مطالب درباره ارزیابی میزان تحقق پذیری مولفه های شهر خلّاق- فایل ۱۲ – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
![]() |
در مدل شهر خلّاق، حضور و تمرکز هنرمندان، دانشمندان و موسیقیدانان در توسعه اقتصادی شهر نقش دارد، چرا که این گروهها خلّاقیت را تقویت کرده و برای طبقه جدید جذابیت ایجاد میکنند. فلوریدا شاخصهای مختلفی نظیر شاخص خلّاقیت و ۳ تی (فناوری، استعداد، مدارا ) را برای اندازهگیری خلاقیت شهری ارائه داده که به شهرها در ارزیابی و برنامه ریزی متناسب با آن و در نتیجه ایجاد شهرهای خلّاق کمک میکنند. این گروهها همچنین جو خلّاقیت را در شهر ایجاد میکنند. ایده شهر خلّاق بر نقش هنر و فرهنگ در ایجاد جو مناسب در شهر یا ناحیه، ایجاد تنوع و سبک خیابانها و … تأکید میکند. به عبارت دیگر، هنر و فرهنگ، فضای مناسب برای مردمی در کلاس جهانی را فراهم میکند.
۲-۷- راهبردهایى برای توسعه شهرهاى خلّاق
همانطور که بیان شد شهرهاى خلّاق داراى ارکانى مىباشند. حال براى ایجاد و توسعه شهرهای خلّاق باید راهبردهایى را به اجرا درآورد که ضمن پشتیبانى از ارکان، شهر را به یک آینده خلّاق سوق می دهند.
۲-۷-۱- راهبردهایى براى مردم
توسعه ظرفیت خلّاقیت در کلیه سطوح آموزش عمومى: برنامههاى آموزشى خلّاقانه در سیستم آموزش عمومى، روش موثرى براى تشویق جوانان براى حل مساله و تفکر خلّاقانه است. این موضوع حائز اهمیت است که این توسعه ظرفیت در مدارس و اجتماعات بدون توجه سطوح درآمدى مردم یا مکان جغرافیایى زندگى آنان باشد. سرمایهگذارى در برنامهریزى اجتماعى خلّاقیت: ایجاد شرایط مناسب براى دستیابى به برنامههاى فرهنگى در کلیه سطوح محلات (به خصوص محلات در معرض خطر)، مهمترین ابزار براى پیشبرد مشارکت اجتماعى است. خطمشى مبتنى بر محلات، روش اصلى براى استراتژى توسعه اقتصادى مبتنى بر خلّاقیت است. این استراتژى به نوبه خود باعث بهبود بىعدالتیهاى اجتماعى خواهد شد. برنامهریزى اجتماعى خلّاقیت مىتواند باعث رشد استعدادها در آینده شده، محیطى امنى را براى یادگیرى مهارتهاى اساسى زندگى فراهم سازد. پشتیبانى از برنامههاى خلّاق در آموزش عالى: چنین برنامههایى براى آماده کردن استعدادهاى خلاق و کارکنان خلاق صنایع در آینده حیاتى است. برنامهریزى فعالیتها و رخدادهاى فرهنگى: وجود و قابلیت دسترسى به نهادها و رخدادهاى فرهنگى، باعث افزایش فعالیتهاى خلاقانه خواهد شد.
– راهبردهاى جذب و نگهدارى استعدادها: این راهبردهاى هدف دار به بهبود کیفیت مکان هاى شهرى مىانجامند که این خود باعث تشویق کارکنان خلاق براى مهاجرت و اقامت آنها در شهرهاى خلّاق می شود.
۲-۷-۲- راهبردهایى براى بنگاههاى اقتصادى
فراهم نمودن شرایطى براى بنگاه هاى اقتصادى به صورتىکه این بنگاه ها بتوانند ریسکها (عدم قطعیتها) را بپذیرند: با فراهم نمودن حمایتهاى تخصصى براى کسب و کارها و سهولت دستیابى به سرمایههاى خطرپذیر مىتوان از کشیده شدن بنگاهها و کارآفرینان به سایر بازارها جلوگیرى نمود و به یک بنیان رقابتپذیر براى شهرهاى خلّاق در سطح جهانى دست یافت. افزایش حمایت از بخشهایى که مورد توجه بینالمللى هستند: حمایت از مواردى مانند صنایع خلّاق، صنایع طراحى خلّاق، موسیقى، فعالیتهاى فرهنگى و غیره که از ویژگىهاى شناخته شده یک شهر خلّاق در سطح بینالمللى هستند، مى تواند به رشد و توسعه بنگاه ها و کارآفرینان این حوزه ها منجر شود. الهام بخشى و تشویق کلیه بنگاه ها و کارآفرینان در تمام بخشهاى اقتصادى براى این که خلاقانه فکر کنند: مثالى از این موضوع به رسمیت شناختن ایجاد ارزش افزوده از طریق سرمایهگذارى در طراحى بهتر میباشد. همچنین توسعه همگرایى خلّاقیت و نوآورى در هنرها و سایر بخشهاى دانشبنیان مانند زیست فناورى و فناورىهاى اطلاعات و ارتباطات نیز مثالهایى در این خصوص مىباشد. توسعه و بهبود آموزش و مربیگرى در زمینه مهارتهاى کسب وکار: مراکز آموزشى هنر و طراحى در اغلب موارد، دچار کمبودهاى آموزشى در زمینه هاى کسب وکار میباشند. بنابراین افراد وکارکنان خلّاق نیاز به اکتساب مهارتهاى کسب و کار دارند. پشتیبانى از کارآفرینى خلاقانه: در بیشتر موارد سخت ترین کار براى کسب و کارهاى خلاقانه ورود به دنیاى تجارت است. شاغلین در این گونه کسب وکارها نیاز به مهارتهاى اولیهاى مانند نوشتن طرح کسب و کار، یافتن فضا براى کار و استخدام افراد دارند. بنابراین حمایت از این کارآفرینان باید متمرکز بر نیازهاى اختصاصى صنعتشان باشد. توسعه مراکز رشد (انکوباتورها): انکوباتورها از طریق فراهم کردن فضاى حرفهاى مناسب، خدمات پشتیبانى مشترک، شبکهسازى، آموزش و سایر کارکردها براى توسعه کسب و کارها مىتوانند محیطى پروراننده براى کسب و کارهاى کوچک خلّاق ایجاد کنند. حمایت از خوشه ها یا بخشهاى خلّاق: توسعه راهبردى خوشه ها یا بخشهاى ویژه با اهداف سرمایهگذارى و صادرات در شهرهاى خلّاق، مىتوانند به عنوان اهرمى براى تقویت خلّاقیت شهرى در جهت منافع اقتصادى به کار گرفته شوند. حمایت از نمایش محصولات خلّاق: گران بودن هزینههاى نمایش کالاهاى خلّاق (مثلا نمایشگاهها یا گالرىهاى هنرى) معمولا از ارائه محصولات کارآفرینان به بازار جلوگیرى مىکند. اقداماتى شبیه مکانهاى وب براى نمایش و فروش کالاهاى خلّاق یا برخى رخدادهاى هنرى که باعث باز شدن استودیوهاى هنرمندان براى عموم مردم مىشوند، مىتوانند محصولات خلّاق را در معرض دید خریداران قرار دهند. توسعه ظرفیت خلاقیت در سایر صنایع: ارتباط صنایع خلّاق با سایر بخشهاى تولیدى صنعتى مانند زیست فناورى، مراقبتهاى بهداشتى مىتواند براى هر کدام از آنان مفید واقع شود. حمایت تخصصى از کسب و کارهاى خلاق: به طور معمول حمایت سنتى که از کسب و کارها به عمل مىآید، براى کسب و کارهاى خلّاق مناسب نمىباشد. زیرا نیازهاى آنان با سایر کسب وکارها متفاوت مىباشد. همچنین در صنایع خلاق، نوع کسب و کارها از نظر اندازه (از خود اشتغالى انفرادى تا کارکنان زیاد)، نیازها، مخاطبین و کالاها بسیار متفاوت مىباشد. به عنوان مثال حمایتى که یک کسب وکار طراحى نیاز دارد با حمایتهاى مورد نیاز یک شرکت فیلمسازى متفاوت مىباشد. ایجاد مراکز همگرایى افراد خلّاق: ارتباط و پیوند بین کارکنان خلّاق که در نیازها و مشکلاتشان مشابه هستند، فواید و منافع متعددى براى آنها در بر دارد. برخى از این فواید شامل بر یادگیرى آنها از یکدیگر، کمک متقابل، افزایش مقیاس تولیدات خلّاقانه، تحریک خلّاقیت و نوآورى بیشتر میگردد که این موارد تبعات اقتصادى قابل توجهى خواهند داشت.
۲-۷-۳- راهبردهایى براى فضاهاى شهرى
ایجاد فضاهاى با ثبات و مطمئن براى هنرمندان: افراد و کسب و کارهاى خلاق معمولا به دلیل بالا رفتن نرخ اجارهبها مجبور به جابجایى مىشوند که این موضوع تهدیدى براى بقا، خلاقیت و نوآورى آنان است. بنابراین فراهم کردن فضاهاى با ثبات و اطمینان بخش براى این افراد ضرورى است. ایجاد و بهبود فضاهاى خلّاقانه شهرى: بهبود فضاهاى خلّاقانه شهرى باعث احساس غرور شهروندان، جذب و نگهدارى افراد و کارکنان مستعد و خلاق، سرمایهگذارى بیشتر و افزایش گردشگرى مىشود. میتوان در این خصوص موارد زیر را برشمرد: طراحى بهتر براى فضاهاى عمومى، سرمایهگذارى در نهادها و ساختمانهاى بزرگ فرهنگى، حفاظت از آثار فرهنگى، پیشبرد و سرمایهگذارى در به کارگیرى هنر در فضاهاى عمومى (شامل برفضاهاى طبیعى).
۲-۷-۴- راهبردهایى براى بهبود پیوندها و ارتباطات
ایجاد یک بدنه رهبرى براى شهر خلاق: گروه یا سازمانى که ماموریتش رهبرى و حمایت از خلاقیت است، مىتواند باعث پیشبرد گسترهاى از زندگى خلّاقانه در شهر شود و تمامى عناصر آن را به هم پیوند دهد. تقویت واسط هاى ارتباطى براى پیوند فعالیتهاى خلاقانه فعلى شهر: سادهترین شیوه براى بهبود پیوندها، کاهش فاصله بین محیطهاى خلاقانه است و این وظیفه باید به افراد یا تیمها واگذار گردد. چنین واسطههایى مىوانند در دولت، سازمانهاى هنرى، سازمانهاى تکنولوژیک، دانشگاهها یا هر فضاى خلاقانه دیگرى مستقر شوند. هدف اصلى این افراد یا گروه ها دستیابى به سایر محیطهاى خلاقانه است. این محیطها مىتوانند در بخش دیگر، حوزه دیگر یا از لحاظ جغرافیایى در جاى دیگرى باشند. دستیابى به محیطهاى دیگر باعث یادگیرى گروه ها یا دستههاى اجتماعى مختلف و خلّاق از یکدیگر و همکارى آنها می شود. شبکهسازى: شبکهسازى روشى موثر و ارزان براى انتشار آگاهى از فعالیتها و منابع گوناگون خلّاقیت بین بخشها و گروههاى مختلف مىباشد. شبکهسازى سازماندهى شده مىتواند افراد خلّاق و هنرمند را که مجزا هستند، گرد هم آورد، بین خریداران و تولیدکنندگان خلّاق پیوند برقرار کند و بین اعضا خلّاق بخشهاى مختلف ارتباط برقرار نماید. به عنوان مثال این شبکه ها مىتوانند باعث همکارىهاى هنرى، نوآورانه یا تکنولوژیک شوند، مىتوانند به فروش محصولات خلاقانه بیانجامند و یا این که به دستیابى به بازارهاى جدید، اکتساب مهارتهاى مشتریان و ارتباطات جدید منجر شوند. افزایش توجه به خلاقیت در ساختارهاى موجود: کلیه بخشها، سازمانها و ساختارهاى موجود در شهر باید به نحوى قانع گردند که مشارکت در زندگى خلّاقانه و فرهنگى شهر را در تصمیمگیرىهاى خود مدنظر داشته باشند. سیستم برنامهریزى، ایجاد بخشهاى آموزشى، برنامههاى ایجاد زیرساختهاى عمومى مثالهایى از عملکرد سازمانها براى مشارکت مزبور مىباشند. باید توجه داشت که ایجاد ارتباط بین افراد و سازمانهایى که در زمینه خلّاقیت کار می کنند مهم است ولى این امر مهم باید همراه با ایجاد ارتباط منابع حیاتى با این پروژههاى ارتباطى باشد. ایجاد مکانیسمهاى تامین منابع مالى براى پروژههاى خلّاقانه: ابزارهایى مانند مشوقهاى مالیاتى و سرمایههاى خطرپذیر که براى حمایت از افراد، بنگاهها و فضاهاى خلّاق اختصاص مىیابند، پروژههاى مهم خلّاقانه را با منابع ضرورى مرتبط میسازند.
۲-۷-۵- راهبردهایى براى چشم انداز و آوازه شهر
تجلیل از پیشرفتهاى خلاقانه: به رسمیت شناختن دستاوردهاى موفقیتآمیز افراد، رهبران و بنگاههاى مستعد و خلّاق باعث ایجاد آوازه غرورآمیز یک شهر خلّاق در جهان خواهد شد. توسعه فرهنگ خطرپذیرى: خطرپذیرى در ذات خلّاقیت است. اگر قرار باشد آوازه یک شهر انعکاسى از خلّاقیت آن باشد، آن شهر باید خطرپذیرى را گرامى بدارد و این مفهوم را توسعه دهد که حمایت از ریسکها می تواند به موفقیتهاى خلّاقانه بینظیرى منجر شود. توسعه حمایت چند سطحى سیاسى براى فعالیتهاى خلّاقانه: آوازه خلّاقانه جمعى یک شهر باید شامل بر تعهد سطوح مختلف دولتى (سطوح برنامهریزى، خدمات اجتماعى، زیرساخت و غیره) به نقش حیاتى خلّاقیت در زندگى اجتماعى، اقتصادى و سیاسى باشد. پیشبرد وفاق اجتماعى: براى اطمینان از این که آوازه خلّاقیت جمعى یک شهر به تمام جهان اظهار گردد، مردم آن شهر باید به نحو گستردهاى در مورد باورها و نیازهاى مرتبط با فعالیتهاى خلّاقانه خود در مواردى مانند آموزش، اشتغال، فضاهاى عمومى و اوقات فراغتشان با یکدیگر همفکرى نمایند. قویترین و اثربخشترین آوازه خلّاقیت یک شهر زمانى است که شهروندان بتوانند خودشان و فعالیتهایشان را در آن ببینند. بازاریابى، ترفیعات و پیام رسانى: آوازه خلّاقیت یک شهر به نحو موثرى مىتواند براى ایجاد تصویر ذهنى خلّاقیت شهر به کارگرفته شود، باعث تسریع در سربلندى شهر شود و براى موجودیهاى آن شهر به صورت منطقهاى یا گسترده بازاریابى نماید.
۲-۸- چشمانداز شهر خلّاق
چشمانداز شهر خلّاق بر منفعتی فراتر از هزینهها تاکید می کند: زیرا خلّاقیت گزاره اصلی ارزشی است که از ارزش به عنوان اهرم نفوذ استفاده روشن بینانه خطرات نوآوری را مدیریت می کند تا در سرمایهگذای، بازگشتی(Returns) دستنیافتنی تولید کند. نتایج خاصل از سیاستها، تعاملات یا پروژه های خلاق می تواند در ارزشهای مالکیتی و دارایی های کلانتر و درآمدهای بالاتر، کیفیت مکانی غنیتر و فرایندها و فناوریهای هوشمندتر و پایدارتر و از نتایج و شیوه های اجتماعی فراگیرتر مورد ارزیابی قرار گیرد. در حالی گه چشمانداز منفعتطلبانه بر پایه کنترل هزینه، پتانسیل بازگشت سرمایه و خطرات و منافع خارج سیستمی را کاهش دهد( ۱۸,۲۰۰۸ , et al,Baeker). در جدول شمار ۳ به مقایسه ویژگیهای چشمانداز شهر خلّاق و چشمانداز منفعتطلبانه پرداخته شده است که به شرح ذیل میباشد.
جدول۲-۳ : مقایسه ویژگیهای چشمانداز شهر خلّاق و چشمانداز منفعتطلبانه
منبع: ( ۱۸,۲۰۰۸ , et al & Others).
نمودار۲-۲: چشمانداز شهر خلّاق
منبع: (۲۱ ,۲۰۰۸ ,AuthentiCity).
۲-۹- اﻗﺘﺼﺎد و ﺷﻬﺮ خلّاق
در ورای ﻣﻔﻬﻮم ﺷﻬﺮ ﺧلّاق، ﺑﻪ ﺟﺰ ﭼﺎرﭼﻮب ﻋﻤﺪهی اﻗﺘﺼﺎدی ﻛﻪ ﻣﺄﻣﻦ ﺧﻼﻗﻴﺖ و ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﺖ، ارﺗﻘﺎی رﺷﺪ ﻃﺒﻘﻪی ﺧلّاق و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎد و ﺷﻬﺮ ﺧلّاق و رﻗﺎﺑﺖ ﻣﻴﺎن ﺷﻬﺮﻫﺎ میﺑﺎﺷﺪ. ﺗﻀﻤﻴﻦ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎد و ﺷﻬﺮ ﺧلّاق ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪی ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻃﺒﻘﻪی ﺧلّاق را ﺟﺬب میﻛﻨﻨﺪ، ﻳﻜﻲ از دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞﻫﺎی اﺻﻠﻲ ﻣﻔﻬﻮم اﻗﺘﺼﺎد و ﺷﻬﺮ ﺧلّاق اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ رﺷﺪ در ﻣﻔﻬﻮم اﻗﺘﺼﺎد و ﺷﻬﺮ ﺧلّاق در ﺑﻄﻦ ﻳﻚ ﺑﺎﻓﺖ اﻗﺘﺼﺎدی ﺟﺎی دارد ﺑﺎﻓﺘﻲ ﻛﻪ رﻓﺎه ﻳﻚ ﺷﻬﺮ و ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﺻﺮﻓﺎً ﻣﺪﻳﻮن واژﮔﺎن اﻗﺘﺼﺎدی میداﻧﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪی ﺳﺮﻣﺎﻳﻪی ﺧلّاق رﻳﭽﺎرد ﻓﻠﻮرﻳﺪا اﻳﻦ ﻋﻠﻴﺖ را ﺷﺮح میدﻫﺪ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﺧلّاق، رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎد و ﺷﻬﺮ ﺧلّاق در ﻣﻨﻄﻘﻪای را ﻗﺪرت میﺑﺨﺸﻨﺪ و ﻣﻜﺎنﻫﺎﻳﻲ را ﺗﺮﺟﻴﺢ میدﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻧﻮآور، ﭘﺮ ﻃﻤﻄﺮاق و ﺗﺤﻤﻞﭘﺬﻳﺮ میباشد. ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ، وی ﺗﻮﺿﻴﺢ میدﻫﺪ ﻛﻪ ﻧﻮﻋﻲ اﻃﻤﻴﻨﺎن از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪی اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﺎرت ﻻزﻣﻪ ﺟﻬﺖ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺮای وی، ﻣﻬﺎرتﻫﺎ و اﻳﺪهﻫﺎ ﻛﺎﻻﻫﺎی اﺻﻠﻲ اﻗﺘﺼﺎدی ﻫﺴﺘﻨﺪ و به اﻳﺪهﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدداﻧﻲ ﺑﻪ ﻧﺎم روﻣﺮ ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ آن را «ﻧﻈﺮﻳﻪی ﺟﺪﻳﺪ رﺷﺪ» میﻧﺎﻣﺪ. ﺑﻪ ﻋﻼوه، اﻋﻀﺎی ﻃﺒﻘﻪی ﺧلّاق ﮔﺮاﻳﺶ دارﻧﺪ ﺗﺎ در ﺟﻮاﻣﻊ ﺧلّاق ﺗﺠﻤﻊ ﻳﺎﺑﻨﺪ و ﺳﭙﺲ ﺷﺒﻜﻪای ﺑﺮای ﺧﻮد ﺑﻪ وﺟﻮد آورﻧﺪ .اﻳﻨﻜﻪ ﻧﻴﺮوی ﻣﺮدم و ﺑﻬﺮهوری، ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﺧﻼﻗﺎﻧﻪ و اﺳﺘﻌﺪادﻫﺎ را ﺧﻮﺷﻪﺑﻨﺪی میﻛﻨﺪ، دارای ﻳﻚ ﻗﺪرت ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺰرگ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻜﺎن را ﺑﻪ ﻳﻚ ﻋﻨﺼﺮ ﻛﻠﻴﺪی اﻗﺘﺼﺎد ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ میﻛﻨﺪ. ﻣﻜﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﺮای زﻧﺪﮔﻲ اﻧﺘﺨﺎب میﻛﻨﻴﻢ، ﻫﺮ ﺣﺎﻟﺘﻲ از ﻫﺴﺘﻲ ﻳﺎ زﻧﺪﮔﻲ ﻣﺎ را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار میدﻫﺪ و اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺤﻞ زﻧﺪﮔﻲ را ﺑﻪ ﻳﻚ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺣﻴﺎﺗﻲ ﺗﺒﺪﻳﻞ میﻛﻨﺪ.. ﺷﺎﻳﺴﺘﻪی ﻳﺎدآوری اﺳﺖ اﻳﻦﻛﻪ ﻳﻚ اﻧﺘﺨﺎب اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺴﻲ داده ﻧﺸﺪه اﺳﺖ و ﺑﻪ «آزادی و اﺑﺰارﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺴﺘﮕﻲ دارد ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﻳﻦ در ﭼﻴﺰی اﻧﻌﻜﺎس میﻳﺎﺑﺪ ﻛﻪ رﻳﭽﺎرد ﻓﻠﻮرﻳﺪا آن را « ﺟﻬﺎن ﻧﻮکﺗﻴﺰ» میﻧﺎﻣﺪ ﻛﻪ در ﺗﻘﺴﻴﻢ او از ﭼﻬﺎر ﻧﻮع ﻣﻜﺎن ﺗﺠﻠﻲ دارد ﺑﺮای وی، رأس اﻳﻦ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺟﺎﻳﮕﺎه ﺗﻌﺪاد اﻧﺪﻛﻲ «ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻓﻮق ﺳﺘﺎره» ﺳﺖ ﻛﻪ از ﻗﺪرت ﺟﺬب ﻣﻬﺎرتﻫﺎ و ﻧﻮآوریﻫﺎ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. ﮔﺮوه دوم ﻣﻜﺎنﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺤﻞ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻛﺎﻻﻫﺎ و ﺧﺪﻣﺎت ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻏﺎﻟﺒﺎً از ﻛﺎﻧﻮنﻫﺎی ﻧﻮآوری ﺣﻤﺎﻳﺖ می ﻛﻨﻨﺪ. ﻛﻼن ﺷﻬﺮﻫﺎی ﺟﻬﺎن در ﺣﺎل ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﺑﺎ دارا ﺑﻮدن ﺟﻤﻌﻴﺖ اﻧﺒﻮه و ﻧﺪاﺷﺘﻦ ارﺗﺒﺎط ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﺎ اﻗﺘﺼﺎد ﺟﻬﺎﻧﻲ، ﮔﺮوه ﺳﻮم ﻓﻠﻮرﻳﺪا را ﺗﺸﻜﻴﻞ میدﻫﻨﺪ. ﮔﺮوه آﺧﺮ ﻧﻴﺰ ﻧﻮاﺣﻲ ﺑﺰرگ روﺳﺘﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ در ﺣﻮزهی ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدی، ﺟﻤﻌﻴﺖ و ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﭘﻮﻳﺶ اﻧﺪﻛﻲ دارﻧﺪ. در اﻳﻦ ﺟﻬﺎن ﻧﻮکﺗﻴﺰ، آنﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در داﺧﻞ درهﻫﺎ ﻣﺤﺼﻮرﻧﺪ، ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎً ﺑﻪ ﻗﻠﻪﻫﺎ ﻧﮕﺎه می ﻛﻨﻨﺪ و ﻧﺎﻣﻼﻳﻤﺎت رﺷﺪ در ﺛﺮوت، ﻓﺮﺻﺖ و ﺷﻴﻮهی زﻧﺪﮔﻲ ﭘﻴﺶ رویﺷﺎن ﻗﺮار دارد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻟﻨﺪری ﺑﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮات در ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺷﻬﺮﻫﺎ اﺷﺎره میﻛﻨﺪ ﻛﻪ در آن ﺑﺮﺧﻲ ﻣﻜﺎنﻫﺎ ﺻﻌﻮد و ﺑﻌﻀﻲ ﻧﻴﺰ ﻧﺰول میﻛﻨﻨﺪ.
اﻳﻦ ﻳﻚ راﻫﺒﺮد اﺻﻠﻲ در ورای عقیدهی اﻗﺘﺼﺎد و ﺷﻬﺮ ﺧلّاق اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی و رﻓﺎه ﻳﻚ ﺷﻬﺮ در راﺳﺘﺎی ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲاش ﺑﺮای ﺟﺬب ﻓﻌﺎلعیتﻫﺎی ﭘﺮارزش (ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻬﺎرت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﻫﻨﺮی) و ﺻﺪور ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی ﻛﻢ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﺮﺑﻮط میﺷﻮد ﻫﻢ ﻓﻠﻮرﻳﺪا و ﻫﻢ ﻟﻨﺪری ﺑﺮ اﻫﻤﻴﺖ ارزﻳﺎﺑﻲ و ﺗﻔﻜﺮ دوﺑﺎرهی ﺷﻬﺮﻫﺎ، ﻧﻘﺶ آنﻫﺎ و ﻣﻮﻗﻌﻴﺖﻳﺎﺑﻲ آنﻫﺎ (در ﺳﻄﺢ ﻣﻨﻄﻘﻪای، ﻣﻠﻲ و ﺟﻬﺎﻧﻲ) ﺗﺄﻛﻴﺪ میﻛﻨﻨﺪ. اﻳﻦ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪهی ﻳﻚ ﺿﺮورت ﺧﺎص اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺑﻄﻦ ﻣﻔﻬﻮم اﻗﺘﺼﺎد و ﺷﻬﺮ ﺧﻼق ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﻳﻚ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ آن دﻟﻴﻞ ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺧﻼق ﺷﺪن دارد ﺗﺎ ﺑﺮای ﺳﺎﻳﺮ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻣﺰاﻳﺎﻳﻲ از ﻃﺮﻳﻖ رﺷﺪی اﻗﺘﺼﺎدی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺑﺎر می آورد، در ﺑﺮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. رﺷﺪ ﻳﺎ ﺟﺬب و ﺑﺴﻂ ﻃﺒﻘﻪ ی ﺧﻼق میﺗﻮاﻧﺪ ﻛﻠﻴﺪ ﺑﻘﺎی ﭼﻨﻴﻦ ﺷﻬﺮی ﺑﺎﺷﺪ. در اﻳﻦ راﺑﻄﻪ ﭘِﻚ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از درِﻫﺮ میﻧﻮﻳﺴﺪ:
«ﺷﻌﺎر ﻳﺎ ﺧلّاق ﺑﺎش ﻳﺎ ﺑﻤﻴﺮ، ﺿﺮورت ﺟﺪﻳﺪ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ». در اﻳﻦ راﺳﺘﺎ، ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ « ﻃﺒﻘﻪی ﺧلّاق ﺟﺪﻳﺪ» ﺑﺎ واﺣﺪﻫﺎی ﻫﻤﺴﺎﻳﮕﻲ ﺷﻴﻚ، ﺣﺲ ﻫﻨﺮی و ﻳﻚ ﺟﻮ ﺻﻤﻴﻤﻲ اﻧﺴﺎﻧﻲ را ﺟﺬب ﻛﻨﻨﺪ در ﻏﻴﺮ اﻳﻦ ﺻﻮرت، راه دﻳﺘﺮوﻳﺖ را در ﭘﻴﺶ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ. با توجه به روند توسعه شهرنشینی، اکنون بخش اعظم جمعیت جهان جمعیت شهری هستند و این امر، اهمیت شهر و شکل و فرم آن را افزایش میدهد. یکی از مفاهیم غالب در ادبیات توسعه شهری، مفهوم “شهر خلّاق” یا “طبقه خلّاق” است که بر اهمیت فرهنگ، هنر و افراد خلّاق در بافت شهری تأکید دارد.
رویکرد شهر خلّاق که ابتدا توسط ریچارد فلوریدا و چارلز لندری ابداع شد. توجه جهانیان را به خود جلب کرده و به نوعی “تب شهر خلاق” ایجاد کرده است. این مفهوم، به عنوان یک “راهکار ساده” و یک مدل “عمومی” برای شهرهایی که درگیر تغییرات پساصنعتی در تولید و مصرف بوده و در یک رقابت جهانی برای “جذب استعدادها” هستند، مطرح میشود. فعالیتهای فرهنگی و هنری که در گذشته فرض میشد اثرات جانبی بر شکوفایی اقتصادی دارند، امروزه جایگاه بسیار مهمی نزد سیاستگذاران و سرمایهگذاران کسب کردهاند.
۲-۱۰- اقتصاد خلّاق در شهر خلّاق
شهرهای خلّاق اقتصادهای خلّاقی دارند. اقتصاد خلّاق را میتوان اقتصاد جدیدی دانست که پایه های آن بر افراد خلّاق، صنایع خلّاق و شهرهای خلّاق استوار است(www.creativeeconomy.com). اقتصادهای جدید از تولید محصولات فیزیکی به سمت این رفتهاند، که اکثر نیروی کار در فراهمآوری خدمات یا تولید کالاهای انتزاعی مثل داده ها، اخبار، تفریح، نرمافزار تبلیغات و مانند آنها پیش رفتهاند. در این اقتصاد جدید، قدرت، وجهه و پول به سمت شرکتهایی روانه میگردد که حقوق فکّری مستقلی دارند.(Coy, 2001) انتشار کتاب «هاوکینز[۱۲]» در سال ۲۰۰۱ م. تحت عنوان «اقتصاد خلّاق« مردم چگونه از ایده ها پول در میآورند» نقش بسزایی در گسترش مفهوم اقتصاد خلّاق داشت. در مفهوم اقتصاد خلّاق جان هاوکینز، ایدههای جدید بیشتر از عوامل سنّتی مثل پول یا زیرساختهای فیزیکی اهمیّت دارند و در واقع گرداننده اقتصاد جدید، همین عنصر است. کارکنان خلّاق و صنایع خلّاق در موفّقیت اقتصادی نقش مهمی دارند. مهارت و استعداد مهمترین مؤلّفههای آن محسوب میشوند. صنایع خلّاق به طور کلّی از مشاغل(کسب و کارهای)خیلی کوچک تا خیلی بزرگ تشکیل شده است. بسیاری از شهرها در جست وجوی صنایع خلّاق و ساکنان خلّاق هستند، به طوری که اقتصادهایشان احیا و ساخته شود(۵ ,۲۰۰۸ ,Coletta).
صنایع خلّاق به مجموعه ای از فعالیّتهای اقتصادی اشاره دارد که به تولید یا بهره برداری از دانش وانتقال آن وابسته است. آنها به نحوی به صنایع فرهنگی یا اقتصاد خلّاق اشاره دارند. هاوکینز اقتصاد خلّاق را شامل تبلیغات، معماری، هنر، مهارت ها، طراحی، مد، فیلم، موسیقی، هنرهای نمایشی، انتشارات، تحقیق و توسعه(R&D)، نرمافزار، اسباببازی، بازی و بازیهای ویدئویی میداند. صنایع خلّاق اهمیّت روزافزونی در رفاه اقتصادی یافته است به طوری که، خلّاقیت انسانی مهمترین منبع اقتصادی محسوب می شود و صنایع قرن ۲۱ در تولید دانش به طور فزایندهای به خلّاقیت و نوآوری وابسته خواهد بود. مؤسسه دولتی فرهنگ، رسانه و ورزش انگلستان[۱۳](DCMS) صنایع خلّاق را این گونه تعریف می کند:« آن دسته از صنایعی که ریشه مالکیت فکری دارد» این مؤسسه فعالیتهایی مثل تبلیغات، معماری، هنر و یازارهای قدیمی، مهارت ها[۱۴] طراحی، مد، فیلم، ویدئو، عکاسی، نرمافزار، بازی های رایانهای، انتشارات الکترونیکی، موسیقی و هنرهای نمایشی، انتشارات، رادیو و تلویزیون را به عنوان فهرست صنایع خلّاق معرفی می کند(www.vikipedia.com-Creative industries).
به این ترتیب میتوان گفت که در شهر خلّاق وجود زمینههایی برای پرورش ایده ها و بکارگیری این ایده ها در راستای تولید کالا و خدمات منجر به ظهور شکل خاصی از اقتصاد شده است که تحت عنوان اقتصاد خلّاق تعبیر می شود. اقتصاد خلّاق را میتوان در صنایعی مثل نرمافزار، انتشارات، طراحی و… جست و جو کرد. با کمی اغماض میتوان اقتصاد خلّاق را اقتصاد دانشبنیان نیز دانست. چرا که، در اقتصاد دانش بنیان نیز زیربنای تولید و عامل اصلی تولید دانش و ایده است.
۲-۱۱- منابع فرهنگی و شهر خلّاق
با توجّه به اهمیّت بالای فرهنگ در شهر خلّاق برنامه ریزان شهری باید رویکردی فرهنگی در برنامه ریزیهایشان داشته باشند و از منابع فرهنگی شهر برای توسعه استفاده نمایند. بیانچینی برنامه ریزی فرهنگی را شامل تمامی رشته های هنر(هنر طراحی، هنر حمایت از اجتماع ، هنر برنامه ریزی حمل و نقل، هنر تسلّط بر پویاییهای توسعه اجتماع محلّی میداند). وی با همکاری لندری مفهوم منابع فرهنگی را نیز اصلاح می کند. از نظر آنها منابع فرهنگی، در افراد شامل خلّاقیت، مهارت و استعداد میباشد. آنها مانند ساختمانها، شی نیستند. بلکه، مانند نمادها، فعالیّتها و مجموعه ای از تولیدات محلّی در هنر، خدمات و صنایع میباشند. منابع فرهنگی شهری شامل میراث تاریخی، صنعتی و هنری، دارایی هایی را شامل معماری، چشمانداز شهری یا بازار زمین شهری را نشان می دهند. سنتهای بومی و محلّی زندگی جمعی، جشنوارهها، آیین و تشریفات مذهبی یا قصّهها می تواند منابع فرهنگی باشند. حتّی فعالیّتهای فرهنگی آماتورگونه، هر چند بیشتر جنبه سرگرمی دارند؛ اما، میتوانند تولیدات وخدمات جدید را ایجاد کنند. منابعی مثل هنر آشپزی، غذا، فعالیّتهای مربوط به اوقات فراغت، لباس، سنتهای فکری و خرده فرهنگی که در بسیاری از جاها ممکن است مورد بی توجّهی قرار گیرند، میتوانند ویژگیهای منحصر به فردی به یک مکان بدهند؛ که آن را از سایرین متمایز سازد. منابع فرهنگی، مواد خام یک شهرند و پایه ارزش آن محسوب میشوند و به عنوان دارایی جایگزین عناصری مثل زغال سنگ، فولاد و طلا میشوند. خلّاقیت شیوه بهره برداری از این منابع و کمک به رشد آنهاست. وظیفه برنامهریز شهری نیزشناسایی، مدیریّت و بهره برداری از این منابع است(۱۹ ,۲۰۰۶ ,Landry).
بنا به اهمیّت این مقوله است که اواسط دهه ۱۹۹۰ م. به بعد که شهر خلّاق به عنوان یک استراتژی جدید رواج یافت برنامه ریزان توسعه شهری و اقتصادی در اجتماعات به طور فزایندهای به هنر و فرهنگ به عنوان ابزارهای توسعه گرایش یافتند. مراکز هنرهای بصری و نمایشی، فستیوالها، هنر مردمی، مراکز هنری و مراکز فرهنگی طراحی شدند. هم چنین در احیای بافتهای قدیمی، جذب گردشگر، حفظ آثار تاریخی و سنّتهای فرهنگی، ایجاد و تقویت اجتماعات محلّی و حل مسائل آنها تلاشهایی صورت گرفت(۲ ,۲۰۰۶ , Markusen). در واقع در این دهه، هنر و فعالیّتهای فرهنگی به عنوان سازماندهندگان به تغییر شهری و به عنوان عوامل رشد صنایع فرهنگی جدید مثل رسانههای دیجیتالی قلمداد میشوند. به طوری که ارتباطی معنادار بین حمایت از این فعالیّتهای جدید یعنی خوشههای خلّاق و محیط فرهنگی وجود دارد(۳۳۱ ,۲۰۰۶ ,Roberts).
۲-۱۲- بررسی تجربیات جهانی مرتبط با موضوع
۲-۱۲-۱- سابقه مطالعات شهرهای خلّاق در جهان
با بررسی سابقه شهرهای خلّاق در جهان، «ادینبرگ» انگلستان نخستین شهری است که در مجموع شهرهای ادبیات خلّاق یونسکو ثبت شده است. برنامه شهرهای خلّاق را یونسکو با هدف ایجاد شبکه ای به هم پیوسته از شهرهایی که در هفت موضوع ادبیات، سینما، موسیقی، هنرهای مردمی، طراحی شهری، اغذیه و هنرهای رسانهای فعال و تاثیرگذار هستند، اجرا می کند. به گفته این سازمان، این شبکه به توسعه تواناییهای اقتصادی و تنوع فرهنگی شهرهای مختلف جهان کمک می کند. تاکنون «برلین » شهر آلمان و «بوینس آیرس» آرژانتین به عنوان شهرهای خلّاق در زمینه طراحی، «سانتافو» مکزیک و «آسوان» مصر شهرهای هنرهای مردمی(فولکلور) و «پویان» کلمبیا به عنوان شهر اغذیه در فهرست شهرهای خلّاق یونسکو ثبت شده اند(رفیعیان، ۱۳۸۹، ۱۶).
جدول۲-۴: فهرست شهرهای خلّاق یونسکو
شهر
نوع فعالیت شهر خلّاق
برلین، بوینس آیرس
طراحی
سانتافو، آسوان
هنرهای مردمی(فولکور)
پویان
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:22:00 ب.ظ ]
|