الگوی هارولد لارسول[۷۶]
لارسول (۱۹۴۸) با مشاهده سخنرانی های هیتلر و چرچیل، الگو خود را بدین صورت معرفی کرد که باید عناصر فرایند مدنظر قرار گیرد. در الگوی لارسول، علاوه بر سه عنصری که ارسطو مطرح کرده بود، دو عنصر ” وسیله و تأثیر” نیز افزوده شد. این الگو در پنچ عبارت کوتاه خلاصه شده است:چه کسی ، چه چیزی را، از چه طریقی به چه کسی می گوید و تأثیر آن چیست؟ به این ترتیب لارسول در الگوی خود، فرستنده یا منبع ، پیام، کانال، گیرنده و تأثیر را مطرح نموده است(به نقل از محمدی[۷۷] و همکاران، ۲۰۰۹).
کسی که ارتباط برقرار می کند
+
پیام
تأثیر
= +
رسانه، مجرا
+
مخاطب
شکل ۲-۲: الگو لارسول(به نقل از محمدی[۷۸] و همکاران، ۲۰۰۹ :۱۱-۱۴).
الگوی کلود شانون و وارن وی ور[۷۹]
الگوی شانون و وی ور بر مبنای نظریه اطلاعات، بخصوص در زمینه انتقال و دریافت پیام قرار دارد. به عبارتی سه عنصر در فرایند ارتباط وجود دارد: فرستنده، دریافت کننده (گیرنده) ، پارازیت (اختلال). در نگاه اول این نظریه بیشتر مربوط به ارتباط از راه دور مانند تلویزیون، تلفن و…. می شود که شامل فرستنده و گیرنده ( سخت افزار) و منبع پارازیت مثل بدی آب و هوا می شود. اما می توان این الگو را به ارتباط چهره به چهره نیز تعمیم داد؛ بدین صورت که یک نفر بعنوان فرستنده پیام، یک نفر بعنوان دریافت کننده پیام و سروصداهای پیرامون نیز منبع اختلالات می باشند ( گیبسون[۸۰]، ۲۰۱۱).
منبع اطلاعات
پیام
فرستنده
اختلالات ارسال پیام
دریافت پیام
گیرنده
پیام
مقصد
شکل ۳-۲: الگوی شانون و وی ور( گیبسون[۸۱]، ۲۰۱۱ : ۴۵-۴۶).
فراگرد ارتباط در الگوی ارتباطی ویلبر شرام[۸۲]
شرام (۱۹۵۴) زمینه تجربی فرستنده و گیرنده را در فرایند ارتباط مورد توجه قرار داد. بعنوان مثال فرستنده براساس زمینه تخصصی و تجربی خود ، پیام را رمزگذاری و ارسال می نماید و گیرنده نیز براساس زمینه تجربی خود پیام را رمز گشایی می نماید. اگر زمینه تجربی این دو طرف، متفاوت باشد، ارتباط برقرار نمی شود . میزان موفقیت یک ارتباط بستگی به میزان همپوشانی (تشابه) زمینه تجربی فرستنده و گیرنده دارد (قربانی، ۱۳۸۰).
رمزگذاری
فرستنده
رمزگشایی
گیرنده
پیام
شکل۴-۲: الگوی شرام (قربانی، ۱۳۸۰: ۱۷-۱۹).
ویلبر شرام[۸۳] معتقد است که این الگو نماینده ای برای انواع ارتباطات، چون ارتباط با خود، ارتباط با یک فرد یا گروه یا ارتباط با هزاران و حتی میلیونها گیرنده مشترک است. شرام معتقد است ارتباطات حداقل به سه عنصر منبع، پیام و مقصد نیاز دارد. او در اوج برقرار کردن ارتباط لازم است تصاویر ذهنی منبع (فرستنده) به رمز در آید. این رمز باید بوسیله مقصد (گیرنده) رمزخوانی شود و رمزخوانی وقتی انجام خواهد شد که گیرنده قبلا رمز را آموخته باشد. علاوه بر این باید فرستنده و گیرنده دارای تجربیات مشترک و یکسان باشند. شرام در آخرین الگوی خود، عنصر بازخورد را نیز اضافه نمود(باباپور خیرالدین ،۱۳۸۷).

به مقصد
منبع (فرستنده)
پیام
(گیرنده)
بازخورد
شکل ۵-۲: عنصر بازخورد در الگوی شرام(باباپور خیرالدین ،۱۳۸۷: ۲۶-۲۷).
فراگرد ارتباط در الگوی دیوید برلو[۸۴] ( الگوی SMCR )
دیوید برلو در سال ۱۹۶۰ الگویی را طراحی کرد که شامل چهار عنصر منبع، پیام، کانال و گیرنده بود
( محسنیان راد، ۱۳۸۷). برلو معتقد بود که باید فاکتورهایی را که عناصر ارتباطی ( فرستنده، کانال، گیرنده و پیام) را تحت تأثیر و کنترل قرار می دهند، مدنظر قرار داد (کرافت، ۲۰۰۴). منبع (فرستنده) دو گیرنده هرکدام دارای مهارتهای ارتباطی، نگرش، دانش، سیستمهای اجتماعی و فرهنگ (خاص خود) هستند و مشخصه های پیام نیز رمز، محتوا، نحوه ارائه ، عناصر و ساخت می باشد. کانال شامل دیدن، شنیدن، لمس کردن، بویدن و چشیدن است. کانال یک وسیله و حامل پیام است ( محسنیان راد، ۱۳۸۷). این عامل در شکل ۶-۲ آورده شده است:
گیرنده[۸۵] کانال یا مجرا[۸۶] پیام[۸۷] منبع و فرستنده[۸۸]
مهارتهای ارتباطی
نگرش
دانش
سیستم اجتماعی پیرامون
فرهنگ
عناصر
ساختار
محتوا
کدها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...