نتایج نشان می‌دهد که بین ماهیت دانش(ضمنی یا آشکار بودن) و وضعیت دانش(کاربردی یا بنیادی بودن) با ظرفیت جذب دانش دارای ارتباط معناداری است. همچنین نتایج حاکی از این نکته بود که حضور قابل ملاحظه ظرفیت جذب دانش مانع انجام عملیات مشترک در تحقیق و توسعه می شود. سازو کارهای گوناگونی برای جذب دانش وجود دارد و در این ارتباط ممکن است هم دانش بنیادی و هم دانش کاربردی جذب شوند.

بیکر و پیترز[۵۰](۲۰۰۰) تعداد ۲۹۰۰ شرکت تولیدی نوآور فعال در اتحادیه اروپا را با هدف تبیین چگونگی ارتباط بین سطح فرصت‌های فناوری در یک بخش و سطح فعالیت‌های نوآورانه به وسیله شرکت‌ها و بررسی تاثیر طرفیت جذب دانش بر این رابطه مورد بررسی قرار دادند. معیارهای مورد استفاده در این تحقیق عبارت بودند از وجود دائمی دپارتمان تحقیق و توسعه و وجود فعالیت‌های مداوم تحقیق و توسعه. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که بر اساس تحلیل رگرسیون ظرفیت جذب دانش در ارتباط بین سطح نوآوری شرکت با فرصت‌های محیطی فناوری نقش مثبتی دارد. همچنین تاثیر مثبیت ظرفیت جذب بر نوآوری به تأیید رسد و مشخص شد که وجود دائمی دپارتمان تحقیق و توسعه و وجود فعالیت‌های مداوم تحقیق و توسعه بر میزان ظرفیت جذب دانش به طور فزاینده ای تاثیر دارد.

۲-۳-۲: مطالعات داخلی

پژوهشی تحت عنوان «طراحی مدل اندازه گیری ظرفیت جذب دانش : مطالعه موردی صنایع دارویی کشور» در سال ۱۳۸۷ توسط عباسعلی حاجی کریمی و بهمن حاجی پور به انجام رسیده است. در این مقاله و در ارتباط با ظرفیت جذب دانش به روش های سنتی سنجش ظرفیت جذب که بیشتر بر شاخص های تحقیق و توسعه مانند نسبت هزینه صرف شده در تحقیق و توسعه بر فروش کل سطح سرمایه گذاری در تحقیق وتوسعه و تداوم فعالیت‌های تحقیق و توسعه تأکید دارد اشاره شده است. همچنین به ناکافی بودن این معیارها در اندازه گیری ظرفیت جذب بر قابلیت جمعی و چند سطحی بودن این متغیر تأکید شده و روشی جامع برای اندازه گیری این متغیر پیشنهاد شده است. این روش دارای چهار سطح سنجش پیمایش محیط، سنجش فعالیت‌های R&D، سنجش جو ارتباطات و اندازه گیری دانش قبلی مرتبط با کسب و کار سازمان می‌باشد.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که می توان ظرفیت جذب دانش را از طریق عناصر پیمایش محیط، فعالیت های تحقیق و توسعه، جو ارتباطات و دانش قبلی مرتبط با کسب و کار سازمان بیان کرد.

در مجموعه پژوهش های انجام گرفته بر اساس مدل سازمان‌های پاسخگوی سریع می توان به پژوهشی تحت عنوان «تعیین سطح وفاداری مشتریان با بهره گرفتن از مدل سازمان‌های پاسخگوی سریع» که در سال۱۳۸۷ توسط محمد رضا حمیدی زاده و سیده معصوم غمخواری به انجام رسیده است، اشاره نمود. در این مقاله مدل سازمان های پاسخگو ی سریع بر پایه شش بعد رقابتی : قیمت، کیفیت، زمان، خدمات، انعطاف پذیری و قابلیت اطمینان بنا شده است. در این تحقیق سطح وفاداری مشتریان در فروشگاه های زنجیره ای شهروند با توجه به اهمیت توزیع کالا در سطح جامعه و ایجاد فروشگاه های زنجیره ای برای اصلاح نظام توزیع مورد بررسی قرار گرفته است. فرضیات پژوهش عبارتند از :

    1. هر یک از عوامل مدل سازمان های ‌پاسخ‌گویی‌ سریع بر وفاداری مشتریان شرکت شهروند مؤثر است.

  1. میزان تأثیر هر یک از عوامل ششگانه مدل سازمان‌های ‌پاسخ‌گویی‌ سریع بر وفاداری مشتریان شرکت شهروند، متفاوت است.

الف) تأثیر کیفیت بر وفاداری مشتریان بیشتر از عامل قیمت است.

ب) تأثیر خدمات بر وفاداری مشتریان بیشتر از عامل زمان است.

ج) تأثیر قابلیت اطمینان بر وفاداری مشتریان بیشتر از انعطاف پذیری است.

به طور کلی وفاداری مشتریان امری است که اثرات مهمی برای سازمان به خصوص از نظر سودآوری دارد. در این پژوهش عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان با نگرش کاربردی مدل سازمان‌های پاسخگوی سریع در فروشگاه های زنجیره ای و به طور خاص در شرکت شهروند مورد بررسی واقع شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که همه ابعاد مدل سازمان‌های پاسخگوی سریع بر وفاداری مشتریان مؤثر است و شدت تاثیر این عوامل بر وفاداری متفاوت از یکدیگر است.

«مهدی میرزاپور»(۱۳۸۷) در پایان‌نامه‌ای تحت عنوان «رابطه مدیریت دانش و عملکرد در سازمان‌ها» به بررسی ارتباط بین مدیریت دانش و اجزای آن و عملکرد در شرکت‌های بین‌المللی شده ایرانی پرداخته است. در این پژوهش مدیریت دانش در پنج بعد تشخیص دانش، تحصیل دانش، توسعه دانش، به کارگیری دانش و نگهداری دانش مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد با به کارگیری مدیریت دانش، عملکرد سازمان بهبود می‌یابد. همچنین اجزای مدیریت دانش که شامل تشخیص دانش، تحصیل دانش، توسعه دانش، به کارگیری دانش و نگهداری دانش می‌باشند نیز بر عملکرد سازمان تاثیر مثبت و معنی داری دارند.

۲-۴) خلاصه و جمع بندی

در این فصل با هدف حمایت نظری از فرضیه‌ها، پیشینه تحقیق در سه قسمت مورد بررسی قرار گرفت. در قسمت اول، با مروری بر نظریه ها و دیدگاه اندیشمندان، دو رویکرد اصلی در حوزه ظرفیت جذب دانش یعنی رویکرد کلاسیک(رویکرد فردی نسبت به ظرفیت جذب دانش) و رویکرد نوین(روکرد جمعی نسبت به ظرفیت جذب دانش) را بررسی نمودیم. خلاصه مطالب بحث شده در این قسمت در جدول ۲-۲ ارائه شده است.

از سایر مباحث مطرح شده در این بخش می توان به معرفی تعیین کننده های ظرفیت جذب دانش اشاره کرد. از جمله مهمترین عوامل توضیح دهنده ظرفیت جذب دانش عبارتند از : دانش مرتبط گذشته، ظرفیت جذب اعضای سازمان، سطح تحصیلات و درجات دانشگاهی پرسنل، تنوع در سوابق پرسنل، پیمایش محیط، ساختار سازمانی، شبکه ارتباطات، جو ارتباطات و هزینه های انجام شده در تحقیق و توسعه. همچنین در بخش پایانی این قسمت ‌در مورد سازمان‌های پاسخگوی سریع و شش بعد رقابتی آن ها یعنی قیمت، کیفیت، زمان، خدمات، انعطاف پذیری و قابلیت اطمینان بحث نمودیم.

جدول ۲-۲: تئوری‌های اصلی در حوزه ظرفیت جذب دانش

ردیف

تئوری‌های اصلی

نظریه ‌پردازان

روند کلی تئوری

۱

رویکرد فردی

کوهن و لونیتال (۱۹۹۰)

آلن(۱۹۸۲)

دانش امری است عینی که در خارج از ذهن افراد وجود دارد و می توان آن را به آسانی به یادگیرنده منتقل کرد و یادگیری نیز به عنوان فرایند انتقال اطلاعات از یک منبع صاحب دانش به سوی کسی که چنین اطلاعاتی را در اختیار ندارد تعریف می شود. در دیدگاه های فرد گرایانه یادگیری سازمانی افراد دارای یک مدل ذهنی هستند که مبنایی بر اقدامات آن ها به شمار می رود.

۲

رویکرد اجتماعی

لان و لوباتکین (۱۹۹۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...