دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۲-۲-۳ . تکنیکهای مدیریت سود – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
دلیل نامگذاری مدیریت هرویین به این دلیل است که شیوه مورد بحث، همانند استفاده از هرویین برای بار اول خوشایند است اما بعدها آثار زیانبار خود را نشان میدهد(بهاری مقدم ،۱۳۸۵،ص۴۷).
۲-۲-۲-۲٫ الگوی حداکثر کردن سود[۱۱]
این شیوه از مدیریت کردن سود که تقریباً شبیه الگوی اول میباشد ، در مورد طرح های پاداش مدیریت کاربرد دارد. البته میبایست توجه داشت که در طرحهای پاداش دارای سطح حداقل و حداکثر سود مشمول پاداش، در شرایطی که سود، بالاتر از حداکثر مشمول پاداش باشد، مدیریت سود برای کاهش آن تا سطح حداکثر اعمال میگردد. این شیوه از مدیریت سود به دلیل اختیاری بودن آن و آگاهانه بودن سیاستهای اعمال شده توسط مدیریت از خطر کمتری نسبت به الگوی اول برخوردار است (همان منبع ،ص۴۸).
۲-۲-۲-۳٫ الگوی حداقل کردن سود[۱۲]
این الگو در مورد مدیران محافظهکار شرکتهایی مصداق دارد که دارای یک رویه بلند مدت سوددهی باشند. در این حالت که از طریق مستهلک کردن داراییهای سرمایهای ، هزینهایکردن مخارج تحقیق و توسعه، استفاده از روش تلاشهای موفقیتآمیز در مورد صنایع نفت وگاز و سایر رویههای فزاینده هزینه یا کاهنده درآمد صورت می پذیرد، مدیریت سعی در کاهش سودهای غیرمنتظره دارد. این الگو در مورد دو نوع از شرکتها کاربرد دارد . گروه اول شامل شرکتهایی میشود که حالت انحصاری داشته و به منظور جلوگیری از رقابتی شدن فعالیتشان، تلاش میکنند از بالفعل شدن سرمایهگذاریهای بالقوه خودداری نمایند. علاوه براین در مورد شرکتهایی که عامالمنفعهاند، مانند شرکتهای فعال در صنایع استراتژیک همانند نفت وگاز یا شرکتهای فعال در صنایع حمل ونقل یا تولید کننده برق، که افزایش بیش از حد سود میتواند با فشار مردم جهت کاهش قیمتها روبرو شود کاربرد دارند. پس مدیران اینگونه شرکتها نیز سعی در حداقلکردن رقم سود گزارششده دارند(همان منبع،ص۴۸).
۲-۲-۲-۴٫ الگوی هموارسازی سود[۱۳]
این الگو که رایجترین نوع مدیریت سود میباشد، سعی در کاهش نوسان موقتی سود گزارششده به دلیل مغایرت با سود اقتصادی دارد. این الگو به نوعی شامل هر سه الگوی اول میباشد . چرا که برای کاهش در نوسانات سود نیاز به معیار میباشد. پس در صورتی که هدف برآوردن خواسته های سهامداران باشد سود سهام با قیمت مورد انتظار سهامداران مبنای هموار سازی سود خواهد بود و در صورتی که هدف جلوگیری از فعالیت رقبا یا فشارهای اعمال شده توسط مقررات دولتی باشد، حداقل کردن درآمد یا کاهش در نوسانات آن نسبت به گذشته معیار هموارسازی میباشد (همان منبع، ص۴۹).
۲-۲-۳ . تکنیکهای مدیریت سود
برای اندازهگیری میزان دستکاری سود، توجه تحقیقات گذشته بر انتخاب روش حسابداری (برای مثال، لایفو در مقابل، فایفو، استهلاک سریع در مقابل استهلاک خط مستقیم) یا تحلیل اقلام تعهدی بوده است (تفاوت بین سودها و جریانات نقدی). تحلیل اقلام تعهدی جامعتر است، چون هم اثر انتخاب روشهای حسابداری و هم تصمیمات عملیاتی، تامین مالی و سرمایهگذاری را به دلیل تاثیر بر اقلام تعهدی اندازهگیری میکند. بر اساس ادبیات تحقیق، اقلام تعهدی حسابداری در کل، سنجش اختیاری اقلام تعهدی به طور خاص اثر تعداد زیادی از تکنیکهای مدیریت سود برشمرده را دارد. (ابراهیم، ۲۰۰۴).
اگر چه در اکثر تحقیقات جاری بر اقلام تعهدی اختیاری به عنوان ابزاری برای تعدیل سودهای گزارش شده توسط مدیران تمرکز شده است،اما مدیران ممکن است از سایر تکنیکها نیز استفاده نمایند. برخی از تکنیکهای مدیریت سود تکنیکهای واقعی هستند که از طریق زمان بندی وقوع رویدادها یا شناسایی در صورتهای مالی، سودها را کنترل میکنند. سایر تکنیکها، تکنیکهای غیر واقعی هستند که از طریق تعدیل سودهای گزارش شده به وسیله انتخابهای حسابداری، تغییرات و یا طبقهبندی اجزای سود در صورتهای مالی، سودها را مدیریت میکنند.
۲-۲-۳-۱٫ مدیریت سود از طریق زمابندی
مدیران میتوانند معاملات واقعی را زمانبندی کنند به طوری که اثرات آن ها بر سودهای گزارش شده در جهت مطلوب قرار گیرد. به عنوان مثال مدیران میتوانند برخی از داراییهای دائمی را در دوره هایی که میخواهند سودهای گزارش شده را کاهش دهند، به حساب نیاورند. بارتو (۱۹۹۳) استدلال کرد که مدیران سودهای گزارش شده را از طریق زمانبندی شناسایی سود یا زیانهای ناشی از فروش داراییهای بلند مدت و سرمایهگذاریها کنترل میکنند. از آنجایی که سود یا زیانهای ناشی از فروش فقط در زمان فروش گزارش میشوند،مدیران فرصت دستکاری سود را از طریق زمانبندی فروش داراییها خواهندداشت. بارتو(۱۹۹۳) دریافت که سود ناشی از فروش داراییها در شرکتهایی که بدهی بالایی دارند به طور معنیداری بالاتر از شرکتهایی است که بدهی پایینتری دارند. پویتراس و دیگران (۲۰۰۲) با بهره گرفتن از شرکتهای سهامی سنگاپور شواهدی فراهم کردند که مدیران شرکتهایی که سود خالص هر سهم آن ها کاهش داشته از فروش داراییها برای هموار سازی روبه بالای سودها استفاده میکنند.
مدیران میتوانند برای دستکاری سودها از یک مجموعه بزرگ و روشهای دستکاری استفاده کنند. برخی از روشها تصمیمات واقعی را میطلبد (بعبارت دیگر تصمیمات عملیاتی، تامین مالی و سرمایهگذاری) و برخی از آن ها تصمیمات خالص حسابداری است. تصمیمات عملیاتی ممکن است شامل تأخیر یا تسریع در شناسایی مخارج تحقیق و توسعه، مخارج نگهداری یا فروش باشد. انگیزه برای فروش اوراق بهادار و داراییهای ثابت که مثالهایی از تصمیمات سرمایهگذاری است در اصل به خاطر افزایش سودهای گزارش شده میباشد نه تمایل به افزایش ارزش شرکت.
۲-۲-۳-۲٫مدیریت سود از طریق تغییرات و انتخابهای حسابداری
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 05:46:00 ب.ظ ]
|