کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



۲-۲-۲-۱ . غیر انتفاعی بودن: این سازمانها با انگیزه سودجویی شکل نگرفته اند و در پی کسب سود برای اشخاص یا دسته‌ه ای خاص نیستند. هر چند سازمانهای غیر دولتی می توانند در فعالیتهای بازرگانی مشارکت کرده تولید سود و سرمایه کنند، سود و سرمایه آنها باید صرفاً برای اجرای مأموریت سازمان به مصرف رسد یا در سازمان سرمایه گذاری شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۲-۲ . نداشتن وابستگی به دولت: سازمانهای غیر دولتی را مردم تأسیس می کنند و عموماً دولتها در ایجاد و مدیریت آنها نقش چندانی ندارند؛ از قبیل انجمنها، مجامع، گروه های حرفه ای، سازمانهای خیریه و مذهبی. به دیگر سخن، این سازمانها در ساختار دیوانسالاری دولتی جایی ندارند. با وجود غیر دولتی بودن این سازمانها، برخی دولتها با هدف گسترش مشارکتهای مردمی در تأسیس و مدیریت این سازمانها دخالت می کنند. (گروه مولفان، ۱۳۸۳: ۳۳)
۲-۲-۲-۳ . داوطلبانه: خصلت عمده سازمانهای غیر دولتی آن است که مردم به صورت داوطلبانه آنها را تشکیل داده اند. با وجود آنکه این سازمانها باید تابع قوانین و مقررات موجود باشند هیچ تشکیلات دولتی نباید در شرایط عادی دستور ایجاد، اداره و انحلال آنها را صادر کند و هر چند این سازمانها به استخدام کارمند اقدام می کنند، به مشارکت داوطلبانه بسیاری از افراد علاقه مند، برای خدمت در هیأت مدیره و کمکهای دیگر متکی هستند.
۲-۲-۲-۴ . برخورداری از شخصیت حقوقی: برای گسترش فعالیت سازمانهای غیر دولتی، قوانینی وضع می شود که بر اساس آن این سازمانها به ثبت رسیده، از شخصیت حقوقی مستقل برخوردار می شوند. این امر موجب جلب اعتماد مردم به آنها شده و از این طریق آنها می توانند با سازمانهای دولتی قراردارد امضا کرده از تسهیلات مختلفی نظیر وام بانکی استفاده کنند.
۲-۲-۲-۵ . مدیریت دموکراتیک و مشارکتی: محققان معتقدند که در این سازمانها فرایند دموکراتیک یا مردمسالاری اهمیت بالایی دارد؛ زیرا این روند، مشارکت مستمر افراد داوطلب را تضمین می کند.
ماهیت مردمی سازمانهای غیر دولتی اقتضا می کند که فرایند اداره آنها از پایین به بالا و مشارکتی باشد. بر همین اساس نیز مدیران آنها از سوی اعضا انتخاب و در صورت عدم رضایت از عملکردشان بر کنار می شوند. این ویژگی سبب می شود که اعضا همواره بر عملکرد مدیران نظارت داشته باشند و مدیران پاسخگوی عملکردشان در برابر اعضا باشند و به این ترتیب نیز سازمان از پویایی بیشتر برخوردار شود. بنابراین، هر چه سازمانها به سوی نخبه گرایی حرکت کنند از ماهیت دموکراتیک بودن به دور خواهند شد.
۲-۲-۲-۶ . خودگردان: سازمانهای غیر دولتی، از نظر مالی خودگردان هستند. هر چند آنها از دولت، افراد خیّر، سازمانهای بین المللی و … کمکهایی دریافت می کنند، این کمکها نباید به گونه ای باشد که وابستگی شان را به منابع کمک دهنده فراهم کرده آنها را از اهداف و تعهدات اجتماعی شان دور می سازد.
۲-۲-۲-۷ . غیر سیاسی بودن: این سازمانها تعهد اجتماعی دارند. هدف اساسی آنها خدمت به اجتماع، فقرا، گروه های آسیب پذیر، رفع تبعیضهای جنسی، نژادی، مشکلات محیطی و … است. سازوکارهای تأسیس سازمانهای غیر دولتی نیز با سازمانهای سیاسی (احزاب) متفاوت است و معمولاً آنها در زمان تأسیس تعهداتی مبنی بر وارد نشدن به حوزه‌های سیاسی می سپارند. در برخی کشورها ـ نظیر اندونزی ـ زمانی که سازمانهای غیر دولتی با احزاب همدستی داشته اند، دولت مانع گسترش آنها شده است. با این همه، این ویژگی نباید به معنی اجتناب از حرکتهای جمعی و انتقادی به برنامه ریزیهای دولتی و بین المللی تلقی شود. آنها می توانند از سازمانهای ملی و بین المللی انتقاد کنند، برنامه هایشان را افشا کنند و راهپیماییهای مسالمت آمیری ترتیب دهند.
۲-۲-۲-۸ . معافیت مالیاتی: همانطور که سازمانهای غیر دولتی به صورت غیر انتفاعی اداره می شوند و با هدف خدمات رسانی به اقشار آسیب پذیر و توسعه اجتماعی فعالیت می کنند، از پرداخت مالیات معاف هستند.
بنابراین در این تحقیق سازمان‌های غیر دولتی به صورت زیر تعریف می شوند:
سازمان‌های غیر دولتی عبارت از سازمان‌های خصوصی، خود اداره کننده، داوطلبانه، و غیر توزیع کننده سود، هستند که نه برای اهداف تجاری بلکه برای منافع عمومی، پیشبرد رفاه و توسعه اجتماعی، مذهب، خیریه، آموزش و تحقیقات فعالیت می کنند. (گروه مولفان، ۱۳۸۳: ۳۳-۴۰)

۲-۲-۳٫ بسط فضای مفهومی سازمان غیر دولتی یا مردم نهاد

سازمان‌های غیر دولتی رکن مهمی از جامعه مدنی در عصر کنونی محسوب می شوند. بسیاری از صاحب نظران مسائل اجتماعی بر این باور هستند که در قرن بیست و یکم اداره جوامع بشری بدون حضور هماهنگ و موثر سه رکن مهم آن یعنی دولت و حاکمیت، بخش خصوصی و جامعه مدنی امکان پذیر نیست. در این میان سازمان‌های غیر دولتی جزیی از جامعه مدنی هستند که از یک سو ارتباط نزدیکی با افراد جامعه دارند و از سوی دیگر سعی دارند تا مسائل و مشکلات مردم را به حاکمیت منتقل سازند. به همین سبب است که این سازمان ها جایگاه خاصی را در این زمینه پیدا کردند. اصطلاح سازمان‌های غیر دولتی در نخستین برخورد به صورتی فریبنده ای ساده و آسان جلوه می کند؛ لکن ماهیت این اصطلاح دربرگیرنده طیف وسیعی از سازمان‌های گوناگونی است که تلاش برای ارائه معنا و مفهومی ساده از آن کاملا بیهوده به نظر می رسد. از اینرو ضرورت دارد بدانیم که سازمان‌های غیر دولتی کنونی دارای اشکال و انواع متعدد و متفاوتی هستند به طوری که ویژگی‌های آنها فقط در برخی موارد آن هم تا حدودی مشابهت دارند و عوامل تشکیل دهنده این مجموعه به قدری دارای ناهمگونی است که شناخت و تمایز تحلیلی آنها بکارگیری ضوابط و معیارهای گوناگونی را می طلبد. این سازمان ها اساسی غربی دارند. اما اشکالی از آن در تاریخ ایران زمین هم دیده شده است. به تدریج این سازمان ها به ایران وارد شدند و در ایران پا گرفتند؛ اما به رشدی که لازم بود هرگز نرسیده اند( کوهکن، ۱۳۸۸: ۴-۲).
به طور کلی NGO مخفف اصطلاح انگلیسیnon-governmental organization به معنی سازمان غیر دولتی است در زبان فارسی واژه «سازمان مردم نهاد» با اختصار «سمن» برای ترجمه این واژه انتخاب شده است(فرامرز قرا ملکی و سالاری، ۱۳۸۸: ۱۵). سازمان‌های غیر دولتی در کتابچه راهنمای سازمان‌های غیر دولتی مرتبط با سازمان ملل متحد اینگونه تعریف شده است: «سازمان غیر دولتی به هر گروه غیرانتفاعی و داوطلبانه از شهروندان گفته می شود که در سطوح مختلف محلی، ملی، منطقه ایی و یا بین المللی سازمان دهی شده باشند. سازمان‌های غیر دولتی که به وسیله مردمی با علاقه مشترک اداره می شوند انواع خدمات و کارهای خیریه را انجام می دهند؛ نگرانی شهروندان را به اطلاع دولت ها می رسانند؛ سیاست ها را بازبینی می کنند و مشارکت سیاسی را در سطح اجتماعی تشویق می کنند. آنها تحلیل ها و نظرات کارشناسی فراهم می کنند. به مثابه مکانیسم‌های اولیه اخطار انجام وظیفه می نمایند و به بازبینی و اجرای توافق‌های بین المللی کمک می کنند و غالبا پیرامون موضوعات جمعی مانند حقوق بشر، محیط زیست و بهداشت سازمان دهی شده اند»( معمار زاده،۱۳۷۴: ۳۸ ). لذا همان طور که از تعاریف سازمانهای بین المللی فوقالذکر نیز استنباط میشود یک سازمان مردم نهاد سازمانی است که حتماً غیرسیاسی و غیرانتفاعی باشد و این ویژگی آن را از احزاب سیاسی که به دنبال کسب قدرت هستند و نیز از مؤسسات بخش خصوصی که به دنبال منافع اقتصادی هستند؛ متمایز میسازد.
به طور کلی چیستی سازمان مردم نهاد را از طریق تحلیل عناصر درون ساخت مؤلفه های آن می توان به دست آورد. سازمان مردم نهاد از مؤلفه های زیر حاصل آمده است:
۲-۲-۳-۱- گروه اجتماعی: مهمترین مقوم سازمانهای مردم نهاد هویت اجتماعی آنها است. چنین سازمان هایی لزوماً ساختار یک گروه اجتماعی را دارا هستند. اگرچه در آغاز ممکن است سمن به وسیله یک فرد ابداع گردد؛ اما حتی تأسیس آن ماهیت جمعی دارد .مراد از اینکه سازمانهای مردم نهاد، بخش مهمی از جامعه مدنی اند با توجه به همین هویت جمعی آنها است. از آنجا که توجه به این امر نقش اساسی در فهم مسئولیت های اخلاقی و ارزش ها و ملاک های اخلاقی دارد و گرایش و عملکرد اخلاقی گروه اجتماعی بسی پیچیده تر از عملکرد اخلاقی فرد است به توضیح و تشریح بیشتر و دقیقتر مفهوم گروه اجتماعی و نیز جامعه مدنی پرداخته می شود(فرامرز قرا ملکی و سالاری، ۱۳۸۸: ۱۶). مراد از گروه اجتماعی مجموعه هایی از افراد است که به شیوه های منظم با یکدیگر کنش متقابل دارند. گروه ها ممکن است از مؤسسات بسیار کوچک تا سازمان های بزرگ یا جوامع را در بر گیرند. صرف نظر از اندازه گروه، یک ویژگی تعیین کننده آن آگاهی اعضاء گروه از هویت مشترک است. بیشتر زندگی ما در روابط گروهی می گذرد به طوری که درجوامع امروزین اکثر مردم به انواع گروه های مختلف تعلق دارند(گیدنز، ۱۳۸۳: ۷۹۰ به نقل از فرامرز قرا ملکی و سالاری، ۱۳۸۸: ۱۶). از آنجا که داشتن روابط و تأثیر و تأثرات متقابل و آگاهی از یک هویت جمعی از مؤلفه های اصلی گروه های اجتماعی است لذا این گروه ها فراتر از هر نوع تجمع یا گروه بندی های اجتماعی و جمعی متداول از جمله گروه بندی های آماری هستند. اما جامعه مدنی از جمله مفاهیمی است که اخیراً بسیار مورد توجه و بحث قرار گرفته است و اختلاف نظرهای متعددی در باب آن وجود دارد؛ اما تمام این دیدگاه ها اتفاق دارند بر اینکه این بخش از جامعه به حوزه فعالیت های عمومی تعلق دارد نه خصوصی یا شخصی و در چهارچوب قوانین موجود عمل می کند. مقصود از آن بیشتر مشارکت های داوطلبانه در امور عمومی از جمله ارتباطات جمعی، اصناف حرفه ای و اتحادیه ها می باشد(Scott, John & Marsha, 2005 به نقل از به نقل از فرامرز قرا ملکی و سالاری، ۱۳۸۸: ۱۶). جامعه مدنی بخش میانی جامعه و رابط بخش خصوصی و دولت می باشد و نحوه فهم و تفسیر و آشنایی با ظرفیت های مثبت و منفی آن، تأثیر بسزایی در عملکردهای جمعی داوطلبانه از جمله سمن دارد.
۲-۲-۳-۲- سازمان: تلاش جمعی هدفمند با تقسیم کار و مسئولیت مهمترین مؤلفه سازمان مردم نهاد است. بنابراین قوام سمن بر بیش از شخصیت حقیقی حاصل می آید. در اینجا مراد از سازمان، مفهوم رایج در دانش مدیریت است: امری دارای شخصیت حقوقی با آرمان، اهداف، اساسنامه، ساختار، شرح وظایف و منابع انسانی. بنابراین فعالیت سمن عمدتاً در قالب سازمان انجام می شود. مفهوم سازمان در تعریف سمن به منزله جنس یا مقوم فراگیر است و با قیدهای دیگر از سایر سازمانها (سازمانهای دولتی و خصوصی) متمایز می شود(فرامرز قرا ملکی و سالاری، ۱۳۸۸: ۱۷).
۲-۲-۳-۳- هویت غیر دولتی: مشخصه اصلی این سازمان ها در غیر دولتی بودن است. مفهوم غیر دولتی بودن می تواند معانی متعددی داشته باشد، ولی به طور عام به این معنی است که این سازمانها بخشی از دولت یا زیر مجموعه ای از ساختار و سازمانها ی دولتی محسوب نمی شوند و می بایست از هر گونه دخالت و کنترل مستقیم دولت دور باشند(فرامرز قراملکی، ۱۳۸۷: ۲۰۹). اگرچه سمن می تواند با دولت خود در سطح ملی و دولتهای دیگر در سطح بین المللی مراودت فعال و تعامل دوسویه ایجاد کند و حتی در مواردی از دولت کمک های مالی دریافت کنند. حمایت دولت از سمن وظیفه اخلاقی دولت است. با اینحال نحوه ارتباط این گونه سازمانها با دولت از رابطه سازمانهای دولتی با آن متفاوت است. ممکن است سازمانی با ساختار مردم نهاد، در مواردی در جهت تکمیل و ارتقای سیاست های دولت فعالیت می کنند تا جایی که گاهی این گونه سازمان ها GONGO به معنی NGO های سازمان یافته توسط دولت ها نامیده می شوند و در عین اینکه زیرمجموعه ای از ساختار دولتی نیستند ولی تحت نظارت دولت قرار می گیرند و در تدوین برنامه و سیاستگذاری از استقلال تام برخوردار نیستند. این گونه از سازمان ها را به معنای دقیق کلمه نمی توان سازمان مردم نهاد نامید. تعبیر دقیق مردم نهاد این گونه سازمان ها را به دلیل اینکه به وسیله دولت تأسیس و حمایت می شوند از تعریف سازمان های مردم نهاد بیرون می کند. سازمان های مردم نهاد، گاهی نیز موضعی انتقادی در برابر سیاست های دولت گرفته و خود بسته به اهداف شان سیاست ها و راهکارهایی را تعریف و تعقیب می نمایند(فرامرز قراملکی و سالاری، ۱۳۸۸: ۲۳-۲۲).
۲-۲-۳-۴- حیثیت تعاون: مهمترین حیثیت سمن به اصل همکاری، یادگیری و مشارکت در آن مربوط است. رابطه حاکم بر مناسبات درونی سازمان مردم نهاد، یاری یکدیگر در تحقق آرمان واحد است. در بیان مؤلفه دیگر تعریف سمن به این آرمان اشاره خواهد شد. مشارکت مهمترین قوام سمن است که اساساً پیدایش و ماندگاری آن را رقم میزند. مشارکت در سمن از گونه مشارکت مدنی است. البته مراد از حیثیت تعاون در سمن این نیست که سمن را متعلق به بخش تعاون به عنوان یکی از بخشهای سه گانه نظام اقتصادی ایران( بر مبنای اصل۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی) دانست. تفاوت حیثیت تعاونی سمن با شرکت ها و بنگاه های تعاونی به معنای رسمی کلمه را در مؤلفه پنجم سازمان بیان می کنیم(همان،ص۲۳).
۲-۲-۳-۵- جهت گیری غیر انتفاعی: مفهوم غیر دولتی بودن ممکن است این توهم ر ا پیش آورد که چنین سازمان هایی هویتاً به بخش خصوصی تعلق دارند. چهارمین مقوم سازمانهای مردم نهاد تمایز آنها از بخش خصوصی است. سازمان های خصوصی غالباً به کسب و کار متعلق اند و برخی از آنها فراتر از کسب و کار معطوف به سودآوری، به حرفه در مفهوم دقیق کلمه می پردازند؛ مانند سازمان های بهداشتی و درمانی در بخش خصوصی. اما سازمان های مردم نهاد غالباً اهداف کسب و کارانه و یا حتی حرفه ای را دنبال نمی کنند. به همین دلیل تعبیر«سازمان مردم نهاد» دقیقتر از«سازمان غیردولتی» است. جهت گیری غیر انتفاعی مقوم مهمی در هویت سازمانی مردم نهاد است(مقیمی، ۱۳۸۳: ۱۰ به نقل از فرامرز قراملکی و سالاری،۱۳۸۸: ۲۳). منظور از غیر انتفاعی بودن این است که عواید حاصل از فعالیت موسسه به موسسان یا مدیران سازمان تعلق نگیرد. در اغلب سازمان‌های غیر دولتی در آخر سال مالی درآمد مازاد حاصل می شود. اما این عواید باید مجددا در جهت اهداف اصلی سازمان سرمایه گذاری شوند و نباید میان اعضاء، مدیران، موسسات یا هیأت رئیسه تقسیم شود. بحث در اینجا انجام کار اقتصادی نیست؛ زیرا بسیاری از سازمان‌های غیر دولتی برای تأمین منابع مالی خود اقدامات اقتصادی نیز انجام می دهند و به فعالیت‌های سودآور اقتصادی نیز روی می آورند. مسأله اساسی این است که سازمان با سود حاصله از فعالیتش چه می کند. اگر سود حاصله از فعالیتش مجددا صرف سرمایه گذاری در عملکرد سازمان در جهت اهدافش گردد و دوباره به سازمان باز گردد؛ در این صورت سازمان عنوان غیر انتفاعی را داراست( کوهکن، ۱۳۸۸: ۷).به طور کلی این سازمانها به جای جهت گیری کسب و کار و سودگرایی به مبارزه با فساد اخلاقی در جامعه به ویژه در حرفه ها و یا تلاش در راه توسعه اجتماعی و ارتقاء سطح رفاه، بهداشت، امنیت روانی جامعه و یا سیاره می پردازند. پس باید بین سمن و سازمانهای فعال در دو بخش خصوصی و دولتی تمایز نهیم. اگر جامعه را شامل سه بخش دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی بدانیم، سازمان های غیر دولتی عمدتا در بخش جامعه مدنی تعریف می شوند. چراکه عقاید شهروندان را بیان می کنند و بین دولت و افراد خصوصی قرار می گیرند و لذا بخشی از جامعه مدنی هستند(مقیمی، ۱۳۸۳: ۱۰ به نقل از فرامرز قراملکی و سالاری، ۱۳۸۸: ۲۵).
در حال حاضر، علامت اختصاری سازمان مردم نهاد در کشورمان نیز “سمن” انتخاب شده است. نخستین بار که اصطلاح سازمان غیردولتی در یک سند رسمی مصوب از سوی یک نهاد ذیصلاح تعریف شده باشد در سال۱۳۸۴ و در قالب “آیین نامه اجرایی تاسیس و فعالیت سازمانهای غیردولتی”بود. این آییننامه در جلسه مورخ ۲۹/۳/۱۳۸۴ هیئت وزیران بنا به پیشنهاد شماره ۶۱۷۶/م/۷۷ مورخ ۸/۵/۱۳۸۳ وزارت اطلاعات و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید[۶]. در آییننامه مذکور یک سازمان مردم نهاد (سازمان غیردولتی) چنین تعریف شده است:
« سازمان غیردولتی که در این آئین‌نامه «سازمان» نامیده می‌شود، به تشکلهایی اطلاق می‌شود که گروهی از اشخاص حقیقی یا حقوقی غیرحکومتی به صورت داوطلبانه با رعایت مقررات مربوط تأسیس شده و دارای اهداف غیرانفتاعی و غیرسیاسی می‌باشد.
تبصره ۱- عناوین «جمعیت» ، «انجمن» ، «کانون»، «مرکز»، «گروه»، «مجمع»، «خانه»، «مؤسسه» و نظائر آن می‌تواند به جای واژه «سازمان» در نامگذاری به کار گرفته شوند.
تبصره ۲- واژه «غیردولتی» به این معناست که دستگاه های حکومتی در تأسیس و اداره سازمان دخالت نداشته باشند. مشارکت مقامات و کارکنان دولتی در تأسیس و اداره سازمان، در صورتی که خارج از عنوان و سمت دولتی آنان باشد، مانع وصف غیردولتی سازمان نخواهد بود.
تبصره ۳- اهداف غیرسیاسی در بردارنده فعالیتی است که مشمول ماده یک قانون احزاب نگردد.
تبصره ۴- اهداف غیرانتفاعی عبارتست از عدم فعالیتهای تجاری و صنفی انتفاعی به منظور تقسیم منافع آن بین اعضاء، مؤسسان، مدیران و کارکنان سازمان.
تبصره ۵ – داوطلبانه به معنای مشارکت و تاسیس و اداره سازمان بر اساس اصل آزادی اراده اشخاص است .
ب – هیات موسس به مجموعه اشخاصی گفته می شود که سازمان را تاسیس می نمایند.
پ – پروانه فعالیت ، سندی است که توسط مراجع مقرر در این آیین نامه با رعایت ضوابط مربوط در جهت تشکیل سازمان صادر می شود.
ت – مراجع نظارتی مشتمل بر هیات نظارت شهرستان (متشکل از فرماندار ، نماینده شورای اسلامی شهرستان و نماینده سازمانهای غیردولتی شهرستان)، هیات نظارت استان (مرکب از استاندار، نماینده شورای اسلامی استان و نماینده سازمانهای غیر دولتی) و هیات نظارت کشور (مرکب از معاون ذیربط وزیر کشور، ‌نماینده شورای عالی استانها و نماینده سازمانهای غیر دولتی) میباشند که بر اساس این آییننامه و با رعایت ضوابط مربوط، در سطح شهرستان، استان و کشور نسبت به نظارت بر سازمانهای غیردولتی، غیر از تشکلهایی که مطابق قانون مرجع نظارتی خاص برای آنها پیشبینی شده است، اقدام مینمایند».

۲-۲-۴٫ کارکردهای سازمان‌های مردم نهاد

نهادهای اجتماعی به ویژه نهادهایی که به صورت خودجوش از بطن و متن جامعه رویش پیدا می کنند؛ آثار ماندگاری را در ساخت جامعه بر جا می گذارند. این نهادها بعد از پیدایش خود مناسبات و شکل ساختاری جوامع را تحت تأثیر قرار می دهند و حاکمان سیاسی را به عنوان تدبیرکنندگان امور جامعه ملزم به ایجاد تدابیری برای حذف، پذیرش، تعدیل، سازگاری و… می سازند. سازمان‌های مردم نهاد که یک پدیده جهانی بوده و در جامعه ایران هم شکل جدید و مدرن آنها رواج و گسترش یافته است؛ بنا به مقتضیات و ضروریاتی در ساخت جامعه جهانی و به ویژه جامعه ایرانی شکل گرفته اند. افزایش آگاهی‌های اجتماعی، ناکارآمدی مدیریت یک جانبه از سوی دولت، ضرورت مشارکت مردمی در پیشبرد امور و… از جمله عللی محسوب می شوند که باعث ایجاد سازمان‌های مردم نهاد شده اند. رویکرد غالب نسبت به سازمان‌های مردم نهاد یک رویکرد مثبت و سازنده است. در این رویکرد؛ این سازمان ها در کنار نظام سیاسی، شرایطی را فراهم می آورند که در مجموع باعث افزایش رضایت مندی شهروندان خواهد شد(وحیدیان،۱۳۹۲: ۱۱ ). سازمان‌های غیر دولتی در حیطه‌های مختلفی عمل می کنند که از جمله این حوزه ها می توان به حوزه‌های زیست محیطی، مبارزه با فقر، بی سوادی، تلاش برای کاهش بیکاری، حل مشکلات زنان و کودکان و غیره اشاره کرد. با نگاهی گذرا به همین موضوعات کاری می توان دریافت که می توان به خوبی به درک کرد که وجود این سازمان ها فواید زیادی برای جامعه دارند. البته حضور موثر و عملکرد این سازمان ها در کشورهای مختلف متفاوت است. در برخی از کشورهای پیشرفته این سازمان ها حضور پر رنگی دارند ولی در برخی کشورها از جمله کشور ایران این سازمان ها حضور موثری ندارند( کوهکن، ۱۳۸۸: ۲).
در ادامه به تشریح کارکردهای سازمان‌های مردم نهاد پرداخته می شود:

۲-۲-۴-۱- سازمان‌های مردم نهاد حلقه واسط میان جامعه و حکومت ها هستند

سازمان‌های مردم نهاد، نهادهایی هستند که در متن جامعه و براساس نیازهای آن شکل می گیرند و بر حسب اهدافی که برای فعالیت‌های خود در اساسنامه تأسیسی تدوین می کنند به فعالیت در حوزه مسائل اجتماعی می پردازند. ویژگی عمده سمن ها در این حوزه آن است که تقاضاها و نیازهای اجتماعی را گردآوری و تدوین می کنند و آنها را براساس اولویت‌های موجود و بالفعل، تقسیم بندی و برای نیازمندیهای بالقوه برنامه ریزی می کنند. همواره یکی از مشکلات حکومت هایی که بر جوامعی با ساختار توده ایی و بی شکل حکمرانی می کنند؛ آن است که نمی توانند به طور دقیق به تشخیص نیازها و تقاضاهای اجتماعی جامعه تحت حاکمیت خود آگاهی پیدا کنند. چنین رویه ایی در این نظام ها باعث می شود که در درازمدت به دلیل همین عدم آگاهی و به تبع آن مدیریت ناکارآمد و تبعیض آمیز هر چند به طور ناخواسته، زمینه را برای نارضایتی عمومی فراهم می آورند. سمن ها با تکیه بر این کارکرد یکی از عواملی اند که می توانند باعث افزایش توانمندی نظام سیاسی در راستای پاسخگویی مناسب به نیازها و تقاضاهای اجتماعی مردم شوند. بنابراین از این جهت، سمن ها در هماهنگی با سایر نهادهای جامعه مدنی نه تنها رقیبان ساختار سیاسی محسوب نمی شوند؛ بلکه در کنار حکومت و به عنوان پل ارتباطی میان جامعه و حکومت می توانند نقش موثری را در کاهش آلام اجتماعی و رفع نابسامانی‌های اجتماعی داشته باشند( امیر احمدی، ۱۳۸۰: ۱۲۵-۱۱۳ به نقل از وحیدیان،۱۳۹۲: ۱۱ ). وجود سمن ها و ارائه عملکردهای مثبت آنان به معنی تحکیم این پل ارتباطی است و در مجموع ساختار اجتماعی به هم پیوسته و منسجمی را ایجاد می کنند که در آن سیاستگذاری ها و تصمیم گیری‌های حاکمان، منطبق با تقاضاها و نیازهای واقعی جامعه است.

۲-۲-۴-۲- سازمان‌های مردم نهاد می توانند تقاضاهای اجتماعی را اولویت بندی کنند

یکی از عواملی که وجود نهادهای غیر حکومتی و مردمی را برای یک جامعه و نظام سیاسی آن امری ضروری می سازد؛ این است که تقاضاهای نشأت گرفته از نظام‌های اجتماعی از تنوع و پراکندگی و بعضاً حتی معارض با یکدیگر می باشند. لذا ورود این تقاضاها با اوصاف ذکر شده به درون نظام سیاسی امکان پذیر نمی باشد و اگر هم باشد؛ چندان مطلوب به نظر نمی رسد. زیرا تصمیم گیری برای تقاضاهای اجتماعی زمانی می تواند به خوبی انجام پذیرد که این تقاضاها طبقه بندی شده باشند. در غیر این صورت تصمیمات نیز دارای اوصاف پراکندگی و تعارض خواهند شد. این دو وصف یعنی پراکندگی تصمیمات و تعارض داشتن تصمیم ها با یکدیگر باعث بازخورد منفی در جامعه نسبت به حکومت می شود. بازخورد منفی از این جهت شکل می گیرد که تصمیمات پراکنده و متعارض به هنگام اجرایی شدن یکدیگر را نقض می کنند و طبعا در چنین وضعیتی هیچ مشکلی رفع نمی شود. سازمان مردم نهاد به دلیل برخورداری از پایگاه های اجتماعی که در درون نظام اجتماعی دارند؛ می توانند نیازها و تقاضاهای پراکنده و متنوع را بدون حذف کردن ساماندهی و اولویت بندی کنند. از آنجا که دامنه کارکردی سازمان‌های مردم نهاد طیف وسیعی از فعالیت‌های اجتماعی را در حوزه‌های مختلف در بر می گیرد؛ این سازمان ها بیش از نهادهای دولتی نسبت به مشکلات و نیازمندیهای اجتماعی و به ویژه اولویت‌های آنها وقوف دارند. لذا شناسایی، طبقه بندی و اولویت گذاری نیازها و تقاضاهای اجتماعی اولا سرعت تصمیم گیری‌های نظام سیاسی را افزایش داده و ثانیاً احتمال خطا و بازخوردهای منفی آن را کاهش می دهد(وحیدیان،۱۳۹۲: ۱۲ ).

۲-۲-۴-۳- سازمان‌های مردم نهاد می توانند به حکومت ها مشاوره دهند

کار سازمان‌های مردم نهاد با انتقال تقاضاهای جامعه به نهادهای تصمیم گیرنده نظام سیاسی به پایان نمی رسد؛ سمن ها می توانند به عنوان مشاوران حکومت در فرایند تصمیم گیری ها، مشارکت و حضوری فعال داشته باشند و حکومت را برای اتخاذ تصمیمات معقول تر یاری رسانند. تصمیمات نظام سیاسی هنگامی کارآمد خواهند بود که منطبق با واقعیات و رفع کننده مشکلات اجتماعی باشند و این سازمان‌های مردم نهاد به خوبی می توانند واقعیات جامعه را به تصمیم گیرندگان منتقل کنند و راهکارهایی را برای حل مشکلات یا بهتر اداره کردن امور ارائه دهند. به این ترتیب سمن ها در کنار سایر نهادهای اجتماعی می توانند در تصمیم سازی ها به طور مستقیم و در تصمیم گیری ها به صورت غیر مستقیم مشارکت داشته باشند. سمن ها با این کارکرد خود اولا به جریان معقول سازی تصمیم‌های نظام سیاسی یاری می رسانند و ثانیا مشکلات اجتماعی را با مشارکت عمومی مردم مرتفع می سازند و بدین ترتیب باعث ایجاد وحدت و هماهنگی میان نظام سیاسی و جامعه می شوند(وحیدیان،۱۳۹۲: ۱۳-۱۲).

۲-۲-۴-۴- سازمان‌های مردم نهاد می توانند به نقد عملکرد حکومت بپردازند

غیرسیاسی و غیر حکومتی بودن سازمان‌های مردم نهاد طبق تبصرهای «۲» و«۳» ماده(۱) آیین نامه‌های اجرایی مربوط به این سازمان ها بدین معناست که اجزای حکومتی در تأسیس و اداره سمن ها دخالتی نداشته باشند و همچنین سمن ها به عنوان شخصیت حقوقی حق فعالیت سیاسی ندارند. منظور از فعالیت سیاسی در این آیین نامه حضور در رقابت‌های انتخاباتی با توسل به شخصیت حقوقی سازمان است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اعضای سازمان‌های مردم نهاد می توانند به عنوان اعضای سمن ها و نیز شهروندان جامعه بر عملکرد نهادها و سازمان ها در حوزه تخصصی خود نظارت داشته باشند و در صورت لزوم، آن عملکردها را نقد کنند. به عبارت دیگر بعد از سیاست گذاری ها و اتخاذ تصمیمات توسط دستگاه ها و اجرایی شدن آنها سازمان‌های مردم نهاد در کنار سایر نهادهای اجتماعی به بررسی و نقد عملکردهای دولت می پردازند( مقنی زاده، ۱۳۸۰:۹ به نقل از وحیدیان،۱۳۹۲: ۱۳-۱۲). سازمان‌های مردم نهاد که براساس اهداف و علایق خاصی شکل گرفته اند صرفا از همان زاویه علایق و اهداف خود به بررسی و نقد عملکرد حکومت می پردازند؛ اما احزاب سیاسی به واسطه اینکه دارای وجوه چندگانه می باشند؛ تصمیمات، سیاست گذاری و عملکردهای حکومت را در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی مورد نقد و ارزیابی قرار می دهند. البته ذکر این نکته بدیهی است که سمن ها بدون آنکه متأثر از جریان ها و احزاب سیاسی خاصی باشند؛ تلاش می کنند تا احزاب را نسبت به مشکلات و اهداف سازمان واقف سازند و از طریق آنها بر فرایند قانونگذاری و اجرای قوانین مشارکت داشته باشند. این همکاری و مشارکت لزوما به معنای سیاسی شدن فعالیت سمن ها نیست؛ هرچند می توانند به صورت بالقوه زمینه سیاسی شدن و انحراف فعالیت سمن ها را از وظایف اصلی فراهم آورد که می توان به عنوان یک آسیب جدی به آن نگریست. (وحیدیان،۱۳۹۲: ۱۳).

۲-۲-۴-۵- سازمان‌های مردم نهاد می توانند بر نهادهای دولتی اثرگذار باشند.

سازمان‌های مردم نهاد می توانند می توانند با تأثیرگذاری بر نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ارتباط مستمر با کمیسیون‌های مختلف و همچنین برقراری ارتباط با وزارت خانه ها و سازمان‌های دولتی از فرایند قانونگذاری ها، تصمیم گیری ها و نتایج آن مطلع شوند و با حضور در جلسات مشورتی این نهادها، قوانین و تصمیمات را قبل از اتخاذ جهت دهی کنند. این سازمان ها هر چند نمی توانند در رقابت‌های انتخاباتی همچون احزاب سیاسی حضور و فعالیت داشته باشند و حتی نمی توانند از حزبی خاص حمایت کنند. اما می توانند در شرایطی برای جلب توجه مردم و حساس کردن آنها نسبت به اهداف و برنامه‌های خود، این اهداف و برنامه ها را به عنوان بخشی از مطالبات اجتماعی مطرح سازند. طرح این اهداف و برنامه ها در ایام انتخابات از سوی سازمان‌های مردم نهاد دو هدف عمده دارد:
الف- به دلیل شرایط خاص حاکم بر جامعه، هنگام رقابت‌های انتخاباتی مردم بیش از سایر ایام نسبت به مسائل مختلف اجتماعی حساسیت نشان می دهند؛ به همین دلیل طرح این اهداف و برنامه ها در این ایام باعث آگاهی مردم نسبت به مسائل مبتلا به سمن ها می شود. این آگاهی بخشی عمومی در صورت استمرار تبدیل به مطالبات ملی خواهد شد.
ب- در صورت پیروزی احزاب در فرایند انتخابات، این برنامه ها و اهداف در اذهان عمومی به عنوان معیاری برای سنجش عملکرد آنان در حوزه قدرت و تصمیم گیری عمل می کند. احزاب نیز به دلیل حفظ موقعیت خود در ساختار قدرت سیاسی، تحقق آن اهداف و برنامه ها را که تبدیل به بخشی از مطالبات عمومی و ملی شده است را در اولویت قرار می دهند. بدین ترتیب فعالیت سازمان‌های مردم نهاد بدون آنکه ماهیتی سیاسی داشته باشد؛ می تواند دارای تبعات سیاسی باشد(وحیدیان،۱۳۹۲: ۱۴).

۲-۲-۴-۶- سازمان‌های مردم نهاد می توانند سطح فرهنگ عمومی را ارتقاء دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:44:00 ب.ظ ]




نوع نشاسته

R2

RMSE

نشاسته طبیعی

۹۹۳/۰

۱۳۴/۰

نشاسته فسفریله

۹۹۵/۰

۱۰۱/۰

نشاسته هیدروکسی پروپیله

۹۹۲/۰

۱۲۳/۰

جدول ۴-۲۲ نتایج مدلسازی بدست آمده را برای نشاسته های مختلف نشان می دهد. مقادیر بالای ضریب تبیین (R2) و پائین جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) که به ترتیب در محدوده ۹۹۵/۰-۹۹۲/۰ و ۱۳۴/۰-۱۰۱/۰ بودند، توانایی بالای این روش مدلسازی را جهت تخمین میزان گلوکز رهایش یافته در شرایط روده شبیه سازی شده نشان داد. لازم به ذکر است که کارایی این روش مدلسازی حتی بالاتر از مدلسازی ریاضی صورت گرفته (بر اساس تابع نمایی دو جزئی) (۹۹۱/۰-۹۳۸/۰R2 =) بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اگرچه پژوهش خاصی در رابطه با مدلسازی فرایند های درگیر با سیستم های دستگاه گوارش با بهره گرفتن از سیستم استنتاج فازی جهت مقایسه با نتایج بدست آمده در این تحقیق یافت نشد، اما تحقیقاتی که این قسمت آورده می شود به خوبی کارایی بالای سیستم فازی را جهت مدلسازی فرایند های مختلفِ مرتبط با صنایع غذایی را نشان می دهد.
واکوئیرو و همکاران (۲۰۰۸) با بهره گرفتن از مدلسازی فازی و به کارگیری سیستم استنتاج Takagi-Sugeno به مدلسازی فرایند خشک شدن مانگو (Mangiferaindica L.) در ۴ دمای ۴۰، ۵۰، ۶۰ و ۷۰ درجه سانتیگراد پرداختند. آنان دریافتند که مدلسازی فازی دارای قابلیت بالایی (R2 برابر با ۹۹۸۳/۰) در مدلسازی فرایند خشک شدن این محصول، در مقایسه با مدلسازی های ریاضی بر پایه تئوری و نیمه تجربی رایج می باشد. آیوانو و همکاران (۲۰۰۴) با بهره گرفتن از سیستم استنتاج فازی Takagi-Sugeno به بررسی میزان قهوه ای شدن شیر و تخم مرغ حین فرایند پرداختند. آن ها با بهره گرفتن از تابع عضویت ذوذنقه ای میزان سطح خاکستری تصاویر نمونه ها را به سه مجموعه در محدوده سیاه، در محدوده قهوه ای و در محدوده قهوه ای مایل به زرد تقسیم کردند و یک

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات

۵-۱٫ نتیجه گیری

در پژوهش حاضر، در ابتدا برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی نشاسته های طبیعی، فسفریله و هیدروکسی پروپیله گندم مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات رئولوژیکی تنش برشی پایا و دینامیک نمونه های نشاسته نیز مطالعه شد. سپس فرایند هضم این نشاسته ها در سیستم مدل مورد بررسی قرار گرفت؛ بدین صورت که هر یک از نمونه ها در دو حجم (۵/۷ و ۱۵ میلی لیتر) و دو غلظت (۸ و ۱۲ درصد) با بزاق برای ۵ ثانیه مخلوط شدند و سپس به ترتیب ۴۰ و ۱۲۰ دقیقه در شرایط معده و روده شبیه سازی شده هضم گردیدند. اثر حجم، غلظت و نوع اصلاح صورت گرفته (فسفریله و هیدروکسی پروپیله کردن) بر میزان رهایش گلوکز در شرایط هضم در دو قسمت اخیر مورد مطالعه قرار گرفت. بعلاوه، اثر فاکتور های دخیل در هر مرحله از هضم مانند pH اسیدی معده و حضور آنزیم های موجود در روده بر روی خصوصیات رئولوژیکی مخلوط های بدست آمده از هر مرحله هضم مورد بررسی قرار گرفت. در انتها میزان رهایش گلوکز در روده شبیه سازی شده با بهره گرفتن از جدول جستجوی فازی مدلسازی گردید.
نتایج نشان که قدرت تورم و شاخص شفافیت خمیر نشاسته های هیدروکسی پروپیله و فسفریله به ترتیب بیشتر و کمتر از نشاسته طبیعی گندم بود، در نتیجه در محصولات نشاسته ای که مشکل باقیماندن آب اضافی در آن مشکل زاست و یا در محصولاتی ژله ای که نیاز به ظاهری شفافتر دارند، می توان از نشاسته هیدروکسی پروپیله به جای نشاسته طبیعی استفاده کرد.
اندیس قند خون تخمین زده شده و قابلیت هضم معدوی-رودوی نشاسته طبیعی می تواند تحت تاثیر اصلاح شیمیایی قرار گیرد. هیدروکسی پروپیله کردن (۱۰۶/۲ درصد) نشاسته طبیعی از طریق کاهش محتوای نشاسته با قابلیت هضم سریع (RDS)، قابلیت هضم نشاسته را کاهش و مقدار نشاسته مقاوم (RS) را افزایش داد، در حالی که فسفریله کردن (۰۹۶/۰ درصد) نشاسته طبیعی تاثیر خاصی بر این شاخص ها نداشت. بر اساس نتایج بدست آمده شرایط هضم معدوی شبیه سازی شده تاثیر چندانی بر روی میزان رهایش گلوکز نداشت، در حالی که افزایش شدیدی در این میزان تحت تاثیر آنزیم های هیدرولیز کننده نشاسته در شرایط روده شبیه سازی شده مشاهده گردید. همچنین نتایج نشان داد که این آنزیم های رودوی در مقایسه با pH اسیدی معده، تاثیری پرمعنی را بر روی پارامتر های رئولوژیکی (ضریب قوام و اندیس رفتار جریان) نشاسته های طبیعی، فسفریله و هیدروکسی پروپیله داشتند. بر اساس نتایج بدست آمده برای میزان رهایش گلوکز در شرایط روده شبیه سازی شده می توان نتیجه گرفت که استفاده از نشاسته هیدروکسی پروپیله به دلیل اینکه رهایش قند کمتری از آن صورت می گیرد، می تواند در رژیم غذایی بیماران دیابتی و یا کسانی که به دنبال کاهش قند مصرفی هستند (مثلاً برای افراد چاق) قرار گیرد و جایگزین استفاده از نشاسته طبیعی شود. از سویی دیگر در مورد نشاسته فسفریله این اثر کاهشی در میزان رهایش قند، نسبت به نشاسته هیدروکسی پروپیله کمتر بود، ولی شاید بتوان با افزایش درصد استخلاف فسفر و ایجاد اتصالات عرضی بیشتر، اثر مشابه هیدروکسی پروپیله کردن را بدست آورد. همچنین نتایج نشان داد که با کاهش حجم و غلظت نشاسته مصرفی (خواه اصلاح شده یا طبیعی) می توان میزان رهایش گلوکز را کنترل کرد.
لازم به ذکر است که در چنین مطالعاتی، شرایط ساده ای جهت شبیه سازی فرض می گردد که کاملاً منطبق بر شرایط فیزیولوژیکی دستگاه گوارش نیست، در نتیجه باید گفت که این نتایج بدست آمده، به دلیل شرایط پیچیده درون سلولی (in vivo) نباید به عنوان نتایج واقعی در نظر گرفته شوند.
نتایج بررسی رئولوژی برشی پایای نمونه های نشاسته نشان داد که رفتار رئولوژیکی هرسه نوع نشاسته از نوع رقیق شونده با برش و تیکسوترپ بود. از نقطه نظر رفتار جریان مستقل از زمان، مدل های هرشل-بالکلی و سیسکو مناسب ترین مدل ها برای تخمین رفتار جریان برشی پایای ژل های نشاسته در شرایط عدم حضور بزاق بودند، در حالی که در شرایط حضور بزاق، مدل بینگهام تقریباً بهترین مدل بود. رفتار تضعیف شونده با برش ژل های نشاسته کاملاً تحت تاثیر نوع اصلاح شیمیایی، غلظت و حضور بزاق بود. نتایج بدست آمده نشان داد که در بین مدل های بیان کننده رفتار تیکسوترپ، مدل کینتیک ساختار درجه دو و کاهش تنش درجه یک، مناسب ترین مدل ها برای بیان رفتار تیکسوترپ نمونه های نشاسته به ترتیب در شرایط عدم حضور و حضور بزاق بودند. به دلیل تفاوت خصوصیات رئولوژیکی بدست آمده برای نمونه های نشاسته، می توان نتیجه گرفت که جانشینی گروه های شیمیایی در ماکرمولکول های نشاسته طبیعی گندم -مانند هیدروکسی پروپیله و فسفریله کردن- می تواند برای تغییر خصوصیات رئولوژیکی نمونه های ژل نشاسته طبیعی استفاده شود، تا از این طریق احساس دهانی مطلوب ایجاد شده و یا تغلیظ کننده نشاسته ای مناسب در شرایط خاص (مثلاً برای بیماران دیسفاژیایی یا دارای سختی بلع) طراحی شود، اگر چه مطالعات بیشتری مورد نیاز است.
نتایج رئولوژی دینامیک نمونه های نشاسته نشان داد که مقدار مدول های G′ و G″ در ناحیه خطی ویسکوالاستیک با افزایش غلظت افزایش یافت، به طوری که این افزایش غلظت به ترتیب بیشترین و کمترین اثر را در مورد مدول G′ برای نشاسته های طبیعی و هیدروکسی پروپیله داشت. از نکات قابل توجه در بررسی خصوصیات رئولوژی دینامیک نمونه های نشاسته این مسئله بود که با وجود مقادیر پائین تر مدول های G′ و G″ برای نشاسته هیدروکسی پروپیله، این نشاسته در هر دو غلظت مقاومت بیشتری را در برابر جریان نسبت به نمونه های ژل دو نشاسته دیگر از خود نشان داد (تنش تسلیم بالاتر) (۱۶۶-۳/۴۸ پاسکال). این مسئله پتانسیل بالای استفاده از نشاسته هیدروکسی پروپیله را به جای نشاسته طبیعی گندم در محصولات ژله ای (ژله مانند) به خوبی نشان می دهد.
مدلساز ی فازی با بهره گرفتن از جدول جستجوی فازی کارایی بالایی (۹۹۵/۰-۹۹۲/۰R2 =) را در تخمین میزان رهایش گلوکز در شرایط روده شبیه سازی شده از خود نشان داد، که حتی بهتر از مدل ریاضی تابع نمایی دو ترمه بود. این مسئله کارایی بسیار خوب استفاده از روش های بر پایه هوش مصنوعی را برای چنین مدلسازی هایی به خوبی نشان می دهد. به دلیل اینکه مقدار داده های بدست آمده از برخی سیستم های شبیه سازی شده دستگاه گوارش محدود است، می توان گفت که از قدرت بالای حافظه انجمنی مدلسازی های بر پایه منطق فازی می توان جهت مدلسازی هر چه بهتر این سیستم ها استفاده کرد.

۵-۲٫ پیشنهادات

در ادامه این تحقیق پیشنهاد می شود:
اثر درجات مختلف جانشین سازی با گروه های هیدروکسی پروپیل و ایجاد اتصالات عرضی بر خصوصیات رئولوژیکی و میزان رهایش گلوکز در شرایط هضم معدوی-رودوی مطاله شود
اثر حضور برخی از فیبر های بومی غذایی مانند مرو، قدومه شیرازی و غیره بر میزان رهایش گلوکز در شرایط هضم معدوی-رودوی مورد مطالعه قرار گیرد
نتایج بدست آمده از این تحقیق با نتایج بدست آمده در شرایط درون سلولی (in vivo) به وسیله موش های آزمایشگاهی و دادن تیمار های مختلف نشاسته و نمونه برداری خونی مقایسه گردد
بررسی اثر مرحله هر چند کوتاه هضم دهانی بر میزان رهایش نهایی گلوکز در شرایط روده کوچک
بررسی اثر حذف مرحله هضم معدوی (اهمیت این مرحله از هضم) بر ساختار و میزان رهایش گلوکز از انواع نشاسته
بررسی اثر ویسکوزیته بر میزان جذب گلوکز رهایش یافته از انواع نشاسته در شرایط روده شبیه سازی شده

منابع

Abdelrahim, K., Ramaswamy, H., Van de Voort, F. 1995. Rheological properties of starch solutions under aseptic processing temperatures. Food Research International, 28: 473-480.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:44:00 ب.ظ ]




۱- فناوری اطلاعات: متخصصان مدیریت منابع انسانی مواجه با آینده­ای دیجیتالی هستند. رشد سریع در زمینه سخت­افزارها و نرم­افزارها و شبکه ­های کامپیوتری و خدمات تلفن برای جنبش مدیریت منابع انسانی مجازی کاملاً ضروری است. این نکته تصادفی نیست که در آینده­ای نزدیک واحدهای مدیریت منابع انسانی مجازی تبدیل به هنجار خواهند شد. این امر به ویژه با افزایش پیچیدگی و هزینه­ های پایین تر از فناوری و فرآیندهای خودکار عصر اطلاعات همراه خواهد بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲- باز مهندسی فرآیندها[۲۷]: مدیران مدیریت منابع انسانی استراتژیک به طور مداوم در جستجوی راههایی برای ساده کردن و بهبود فرآیندهای کسب و کار اصلی به منظور کارآمدتر ساختن آنها هستند. تمام فرآیندهای کسب و کار (به ویژه آنهایی که در واحد مدیریت منابع انسانی واقع شدند) را میتوان از طریق نرم افزارهای ماهرانه فناوری اطلاعات، بازمهندسی کرده و بهبود بخشید.
۳- مدیریت با سرعت بالا: تمامی شرکتها برای رقابت کردن در این قرن باید هوشمندانه تر و سریع­تر عمل کنند. مدیریت منابع انسانی مجازی قطعاً در مقایسه با مدیریت منابع انسانی سنتی دارای شکل هوشمندانه تر و سریع­تری برای ارائه خدمات می­باشد.
۴- سازمانهای شبکه­ ای[۲۸]: ظهور واحدهای مدیریت منابع انسانی مجازی به احتمال قوی در سازمانهای شبکه­ ای بیشتر از شرکت­های بوروکراتیک و سنتی نمود پیدا خواهد کرد. گسترش فناوری اطلاعات از جمله شبکه ­های محلی، پست الکترونیکی و شبکه ­های داخلی شرکتها بعنوان علائم تجاری یک شرکت شبکه­ ای تخت تر می­باشند. موج جدیدی از سازمانها، فناوری جدید و به اشتراک­گذاری اطلاعات را جهت قدرت بخشیدن به تمامی سطوح پرسنل پیشنهاد می­ کنند.
۵- کارگران دانشی[۲۹]: سازمانهای قرن ۲۱ بر سر اطلاعات و دانش استراتژیک رقابت خواهند کرد. این ” سازمانهای یادگیرنده[۳۰]” افراد خود را از میان افراد خود راهبر و دانا به کامپیوتر و کارگران دانشی استخدام خواهند کرد. این کارگران در استفاده از اطلاعات برای شناسایی سریع و شکار فرصت­های کسب و کار عالی عمل خواهند کرد، در حالیکه بطور همزمان مشکلات پر هزینه را با پشتکار خود حل خواهند نمود.
۶- جهانی شدن[۳۱]: تقریباً تمام شرکتها برای تکمیل موفقیت خود در قرن ۲۱، باید یک استراتژیک کسب و کار جهانی را اتخاذ کنند. این مففوم به معنی آن است که واحدهای مدیریت منابع انسانی باید توانایی ارائه خدمات به تمامی کارمندان خود را در سرتاسر کره زمین داشته باشند. بطور آشکارا، یک واحد مدیریت منابع انسانی مبتنی بر فناوری که در چارچوب­بندی فناوری اطلاعات مهارت دارد، بهترین موضع برای پشتیبانی از نیروی کار جهانی شده می­باشد Sanayei & Mirzaei , 2008)).
­­
شکل۲-۲) نیروهای شش گانه موثر برای ارزیابی کردن واحد مدیریت منابع انسانی مجازی
Sanayei & Mirzaei , 2008))
۷-۱-۲) کاهش هزینه­ها از طریق مدیریت منابع انسانی الکترونیک
مدیریت منابع انسانی الکترونیک از طریق دوازده حوزه زیر می ­تواند منجر به کاهش هزینه­ها در سازمان شود:
ردیابی کردن متقاضیان[۳۲] : در محیط اقتصادی امروز، هر یک از اعلان­های شغلی، تعداد کثیری از افراد را به سوی خود جذب میکنند. این موضوع نیازمند آن است که هر یک از متقاضیان برای هر یک از مشاغل مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته و از طریق فرایند انتخاب مورد پیگیری واقع شوند. بسیاری از اوقات، شاید بتوان متقاضیان متناسب­تری برای شغل مورد نظر پیدا کرد.
پروفایل کارمند[۳۳] : ابزار وب پروفایل الکترونیکی کارمند، یک نوع مرکزی را جهت دسترسی به شخص مورد نظر فراهم می ­آورد. این پروفایل شامل اطلاعات تماس می­باشد و یک پایگاه داده جامع در رابطه با کارمند را ارائه می­ کند. این روش در تصمیم ­گیری به علت هزینه کم و سرعت زیاد بسیار سودمند می­باشد.
کارمند­یابی الکترونیک[۳۴] : امروزه، اینترنت به ابزاری مهم برای کارفرمایان جهت جستجوی کاندیداها و متقاضیانی که به دنبال شغل هستند، تبدیل شده است. کارفرمایان، پست­های خالی خود را در پرتال­های وب جستجوی شغل اعلام می­ کنند. این وب سایت­ها در بررسی رزومه ها بصورت آنلاین مفید بوده و کمک می­ کنند تا هزینه کارمندیابی کاهش یابد.
گزینش الکترونیکی[۳۵] : بسیاری از کارفرمایان، گزینه­ های مورد نظر خود را از میان متقاضیان از طریق موتورهای آنلاین جستجوی شغل (مثل مانستر) انتخاب می­ کنند. بررسی­های جدیدی در رابطه با بهره گرفتن از نرم­افزارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات انجام شده است.
یادگیری الکترونیک[۳۶] : یادگیری الکترونیک اشاره به برنامه ­های یادگیری و آموزشی­ای دارد که در آنها از ابزارها، برنامه­ ها و فرآیندهای الکترونیکی برای ایجاد، مدیریت و انتقال دانش استفاده می­ شود. یادگیری الکترونیک، مجموعه گستر
ده­ای از برنامه ­های کاربردی و فرآیندها را پوشش می­دهد. این نوع یادگیری به سازمان کمک می­ کند تا در زمان هزینه خود صرفه­جویی کند.
یادگیری مجازی کلاسیک[۳۷] : مدل یادگیری سنتی از جریان برگشت­ناپذیری اطلاعات مشتق شده است. سیستم یادگیری مجازی، سازمان­ها را در جهت ارتباطات افقی و عمودی توانمند می­سازد.
آموزش الکترونیک[۳۸] : اکثر سازمانها به دنبال یادگیری الکترونیک به عنوان راهی کارآمد برای تعمیم آموزش در درون سازمان هستند. که این نوع آموزش ” در هر زمانی ” و ” در هر جایی” قابل دسترس بوده و باعث کاهش هزینه­ های مستقیم و غیر مستقیم می­ شود.
مدیریت عملکرد الکترونیکی : یک سیستم ارزیابی مبتنی بر وب را می­توان به عنوان سیستمی که وب (اینترآنت و اینترنت) که وب را برای ارزیابی اثر بخش مهارتها، دانش و عملکرد کارمندان به کار می­گیرد، تعریف کرد و موجب کاهش هزینه­ها می­ شود.
جبران خدمات الکترونیکی[۳۹] : برنامه جبران خدمات، فرایند تامین حقوق و دستمزد بطور منصفانه در سرتاسر سازمان با رعایت رهنمودهای بودجه می­باشد. استفاده از اینترنت و اینترآنت برای برنامه ­های جبران خدمات، مدیریت جبران خدمات الکترونیک نامیده شده و موجب کاهش در هزینه­ها خواهد شد.
جبران خسارت شکایت­ها : اطلاعات خودکار موثر موجود در سیستم مدیریت شکایت­ها می ­تواند باعث صرفه­جویی، جلوگیری از خصومت غیر ضروری و جلوگیری از نادیده گرفتن شکایات شود.
کار منابع انسانی بدون کاغذ : بسیاری از شرکت­ها با آگاهی در حال رشد خود در مورد پایداری زیست محیطی به دنبال جستجوی راههایی برای استراتژی سبز هستند. پیاده­سازی سیستم­های اطلاعاتی منابع انسانی به کاهش­کاری کاغذی مرتبط با وظایف منابع انسانی کمک خواهد کرد که این موضوع موجب صرفه جویی در زمان و هزینه خواهد شد.
مرخصی الکترونیکی[۴۰] : این موضوع به کاهش هزینه­ها از طریق تعریف نیروی کار از قبل و بررسی داده ­های مرخصی کارمند و مواردی از این قبیل کمک خواهد کرد(Kulkarni, 2014) .
۸-۱-۲) زنجیره ارزش مدیریت منابع انسانی الکترونیک
این شکل زنجیره ارزش مدیریت منابع انسانی[۴۱] را به تصویر می­کشد:
برنامه ریزی ، مدیریت و ارتباطات منابع انسانی
سلف سرویس کارمند
سلف سرویس مدیر
به دست اوردن منابع انسانی
جذب
استخدام
انتخاب
حفظ و نگهداری
مدیریت
عملکرد
نظام پاداش دهی
و
جبران خدمات
منابع انسانی
توسعه منابع
انسانی
ارزیابی
اموزش
افزایش دادن تعهد
کارمند
تکنولوژی مدیریت منابع انسانی الکترونیک
منابع انسانی استراتژیک
شکل ۳-۲) زنجیره ارزش مدیریت منابع انسانی الکترونیک (Lisa Shane,2009)
روش­های منابع انسانی که در شکل فوق ارائه شده است. بوسیله مدیریت منابع انسانی الکترونیک به شکل خودکار درآمده و تصویر­سازی شده است و در نتیجه رویه استراتژیک منابع انسانی افزایش یافته است. در ادامه به مولفه­های این زنجیره خواهیم پرداخت:
۱-۸-۱-۲) برنامه­ ریزی، مدیریت و ارتباطات منابع انسانی الکترونیکی
این سه تا مولفه، حوزه­ هایی هستند که با بهره گرفتن از مدیریت منابع انسانی الکترونیک می­توان در آنها ارزش افزوده ایجاد­­کرد. این ارزش از طریق سلف­سرویس منابع انسانی (سلف­سرویس کارمندان و مدیران) ایجاد خواهد شد. بر طبق تعریف زامپتی و­ آدامسون (۲۰۰۱)، سلف سرویس منابع انسانی[۴۲] شامل ” استفاده از تکنولوژی تعاملی بوسیله کارمندان و مدیران به منظور بدست­ آوردن اطلاعات، انجام تبادلات و فرآیندهای میانبر ضروری­ای که قبلاً نیازمند گامها و کاغذ بازی­های متعدد بودند و عجین شدن کارکنان منابع انسانی با آن” می­باشد. (Zampetti & Adamson, 2001)
مدیریت منابع انسانی الکترونیک از طریق اجرا و استفاده متعاقب از ابزارهای سلف سرویس مدیران و کارمندان باعث بهبود قابل توجهی در بروز رسانی اطلاعات کارمند، اعلان مشخصات شغلی، تغییرات در خط مشی­ها و رویه­ ها و آموزش شده است. این نوع از سلف سرویس منجر به کیفیت اطلاعات و شفافیت بالاتر می­ شود. از مدیریت منابع انسانی الکترونیک همچنین به عنوان ابزاری برای ارتباطات استفاده می­ شود. مدیریت منابع انسانی الکترونیک از ایمیل به منظور ارتباطات بهره می­برد. اخیراً از اینترآنت و مجامع الکترونیک[۴۳] بعنوان ابزاری موثر، سریع و راحت برای انتقال اطلاعات به کارمندان استفاده می­ شود. (Panayotopoulou et al., 2007)
کاربری های سلف سرویس کارکنان به تنهایی مشهورترین شکل منابع انسانی الکترونیک است. بطور مرسوم، آن نخستین کاربری سلف سرویس در منابع است که سازمانها راه ­اندازی می­ کنند. سلف سرویس کارکنان برای چیست؟ پاره­ای از خدمات منابع انسانی است که کارکنان می­توانند در وب سایت سلف سرویس کارکنان ببینند که این موارد در زیر آمده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:44:00 ب.ظ ]




جنگ دوم بلحاظ افزایش ابعاد تکنولوژیکی مشکل بنبست استراتژیک را مرتفع نمود و صحنهی نبرد از نبرد بری و دریایی به پهنهی هوایی نیز کشیده شد؛ که مستلزم نوعی استراتژی ترکیبی از مفاهیم سنتی و مدرن بود. جنگ دوم جهانی، جنگی فراگیر بود؛ بنابراین نیاز به استراتژی فراگیری اعم از عوامل نظامی و غیرنظامی احساس شد. شرایط اواخر جنگ بهگونهای درآمدکه بسیاری از عوامل مثل عوامل سیاسی و مؤلفه های اقتصادی، دیپلماسی و اتحادها، افکارعمومی و رسانه ها دارای اهمیت حیاتی شدند و جنگ به برخورد نظامی دو ملت با تمام منابعش تبدیل شد. استراتژی به معنای استفاده از تمامی منابع یک کشور برای تامین امنیت شهروندان تفسیر شد و دولتها بواسطه تمامی منابع انسانی ، نظامی و تکنیکی سعی در بیشینهسازی قدرتشان نمودند.(ثقفی عامری ، ۱۳۷۰ : ۱۳ )

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

وجه ممیزه مطالعات استراتژیک در دورهی جنگ سرد تمرکز این رشته بر استراتژی نظامی برای رسیدن به اهداف سیاسی نه اهداف حیاتی دولتی است. دامنهی مطالعات استراتژی از حالت منطقهای به ابعاد بین المللی گسترش یافت. مسائلی چون دولتمحوری و توجه بیش از حد به توانمندی نظامی در کنار توجه به قدرت بمب اتمی، آمریکا را در رأس مطالعات استراتژیکی قرار داد. (Trachtenberg , 1985 , 358 – ۳۶۰ ). اما از سال ۱۹۴۹ که انحصار اتمی آمریکا به واسطهی دستیابی شوروی به تکنولوژی اتمی شکستهشد و همچنین احتمال برخورد هستهای میان دو ابرقدرت تشدید گشت، مطالعات استراتژیک به شکوفائی رسید. در واقع، تجربهی بمب اتم حوزهی مطالعاتاستراتژیک را دچار تحول مفهومی نمود. مقولههایی چون جنگمحدود، کنترل تسلیحات، موازنهاستراتژیک و بازدارندگی هستهای مطرح شدند. در این فضا استراتژی بیشتر به معنای عدم استفاده از نیروی برتر نظامی و راههایی که از روبهرو شدن تمام عیار دو ابر قدرت و نهایتاً نبرد اتمی جلوگیری بعمل میآورد؛ معنا شد.(عسگری ۱۳۸۴: ۱۱) در همین راستا استراتژیهای امنیت ملی آمریکا مثل تلافی بزرگ، پاسخ منعطف و جنگ ستارگان مطرح گردید.(ثقفی عامری ،۱۳۷۰ :۱۴ ) مطالعاتاستراتژیک در دورهی جنگ سرد به واسطهی تأکید رئالیستی بر مقولههایش و همچنین عدم پیشبینی فروپاشی شوروی دچار تحول شد. ورود بازیگران غیردولتی در بحثهای امنیتی و یا استفاده ابزاری ازمؤلفههای غیرنظامی برای پیشبرد اهداف (بحران نفتی)، از مهمترین وقایعی بود که مطالعاتاستراتژیک جنگ سرد محور از تبیین آن عاجز ماند.(همان ،۲۰) بنابراین با تغییر فضای سیاسی و فکری، اندیشمندانی چون استفن والت و ادوراد کلودیزیج از تعاریف سنتی و تقلیلیافته به دیدگاه های موسعی از امنیت پرداختند. به این معنی که مسائل امنیتی را از مسائل صرفا مادی – نظامی به مجموعه از مسائل سخت افزاری و نرمافزاری گسترش دادند. (همان)
ج. تکامل فرهنگ استراتژیک در بستر سازهانگاری
در پی افزایش استقبال نظریهپردازان روابط بینالملل از رویکردهای معناگرا به ویژه سازهانگاری برای بررسی پدیده های اجتماعی ، به تدریج زمینه های قویتری برای رشد و تعالی ادبیات مربوط به فرهنگ استراتژیک از دههی ۱۹۸۰ فراهمگردید. در ابتدا ناگفته نماند که مکتب یاد شده به عنوان رویکردی انتقادی ، بر مبنای واکاوی از کاستیهای جریان اصلی به ویژه رویکرد واقعگرا و تفاسیر مادی گرای آن نسبت به الگوی رفتاری دولتها شکلگرفت و به تدریج گسترش یافت. در این ارتباط، به کمبودهایی چون «یکسان انگاری به تمام دولتها و کار کرد آنان تحت تأثیر ماهیت ذاتی یا سرشت نظام بینالملل» (Lantise 2005: 6) و یا «بیش از حد آمریکائی شدن ادبیات روابط بینالملل و بروز نوعی قوممداری در این حوزه» و «کم توجهی به سبکهای استراتژی ملی» (Nye and Lynn ,1998 :14-15) تأکید شدهاست.
سازهانگاری(Constructivism )، (تکوینگرایی، برسازی، برسازندهگرایی، سازهگرایی، سازندهگرایی، ساختگرایی، ساختانگاری) اصطلاحی است که نخستینبار «نیکلاس اونف»(Onuf Nicholas ) آن را در مطالعه روابط بینالملل به کار برد(ونت ،۱۳۸۴: ۱). این مکتب از جمله نظریات دارای هستیشناسی معناگرا است که از درون چارچوب رویکرد انتقادی معتقد است رویکردهای خردگرا به دلیل کم توجهی به عنصر فرهنگ و مجموع انگاره ها در تحلیل مسائل پیرامون دچار نقصان میباشند. از این دیدگاه نظام بینالملل متشکل از توزیع انگارهها است تا توزیع توانمندی های مادی، و اولویت را در مناظره ماده – معنا به انگارهها و اندیشه ها میدهد که تمرکز اصلی بر اعتقادات بین الاذهانی که در سطح گسترده میان مردمان جهانی مشترکند؛ می باشد. بعد هستی شناختی که از جمله گزارههای مهم فرانظری سازهانگاری است، شامل سه گزاره مهم و بنیادین است؛ ساختارهای فکری به اندازه ساختارهای مادی اهمیت دارند، گزاره هویتها هستند که به منافع و کنشها شکل می دهند،کارگزاران و ساختارها متقابلاً به هم شکل میدهند(هادیان، ۱۳۸۲: ۹۱۹).ونت دولتها را بازیگران اصلی نظام بینالملل میداند که از این منظر با واقعگرایی و نوواقعگرایی مشترک است و ساختارهای این نظام را ذهنی میداند که متفاوت با مادیگرایی نوواقعگرایی است و بر آن است که این ساختارهای ذهنی هستند که بخش زیادی از هویت ها و منافع دولت ها را میسازند نه اینکه عواملی بیرون از نظام مانند سرشت بشر یا سیاست داخلی، که این دیدگاه را از رده نظریههای سیستمی -که خردگرا هستند جدا میکند(رنگر، ۱۳۸۲: ۱۶۸). از دیدگاه سازهانگاری، (به عنوان چارچوبی تحلیلی و رویکردی در حوزه فرانظری) کنشگران براساس معانی که چیزها و سایر کنشگران برای آنها تولید میکنند عمل مینمایند و این معانی بین الاذهانی در تعامل است که شکل میگیرند. این روند شکلگیری معانی در یک روند علامت دادن، تفسیر کردن و پاسخ دادن شکل داده میشود به صورتی که به شناخت مشترک میانجامد، «فرد» نشانه ها را براساس تعامل، مباحثه، گفتگو، مناظره و استدلال تفسیر مینماید و براساس برداشت و تفسیر خود به آن نشانه و کنش ها، واکنش و پاسخ میدهد. در این روند هویت به صورت شاخصه «خود» و «دیگری» یا «دوست» و «دشمن» شکل میپذیرد، از این منظر این ساختارهای شناختی مشترک هستند که به عنوان تعریف کننده و بستر ساز منابع مادی عمل می نمایند. بنابراین در برداشت سازه انگارانه، کنش ها همیشه برداشت از «خود» و «دیگری» را تعریف و باز تعریف می کنند.
چگونگی ساخته شدن هویت پایهی بحث دیدگاه سازه گراست و فرایندی که از طریق آنها هویت و منافع شکل میگیرند «جامعه پذیری» خوانده میشود؛ جامعهپذیری یک فرایند شکلگیری هویت و منافع است که عبارتند از فرایند یادگیری و انطباق رفتار با انتظارات اجتماعی(ونت، ۱۳۸۴: ۲۴۸). هویت در بعد سیاسی و بین المللی خود ویژگی کنشگران نیتمند میباشد که در رفتارهای آنها و چگونگی تعریف آنها از منافع تاثیرگذار است. در نتیجه، کسب این هویت ریشه در فهم کنشگران از خود و تعریف دیگران از وی دارد. بدین منوال دو انگارهی «خود» و «دیگری» در قالب ساختارهای درونی و بیرونی، قوام بخش هویت میباشند. هویتها ذاتاً رابطهای و مبنای منافع هستند. هر شخص هویتهای متعدد دارد که با نقشهای نهادی او پیوند مییابد. همین طور احتمال دارد که یک دولت هویتهای چندگانه داشته باشد. اما هر هویت تعریف ذاتاً اجتماعی از کنشگر است و ریشه در نظریههایی دارند که کنشگران به طور جمعی درباره خودشان و یکدیگر درک میکنند. (ونت، ۱۳۸۵ ب: ۳۷-۳۶)
یکی از عوامل مهم جهان بیناذهنی سازهانگاران بررسی فرهنگ به عنوان یک عقیدهی مشترک و تمایز بخش است. در این زمینه کاتزنشتاین به رابطه وثیق میان فرهنگ و امنیت اذعان دارد، با این قید که محیط امنیتی کشورها در وهلهی نخست فرهنگی است تا صرفا مادی .به زعم وی محیط فرهنگی در ۵ مرحله بر امنیت ملی و روابط بین المللی مؤثر است: ابتدا محیط فرهنگی بر منافع و سیاست امنیت ملی تأثیرگذار است؛ در وهلهی دوم محیط فرهنگی بر شکلگیری هویت کشورها نیز مؤثر است. از نظرکاتزنشتاین محیطهای فرهنگی نه تنها برانگیزههای رفتارهای گوناگون کشورها، بلکه بر خصلت اصلی آنها نیز تأثیر میگذارد؛ آنچه که ما هویت مینمامیم. در برههی سوم تغییر در هویتها باعث تغییر در منافع و سیاستهای امنیت ملی میشوند. وی درباره ی تأثیر محیط فرهنگی بر بازیگران با بیان سه نوع اثر، عملاً میان آنان نیز تمایز قائل میشود. بر این پایه، محیط فرهنگی هم میتواند بررفتار بازیگران تأثیرگذارد و هم میتواند بر خواص احتمالی و نه قطعی بازیگران (هویت و علائق) تأثیرگذار باشد و یا اینکه به طور کلی ، وجود بازیگران را تحتتأثیر قراردهند. در گام بعدی به تأثیر هویت کشور بر ساختار هنجاری بین کشوری توجه میشود. وی محیطهای فرهنگی بین المللی را در سه دسته تقسیمبندی مینماید: الف) نهادهای رسمی و یا رژیمهای امنیتی. ب) قواعدی از فرهنگسیاسی جهانی چون حقوق بین الملل، ت) الگوهای بین المللی دوستی و دشمنی (کاتزنشتاین ، ۱۳۹۰ :۳۰) با توجه به توضیحات یاد شده مشخص میشود که از نظر سازهانگاران فرهنگ و محیط فرهنگی مانند یک فراپدیده عمل میکند، محیط فرهنگی یک کلان زمینه است که در آن هویتها ، هنجارها، رفتارها، منافع و بیگانگان تعریف میشود؛ یعنی بحث هویت همیشه دارای بعد دامنهای است که به هویت بیگانگان منتهی میشود. شناسایی هویتهایی غیر از هویت خودی و معنادار کردن آنها با برچسبهایی چون دوست و دشمن ، اساسکار محیط فرهنگی در زمینه امنیتی است. در گام بعدی این زمینهی فرهنگی راه مقابله با هویتهای معارض شناختهشده را نیز تجویز میکند و به این اساس شیوه ها و ابزارهای محدود گزینش شدهی فرهنگی بکار گرفته میشود. این دقیقا کار ویژهای است که فرهنگگرایاناستراتژیک برای این مقوله مطالعاتی در نظر دارند. (lantis,2006: 4)
رویکرد شناسی در فرهنگ استراتژیک:
روند تحول در ادبیات مربوط به فرهنگاستراتژیک را از بعد « رویکرد شناسی» نیز میتوان مورد بررسی قرار داد. در این مورد ۶ رویکرد قابل بررسی است:
اول. فرهنگ استراتژیک به عنوان عامل تعیین کنندهی رفتار استراتژیک :
در ابتدای دههی ۱۹۸۰ با مشاهدهی تفاوتهای بنیادین میان استراتژی هستهای آمریکا و شوروی ،تفکرات کلیگویانهای با هدف تبیین شیوهی جنگ آن دو رونقگرفت. در این ارتباط شوروی بخاطر تاریخ توسعهطلبی خارجی و استبداد داخلیاش، نسبت به استفادهی تهاجمی از زور علاقهمندتر شناخته شد؛ و آمریکا نیز بخاطر ریشه های عمیق اخلاقگرایی و مذهبیاش ، همچنین نگاه مسیحائی به سلاح استراتژیکاش و اعتقاد به جنگ بعنوان یک ناهنجاری در روابط انسانی؛ به عنوان دولتی معرفی شد که مجوز استفاده از زور را برای رسیدن به مقاصدش نمیدهد.(Garry,1981:35) به این ترتیب ، میتوان گفت که در چارچوب رویکرد مورد بحث فرهنگ استراتژیک به شدت تحتتأثیر رقابتهای هستهای دوابرقدرت و در دام عوامل مادی قرار داشت(عبداله خانی ،۱۳۸۶: ۱۳۲ ) توجه تقلیلگرای این محققان به زمینه های فرهنگ استراتژیک و نگاه جزم اندیشانهای آنها از سوی منتقدین به خصوص جانستون به نقد کشیدهشد؛ بگونهای که این نحله در بحبوحهی توازن وحشت به حاشیه راندهشد. مهمترین نقدهای جانستون عبارتند از : اولاً اینکه گسترش فرهنگاستراتژیک بعنوان یک فراپدیده که همه چیز را مانند شخصیتها، تاریخ، اجتماع، سازمان، ساختار بین المللی و … در بردارد؛ که به این صورت چیزی خارج از محدوده فرهنگ استراتژیک موجود نیست؛ ثانیاً عدم توانائی در توضیح تفاوتهای رفتاری یک کشور؛ اقدام به پیشبینی جبرگرایانهی رفتار دولت ، چرا که بر اساس رویکرد مکانیکی مزبور فرهنگاستراتژیک به صورت بسیار جزم اندیشانهای منتهی به یک رفتار خاص میشود؛ در این رویکرد مؤلفه های واقعی و عقلائی چون دستکاری آگاهانه، صلاحدید تصمیمگیران، انتقادگرایی انحرافی، سرکوب اختلاف عقیده و محدودیت دسترسی به فرایندهای محدود ساز تصمیمگیری نادیده گرفتهمیشود که باعث خدشهدار شدن ارتباط فرهنگ استراتژیک با رفتار میشود؛ که موئد آن بودهاند. (Johnston,1995: 38) . ناگفته نماند که در سایهی رویکرد تجدیدنظرطلبانهی کلین گری دوباره فرصت لازم برای بازگشت رویکرد مزبور به جایگاه قبلی در حوزهی مطالعاتی فراهم شد. وی در مقام پاسخگویی در اولین تجدیدنظرطلبی ، نهاد ها و انسانها را حاملان فرهنگ استراتژیک معرفینمود. از این منظر، هر چند انسانها مسئول انتقال این فرهنگ و قضاوت بر اساس آن بودند؛ اما مسئولیت نهادها بر محور انطباق محیطخارجی با مفروضات فرهنگ استراتژیک معنا مییافت؛ تا در نهایت بوسیلهی کاربست مفروضات فرهنگاستراتژیک اقدام به تصمیمگیری استراتژیک نمایند. این امر متضمن صلاحدید تصمیمگیران در فرایند تصمیمگیری بود. گری علت تفاوت رفتاری کشورها را با امکان وجود چند فرهنگ استراتژیک در یک جامعه امنیتی توضیح داد. از نظر وی استراتژی میتواند جوانب زیادی مانند جنبه های فرهنگی داشتهباشد. فرهنگ ایجاد کنندهی اندیشه های مستمر اجتماعی (نه ابدی)، سنتها و روش های اقدام است؛ که کمابیش به یک جامعهی امنیتی با پیشینهی تاریخی منحصربفرد مربوط میشوند. این جامعهی امنیتی در یک منطقهی جغرافیایی مشخص و معین قرار دارد، که ممکن است دارای بیش از یک فرهنگ استراتژیک باشد، بگونهای که در آن فرهنگ نظامی با ماموریتهای خاص با محیطهای جغرافیایی همراه شده باشد. (Garry 1999 :50-52 )گری دربارهی امکان تحول در فرهنگ استراتژیک به تجربیات معاصر توجه میکند. از این زاویه ، فرهنگ استراتژیک در مواجه با اتفاقات معاصر ابتدا آنها را معنادهی کرده وسپس به وسیلهی مفروضاتش قابل تبیین میکند . (عبداله خانی ، ۱۳۸۶ ، ۱۳۵) از نظر گری رابطه فرهنگ استراتژیک و استراتژی در سه گروه قرار دارد: گروه اول، مردم و سیاست که شامل: مردم، جامعه، فرهنگ ، سیاست و اخلاق است. گروه دوم: عبارت از آمادگی برای جنگ (preparation for war)است . این طبقه شامل اقتصاد و امور پشتیبانی، سازماندهی (توان دفاعی، نیروهای نظامی و طراحی نظامی) ، آمادگی نظامی و اداری (جذب نیرو، آموزش و دیگر جوانب متعدد تسلیحات ) ، اطلاعات نظریهی استراتژیک، دکترین و فناوری است. گروه سوم: عبارت از جنگ حقیقی است؛ که شامل عملیات نظامی، فرماندهی (سیاسی و نظامی) ، جغرافیای برخورد (احتمال آن و ابهام درباره ی آن ) ، دشمن و زمان است. (همان) .گری در نهایت محدودهی فرهنگاستراتژیک را مجموعهای از نگرشها، اعتقادات و یا رفتارها در دستگاه نظامی، در ارتباط با هدف سیاسی از جنگ و کارامدترین شیوهی عملیاتی در جهت دستیابی به آن میداند. از نظر وی این مجموعه شامل ایدهها، ایستارها، سنتها، عادات ذهنی و شیوه های ارجح عملیاتی است که کمابیش خاص یک جامعهی امنیتی دارای جغرافیا و تاریخ منحصربفردی میباشد. (Garry ,1981: 35) .
دوم. فرهنگ استراتژیک ابزاری برای تثبیت هژمونی داخلی
در اواسط دههی ۸۰ رویکرد انتقادی از سوی محققینی چون برادلی اس کلین، ادوین هلندر و ژوزف لاپید در زمینهی مطالعهی فرهنگ استراتژیک بروز نمود. آنها در پی تبیین چرائی وجود اختلاف میان مواضع اعلامی و اعلانی رهبران بودند. (Johnston , 1995: 39) از نظر این محققان فرهنگاستراتژیک در واقع ابزاری در خدمت هژمونی سیاسی با هدف همراه نمودن افکار عمومی در جهت استفاده از زور در برابر دشمن است. به این ترتیب، رهبرانسیاسی در قالب سیاست اعلامی برای جذب حمایت افکارعمومی از ابزارهای فرهنگ استراتژیک سود جسته و آنچه که در عمل و در قالب سیاستهای اعمالی اتفاق میافتد، در واقع بازتابی از منافع تصمیمگیرندگان است. از نظر این رویکرد منافع گروه های هژمونیک اجتماعی تعیین کنندهی رفتار هستند تا فرهنگ استراتژیک. از آنجائی که اولین گیرندگان پیام رهبران، مردم میباشند، بدیهیاست که رهبران با مفروضاتی که برای احاد جامعه امنیتی قابل فهم باشد، اقدام به توجیه سیاستهایشان مینمایند. بنابراین سیاستهای اعلانی رهبران کشورهای مختلف، متفاوت است. (Klein, 1988, 36-38) در خصوص نقدهایی که به دیدگاه یاد شده ارائه شده ، برخی مدعیاند که در آن (به عنوان نماد نسل دوم) تناقض غیرقابل انکاری وجود دارد و آن اینکه نخبگان تصمیمگیرنده چگونه میتوانند به فراسوی محدودیتهای فرهنگاستراتژیکی که خودشان تعیینکردهاند، حرکت نمایند؟(Johnston,1955:40-41). دومین ایراد به بازگشت دوباره به اندیشه های یکسانانگار رئالیستی مربوط میشود. با بیان این نکته که عامل اصلی رفتار کشورها اولویتهای نظامیگرایانه است؛ از آنجائی که گفتمانهای استراتژیک دولتها مبتنی بر تفاوتهای « ما – آنها » است؛ این دولتها به سمت دیدگاه های مشابهی درباره تهدیدات جهان خارج و همچنین تصوراتی متناظر به مفاهیم مناقشه با حاصلجمع صفر و دیدگاه های مربوط به سودمندی نیرو سوق مییابند.(.Hollander 1985 : 495 – ۵۳۷)
سوم . فرهنگ استراتژیک به عنوان یک متغیر مستقل مؤثر بر رفتار :
در چارچوب رویکرد سوم نظریهپردازانی چون دیوید کمپل، ربکا بروک و جفری لگرو توضیح چرایی رفتار های نظامی – سیاسی از طریق بررسی فرهنگ و فرهنگ نظامی را در دستور کار قراردادهاند.(Derinova, .2013 . op .cit ) در این رویکرد رفتار و یا تصمیمهای استراتژیک متغیر وابسته و عواملی چون فرهنگ نظامی و یا فرهنگ سازمانی متغیر مستقل قلمداد میشود. در چارچوب این رویکرد در کنار توجه واقعگرایانه نسبت به اهداف ، تأکید میشود که زمانی که منافع ساختاری نتوانند انتخاب استراتژیک را تعیین نمایند، فرهنگ بعنوان یک متغیر مؤثر وارد عمل میشود. بنابراین، این رویکرد از دام توتولوژیک رویکرد قبلی دور مانده است. در این زمینه بیان شده که محققان نسل سوم به جای تاریخگرایی محض به تجربه های معاصر به عنوان «منابع فرهنگ ساز» توجه کردند، که جنبهی عملگرایی نظریه را افزایش میداد. (Johnston . 1995:41-43) . لانگهرست معتقد است که با تحلیل فرهنگاستراتژیک میتوان از تأثیر ارزشها و اعتقادات نهادینهشده در تصمیمات امنیتی آگاه شد؛ چراکه منطق فرهنگاستراتژیک برمبنای این اصل قرار دارد که ایدهها و ارزشهای دستهجمعی در مورد استفاده از زور، عامل مهمی در طراحی و اجرای سیاستهای امنیتی دولتها هستند. (Longhurst, 2000 : 200) براساس این نظریه عناصر اصلی و غیرقابل مشاهدهی فرهنگاستراتژیک عبارتند از اعتقادات ، احساسات ، ترسها ، اهداف و جاهطلبیها ، که فرهنگاستراتژیک را شکلداده و کیفیت میبخشند. افزون بر آن ، به عوامل محدود کنندهی مؤثر بر تصمیمگیری در بعد داخل و خارج از کشور توجه شده و تأکید میشود که گاهی وزن عوامل محدودکننده تا حدیاست که اولویتهای استراتژیکی یک کشور را تحتتأثیر قرارمیدهد. (کاتزنشتاین،۱۳۹۰: ۳۳) بنابراین، بروز تغییر یا گزینش اولویتها از عملی عقلائی یعنی تصمیمگیری از سوی نخبگان ناشی میشود. این امر به معنای رد نگاه جبرانگارانه نسبت به تأثیر فرهنگ استراتژیک در رفتار است. (Johnston , 1995 , 43) همچنین جانستون معتقد است که رویکرد سوم از طریق وارد کردن مفاهیم جدید نظری به ادبیات فرهنگاستراتژیک، توانسته است ، قدرت تبیینکنندگی آنرا افزایش دهد.(همان)
چهارم : فرهنگ استراتژیک عامل محدود کننده رفتار استراتژیک
از نظرجانستون مفروض اصلی در تمام رویکردهای پیشین تأثیر فرهنگاستراتژیک بر رفتاراستراتژیک بوده و در این میان یافتن رابطه میان فرهنگاستراتژیک و رفتار، به حلقه مفقودهای تبدیل شده که هیچیک از رویکردها به آن توجه نداشتند. در ابتدا باید گفت که وی فرهنگاستراتژیک را زیر مجموعهای از فرهنگ سیاسی دانسته و آن (فرهنگ سیاسی) را به عنوان کدها، قوانین و دستورالعملها و پیشفرضهای سیاسی معرفی میکند که توانائی تحلیل مفاهیم را در محیطسیاسی داشته و چارچوبی برای گزینش رفتارسیاسی است. از این منظر فرهنگ سیاسی عبارت از تعدادی عناصر مشترک از پیشفرضها و قوانین قطعی است که بر تعهدات افراد و گروه ها و رابطه آنها با جامعه و سازمان محیطسیاسی اثر میگذارند از نظر وی فرهنگاستراتژیک مجموعهای منظم از مفروضات مشترک و قواعد تصمیمگیری است که ارتباط خود را با محیط خارجی حفظ کرده و بر محیطهای اجتماعی و سیاسی و سازمانی تحمیل میشود. (Lantis,2006:25-15) .
جانستون فرهنگاستراتژیک را انگارهای اجتماعی میداند که نوع رفتار را مشخص میکند. بنابراین این محدودیتها میتوانند منجر به پیشبینیهای خاصی از انتخابهای استراتژیک شوند. وی در ادامه به مدد بحث گیرتز فرهنگاستراتژیک را سیستمی از سمبلها میداند که بدنبال ایجاد اولویتبندی استراتژی بلندمدت و فراگیر هستند. این اولویتبندی از طریق شکلدهی به مفاهیم مربوط به نقش، تأثیر نیروی نظامی در مسائل سیاسی بین دولتی و انطباق این مفاهیم با محیط واقعی مبتنی بر اولویتهای خاص و مؤثر صورت میگیرد(Johnston,1955 : 44)جانستون برای تایید رابطه میان فرهنگ و رفتار یک روش ابطال پذیر را پیشنهاد میکند. یعنی با بررسی تصمیمهایی که با مفروضات واقعگرایی منطبق نیستند، میتوان به عوامل اصلی مؤثر بر تصمیمات استراتژیک نائل آمد. از نظر وی فرهنگ استراتژیک شامل دو بخش است : الف ) مفروضات اساسی در مورد نظم و ترتیب در محیط امنیتی، ماهیت جنگ، ماهیت دشمن و تهدید، اعتقاد به حاصل جمع صفر و یا حاصل جمع متغیر، ب) مفروضاتی دربارهی استفاده از زور در کنترل یا از بین بردن تهدید . )(Ibid:46) از نظر جانستون اثرات محدودکنندهی فرهنگاستراتژیک در بخش دوم که بیشتر شامل مفروضات عملیاتی و عمدتا متناظر با گزینههای مؤثر بر دفع تهدید در محیط است؛ صورت میگیرد. نکتهی نهایی اینکه از آنجا که انتخابهای استراتژیک به وسیله فرهنگاستراتژیک اولویتبندی میشوند، پس جوامعی که دارای فرهنگاستراتژیک خاص و منحصربفردی هستند؛ از اولویتبندیهای منحصربفردی نیز برخوردارند (Ibid49-47)
پنجم: فرهنگ جهانی استراتژیک ابزاری برای موفقیت بازدارندگی:
این رویکرد به عنوان اولین ثمرهی بروز توافق عمومی بر محور مسائل اصلی فرهنگاستراتژیک تلقی شده که در همایشی که در همین مورد در سال ۲۰۰۶ برگزار شد ، آشکار گردید.
از نظر لانتس، توجه جانستون به متغیرهای غیرفرهنگی چون سازمانها، رژیمهای بین المللی به مثابه دروازه ورود فرهنگ استراتژیک به حوزه روابط بین المللی است. از نظر وی مطالعه هنجارهای امنیتی(متناظر با سلاحهای کشتارجمعی و خصوصا سلاحهای هستهای) در فضای بین المللی از قبل اندیشه جانستون سر درآوردهاست. (Lantis . 2006: 12) لانتیس معتقد به شکلگیری یکسری اعتقادات بینالذهانی در جامعه بین المللی است؛که تمام اعضای جامعه جهانی در حال پذیرش آن هستند. در این ارتباط با شکلگیری تابو هستهای ( Nuclear Taboo) در راستای عدم استفاده مجدد از بمبهستهای در زمان جنگسرد، نوعی فرهنگ بین المللی در مورد نکوهش استفاده از بمباتم بوجودآمد. (Schelling, 1980:260 ) چراکه سلاحهای هستهای بخاطر شدت خسارات انسانی ومحیطزیستی در اذهان عمومی بین المللی بسیار نفرتانگیز تلقی میشوند و استفاده از آن یک رسوائی اخلاقی محسوب میشود تا یک پیروزی قطعی. از نظر محققان در این رویکرد، فرهنگاستراتژیک جهانی میتواند درباره اجرای سیاستهای بازدارنده در مورد سایر سلاحهای مخرب مانند بمبهای بیولوژیکی مثمر ثمر باشد. لانتیس وجود ابزارهای شناختی در فرهنگاستراتژیک را برای پیشبینی نتایج بازدارندگی و دیپلماسی اجبار مفید میداند. مضاف اینکه وی یکی از راه های به دست آوردن نتایج از دیپلماسی اجبار را شناخت فرهنگاستراتژیک کشور هدف میداند. برهمین اساس، مطالعهی فرهنگاستراتژیک کشورهایی چون ایران، کرهشمالی ، پاکستان و چین در دستور کار قرار میگیرد. (Lantic, 2006 : 39)
ششم: فرهنگ استراتژیک جهان مجازی:
این رویکرد از طرح پژوهشی دری هالت دراثری به نام «آینده فرهنگ استراتژیک» نشات میگیرد که در سال ۲۰۰۶ ارائه شد و البته هنوز در حد یک طرح پژوهشی باقی مانده است. از نظر هالت با توجه به پدیدهی جهانی شدن، ظهور جوامع فرامرزی در محدودهی جهان مجازی را شاهد هستیم که در عین حال اعضای این جوامع فراملی و فراحاکمیتی دارای مشترکات خاصی بوده و از یک هویت جدید نیز برخوردارند. هویت مزبور دارای بعد و دامنه بوده و گسترهی آن به هویتهای بیگانه که میتوانند معارض هم باشند منتهی میشود. هالت پیشنهاد میدهد: عواملی چون تحول عظیم تکنولوژی ارتباطات، دستیابی تروریستها به رسانه های اجتماعی و سلاحهای کشتارجمعی، استفاده از عوامل فرهنگی در سراسر مرزهای جنگی، ایجاد یک روایت جهانی از امنیت در جهانجهانی شده و عوامل جمعیتی مؤثر بر هویت فرهنگاستراتژیک مجازی که جزء دغدغه های بینالملل گشتهاند؛ را باید در ارتباط با فرهنگاستراتژیک جهانی مورد ارزیابی و سنجش قرار داد . (Howlet, 2006 :6 ) . اما مشکل اساسی رویکرد ششم شاید این باشد که متغیرهایی که هالت برای ارزیابی مدنظر قرار میدهد، بسیار غیرتاریخی، غیرقابل مشاهده و بررسی هستند که البته این امر با توجه به ماهیت جوامع مورد مطالعه قابل پیشبینی است .
تحول در فرهنگ استراتژیک :
در ارتباط با امکان تحول در فرهنگاستراتژیک ما با ۸ دیدگاه مواجه هستیم:
اول: فرهنگ استراتژیک غرق در ریشه های تمدنی و تاریخی کشورهاست و به همین دلیل تحولات تاریخی از توان بسیار کم و ناچیزی برای تغییر این شالودهی ریشهدار برخوردارند. انچنان که ساموئل هانتیگتون می گوید: گورباچف ممکن است بتواند کمونیسم را طرد کند، اما نمیتواند جغرافیا و صورتهای ژئوپولوتیکی را که در طول قرنها، رفتار روسیه و شوروی را شکل دادهاند، از میان برداشته یا تغییر دهد( گری، ۱۳۷۸: ۱۹۸) از نظرگری چون فرهنگاستراتژیک زیر مجموعهی فرهنگسیاسی جامعه امنیتی و به عنوان سنگبنای نظام اجتماعی است ، بنابراین، این فرهنگ باید متصلب و انعطافناپذیر باشد. (عسگری، ۱۳۸۶: ۱۹)
دوم: امکان تغییر فرهنگاستراتژیک وجود دارد. براین مبنا، رفتارهای متناقض دولتی نشاندهندهی وجود نوعی فرهنگ استراتژیک حاشیهای و نهفتهای در درون دولت است، که برخی از موارد آن به مرکز منتقل شدهاند و ضمن تحول در فرهنگاستراتژیک، رفتارهای بیبدیلی را نیز باعث میشوند. اما جانستون بازهم در نقش منتقد بیان میکند که وجود فرهنگاستراتژیک حاشیهای مبین وجود شرایط تاریخی دوگانهای است و یا اینکه برداشتهای گوناگونی از حوادث تاریخی صورتمیپذیرد، که در نهایت باعث میشود یک مجموعه از ترجیحات استراتژیکی در سایه برای دولت بوجود آید. (Bloomfield,2012:442)
سوم : عامل تحول در فرهنگ استراتژیک جناحهای خاص سیاسی – اجتماعی در درون جامعه است.کایر معتقد است که فرهنگاستراتژیک تغییر نمیکند بلکه جایگزین میشود، که علت آن هم به تفوق و غلبه یک جناح خاص فرهنگی – سیاسی در یک بازهی زمانی خاص است. وی در مقالهاش دربارهی فرهنگ سازمان نظامی فرانسه در میان دو جنگ جهانی، بیان کرد که علت تغییرفرهنگ استراتژیک سازمان نظامی فرانسه غلبهی جناح چپ در این کشور است (کایر،۱۳۹۰: ۳۴۲-۳۵۰) . بلومفیلد نیز علت تغییر در فرهنگ ملی استراتژیک ژاپن بعد از جنگ دوم جهانی و دوران جنگ سرد را غلبهی خرده فرهنگهای رقیبی میداند که بتدریج وارد عرصهی سیاسی و تصمیمگیری در ردهی بالای حکومتی شدند، بگونهای که آنها اندیشه قدرت صنعتی را جایگزین قدرت نظامی کردند. (( Bloomfield,2012: 445
چهارم: برخی از محققان عناصر تشکیل دهندهی فرهنگاستراتژیک را به دو دستهی عنصر مانا و عناصر پویا تقسیمبندی میکنند. هالت عناصر مانا را عبارت از تاریخ و جغرافیا و روایتهای دستهجمعی میداند که شکل هویت عمومی بخودگرفته و خطوط اصلی هدفگذاری استراتژیکی را برای هر کشوری تعیین مینمایند. در مورد عوامل پویا وی به شوکهای خارجی که مبتنی بر اقدامات مؤثر بر امنیت کشور از سوی همسایگان و یا رقبای بین المللی است، اشاره دارد (Howlett 2006 : 3-5) در این زمینه فریدمن از مفهوم « معمای فرهنگ استراتژیک» (strategic culture dilemmas) سخن گفته ؛ متغیرهایی که باعث تغییر و تحول در فرهنگ استراتژیک می شوند مانند آزمایش موشکی- هستهای کرهشمالی که پیامدهای استرتژیکی برای ژاپن ببار میآورد. (Freedman, 2006 : 22-23 ) . دافلید به شوکهای داخلی ناشی از انقلابها و کودتاها توجه دارد که با به چالش کشیدن اعتقادات و باورها باعث تغییر در فرهنگاستراتژیک کشورها میشوند. به زعم وی حوادث مزبور باعث غلبهی ناگهانی یک گروه شده و میتواند فرهنگ استراتژیک را بکلی متحول نماید بحث انقلاب ایران و سپس آمریکا ستیزی بعد از آن یکی از مثال های بارز این وضعیت هستند.( Duffield ,op.cit : 26) برخی به سراغ مقولههایی روایتی نیز رفتهاند. از جمله فریدمن معتقد است که روایتnarratives) ) عبارت است از نوعی استراتژی که به طور عمدی به وسیلهی ایده ها و افکار شکلگرفته و میتوانند خوب، بد، برنده و بازنده را تعیین نمایند. (Freedman . 2006 . 22 -23 ) با توجه به کاروِیژه روایتها مشخص است که تغییر در این شالودهی اندیشگانی باعث تغییر در هدفگذاریها، دوست و دشمن و در نهایت تغییر در فرهنگ استراتژیک میشود. در این ارتباط افرادی چون آنا دیرینوا به وجود برخی ابهام اشاره داشته اند ؛ از جمله اینکه اگر انقلابها به عنوان حرکات بنیان برافکن دولتی محسوب میشوند، پس مجوز شروع این اعتراضات از کجا ناشی میشود. مگر نه اینکه براساس فرهنگ استراتژیک اعمالی که بقای دولتی را هدف قرار میدهد ممنوع است، پس چگونه این تحرکات جان میگیرند و باعث سقوط دولت ها میشوند (Deerinova , 2013,op.cit. )
پنجم : به نظر این محققان میان فرهنگ استراتژیک و رهبران یک رابطه دیالیکتیکی برقرار است. بر این اساس همانگونه که رهبران از تاریخ، استعارات، فرایندهای جامعهپذیری و … در مورد رفتارهای استراتژیک تأثیر میپذیرند، به همان میزان به واسطهی عمل و گاه ابتکارات فردی بر این فرهنگ استراتژیک میافزایند که ممکن است درآینده به عنوان یکی از «روایتهای استراتژیک» مورد ارجاع قرار بگیرند. (Holland ,1985: 485-537) همچنین اسکمپریز معتقد است نخبگان به اطلاعات تازه دسترسی دارند و توده ها از چنین امتیازی بیبهرهاند؛ لذا توده ها نمیتوانند تصویری روشن و آگاهانه از صحنهی بین المللی داشته باشند. براین اساس اینان میتوانند به اعمال بیبدیلی بدون آنکه به درگیری در سطح ملی منجر شود، دست یازند. (Skemperis . op.cit. 8-9)
ششم : نگاه انباشتی نسبت به تغییر فرهنگ استراتژیک . از این زاویه تمام مقاطع تاریخی یک کشور دارای ارزش یکسانی برای ارجاع هستند. تجربیات اولیه ،اسطورهها و روایتها بعنوان شالودهبنای فرهنگ استراتژیکاند اما حوادث معاصر نیز بصورت لایه لایه بر این شالوده رسوب کرده و برمفاهیم فرهنگ استراتژیک میافزایند. جانستون اعتقاد داشت که یکسری مفروضات اساسی وجود دارد که بعنوان کانون فرهنگ استراتژیک قلمداد میشود و سایر مفروضات که لزوما معاصر هم نیستند در لایه های بعدی قرار میگیرند.یا آنگونه که هری اکشتاین میگوید تجربه های معاصر بر دروس گذشته رسوب میکند و هر روز یک امر متکاملتری را به ما عرضه مینماید. (Johnston 1995: 56-58 ) هابرماس و والرشتاین اعتقاد دارند که فرهنگ استراتژیک به صورت تدریجی تکامل مییابد.آن ها استدلال میکنند که اگر حافظهی تاریخی و نهادهای چندجانبهی سیاسی به فرهنگ استراتژیک شکل میدهند، پس منطقی است که سیاستهای امنیتی در طول زمان تکامل یابند (Lantise,2006 : 26)
هفتم: بر اساس دیدگاه رواشناختی و جامعه شناسانه به امکان تحول در فرهنگ استراتژیک ، هر گاه میان اصول فرهنگ استراتژیک با نوع نظامسیاسی و یا جهان واقع تعارضی بروز کند، در نهایت این فرهنگ استراتژیک است که متحمل جرح و تعدیل می شود. (Ibid)
هشتم: فرهنگ ستراتژیک را امری موهوم است که البته با اقبال عمومی مواجه شده . در واقع، این فرهنگ ابزاری دردست رهبران برای توجیه اعمالشان است و بنابه صلاحدید نخبگان امکان تحولش وجود دارد. (Deerinova , 2013,op.cit. )
حافظان فرهنگ استراتژیک (Keeper Of Strategic Culture ):
در میان مجموعه مفاهیمی که در ارتباط با فرهنگ استراتژیک بیان شده ، دو مفهوم حاملان یا انتقال دهندگان و حافظان یا حمایت کنندگان این نوع فرهنگ نیز به چشم میخورد. گروه اول از نظر افرادی چون جانستون کسانیاند که فرهنگ از نسل قبل به آنها منتقل شده و آنان نیز در مرحلهی بعد به عنوان منتقل کنندگان این فرهنگ عمل کرده و آن را به نسل بعدی انتقال میدهند. برخلاف طیف یاد شده که مورد توافق اندیشمندان قرار دارند، درمورد گروه دوم و ویژگیهای آنان خاصه از بعد کیفیت انتقال فرهنگ استراتژیک هیچ اجماعی در میان اندیشمندان وجود ندارد. (Mahnken,2006:4) برخی فرهنگ استراتژیک را بعنوان یک دارایی دستهجمعی، زیرمجموعه فرهنگ سیاسی آن جامعه تلقی و حافظان فرهنگ استراتژیک را عموم مردم میدانند.( Duffield, op.cit,: 23) در همین مورد بیان شده که فرهنگ سیاسی یک سیستم هنجاری اجتماعی است، که محصول تأثیرات اجتماعی چون قوانین و همچنین اولویتهای روانشناختی است. اما این محصول نهائی را نمیتوان به افراد تقلیل داد. (Wilson , 2000:12) گروهی دیگر با توجه به اهمیت فرهنگ استراتژیک در فرایند تصمیم سازی، وظیفه حمل و انتقال فرهنگاستراتژیک را به افراد خاص( نخبه) و به خصوص رهبران محول مینمایند؛ که در فرایند تصمیمگیری دارای نقش فعال و تعیینکنندهای هستند. (Strode , 1981:5) و (Ranger , 1981:74)و (Lantis , 2006:25) هالت در وجود رابطه دیالیکتیکی میان رهبران و فرهنگ استراتژیک، بر این باورست که رهبران از توانائی لازم برای تقویت فرهنگ استراتژیک یا جرح و تعدیلش برخوردارند. (Howelet 2006:9-11 , 16). از نظرکوبچان نیز عامهی مردم از درک واقعیات و انطباق آنها با شرایط و یافتن راهحل و … عاجز هستند؛ نخبگان به خاطر قرارگرفتن در معرض اطلاعات، توانائی درک و تجزیه و تحلیل واقعیات را دارا بوده واقعیات را به صورت قابل فهم و با کمک تعابیر مورد نیاز فرهنگ استراتژیک به مردم منتقل میکنند. به همین منوال عامه مردم به آنها اعتماد میکنند. (Legro, op, cit . :20) فریدمن نیز رویکرد نخبهگرای خود را در قالب این عبارت عرضه داشته که : روایت غالب در یک جامعه امنیتی توسط نخبگان به اشتراک گذاشته شده است. (Freedman . 2006 :22 -23 ) گروه سوم کسانیاند که حافظان فرهنگ استراتژیک را نهادهای مدنی و سیاسی میدانند. به اعتقاد آنان نخبگان سیاسی درگیر موازنهی قدرت در فضای بین المللی نمیشوند و مطامع منفعت طلبانهای ندارند و در مواقع بحرانی این نخبگان سیاسی هستند که اقدام به تصمیمسازی راهبردی مینمایند. آراء جک اسنایدر و بری پوزن موید این نظریه است. اما الیزابت کایر معتقد است که نخبگان غیرنظامی نیز به خاطر درگیر شدن در مناسبات داخلی قدرت، در نهایت منفعت شخصی و یا گروهی را دنبال میکنند، که گاه ممکن است در تعارض با فرهنگ استراتژیک ملی باشد. از نظر کایر در نظامهای دموکراتیک بواسطه فرایند تصمیمگیری قابلیت نهادهای سیاسی و مدنی در کاربست مفاهیم فرهنگ استراتژیک بیشتر از سایر نهادها است. (کایر، ۱۳۹۰: ۳۰۶) . جان دافیلد نیز اظهار میکند از آنجائیکه منابع نهادی در ارگانهای دولتی مسئول تدوین سیاستخارجی است؛ پس بیشتر از سایرین از الزمات و محدودیتهای فرهنگ استراتژیک آگاهی داشته و در عین حال، به واسطه آشنائی با خطوط اصلی و نیز ابتکارات فنی و شخصی ، حاملان فرهنگ استراتژیک شناخته میشوند. (Duffield ,op.cit p 29) اما نکتهی مهم در این است که سازمانها و نهادها و احزاب بیشتر از نقش قوامبخش فرهنگ استراتژیک برخوردارند (عبداله خانی، ۱۳۸۶ :۱۱۱) در نهایت باید از آنانی گفت که برای نهادهای نظامی بیشترین ارتباط با فرهنگ استراتژیک را قائلند؛ از آن جهت که در صحنهی عملیات جنگی، مسئول تعریف اهداف جنگی، میزان پیشبرد اهداف و عملیات و تعیین ابزار و روش های حصول اهداف هستند. استرود براساس مطالعهای که درباره فرهنگ استراتژیک اتحاد جماهیر شوروی انجام داد؛ معتقد است سازمان نظامی به خاطر نوع فرهنگ سازمانیاش که تمایل زیادی به انزوا و نظم دارند، کمترین تأثیر را از جامعه مدنی می گیرند و بیشترین تأثیر را بر فرایندهای تصمیمگیری امنیتی میگذارند. (Strode , 1981:16-14)
فرهنگ استراتژیک از منظر دیوید جونز (David Jones)
دیوید جونز از نظریهپردازان فرهنگ استراتژیک است که برای اولین نوبت دیدگاهش را در سال ۱۹۹۰ دربارهی فرهنگ استراتژیک اتحاد جماهیر شوروی به رشته تحریر درآورد. .(Jones ,1990 ) وی در نوشتارش خواستار دو هدف بود: ابتدا روشنساختن علل تصمیمات استراتژیک شوروی در حیطهی سلاحهای هستهای و سپس یافتن قواعدی که دو ابرقدرت را از جنگ هستهای باز میداشت. وی عوامل مؤثر بر فرهنگ استراتژیک شوروی را در سه سطح تحلیل تقسیم کرد؛ سطوحی که به زعم وی بعنوان درون داده ها (ورودیها) در فرهنگ استراتژیک هر دولتی وجود دارد : الف) سطح کلان محیطی که در برگیرندهی جغرافیا ، ویژگیهای قومی – فرهنگی و تاریخی است؛ ب) سطح اجتماع که در بر گیرنده ی ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک جامعه است. ت) سطح خرد که در برگیرندهی نهادهای نظامی و ویژگیهای روابط میان شهروندان و نظامیان است.(Jones,1990:35) در ادامه توضیحاتی در رابطه با هر یک از سطوح یاد شده ارائه خواهد شد:
الف) سطح کلان :
– متغیر جغرافیا: درون دادههایی که در این سطح مورد بحث قرار میگیرد، ویژگیهای محیطهای جغرافیایی است؛ که با وجود ابتکارات تکنولوژیک همچنان سبب شکلگیری اندیشه ها و گرایشهای فرهنگ استراتژیک میشوند.(Smith,2012:46) در این سطح تحلیل عوامل مختلفی مورد بررسی قرارگرفته و تأثیر این عوامل مادی – عینی را بر رفتارخارجی کشورها مورد سنجش قرار میگیرد .بر این مبنا، مسائلی که مورد مطالعه قرار می گیرد عبارت است از :
– آیا این کشور محصور در خشکی است یا به دریاهای آزاد راه دارد؟ پاسخ به این سوال به کشورها اجازه داشتن استراتژی خشکی و یا دریایی – خشکی را میدهد.
– آیا کشور در یک سرزمین مسطح و بی هیچ مانع طبیعی واقع است یا محصور در کوهستانها و یا درورای اقیانوسها است؟ توجه داشته باشیم که این عامل بسیار تأثیرگذار است ، چنانچه برخی علت ساخت دیوار چین را ترس از دشمنان خشن و نگرانی از سهل الوصول بودن کشورشان میدانستند.
– کشور از لحاظ سیاسی در چه شرایط جغرافیایی قرار دارد؟ آیا همچون اسرائیل در یک محیط متخاصم (تنش آلود) قراردارد و یا در محیطی با تجانس فرهنگی – قومی با سایر کشورها است ؛مانند کشورهای اتحادیه اروپا ؟
– روابط خارجی تاریخی با همسایگانش چه کیفیتی داشته است؟ آیا مانند هندوستان و پاکستان در یک حالت رقابتی به سر میبرند؟
– همسایگانش از بعد کیفیت قدرت از چه وضعیتی برخوردارند؟ آیا در همسایگی با یک ابرقدرت هستند مانند کانادا و مکزیک در همسایگی ایالاتمتحده و یا اینکه در کنار کشورهایی قرار دارد که به لحاظ رتبهبندی قدرت در یک ردیف قرار میگیرند؟
– کشور در چه منطقهای از جهان واقع است؟ در نقاط مهم سوقالجیشی است یا نه؟ آیا در حوزه های کانونی یا شاهراه سیاست بینالملل قرار دارند یا در منطقهای به نسبت دور از کانون ارتباطات جهانی واقع است ؟
– دارائیهای طبیعی یک کشور در قالب منابع طبیعی نیز از عواملی به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:44:00 ب.ظ ]




تاثیر رسانه در سوالات ۶ ،۷ و ۸ با زیر مولفه های برنامه های تلویزیون ، اینترنت و رایانه و کتابهای خاص کودکان در قالب ۱۵ سوال سنجیده شده است .
تاثیر گروه های دوستانه (همسالان ) در سوال ۹ با پنج سوال سنجیده شده است .
تاثیر بازیها، در دو سوال ۱۰ و ۱۱ با دو زیر مولفه بازیهای سنتی و رایانه ای ، در قالب ۱۰ سوال سنجیده شده است .
بخش «ب» پرسشنامه شامل هویت اسلامی در قالب پنج مولفۀ شناخت تاریخ و اسطوره های اسلام ، درک اصول دین ، شناخت فروع دین ، دوری از محرمات اسلام و علاقه به عمل به سفارشات اسلام سنجیده شده است.
تاثیر عامل والدین در این شاخصها در سوالات ۱و ۲ روی این پنج عامل با پنج سوال برای هر یک ( در مجموع ده سوال )و با زیر مولفه های تحصیلات و اعتقادات شخصی والدین سنجیده شده است .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تاثیر نظام آموزشی در سوالات ۳ و ۴ و ۵ با زیر مولفه های صلاحیت حرفه ای معلمان ، برنامه درسی و و وضعیت ظاهری ( معماری و تزئینات ) در قالب ۱۵ سوال سنجیده شده است .
تاثیر رسانه در سوالات ۶ ،۷ و ۸ با زیر مولفه های برنامه های تلویزیون ، اینترنت و رایانه و کتابهای خاص کودکان در قالب ۱۵ سوال سنجیده شده است.
تاثیر گروه های دوستانه (همسالان ) در سوال ۹ با پنج سوال سنجیده شده است .
تاثیر بازیها، در دو سوال ۱۰ و ۱۱ با دو زیر مولفه بازیهای سنتی و رایانه ای ، در قالب ۱۰ سوال سنجیده شده است.
یک سوال باز نیز در هریک از پرسشنامه ها قرارداده شده بود که تنها ۷۱ نفر از نمونه انتخابی به آن پاسخ داده بودند که به علت معنادار نبودن از نظر تعداد صرفا جهت اطلاع به صورت جدول ۳-۳ همراه با تعداد تکرار ها در پیوست شماره ۳ آورده شده است .
۳-۵-۱ ) چگونگی نمره گذاری پرسشنامه :
خیلی زیاد – زیاد – کم – بسیار کم
امتیاز بندی : ۱ ۲ ۳ ۴
۳-۵-۲ ) سنجش پایایی
پایایی : پایایی یا قابلیت اعتماد [۱۰۸] یکی از ویژگی های فنی ابزار اندازه گیری است . مفهوم یاد شده با این امر سروکار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می دهد .
در این تحقیق به منظور تعیین پایای پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است . این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری که خصیصه های مختلف را اندازه گیری می کند به کار می رود .
ابتدا پرسشنامه بین ۳۲ نفر از نمونه مورد نظر توزیع شد که ۳۰ نفر پاسخ دادند، سپس به کمک نرم افزار آماری SPSS،ضریب اعتماد ۳۰ پرسشنامه جمع آوری شده ، با روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که همانطور که در جدول مشاهده می شود در هربخش از پرسشنامه و مجموع کل پرسشنامه آلفای بالایی بدست آمده است که نشان دهندۀ آن است که پایایی پرسشنامه در حد بالایی مورد تأیید است . برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ ابتدا باید واریانس نمره های هر زیر مجموعه سوال های پرسشنامه (یا زیر آزمون) و واریانس کل را محاسبه کرد. سپس با بهره گرفتن از فرمول زیر مقدار ضریب آلفا را محاسبه کرد. مقدار صفر این ضریب نشان دهنده عدم قابلیت اعتماد و ۱+ نشان دهنده قابلیت اعتماد کامل است .(زهره سرمد ، عباس بازرگان ، الهه حجازی ، ۱۳۷۶)

که در آن:
تعداد زیر مجموعه سوال های پرسشنامه یا آزمون.
واریانس زیر آزمون ام.
واریانس کل آزمون
Reliability Statisticsبخش الف
Cronbach’s Alpha N of Items
.۹۳۳ ۵۵
Reliability Statisticsبخش ب
Cronbach’s Alpha N of Items
.۹۶۰ ۵۵
Reliability Statistics کل پرسشنامه
Cronbach’s Alpha N of Items
.۹۶۹ ۱۱۰
۳-۵-۳ ) سنجش اعتبار(روایی [۱۰۹]) :
روایی پرسشنامه : با بهره گرفتن از نظرات اساتید راهنما و مشاور و صاحبنظران ذیربط و اجرای آزمایشی مورد تایید قرار گرفته است .
۳-۶ ) روش های تجزیه و تحلیل داده ها :
در این تحقیق ، برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از داده های پرسشنامه هم از روش آمار توصیفی و هم از روش آمار استنباطی استفاذه شده است . در ابتدا آمار توصیفی مانند فراوانی ، درصد ، انحراف معیار و … که به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق شامل جنسیت ، میزان تحصیلات و…می پردازد ؛ مورد بررسی قرار می گیرد . سپس آمار تحلیلی مطرح می گردد . روش آماری مورد استفاده در آزمون کلیه فروض تحقیق با توجه به ناپارامتریک بودن داده ها عبارتست از : نیکویی برازش خی دو ، چرا که فراوانی های فرضی کاملا نظری می باشند و همچنین سنجش فراوانی در میان گروه های متفاوت و دیگر اینکه آیا اختلاف میان فراوانی های مشاهده شده ،و فراوانی نظری ناشی از خطای نمونه گیری است یا خیر مورد نظر پژوهشگر می باشد .(علی دلاور ،۱۳۸۹،۴۸۳)
آماره آزمون: آماره آزمون ۲ به صورت زیر محاسبه می شود:

که در فرمول بالا، Fo فراوانی مشاهده شده و Fe فراوانی مورد انتظار می باشد.
یافته های جانبی تحقیق با بهره گرفتن از آزمون استنباطی ناپارامتریک کروسکال والیس در مقایسه های بیش از دو گروه و برای دو گروه ها از آزمون یو من ویتنی استفاده شده است که فرمول آنها به شرح زیر می باشد .
آزمون کروسکال والیس
آزمون یو من ویتنی
همچنین اگر نمرات میانگین عوامل را در هریک از هویت های ایرانی و اسلامی از زیاد به کم مرتب کنیم به صورت جدول زیر خواهند بود : (جدول۳-۳)
ردیف عوامل موثر در شکل گیری هویت ایرانی عوامل موثر در شکل گیری هویت اسلامی
۱ عرق ملی والدین ۶۱/۳ اعتقادات شخصی والدین ۶۱/۳
۲ صلاحیت حرفه ای معلم ۶۱/۳ صلاحیت حرفه ای معلم ۵۳/۳
۳ برنامه های تلویزیون خاص کودکان ۴۱/۳ برنامه های تلویزیون خاص کودکان ۲۳/۳
۴ برنامه درسی ۳۶/۳ تحصیلات والدین ۲۹/۳
۵ تحصیلات والدین ۳۵/۳ برنامه درسی ۲۳/۳
۶ مجلات و کتب خاص کودکان ۲۹/۳ مجلات و کتب خاص کودکان ۲۱/۳
۷ گروه همسالان ۹۸/۲ گروه همسالان ۹۲/۲
۸ وضعیت ظاهری (فیزیک ومعماری )مدرسه ۹۶/۲ اینترنت و رایانه ۸۸/۲
۹ بازیهای سنتی ۹۵/۲ بازیهای سنتی ۸۸/۲
۱۰ اینترنت و رایانه ۹۰/۲ وضعیت ظاهری (فیزیک ومعماری ) مدرسه ۸۴/۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:44:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم