داستان از زبان دختر بچه‌ای روایت می‌شود که همیشه‌ با برادرش سر دوات دعوایشان می‌شد. تا این‌که دوستش فاطمه به او ساچمه‌ای می‌دهد تا درون دواتش بیندازد و از آن به بعد دیگر دواتش با مال برادرش اشتباه نشود. ولی دخترک از ذوق حواسش پرت می‌شود و آن را در مدرسه جا می‌گذارد. فقط چهارشنبه‌ها اشیاء گمشده را که در سبدی جمع می‌کردند کنار صف می‌گذاشتند. او تا چهارشنبه صبر کرد ولی قبل از اینکه دواتش را از سبد بردارد زنگ می‌خورد و سبد برداشته می‌شود.
جای سبد در زیر زمین بود. زیرزمین جایی بود که هر وقت کسی کار بدی می‌کرد به بردن به آنجا تهدید می‌شد. از بدترین مجازات‌ها بود. بچه‌ها حاضر بودند، جریمه شوند، کتک بخورند و تعهّد بدهند امّا به زیرزمین نروند. البتّه تا به حال هیچ بچه‌ای به زیرزمین نرفته‌ بود. هیچ کس نمی‌دانست آنجا چه خبر است. دخترک تصمیم می‌گیرد با دوستش به زیرزمین رفته و دواتش را بردارد. با ترس و لرز به آنجا می‌روند و دوات را برمی‌دارند. ولی در راه برگشت مدیر آنها را غافلگیر می‌کند.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفیx
مسائل اجتماعی و فرهنگی¨ مسائل سیاسی¨
درخت عنّاب
داستان از زبان دختر بچه‌ای روایت می‌شود که سعی می‌کند نگذارد برادرش حسین از درخت عنّاب مادربزرگ عنّاب بچیند. ماجرا این است که درخت عنّاب بزرگی در حیات خانه آن‌ها وجود دارد که کسی غیر از مادربزرگ حقّ چیدن آن‌ها را ندارد ولی حسین معتقد است از آنجا که درخت عنّاب را مادربزرگ شخصاً نکاشته است بنابراین درخت مال او نیست و هر کسی دیگر می‌تواند از آن بچیند. بالأخره حسین تصمیم می‌گیرد که عنّاب‌ها را بچیند و این کار را می‌کند. وقتی مادربزرگ متوجّه می‌شود به شدّت بچه‌ها را کتک می‌زند. ولی حسین که پسری بسیار بازیگوش است دوباره در اوّلین فرصت به سراغ درخت می‌رود و باز هم عنّاب می‌چیند و این کار موجب حیرت خواهر می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مسائل زنان¨ مسائل عاطفیx
مسائل اجتماعی و فرهنگی¨ مسائل سیاسی
نقد مجموعه داستان نه آبی، نه زرد
مجموعه نه آبی، نه زرد از ۲۴ داستان کوتاه تشکیل شده است.
تنها هفت مکان از مکان‌های این بیست و چهار داستان در خارج از کشور قرار دارند، با این وجود می‌توان این مجموعه را به خاطر پختگی نظر راوی در روایت داستان‌های خارج از کشور در زمره‌ی ادبیّات مهاجرت هم به حساب آوریم.
محمّدرضا گودرزی معتقد است روایت تمامی داستان‌هایی که حال و هوای دوران کودکی بر آن‌ها حاکم است به خاطر مقابله روانیِ راوی با سردی و سکون زمان و مکان داستان‌های خارج از کشور صورت پذیرفته است. به خصوص آن که آشکار است معنای کلّی مجموعه برخاسته از اندیشه‌ی یک ایرانی مهاجر است. (گودرزی ۱۳۷۷: ۴۳-۴۵)
از کلّ این مجموعه ۱۵ داستان کوتاه تا حدودی خصایص طرح یا قطعه‌ی ادبی را دارند که صرفاً اندیشه و حال و هوای درونی نویسنده را منعکس می‌کنند و ویژگی‌های داستان را دارا نمی‌باشند. راوی یا شخصیّت اصلی داستان‌هایی مثل «عبود! کبوترت را پر بده»، «سه ماه تعطیلی»، «شادی‌های کوچک»، «دوات ساچمه‌ای»، «درخت عنّاب» و «پرواز» کودک هستند که این امر نشانگر این است که نویسنده بیشتر به بیان و ترسیم دوران کودکی اهتمام داشته است.
زاویه‌ی دید هشت داستان این مجموعه دانای کل است و زاویه‌ی دید ۱۶ داستان کوتاه این مجموعه از زاویه‌ی دید اوّل شخص نگاشته شده و جنسیّت شش راوی زن یا دختر بچه و چهار راوی هم پسر بچه است.
در کل این اثر با وجود این که در ظاهر داستان‌های پراکنده و متفاوت دارد ولی در اصل یک جانمایه‌ی واحد دارد و مجموعه‌ای چند صدایی نیست و نویسنده در آن از منظری واحد به جهان و انسان می‌نگرد.
خانم قاضی‌نور خود هنرمند نقّاش است و با بهره گرفتن از رنگ و ترکیب‌بندی رنگ‌ها در نگارش داستان‌ها، ویژگی‌های خاصّی به اثر بخشیده است. مهم‌ترین رنگ‌هایی که در کلّ اثر به کار رفته است دو رنگ آبی و زرد هستند که بخشی از زندگی او را تشکیل می‌دهند. زرد که نشانه‌ی گرمی و حرارت است نشان‌دهنده‌ی فضای سرشار از حرکت و شوق دوران کودکی است که با حال و هوای گرمابخش سنّت شرقی درهم‌آمیخته است و آبی که نشا‌ن‌دهنده‌ی حال و هوای سرد و صامت و ملال‌آور کنونی اوست. و نویسنده می‌کوشد تا بین این دو رنگ زرد و آبی توافقی برقرار کند و به شادابی و زیبایی رنگ سبز برسد. یعنی گرمی و شوق و سردی و سکون را با هم همراه کند تا به شادابی و حیات برسد.
غیر از داستان‌‌هایی که به زبان کودکان و نوجوانان روایت شده در داستان‌های دیگر ما همواره شاهد فضایی سرد و منجمد و دلگیر و سرشار از دلتنگی هستیم. شخصیّت‌های این داستان‌ها کنشگر نیستند و بیشتر نویسنده با توصیف و تعریف داستان را پیش می‌برد و به جای آن که ویژگی رفتارها و خصایص ذاتی شخصیّت‌ها نشان داده شود خود نویسنده آن‌ها را بیان می‌کند بنابراین شخصیّت‌ها معمولی نیستند و دور از دسترس به نظر می‌رسند.
به نظر می‌رسد نویسنده در بکار بردن زاویه‌ی دید کودک چندان موفّق نبوده است. یعنی تعابیری به کار برده است که با ذهنیّت راوی کودک ناهمخوان است، «نویسنده‌ای که از منظر یک کودک استفاده می‌کند می‌بایستی توجّه داشته باشد که علایق و سلایق کودکان لزوماً آنی نیست که در مقابل دیگران نشان می‌دهند. و همچنین آنی نیست که نویسنده غالباً فکر می‌کند اگر خودش کودک بود بدان گونه رفتار می‌کرد.» ( گودرزی،۱۳۷۷: ۴۳-۴۵)
نگاه ن
ویسنده در داستان‌هایی که از زبان کودکان نوشته است نگاهی کودکانه نیست بلکه منطبق با اندیشه‌ها و طرز فکر یک بزرگسال است. مثلاً در داستان «عبود! کبوترت را پر بده» راوی می‌گوید: «شراکت با دشمن! ممکن نبود.» (ص ۹۱)
جدول و نمودار
جدول ۱۱٫ دسته‌بندی موضوعی آثار قدسی قاضی‌نور

مسائل زنان

مسائل عاطفی

مسائل اجتماعی و فرهنگی

مسائل سیاسی

جابه‌جایی

خانه پنجم

ترجیع بند

آسمان آبی

گلساری

اولین زمزمه‌ها

عبود! پرنده‌ات را پر بده

آقای احمدی

چشم

پرواز

رنگ نارنجی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...