحلیل دادهها را از طریق “کدگذاری باز” (شناسایی دستهها، خواص، و ابعاد) به کدگذاری “محوری” (بررسی شرایط، استراتژی، و عواقب) سپس به کدگذاری انتخابی اطراف یک خط داستان در حال ظهور حرکت میدهیم؛ و تئوری نهایی را میتوان در یک چارچوب روایت و یا به عنوان مجموعهای از گزارهها گزارش داد(Egan, 2002,279).
۳-۲ جامعۀ آماری[۴۲]
جامعه به مجموعهای از افراد یا واحدهایی که دارای حداقل یک ویژگی مشترک باشندگفته میشود. معمولاً در هر تحقیق، جامعه کلیه افراد یا مواردی را شامل میشود که پژوهشگر علاقهمند است و میخواهد نتایج تحقیق خود را به آنها تعمیم دهد. در این تحقیق، جامعه آماری شامل تمام اعضای هیأت علمیگروههای علوم اجتماعی که در دانشگاهای دولتی استان تهران مشغول به کار هستند، میباشد که با بهره گرفتن از روش گلوله برفی از تعدادی از آنها مصاحبه به عمل آمد. در زیرگروههای علوم اجتماعی دانشگاههای دولتی استان تهران آورده شده است. اعضای هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برابر با ۵۳ نفر، اعضای هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی برابر با ۴۳ نفر، اعضای هیأت علمیگروه علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا برابربا ۱۳ نفر، اعضای هیأت علمیگروه علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی برابر با ۱۳ نفر، اعضای هیأت علمیگروه علوم اجتماعی دانشگاه بهشتی برابر با ۸ نفر، اعضای هیأت علمیگروه علوماجتماعی دانشگاه امام حسین(ع) برابر با ۸ نفر ، اعضای هیأت علمیگروه علوم اجتماعی دانشگاه شاهد برابر با ۴ نفر، اعضای هیأت علمیگروه علوم اجتماعی دانشگاه تربیت مدرس برابر با ۴ نفر. ازکل ۱۴۶ نفر عضو هیأت علمی۳۴ نفر از آنها زن و ۱۱۲ نفر مرد میباشد.
۳-۳ نمونه تحقیق[۴۳]
تعداد افرادی مشخص که با بهره گرفتن از روشهای نمونهگیری از جامعه آماری انتخاب میشوند تا در مورد موضوع مورد بررسی از آنها تحقیق و ارزیابی به عمل بیاید. در تحقیقاتی که دارای نمونه تحقیق هستند هدف پژوهشگر از بررسی نمونه تعیمیم نتایج به دستآمده به جامعه آماری تحقیق است. در این تحقیق نمونه آن تعدادی از اعضای هیأت علمیگروههای علوم اجتماعی دانشگاههای دولتی استان تهران است که به طور تصادفی جهت مصاحبه انتخاب میشوند.
۳-۳-۱ شیوه نمونهگیری[۴۴] در روش گراندد تئوری
در این تحقیق شیوه نمونهگیری بر اساس روش نمونهگیری نظری[۴۵] یا « اشباع نظری»[۴۶] است. در این روش برخلاف دیگر روشهای نمونهگیری از جمله روش نمونهگیری طبقهای، خوشهای، تصادفی. . . که داده از قبل گردآوری میشوند، گردآوری دادهها طی فرایند تحقیق انجام میگیرد. بلیکی معتقد است در این روش« موارد تا جایی افزوده میشوند که دیگر بینش و بصیرتی افزوده نگردد؛ تا وقتی که پژوهشگر متوجه شود که دیگر چیز تازهای کشف نمیشود»(بلیکی،۱۳۸۴: ۲۶۸). نمونهگیری نظری یا اشباع[۴۷] بیشتر در پژوهشهای دادهنگر انجام میگیرد. استراوس و گلیزر نمونهگیری نظری را این گونه تعریف کردهاند:
نمونهگیری نظری عبارت است از فرایند گردآوری دادهها برای نظریهپردازی که از این طریق تحلیلگر به طور همزمان دادههایش را گردآوری، کدگذاری و تحلیل میکند و تصمیم میگیرد که چه دادههایی را در مرحله بعد گردآوری و آنها را کجا پیدا کند، تا بدین وسیله نظریه اش را در حین شکلگیری تدوین کند. نظریه درحال تدوین فرایند گردآوری دادهها را کنترل میکند( استراوس و گلیزر، ۱۹۶۷، به نقل از فلیک،۱۳۸۷: ۱۳۸).
استراوس و کربین نمونهگیری نظری را نوعی از شیوههای گردآوری دادهها میدانند که پژوهشگر آن را بر اساس « مفاهیم درحال تکوین» انجام میدهد. آنها معتقدند در این نوع نمونهگیری که به روش انباشتی[۴۸] انجام میگیرد، پژوهشگر شیوه نمونهگیری خود را پیش از پژوهش مشخص نمیکند بلکه در فرایند پژوهش به آن شکل میدهد. به اعتقاد آنها « هدف از نمونهگیری نظری به حد اکثر رساندن امکان مقایسه رویدادها و موردهاست تا تعیین کنیم چگونه یک مقوله از لحاظ ویژگیها و ابعادش تغییر میکند»)۱۳۹۱: ۲۱۹-۲۲۱).
در این نظریه نمونهها (افراد، گروهها، سازمآنها،… ) گامبهگام براساس میزان نیاز برای نظریه درحال شکل گیری جمع آوری میشوند. یعنی اطلاعاتی مورد قبول واقع میشوند که محقق تشخیص دهد در فرایند پژوهش به او کمک میکنند. در اینجا نمونهگیری زمانی به پایان میرسد که پژوهشگر به این نتیجه برسد که با گردآوری اطلاعات تازه چیز جدیدی به دست نمیآورد. استراوس و کربین معتقدند فرایند گردآوری دادهها تا زمانی ادامه پیدا میکنند که « الف: هیچ داده جدید یا مرتبط به یک مقوله به دست نیاید؛ ب) مقوله از لحاظ ویژگیها و ابعاد به خوبی پرورش یافته باشد و گوناگونیهای آن را به نمایش بگذارد؛ و ج) مناسبات میان مقولهها به خوبی مشخص و اعتبارشان ثابت شده باشد»(همان،۲۳۰). روش نمونهگیری نظری بیشتر در تحقیقاتی که به روش گردد تئوری انجام میشوند به کار برده میشود. در نتیجه در این تحقیق که به روش گرندد تئوری انجام گرفت از روش نمونهگیری نظری برای جمع آوری دادهها استفاده شده است.
۳-۳-۲ نمونهگیری : شیوه انتخاب اطاع رسانهها (مصاحبهشوندگان) در این پژوهش
در این تحقیق از دو نوع روش نمونهگیری استفاده کردیم یک شیوه نمونهگیری اشباع نظری و دیگری روش گلوله برفی است. روش نمونهگیری گلوله برفی جهت انتخاب مصاحبهشوندگان به کارگرفته شد و روش اشباع نظری برای تعیین حجم، کمیت و کیفیت دادههای پژوهش به کار رفت. در زمینه استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی که یکی دیگر از روشهای تحقیقهای کیفی است باید اشاره کنیم که با هرکدام از اساتید که مصاحبه میکردیم از آنها سؤال میپرسیدیم که از نظرشان چه کسانی در زمینه توسعۀ اجتماعی میتوانند به ما کمک کنند. در نتیجه از این طریق ما توانستیم برای افزودن بر غنا و اعتبار دادههای تحقیق، از آن افرادی که از نظر مصاحبهشوندهها دارای تخصص و توانایی علمیهستند، مصاحبه به عمل بیاوریم. در روش اشباع نظری طی فرایند تحلیل دادهها وقتی اطلاعات به حد کافی رسیدهاند و به این نتیجه میرسیدیم که دیگر چیز مفیدی به دادهها اضاف نمیشود از پرسیدن بعضی سؤالها در مصاحبههای بعدی خودداری کردیم.
در هر روش تحقیقی که با مصاحبه و پرسشنامه سر وکار دارد جهت گردآوری دادهها اولین کار انتخاب کسانی که میخواهد با آنها مصاحبه کند یا پرسشنامه به دست آنها برساند. در اینجا اعضای هیأت علمی گروههای علوم اجتماعی دانشگاههای دولتی استان تهران اطلاعرسانها یا مشارکتکنندگان بودند. لازم به ذکر است که در تئوری زمینهای به کسانی که قرار است از آنها اطلاعات به دست آورده شود «اطلاعرسان» یا «مشارکت کنندۀ» میگویند(شهبازی: ۱۳۸۸: ۱۷). در ابتدا بعد ازتوضیح اجمالی دربارۀ موضوع و هدف تحقیق برای اطلاع رسانها برای شروع مصاحبه از یک سؤال نسبتاَ باز آغازکردیم و در ادامه کم کم به سؤالهای خرد رفتیم. در ابتدا چک لیست سؤالها را آماده کردیم و بعد از پرسیدن پرسش از اطلاع رسانها تلاش میکردیم که اگر توضیحات آنها کافی نمیبود و اطلاعات لازم را دست نمیرسید به شیوه دیگر سؤال را مطرح میکردیم. در بعضی مواقع توضیحات اطلاعرسانها زمینه را برای سؤالکردن از صحبتهای آنها مهیا کرد.
گام بعدی این است که در نظر بگیریم از چه تکنینکهایی استفاده بکنیم. تکنیک مورد استفاده در اینجا مصاحبه است. در روش گراندد تئوری برای انتخاب اطلاعرسانها میتوان از روش نمونهگیری عمدی و انتخابی استفاده کرد. یعنی مصاحبه کنندۀ میتواند به دلخواه خود از بین جامعه آماری گزینههای مورد نظرش را که احساس میکند در جمع آوری اطلاعات به او کمک میکنند، را انتخاب کند. بر همین اساس در ابتدا اسامی تمام اطلاعرسانها را بیرون کشیدیم سپس از بین آنها کسانی را که در زمینه توسعه تخصص داشتهاند و یا در دانشگاه به تدریس در رشتههای تخصصی توسعه مشغول بودهاند، انتخاب کردیم. یعنی در ابتدا اسامیتمام اعضای هیأت علمیگروههای علوم اجتماعی را لیست کردیم سپس با توجه به رشتههای تدریس آنها و یا تخصصی که دارند از بین آنها گزینش کردیم. در بعضی دانشگاهها هم که رشته و گرایش توسعه را نداشتهاند ولی درس توسعه در آنجا تدریس میشد سعی کردیم با استاد مربوطه مصاحبه ترتیب دهیم. به طورکلی فرایند انجام کار از شروع تا پایان به صورت نمودار زیر انجام داده شد:
نمودار شماره ۳-۱ فرایند تدوین نظریه
نظریه
کدگذاری باز
کدگذاریمحوری
کدگذاریگزینشی
مصاحبه دادههای خام کدگذاری مفاهیم مقولهها اشباع دادهها مقولههستهای
پرسش- مقایسه/ پرسش- مقایسه/ پرسش- مقایسه/ پرسش- مقایسه/ پرسش- مقایسه/ پرسش- مقایسه
۳-۴ تکنیک جمعآوری دادهها[۴۹]
در روش نظریه بنیادی منابع جمع آوری اطلاعات را میتوان در دو دسته طبقهبندی کرد؛ منابع اولیه و منابع ثانویه. منابع اولیه شامل مصاحبه، مشاهده مشارکتی و غیر مشارکتی، ثبت مصاحبهها از زمینه مورد مطالعه و دفترچه خاطرات است، منابع ثانویه تجارب شخصی، ادبیات موجود و مقایسه آنها را در بر می گیرد (استراوس و کربین ،۱۹۹۰، به نقل از ایمان و محمدیان). برای این که گردآوری دادهها را در روش اشباع نظری هدایت و هدفمند کنیم نیازمند پرسشهای تحلیلی و انجام مقایسه هستیم(استراوس وکربین، ۱۳۹۰: ۲۲۱). در بحث گردآوری دادهها باید به چهار ملاک توجه داشت: الف) انتخاب مکان یا گروه مورد مطالعه. ب) باید تعیین کنیم از چه نوع دادههای میخواهیم استفاده بکنیم(مصاحبه، مشاهده، سرگذشتها،… ). ج) یک عرصه برای چه مدت باید تحت مطالعه باشد. د) اینکه چه تعداد مصاحبه یا مشاهده داشته باشیم یا چند مکان را مورد بررسی قرار دهیم بستگی به وجود امکانات، دسترشی به مشارکت کنندگان، اهداف پژوهش، زمانبندی و انرژی پژوهشگر دارد(همان: ۲۲۳).
۳-۴-۱ تکنیک گردآوری دادهها در این پژوهش
در این پژوهش از تکنیک مصاحبه برای گردآوری دادهها استفاده شده است. دلیل انتخاب این تکنیک این است که در تحقیقاتیکه به روشکیفی انجام میشوند تکنیک مصاحبه ژرف میتواند اطلاعات بیشتر، بهتر و مناستتری به دست دهد. امروزه عدهای از پژوهشگران مصاحبه را به عنوان روش اصلی گردآوری اطلاعات میدانند زیرا تنها با مصاحبه میتوان به لایههای درونی یک پدیده اجتماعی دست یافت(شهبازی: ۱۳۸۸: ۱۲۴). روش جمع آوری دادهها از طریق مصاحبه پیچیدگیهای خاص خود را دارد. علاوه بر این اگر کسانی که قرار است به آنها مصاحبه بکنیم متخصصان باشند پیچیدگی و سنگینی کار دوچندان افزایش مییابد. فلیک بر این باور است که در آن دسته از مصاحبههایی که با متخصصان ارائه داده میشود مصاحبهشوندهها نه به عنوان یک شخص بلکه به عنوان صاحب تخصص و نماینده یک گروه در یک حوزه خاص به حساب میآیند. او همچنین دربارۀ دامنه اطلاعات به دست آمده در مصاحبه با متخصصان معتقد است که دامنه اطلاعاتی آنها محدودتر است(۱۳۹۰: ۱۸۳) زیرا این اطلاعات پراکنده نیستند و متخصص در حوزه تخصص خود به ارائه اطلاعات میپردازد. فلیک به سه نکته دربارۀ مصاحبه با متخصصان اشاره دارد: مورد اول، مشکل هدایت کردن مصاحبه توسط مصاحبهگر است زیرا فرد مصاحبهشونده صاحب تخصص هست. دوم، مصاحبهگر باید نشان دهد که به موضوع مصاحبه آشنایی نسبی دارد. سوم، هدف این نوع مصاحبه مقایسه دانش متخصصان و تحلیل محتوای است(همان: ۱۸۴). ازآن جاییکهگفتیم اساتید اطلاع رسانهای ما بودند هماهنگ کردن مصاحبهها، زمان انجام مصاحبه وگرفتن توافق جهت مصاحبه کاری بسیار سخت بود. زمان و رضایت انجام مصاحبههای این پروژه یا از طریق ایمیل(یک مورد)، یا تلفن (دو مورد) یا هم از طریق حضور در دفتر اساتید(۱۷ مورد) صورت گرفت. زمان مصاحبه از ۲۴ دقیقه تا۱:۳۰دقیقه به طول انجامید. در اینجا لازم است بگوییم دکتر راغفر استاد گروه علوم اقتصادی دانشگاه الزهرا هستند اما از ایشان مصاحبه به عمل آمده است. از آن جایی که روش انتخاب مصاحبهشوندهها گلوله برفی بوده، وقتی از اطلاع رسانها میخواستیم مشارکت کنندۀ بعدی را معرفیکنند اکثر آنها ازآقای دکتر راغفر به عنوانگزینه بعد حرف میزدند چون آنها راغفر را استادی با تخصص توسعه در ایران میشناختند. در نتیجه استثنائاً با ایشان هم مصاحبه ترتیب دادیم.
۳-۵ اعتبار[۵۰]
منظور از اعتبار آن است که آیا در طی فرایند تحقیق از مصاحبه و جمع آوری دادهها تا ارزیابی، تحلیل و نتیجهگیری همان کاری را که واقعاً دنبال آن هستیم را انجام میدهیم یا نه؟ پس اعتبار ترازوی سنجش دقت پروژه به حساب میآید. به عباراتی «آیا محققان همان چیزی را میبینند که تصور میکنند که میبینند یا خیر»(فلیک : ۱۳۹۰: ۴۱۴). در گراندد تئوری اعتبار به این معناست که آیا نظریهای که محقق از دادههای بیرون آورده است از دادههای خودمان استخراج شده است یا اینکه ما طی تحلیل خود نتایج را به دادهها تحمیل کردیم. فرایند اعتبار درتحقیق کیفی را استراوس و کربین به این گونه شرح میدهند که نظریهای که ما از دادهها بیرون کشیدیم « چیزی جز صورت انتزاعی دادههای خام نیست. از این رو بسیار اهمیت دارد تعیین کنیم که این صورت انتزاعی تا چه حد با دادههای خام جور در میآید؛ و نیز تعیینکنیم که آیاچیزی قابل توجهی بودهکه در نظریه نیامدهباشد؟» (۱۳۹: ۱۸۰).
در این تحقیق ما از دو نوع اعتبار درونی[۵۱] و اعتبار بیرونی[۵۲] جهت بالا بردن میزان دقت و اعتبار آن استفاده کردیم. اعتبار درونی در این پروژه به این سبک بود که آیا سؤالها و پرسشهای ما همان مفهوم توسعۀ اجتماعی را که ما دنبال آن بودیم میسنجیدند یا خیر. آیا یافتههای تحقیق شارح نظریه تولید شده و ایدۀ مصاحبهشوندگان دربارۀ موضوع تحقیق و واقعیتهای موجود دربارۀ توسعۀ اجتماعی هست یا نه. اعتبار بیرونی در اینجا به این شیوه آزمون شد که ما سعی کردیم از طریق بررسی مهمترین گفتمانهای توسعۀ اجتماعی که در این باره مطرح شدهاند به موضوع تحقیق اعتبار بالایی ببخشیم. هم چنین ما برای این هدف به بررسی پیشینه عملی توسعۀ اجتماعی پرداختیم. بر همین اساس به بعضی از پایاننامهها و مقالههایی که در زمینه توسعۀ اجتماعی و شاخص های آن نوشته شدهاند، رجوع کردیم.
۳-۶ قلمرو و محدوده تحقیق [۵۳]
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:49:00 ب.ظ ]
|