راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره اثر بخشی آموزش غنیسازی ازدواج بر تعهد و تابآوری زنان … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
حمایت اجتماعی به عنوان یک فاکتور چند بعدی تشخیص داده شده است که شامل: خانواده گسترده، شبکههای خانواده، اجتماع و مدرسه، اشتغال و حرفههای حمایتی است (دراموند، ۲۰۰۲). این منابع حمایت اجتماعی، میتواند حمایت عاطفی، روانشناختی، اطلاعاتی، اقتصادی را به همراه داشته باشد (والش، ۲۰۰۲). محققان (امریکنر، ولف و توماس، ۱۹۹۴؛ هولان، موس، ۱۹۹۱؛ ورنر، ۱۹۹۳) [۱۰۵] نقش حمایت اجتماعی و اینکه چطور مستقیما به سلامت روانی مربوط میشود را بیان کردهاند. حمایت اجتماعی با بهزیستی عاطفی و توانایی در جبران شرایط منفی زندگی در ارتباط است (بروک، گان، ۱۹۹۵) [۱۰۶]. در تحقیقی که توسط مک کابین، تامسون، هان و آلن[۱۰۷] (۱۹۹۷) انجام شد، حمایت اجتماعی را به چند بعد طبقهبندی کرد. این ابعاد شامل: حمایت عاطفی ذ (ارتباطی که خانواده به آن اهمیت میدهد) حمایت اعتباری (برای اثبات ارزش خانواده و آنچه آنها انجام میدهند) حمایت شبکهای (اشاره به مسولیت خانواده در قبال اعضاء دارد) و حمایت نوع دوستانه (بخاطر منافع خانواده به افراد اهمیت داده میشود).
۲-۲-۳- سرسختی روان شناختی[۱۰۸]
سرسختی روان شناختی یکی از مفاهیم مشترک با تابآوری است. کوباسا [۱۰۹] (۱۹۷۹) در مطالعات اولیه خود سازه شخصیتی سرسختی روان شناختی را بر اساس یافتههای جمع آوری شده از افرادی که با فشارهای روانی زیادی روبه رو بودهاند و احساس بیماری میکردند، معرفی کرد. سرسختی روان شناختی، مجموعهای متشکل از ویژگیهای شخصیتی است که در رویارویی با حوادث فشارزای زندگی، به عنوان منبعی از مقاومت و به عنوان سپری محافظ عمل میکند. سرسختی روان شناختی و خود تابآوری از جمله متغیرهای هستند که میتوانند تنیدگیها و آثار نامطلوب آنها را تعدیل نمایند (جوزف و همکاران[۱۱۰]، ۱۹۹۷؛ نقل ازرحیمیان، ۱۳۸۷). کوباسا و پوکتی[۱۱۱] (۱۹۸۳) ویژگیهای روان شناختی سرسختی از جمله حس کنجکاوی قابل توجه، گرایش به داشتن تجارب جالب و معنی دار، ابراز وجود، پرانرژی بودن و این که تغییر در زندگی، امری طبیعی است، میتواند در سازش فرد با رویدادهای تنیدگی زای زندگی سودمند باشند. بررسیها گویای آن هستند که سرسختی با سلامت بدنی و روانی رابطه مثبت دارد و به عنوان یک منبع مقاومت درونی، تاثیرات منفی استرس را کاهش میدهد و از بروز اختلالهای بدنی و روانی پیشگیری میکند (کوباسا، ۱۹۷۹؛ فلورین[۱۱۲]، میکولینسر[۱۱۳] و یابمن[۱۱۴]، ۱۹۹۵؛ بروکز[۱۱۵]، ۲۰۰۳؛ نقل از رحیمیان، ۱۳۸۷). افراد سرسخت برای برخورد با مشکلات از شیوه فعال حل مسئله یعنی شیوهای که فشار روانی را به تجربهای بیخطرتبدیل میکند، بهره میگیرند و بنابراین سطح نگرانی و احساس خطر در افراد سرسخت در پیشامدهای ناگوار بسیار پایین است (لاو[۱۱۶]، ۱۹۹۶). هانگ[۱۱۷] (۱۹۹۵) نیز باور دارد که افراد سرسخت به رویارویی موفق و کارآمد در برابر استرسها با وجود بروز پیشامدهای ناگوار امیدوارند، از توانایی یافتن معنی در تجارب آشفتهساز برخوردارند و به نقش خود به عنوان فرد ارزنده و با اهمیت باور دارند. کوباسا (۱۹۹۳) فرد سرسخت کسی است که سه مشخصه عمومیدارد” الف. اعتقاد به اینکه قادر به کنترل و یا تاثیرگذاری بر روی حوادث است (کنترل[۱۱۸]). ب. توانایی احساس عمیق درآمیختگی و یا تعهد نسبت به فعالیتهایی که انجام میدهد (تعهد[۱۱۹]). ج. انتظار اینکه تغییر، یک مبارزه هیخانانگیز برای رشد بیشتر است و آن را جنبهای عاری از زندگی میداند (مبارزه جویی[۱۲۰]).
افرادی که در مولفه تعهد در سطح بالایی قرار دارند، به طور کامل در فعالیتها درگیر میشوند. افراد متعهد به صورتی قوی احساس هدفمندی و خودآگاهی دارند که در آنها این احساس را ایجاد می کند که آنها و فعالیتهایی که درگیر آن میشوند، ارزشمند هستند. به نظر میرسد چنین افرادی فعالیتها را به روشی ساده و همراه با تلاش اندک انجام میدهند. سطوح بالای کنترل اشاره به این دارد که افراد میتوانند بر آنچه که آنها را احاطه کرده است اعمال نفوذ نمایند. افرادی که در مولفه مبارزه جویی در سطح بالایی قرار دارند، به جای اتکا بر جنبههای ثابت زندگی بر انجام تغییرات و تطابق با شرایط تمرکز دارند، چنین افرادی پیشبینی مینمایند که تغییرات فرصتهایی را برای رشد و توسعه آتی آنها فراهم میکند (کرالی، هاسلیپ وهابدی[۱۲۱]، ۲۰۰۳؛ نقل از ضرغامیان). به باور کینگ[۱۲۲] و همکاران (۱۹۹۸) نیز افراد سرسخت موقعیتهای ناگوار را چالشانگیز ارزیابی میکنند تا تهدید کننده، حس تعهد بیشتر نسبت به خود و کار خود دارند، حس بیشتری از کنترل در مورد زندگی شان تجربه میکنند و عوامل فشارزا را به عنوان فرصتهایی بالقوه برای تغییر میبینند و از این رو سلامت روان خود را حفظ میکنند. بنابراین میتوان گفت که افراد سرسخت به دلیل برخورداری از سبک تبیینی خوشبینانه، احساس توانمندی در رویارویی با مشکلات، برخورد مسئله مدار با مشکلات، انتظارات مثبت در مورد پیامدها، و باور به وابستگی پیامد به عمل، میتوانند سلامت روان خود را در رویدادهای پیشبینی نشده و ناگوار حفظ کنند.
۲-۲-۴- تابآوری در خانواده
۲-۲-۴-۱- تعریف تابآوری خانوادگی
در پژوهشهای تابآوری براهمیت منابع درونی و بیرونی خانواده به عنوان عواملی که میتوانند باعث تسهیل سازگاری شوند تاکید شده است (مک کوبین و همکاران، ۱۹۹۸).
بر اساس نظر ام-سیکابین[۱۲۳] (۱۹۸۸؛ نقل از فروغی) تابآوری خانواده شامل عواملی مانند سطح انتقادپذیری، نوع خانواده، منابع کمک، مهارتهای حل مسئله، سازگاری، چشمانداز به زندگی و ارزیابی عوامل استرسزا است که این عوامل خانواده را در مقابل از هم پاشیدن مقاوم میکند. برخی از ابعاد زندگی خانوادگی مانند ابرازگری ارتباطات، انسجام، پیوند و باهم بودن اعضای خانواده در هنگام متحمل شدن یک موقعیت استرسآور خانوادگی بهبود پیدا میکند.
هاولی و دهان[۱۲۴]، ۱۹۹۶ (نقل از ضرغامیان، ۱۳۸۹) تابآوری خانواده را بدین شکل تعریف میکنند: روشی است که خانواده با بهره گرفتن از آن هنگامی که با چالش مواجه میشود قادر خواهد بود که سازگار و شکوفا شود. همان گوته که اصول سازگاری و انطباق نشان میدهد. تابآوری خانواده راههای منحصر به فرد پاسخ به شرایط نامطلوب را در سیستم خانواده گسترش میدهد. راتر [۱۲۵] (۱۹۸۷) معتقد است، تابآوری حاصل تعامل موفقیتآمیز با خطر است، به جای اینکه فرد از خطر فرار یا اجتناب کند. تابآوری خانواده نیز توانایی خانواده و اعضاء آن جهت دستیابی به سطوح بالای عملکرد را در بر میگیرد. از آنجا که اعضاء خانواده با هم در ارتباط هستند. پاسخ انطباقی یک عضو خاص جهت حفظ تعادل ممکن است که باعث تغییر در الگوهای تعاملی خانواده شود. مطابق این رویکرد انسجام و یکپارچگی خانواده خود عاملی حمایتی برای اعضاء خانواده محسوب میشود (والش، ۲۰۰۲).
۲-۲-۴-۲- عوامل تشکیل دهنده تابآوری خانواده
تابآوری خانواده از دو عامل تشکیل شده است. عوامل محافظ و عوامل بازیابی کننده (مک کابین و همکاران، ۱۹۹۷)
عوامل حفاظتی در جریان چالش، و یا درگیریها باعث توسعه نقاط قوت خانواده میشود در صورتی که افراد مورد نظر آماده تغییر باشند. عوامل محافظ عواملی هستند که کمک به یک خانواده میکنند تا انعطافپذیری و سازگاری خود را افزایش دهند. عوامل مهم محافظ خانواده عبارتند از جشنهای خانوادگی مانند تولد و تعطیلات، سرسختی و سلامت خانواده، گذراندن زمان در خانواده وسنتهای خانواده میشود.
عوامل بازیابی کننده سودمند بخصوص در رویدادهایی مانند مقابله با یک بیماری جدی و مرگ نابهنگام، از دست دادن کارو یا یک فاجعه طبیعی، برای خانواده به این معنا است که هر عضو به یک اندازه مهم است. که این عوامل عبارتند از: پشتیبانی جامعه از خانواده، ایجاد عزت نفس، مشارکت در تفریح و سرگرمی خانواده، خوشبینی نسبت به موقعیتهای زندگی، احساس خانوادهها در کنترل زندگی و کنار آمدن با چالشها و بهبود میشود.
۲-۲-۴-۳- مراحل تابآوری خانواده
لیتز[۱۲۶]، ۲۰۰۷ (نقل از فروغی، ۱۳۸۹) تابآوری در خانواده را با بررسی راههایی که نظام خانواده قادر است عملکرد خود را حفظ کند بررسی میکند. روش تحقیقی او در این پژوهش، بررسی ارتباط بین عوامل خطر آفرین، عوامل حفاظتی و عملکرد خانواده بود.
نتایج نشان داد که سطوح بالاتری از خطر، سطوح پایینتر عملکرد را پیشبینی میکند، یافتههای این تحقیق نشان داد که اگر چه نوع و شدت عامل خطرآفرین، پیشبینی کننده تابآوری خانواده است اما عاملهای محافظتی در این زمینه اهمیت بیشتری دارد. تحقیقات کمی نشان داد که عوامل محافظتی و عوامل خطرزا، هر دو پیشبینی کنندهی معنادار عملکرد خانواده هستند.
شکل (۲-۱) مراحل تابآوری در خانواده را نشان میدهد، این شکل نتیجه تحلیل کیفی دادههایی است که حاصل مصاحبه عمیق و همه جانبه با چندین خانواده درگیر بحران میباشد. این شکل در سمت راست عوامل محافظتی و در سمت چپ مراحل تابآوری در خانواده را نشان میدهد.
شکل (۲-۱): فرایند تابآوری در خانواده
منبع: (لیتز، ۲۰۰۷)
خانوادههایی که در این تحقیق شرکت کردند این حقیقت را بازگو میکردند که در زمانهایی هدفشان صرفا حفظ و ادامهی زندگی خانواده شان بود و به دنبال رشد و یادگیری مهارتهای جدید نبودند در این مرحله آنها قادر به سازگاری با موقعیت جدیدشان در زندگی نبودهاند و فقط خواهان رویارویی با موقعیت جدید بدون تسلیم شدن در برابر آن بودند. سه عامل محافظتی مهم در این مرحله عبارتند از گرفتن انرژی، معنویت و حمایت اجتماعی که شامل راههایی است که باعث جذب کمک از بیرون و همچنین اعضای خانواده از یکدیگر است.
مرحله دوم سازگاری
در این مرحله خانواده نیاز به ایجاد تغییراتی در نظام خود دارد تا با مشکلی که با آن رو به رو شده است سازگاری پیدا کند. سه عامل محافظتی که به طور ویژه مربوط به این مرحله است عبارت است از انعطافپذیری، تعیین حد و مرزها و گفتگو.
مرحلهی سوم پذیرش
در حالی که خانواده سازگاری با تغییرات جدید را یاد میگیرد به این نتیجه میرسد که مشکل و واقعیت زندگی جدید را بپذیرد. عواملی که باعث پذیرش میشود عبارتند از بینش، گفتگو و معنویت.
مرحله چهارم رشد یافتگی
خانوادههای که قادر بودند سازگار شوند و موقعیت را پذیرش کنند در صورتی که در تلاشهای خود در مواجهه با بحران معنی مییافتند، آنها به مهارتها و قابلیتهای جدیدی در این مرحله دست یافتند (کوهن و همکاران، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی، ۱۳۸۹).
مرحله پنجم کمک به دیگران
در مسیر تابآوری خانواده ابتدا قادر به ادامه زندگی میشود، سپس با تغییرات خود را سازگار میکند، تغییرات را قبول میکند و در آن معنی مییابد، بعد از یافتن معنی و رشد خانواده در این مرحله، احساس نیاز به کمک به دیگران میکند که همان حمایت است. در مرحله حمایت اجتماعی خانواده به جای این که دریافت کننده کمک باشد نیاز به حمایت از دیگران را در خود احساس میکند، در این مرحله از حمایت اجتماعی خانواده با کمک دیگران به یکباره احساس نیرومندی و قوت میکند (کوهن و همکاران، ۲۰۰۲؛ نقل از فروغی، ۱۳۸۹).
۲-۳- گفتار سوم: غنیسازی ازدواج
برنامه غنیسازی زندگی زناشویی[۱۲۷] برنامهای پربار برای بهبود ازدواج است، که برای اولین بار توسط اولسون[۱۲۸] در سال (۱۹۸۷) طراحی شده است. برنامههای غنیسازی ازدواج شامل: ۱- مواجهه ازدواج (یک برنامه پیشگیری مثبت در غنیسازی ازدواج) ۲- برنامه ارتباط بین زوجین ۳- برنامهRE برای ازدواج بهتر ۴- برنامه آموزش صمیمیت زوجین ۵- برنامه ارتقاء زوجین ۶- برنامه آمادهسازی اولسون ۷- برنامه انجمن غنیسازی زوجین در ازدواج، میشود (اولسون، فورنیر و دراکمن[۱۲۹]، ۱۹۸۷). پژوهش حاضر شامل دو برنامه غنیسازی (۱٫ ارتقاء ارتباط ۲٫ آمادهسازی اولسون) میباشد.
۲-۳-۱- رویکردها و برنامههای پیشگیری
در گذشته درمانگران به پیشگیری علاقه و تعهد کمتری نشان میدادند، اما اخیرا به امکان پیشگیری از درماندگی زناشویی توجه بیشتری شده است. رویکردهای پیشگیری بر زوجهایی تمرکز دارند که هنوز مشکلات رابطهای عمدهای را تجربه نکردهاند. برنامههای پیشگیری بیشتر برالگوهای روانی آموزشی و مهارت و شایستگی مبتنی هستند و بر توانمندیها و سلامتی زوج توجه دارند. اگرچه این رویکردها از عوامل مخاطرهانگیزی همچون سبکهای ارتباطی نادرست، الگوهای تعاملی آسیبزا ونگرشهای منفی غافل نیستند، اما بیشتر تاکیدشان بر رشد نگرشهای مثبت و رضایتبخش دوسویه، سبکهای ارتباط و الگوهای صمیمیت است. به عبارت دیگر رویکردهای درمانی اغلب بر الگوهای طبی مبتنی هستند و عموما به زوجها با دید و نگرش آسیبی نگاه میکنند، در حالی که رویکردهای پیشگیری این گونه نیستند. به علاوه بیشتر برنامههای پیشگیری دارای اجزاء زیر هستند. آنها آموزشی، مبنی بر تجربه، دارای ساخت، دارای برنامه، محدود به زمان، مثبت نگر، معمولا اقتصادی و دارای ساخت و دارای جهتگیری گروهی میباشد. در حالی که مدلهای درمانی دارای ساخت کمتر، برنامهریزی کمتر، جنبه آموزشی کمتر، مثبت نگری کمتر، بدون محدودیت زمانی و از نظر هزینه نیز بالا هستند (گینزبرگ[۱۳۰]، ۲۰۰۰؛ نقل از عیسی نژاد، ۱۳۸۷). علی رغم تفاوتهای موجود بین پیشگیری و درمان، طی دو دهه گذشته مرزهای بین این دو نوع مداخله تا حدودی از بین رفته است. تاثیر مدلهای روانی-آموزشی در درمان و حوزههای بهداشت روانی، تمرکز بر مداخلههایی که از نظر هزینه مقرون به صرفه بوده و دارای کارایی باشند و رشد درمانهای کوتاه مدت، در کمرنگ شدن مرزهای این دو حوزه موثر بودهاند. امروز استفاده از مدلهای درمانی در مداخلههای پیشگیری و کاربرد مدلهای پیشگیری در زمینه درمان رواج بیشتری یافته است. بنابراین میتوان گفت که مشخص کردن مرز بین پیشگیریی، توانگرسازی و درمان تا حدودی غیر ممکن است (برگر و هنا[۱۳۱]، ۱۹۹۹).
پیشگیری شامل هر نوع رویکرد، طریقه یا روش است که برای اصلاح شایستگی و عملکرد بین فردی برای افراد در اینجا به ویژه همسران، طراحی میشود.
بطور کلی سه سطح پیشگیری وجود دارد که به شرح هر کدام پرداخته میشود:
پیشگیری اولیه به مداخلههای اطلاق میشود که از طریق آن به زوجها کمک میشود تا دچار درماندگی نشوند. این نوع مداخلهها منابعی را برای زوجها فراعم میکنند که از طریق آن از بوجود آمدن مشکل جلوگیری میشود. در بیشتر موارد جهتگیری این نوع مداخلهها به دورههای انتقالی و چرخههای زندگی زناشویی است (به عنوان مثال، آشنا شدن، ازدواج، تولد اولین فرزند و غیره). در جریان این دورههای حساس، استرس در حد بالاست و برای اینکه زوجها به طور موثر وارد روابط شوند به راهبردهای مقابلهای اثربخشتری نیاز دارند و برنامههای پیشگیری اولیه به همین منطور تهیه میشوند.
پیشگیری سطح دوم، برای افرادی که با توجه به مشکلات ارتباطی در معرض خطر بیشتری هستند، بکار گرفته میشود. این زوجها در معرض آسیب با بهره گرفتن از روشهای ارزیابی و تشخیص منظم شناسایی میشوند. هدف پیشگیری سطح دوم عبارت است ازتمرکز بر مشکلات رابطهای و تلاش برای کاهش شدت خطر وآسیبهای آن.
پیشگیری سطح سوم، برای زوجهای است که قبلا مشکلات شدیدی را تجربه کردهاند و این مداخلهها به منظور کاهش احتمال بازگشت آنها میباشد. واضح است که این زوجها احتمال عود دارند (ادیتال و لوی[۱۳۲]، ۲۰۰۵؛ نقل از عیسی نژاد، ۱۳۸۷).
برگر وهانا (۱۹۹۹) اهداف سه سطح پیشگیری را در ارتباط زوجها به صورت زیر مشخص کرده است.
پیشگیری اول: این برنامهها بر کمک کردن به زوجها در جهت رویارویی با مسائل طبیعی زندگی، همچون دورههای انتقالی زندگی تاکید دارند.
پیشگیری دوم: این برنامهها برای پیشگیری از نارضایتی آینده یا از دست دادن رابطه دلخواه، همچون مهربانی و صمیمیت، طراحی میشوند.
پیشگیری سوم: این برنامهها به زوجهایی که مشکلات جدی دارند کمک میکند تا از زوال رابطه و یا جدایی زناشویی جلوگیری کنند.
۲-۳-۲- برنامه ارتقاء ارتباط[۱۳۳]
۲-۳-۲-۱- تاریخچه غنیسازی روابط
ریشههای تقویت ارتباط به دهه اول سال ۱۹۵۰ بازمیگردد (جورنی[۱۳۴]، ۱۹۹۰). زمانی که جورنی متوجه وجود والدین در حفظ مشکل کودکان شد. او اینگونه استدلال میکرد که این مشکل ممکن است بخاطر حسادت والدین از نقش ویژه درمانی تراپیست با کودک باشد و یا بخاطر تهدید غرور والدین از اینکه احساس کنند در نقش والدینی بدی قرار گرفتهاند و بچههایشان را سردرگم کردهاند. به نظر میرسید که به هر دوی این عوامل با نام نویسی کردن از والدین به عنوان دستیار تراپیست میتوان رسیدگی کرد (جورنی، ۱۹۹۷). اینگونه استدلال شد که اگر والدین برای رفتار به شیوه درمان روانی آموزش ببینند، تغییر در سیستم خانواده افزایش زیادی خواهد داشت. این منجر به ایجاد درمان فرزندی، که در حال حاضر درمان تقویت ارتباط خانواده-کودک یا درمان خانواده-فرزندی نامیده میشود، شد. که در آن به والدین آموزش داده میشود تا بازی (نمایش) با بچههایشان اجرا کنند که مشابه درمان نمایش کودک محور راجرز میباشد. سپس آنها یاد میگیرند که این مهارتها را انتقال و عمومیت دهند تا در زندگی روزمره در زمان درست بکار برند. آنها همچنین مهارتهای اصلاح رفتار و کار بامشکلات عاطفی خودشان را میآموزند تا در خانه استفاده کنند. این روشها برای خانوادههای مجزا یا گروه های خانوادگی نیز کاربرد دارد. پروژه تحقبقاتی سه ساله مشخص کرد که این شیوه خیلی موثر بوده است (جورنی۱۹۷۶، استوور۱۹۷۱[۱۳۵]، آکسمن۱۹۷۱[۱۳۶]).
این انگیزهای برای ایجاد درمانهای REبراساس همان اصول، فلسفه و روشها شد برای زوجها و خانوادههای که فرزندان بزرگتری دارند. از آنجایی که درمان RE عمدتا بر اساس آموزش مهارتها میباشد، قدمی منطقی برای آموزش مهارتها به زوجها و خانوادهها میباشد. قبل از اینکه به مشکلات حادی دچار شوند. این برنامهها تقویت RE و برنامههای پیشگیری از مشکل شدند (گینزبرگ، ۲۰۰۰).
۲-۳-۲-۲- پایههای نظری[۱۳۷]
نظریهای که پایهی رویکرد REبر آن قرار دارد ترکیب منحصر به فردی از چها رمکتب عمدهی روان درمانی است: روان پویایی، رفتارگرایی، انسانگرایی و رویکرد بین فردی. براساس تجارب، تفسیر و برداشت جورنی از تحقیقات روانشناسی، خصوصا در بخش روان درمانی و اصلاح رفتار، تجارب بالینی و میدانی و مشاهدات بلند مدت، بخشهای از هر مکتب انتخاب و بقیه کنار گذاشته شد. آنچه باقی ماند بصورت یکپارچه و متحدالشکل بر پایه آموزش مهارتها گردآوری شد. بصورت خیلی خلاصه عناصر اصلی که شالوده… میباشد را میتوان به شرح زیر توصیف کرد:
از نظریه روان پویایی مفاهیمی از قبیل اهمیت ضمیر ناخودآگاه و قدرت مکانیسمهای دفاعی، مفاهیم لزوم رشد روانشناختی، افزایش درک خویشتن، قدرت درمانی تخلیه هیجانی، تجربه عواطف سرکوب شده یا سر پوش گذاشته شده را در برمیگیرد. از نطریه آدلر، مفهوم رفتار انسان که با اصطلاحات جستجوی اهداف و قدرت تسلط جویی و میل به برتری درک میشود یعنی زمانی که انسانها هدفی را دنبال میکنند. از مکتب انسان گرایی، به ویژه نظریه راجرز، مفهوم مکانیسمهای دفاعی (ازتحریف واقعیت میآید) که بخاطر تهدید خودپنداره شخص شروع میشود گرفته شده است، همچنین مفهوم پذیرش دائم بیقید و شرط، احترام و همدلی برای ایجاد رابطهای مثبت و قوی و کاهش نیازهای دیگران از این نظریه اقتباس شده است. از نظریه یادگیری در همه ابعاد اجتماعی، رفتاری، شناختی این مفهوم بدست آمد که رفتارهای مفید و بهبود دهنده زندگی را میتوان با روش سیستماتیک آموزش داده و فراگرفت. عقیده بر این است که آموزش مهارتهای صحیح به شرکتکنندگان، رشد و تغییر مثبت ارتباط را بهبود و سرعت میبخشد.
روش های برگرفته از نظریه یادگیری و رفتار درمانی خیلی مفید شمرده شدهاند نه تنها برای افراد حرفهای که مهارتهای. RE را آموزش میدهند بلکه برای خود شرکتکنندگان تا بتوانند تغییراتی ایجاد کنند که مطلوب خود و شریک زندگیشان باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:19:00 ب.ظ ]
|