پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱-۲- اضطراب کتابخانه ای – 10 |
اضطراب حالتی است که تا حدودی برای همه رخ میدهد. بیشتر مردم، به هنگام مواجهه با شرایط خاص، نظیر شرکت در یک ازمون، هنگامی که به دنبال انجام کاری به نحو احسن هستند و یا آنگاه که میخواهند برای ارائه سخنرانی و یا بیان مطلبی مقابل گروهی بایستند، دچار اضطراب میشوند. اندکی اضطراب، طبیعی و گاه مفید است و باعث می شود تا انسان انگیزه لازم را برای انجام بایستهی کارها و یا تمرکز بیشتر به دست بیاورد. آنچه نامطلوب و یا مضر است، بی تفاوتی محض و یا اضطراب بسیار شدید است که قدرت عمل را از فرد سلب می کند(رضایی، ۱۳۸۴).
۲-۱-۱-۱- ابعاد اضطراب
اسپیلبرگر (۱۹۷۲) اضطراب را به دو بعد صفت اضطراب و حالت اضطراب تقسیم کرد و مورد بررسی قرار داد. در حالت اضطراب فرد فقط در موقعیت تهدید کننده واکنش نشان میدهد. حالت اضطراب به عواطف موقتی که با نگرانی و تنش همراه است اطلاق می شود. حالت اضطراب احساسات مبهم و ناخوشایندی است که از ترس و نگرانی برمیخیزد. افراد با حالت اضطراب در زمینه برخورد و واکنش نسبت به اتفاقات اطراف خود و همچنین خطرات ناشناخته دچار اضطراب و تشویش میشوند.
در مقابل، صفت اضطراب به عنوان نوعی ویژگی شخصیتی است که به خصوصیات باثبات و دیرپای فرد و تفاوتهای فردی بادوام در افراد مستعد ابتلا به اضطراب اشاره دارد. افرادی که دارای سطح بالایی از صفت اضطراب هستند، بیشتر اوقات در حالت اضطراب هستند. این افراد موقعیتهای بیخطر را تهدیدآمیز میدانند و به صورت حالت اضطراب به آن پاسخ می دهند(رأس، ۱۳۷۳). صفت اضطراب استعداد و آمادگی بلندمدت فرد برای مضطرب شدن در بسیاری از موقعیتها اطلاق می شود. که شخص تقریباً همه موقعیتها را تهدیدکننده ارزیابی می کند(اسپیبرگر، ۱۹۷۲). صفت اضطراب به تفاوتهای فردی نسبتاً ثابت آمادگی برای اضطراب اشاره دارد(آیزنک[۲۰]، ۲۰۰۰). سطوح بالای صفت اضطراب، سطح توجه افراد را نسبت به عوامل تهدید کننده خارجی بالا میبرد(کوپر[۲۱] و رو[۲۲] ، ۲۰۰۸). افرادی که صفت اضطراب بالایی دارند در مقابل تهدیدی نظیر ارزیابی منفی، که به عزت نفس آنها لطمه میزند، حالت اضطراب شدیدتری از خود نشان می دهند(رأس، ۱۳۷۳).
بر اساس تحقیقات انجام شده اضطراب صفت در طول زمان پایایی دارد، ولی حالت اضطراب به محض تغییر موقعیتهای تهدید آمیز تغییر می کند. همچنین، افرادی که از نظر صفت اضطراب متفاوت هستند، از نظر شدت واکنش حالت اضطراب نسبت به موقعیتهای تهدیدآمیز نیز با هم متفاوتند (رأس، ۱۳۷۳).
در گذشته، مطالعات گوناگونی در مورد اضطراب انجام شده است. تا قبل از دهه ۷۰ میلادی، اکثر پژوهشهایی که در زمینه اضطراب انجام گرفته، آن را از دیدگاه روانشناسی و پزشکی مورد بررسی قرار داده است. از آن زمان، بررسی های کاربردی در این زمینه آغاز گردید و اضطراب در آموزش عالی به طور گسترده مورد توجه قرار گرفت. این رو، اضطراب یکی از کلیدیترین متغیرهای روانشناسی در بحث آموزش محسوب می شود. پژوهشهایی گذشته، انواع گوناگونی از اضطرابهایی را که ممکن است افراد در جوامع علمی و دانشگاهی به آن دچار شوند، مورد بررسی قرار داده اند، از آن جمله میتوان به اضطراب رایانهای[۲۳]، اضطراب اینترنتی[۲۴]، اضطراب اطلاعاتی[۲۵]، اضطراب کتابخانه ای، اضطراب پژوهش کتابخانه ای[۲۶] و اضطراب پژوهش[۲۷] نام برد ( کلیر، ۱۹۹۰؛ به نقل از دیدگاه، ۱۳۹۰). همان گونه که اشاره شد، این اضطرابها از نوع حالتی و محدود به موقعیت، زمان و مکان خاص بوده و از طریق آموزش مهارت ها قابل نظارت و کاهش است.
۲-۱-۲- اضطراب کتابخانه ای
اضطراب کتابخانه ای را میتوان ” ترس و اضطراب هنگام استفاده و یا حتّی هنگام تفکر استفاده از کتابخانه ” تعریف کرد ( ملون، ۱۹۸۶). به عبارت دیگر، اضطراب کتابخانه ای هر گونه
نشانه های عاطفی منفی هنگام استفاده و یا تفکر استفاده از کتابخانه از قبیل ترس، نگرانی، تردید، اضطراب، احساس عدم توانایی و کفایت، احساس تنهایی، احساس آشفتگی و غیره را شامل میگردد. این اضطراب همواره مانعی روانشناختی، برای بسیاری از کاربران کتابخانه ها بوده، عوارض گوناگون شناختی، عاطفی و رفتاری را در آنها موجب گردیده و سطح عملکرد آنها را کاهش میدهد. اضطراب کتابخانه ای باعث می شود کاربر هنگام حضور و استفاده از کتابخانه، آرامش و احساس راحتی نداشته و در نتیجه کتابخانه را قبل از پایان پژوهش خود ترک کرده و یا تمایل کمتری به استفاده از کتابخانه پیدا کند ( هیگینز[۲۸]، ۲۰۰۱، به نقل از عرفانمنش و دیدگاه، ۱۳۸۸).
سوآپ[۲۹] و کتزر[۳۰](۱۹۷۲؛ به نقل از خدیوی، ۱۳۸۳) اولین بررسی درباره اضطراب کتابخانه ای را در میان دانشجویان دانشگاه انجام دادند. این بررسی با بهره گرفتن از شیوه هایی از قبیل برقراری ارتباط، انجام مصاحبه و مشاوره در زمینه علوم کتابداری، در زمانی محدود درصدد کشف و جستوجوی این موضوع بود که چرا برخی دانشجویان از کتابداران کمک نمیگیرند. این بررسی درصدد رسیدن به پاسخ این سؤال بود که چرا دانشجویانی که از کتابخانه استفاده میکنند تمایل به بهره گیری از همکاری کتابداران ندارند.
در مصاحبه های انجام گرفته با دانشجویان انتخاب شده به طور تصادفی، در سه زمینه کار کتابخانه این سؤال مطرح میشد که آیا هنگام استفاده از کتابخانه از کتابداران و یا هم دوره ای های خود کمک می گیرند یا خیر؟ از دانشجویان مصاحبه شده، ۴۱ درصد در مورد استفاده از کتابخانه سؤالاتی داشتند. با این وجود، ۶۵ درصد از این دانشجویان اقرار کردند که نمیخواستند سؤالات خود را با کتابداران مطرح نمایند، و این امر مؤیّد آن است که در محیط دانشگاهی دانشجویانی هستند که علیرغم داشتن سؤال از کتابداران به دلایلی از سؤال کردن خودداری میکنند. هدف این تحقیق مشخص کردن وجود دانشجویانی با اضطراب کتابخانه ای بود و این به نظر نگارنده اولین قدم پژوهش در زمینه اضطراب کتابخانه ای است زیرا اولین تحقیقی است که در پی شناسایی دانشجویانی است که به دلایلی در استفاده از کتابخانه دچار نگرانی میشوند ( خدیوی، ۱۳۸۳ ).
در ۱۹۸۶ ملون مقاله ای بنیادی نوشت و در آن اصطلاح اضطراب کتابخانه ای را به کار برد و زمینه را برای تحقیق بیشتر آماده نمود. پژوهش او از نوع کیفی بود و به دلیل آنکه از دانشجویان میخواست در کلاسهای انشاء احساس خود را نسبت به جستوجوهای کتابخانه ای به صورت خاطرات روزانه بیان کنند، منحصر به فرد بود. در پایان نیم سال نیز از دانشجویان خواسته شده بود انشائی بنویسند و در آن به چهار سؤال دیگر درباره استفاده از کتابخانه پاسخ دهند و اینکه طی نیم سال گذشته احساس آنها نسبت به کتابخانه چه تغییری یافته است؟ این پژوهش نه تنها از جهت کاری که از دانشجویان خواسته شده بود، بلکه از جهت همکاری بسیار زیادی که از اعضای هیئت علمی میطلبید منحصر به فرد بود، همکاری ای که گاه دشوار به دست میآید. اطلاعات لازم طی دو سال جمع شد و به دلیل آنکه ۷۵ تا ۸۵ درصد از دانشجویان هر کلاس واکنش اولیه خود را نسبت به کتابخانه از نظر میزان اضطراب و یا ترس بیان نمودند پژوهشی قابل توجه است.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 06:12:00 ب.ظ ]
|