گفتار سوم: شرایط عوض

فدیه در اصطلاح فقهی اسم از فداء به معنای بدل که به‌واسطه آن، انسان از امر مکروه رهایی می‌یابد و عوض از خون بوده که در اسلام با گرفتن فدا، از قتل برخی از اسیران جنگی منصرف می‌شدند. فدیه، برای حفظ انسان از گرفتاری و ناگواری به وسیله چیزی به نام عوض بوده است؛ چراکه این کار برای این انجام می‌شود تا عوض کاری باشد که می‌بایست در اصل انجام پذیرد ولی شخص با دادن عوض خود را از اصل انجام عمل و یا آثار و تبعات و مشکلات آن در امان قرار می‌دهد.

خلع و مبارات به عنوان یک‌نهاد خاص حقوقی دارای ویژگی‌های به شرح زیر است:

۱_موجود بودن آنان که خلع و مبارات را نوعی معاوضه می‌دانند موجودیت را از شرایط معاوضه تلقی می‌کنند و فقدان آن را موجب بطلان می‌دانند. مثلاً حمل حیوان که هنوز به وجود نمی‌آید صحیح نیست چون جنین عرفا وجود ندارد موجود بودن عوض شرط صحت خلع است (نجفی. ۱۳۹۷‌ ۲۳۰)

۲_مالیت داشتن از دیگر شرایط مربوط به خلع است. بر این اساس اگر زوجه را به چیزی که مالیت ندارد مانند شراب به خلع دهنده باطل است.

۳_قابلیت تسلیم یکی دیگر از شرایط عوض آن است که قابلیت تسلیم داشته باشد و تلف فدیه قبل از قبض توسط مرد باعث بطلان طلاق می‌شود اما مشهور فقهای امامیه ازآنجایی‌که طلاق خلع و مبارات مبتنی بر تسامح می‌دانند طلاق را باطل نمی‌دانند (امامی. ۱۳۹۱ ۵۵)

۴_معلوم و معین بودن و مشخص بودن و در پایان سالم بودن یعنی هرگاه کشف گردد که آنچه از سوی زن عوض داده‌شده معیوب است زوج مختار است بین رد و اخذ قیمت یا قبول و اخذ ارش.

آثار طلاق

فصل سوم

اگر ازدواج توسط یکی از راه‌های که قبلاً بیان گردید منحل گردد‌، یک سلسله آثار و نتایج حقوقی را به بار می آورد‌ که طرفین باید با توجه به شرع و قانون آن‌ ها را رعایت کنند.‌ ازجمله‌ی این آثار نسبت به طرفین از جهات متعدد قابل‌طرح است مانند نگه‌داشتن عده و لزوم آن و وضعیت توارث زوجین که آیا با این نوع از طلاق توارث بین زوجین قطع می‌گردد و همچنین بحث مربوط به نفقه و سایر حقوق مالی و مهم‌تر از همه مسئولیت نگهداری و حضانت و تعیین تکلیف آینده کودکان می‌باشد.

مبحث اول: آثار غیرمالی طلاق

زمانی که طرفین به مرحله ی نهایی یعنی طلاق می‌رسند دیگر هیچ گونه رابطه ی زناشویی در بین زوجین صورت نمی گیرد ودو طرف از این زمان به بعد نامحرم می‌باشند و هیچ گونه تعلقی نسبت به همدیگر ندارند و ‌در مورد تکلیف حضانت کودکان به جا مانده از این جدایی طبق توافق خود زوجین و یا حکم دادگاه موظف به حضانت و سرپرستی فرزندان خود می‌باشند.

گفتار اول: قطع رابطه زناشویی

به‌موجب ماده ۱۱۲۰ قانون مدنی ایران« عقد نکاح به فسخ یا به طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل می‌شود.» به دنبال طلاق رابطه زوجیت بین زن و مرد از بین می‌رود، دیگر آن دو نسبت به هم محرم نیستند مرد می‌تواند زن دیگر اختیار کند وزن نیز بعد از ایام عده اختیار دارد شوهری دیگری انتخاب نماید.پس از گذشتن ایام عدّه رابطه مالی و معنوی مهمی بین آنان برقرار نیست (لطفی ۱۳۸۹ ۱۷۰) البته تا زمانی که گواهی عدم امکان سازش منجر به اجرای صیغه‌ی طلاق نشده طرفین مکلف به ایفای نقش وظایف خود می‌باشند یعنی تا زمانی که صیغه‌ی طلاق جاری نگشته زن و مرد در نکاح هم می‌باشند.طبق ماده ی ۲۴ قانون حمایت خانواده ۹۱ ثبت طلاق و سایر موارد انحلال نکاح و نیز اعلام بطلان نکاح یا طلاق در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق حسب مورد پس از صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم مربوط از سوی دادگاه مجاز است

مرجع رسیدگی‌کننده شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران

رأی دادگاه:در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای…نسبت به رأی صادره از شعبه ۲۵۴ دادگاه خانواده تهران به شماره دادنامه ۲۰۴۱در تاریخ ۱۲/۷/۸۴ که بر اساس ان حکم به رد دعوی مشارالیه به طرفیت تجدیدنظر خوانده به نام…به خواسته تمکین صادرشده است با عنایت ‌به این‌که حسب تصویر مصدق رونوشت سند نکاحیه.. و اقاریر صریح تجدیدنظر خوانده رابطه‌ زوجیت طرفین مبتنی بر عقد نکاح دائم محرز و محقق بوده صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه‌ی طلاق تا زمانی که اجرانشده باشد مانع تمکین نمی‌باشد و نظر به اینکه هیچ گونه دلیلی مبتنی بر امتناع تجدیدنظرخواه از تأدیه حقوق تجدیدنظر خوانده به دادگاه ارائه نشده است ‌بنابرین‏ با وصف مطروحه و با عنایت ‌به این‌که تا استقرار رابطه‌ زوجیت و منحل نشدن علقه‌ی زوجیت طرفین مکلف به ایفای وظایف خود می‌باشند دادگاه اعتراض تجدیدنظرخواه را وارد تشخیص داده و با استناد به ماده۳۵۸ضمن نقض رأی معترض‌عنه به استناد ماده ۱۱۰۲ ق م حکم به محکومیت تجدیدنظر خوانده به تمکین از تجدیدنظرخواه صادر و اعلام می‌دارد .رأی دادگاه قطعی است.(زندی ۱۷۰٫۱۳۹۱)

گفتار دوم: حضانت فرزندان

حضانت واژه عربی است که به معنای حفظ کردن‌، دایگی‌، در کنار گرفتن‌، پرورش دادن و به سینه چسباندن است. در قوانین جمهوری اسلامی تعریفی از حضانت ارائه نگردیده و در قانون مدنی تحت عنوان نگاهداری و تربیت اطفال به حضانت اشاره‌شده است و البته تعریف حضانت به عرف و رویه قضائی واگذار گردیده است ولی می‌توان گفت در اصطلاح حقوقی حضانت سلطه و قدرتی است قانونی که به منظور نگاهداری و تربیت اطفال به پدر و مادر اعطا گردیده است در فقه امامیه ولایت بر نگهداری و تربیت طفل را حضانت گفته‌اند (صفایی و امامی۱۳۸۸ ۳۴۴) نظام خلقت در انسان طوری است که نوزاد از روز ولادت نیاز به مراقبت دارد و شایسته‌ترین افراد در انجام این وظیفه حساس و مهم والدین کودک هستند قانون‌گذار نیز از طبیعت متابعت کرده و حضانت را حق و تکلیف پدر و مادر دانسته است (گرجی وهمکاران۱۳۹۲ ۴۴۵) دادگاه در کلیه مواردی که مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش می‌کند باید ترتیب اطمینان بخشی را در خصوص نگهداری و حضانت و میزان نفقه اطفال با توجه به وضعیت مالی و اخلاقی زوجین و با در نظر گرفتن مصلحت صغار تعیین نماید و به‌موجب قانون مدنی نگهداری طفل تا پسرتادوسالگی و دختر تا ۷ سالگی با مادر و پس‌ازآن با پدر است و چنانچه مادر در مدت‌زمانی که نگهداری طفل به او سپرده‌شده مجنون شده و یا ازدواج نماید حق حضانت از او سلب می‌گردد‌ حضانت طفل با پدر و مادر است ولی در صورت جدایی والدین و وجود اختلاف بین زوجین دادگاه هر یک از ابوین را که دارای شرایط لازم تشخیص دهد برای حضانت انتخاب می‌کند شرایط لازم برای حضانت به طور پراکنده از مواد قانون مدنی قابل استنباط است در ماده ۱۱۷۰ ق م برای حضانت توسط مادر داشتن عقل و شوهر نکردن مجدد را شرط دانسته است. صحت و سلامت جسمانی و روانی و اخلاقی نیز از شرایط لازم برای حضانت است که در ماده ۱۱۷۳ به آن اشاره‌شده است .هیچ یک از ابوین حق ندارند از حضانت طفلی که به آن‌ ها سپرده‌شده است خودداری نمایند و در صورت امتناع از سوی دادگاه ملزم می‌شوند و چنانچه الزام مؤثر نباشد هزینه حضانت طفل در درجه اول از پدر و جد پدری و سپس از مادر اخذ خواهد شد. در ماده ی۴۰ قانون حمایت خانواده جدید :هر کس از اجرای حکم دادگاه ‌در مورد حضانت طفل استنکاف کند یا مانع از اجرای آن شود یا از استرداد طفل امتناع ورزد،حسب تقاضای ذی نفع و به دستور دادگاه صادر کننده رأی‌ نخستین تا زمان اجرای حکم بازداشت می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...