فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – عملکردمورد انتظار – 1 |
- توسعه ی مدل پذیرش فناوری ۲
در سال ۲۰۰۰ محققین برای تکمیل مدل ابتدایی پذیرش فناوری و تبیین سودمندی و سهولت درک شده از قصد به کارگیری در قالب واژه های تاثیرات اجتماعی و فرایندهای ارزیابی ابزارها استفاده نمودند چون هر چند مدل ابتدایی پذیرش فناوری بر پایه مدل رفتار منطقی آجزن استوار بود لیکن هنجارهای اجتماعی در ساختار آن موجود نبود. از زمان معرفی مدل همه محققان به لزوم و ضرورت ورود متغییر های بیشتر در مدل تأکید کردهاند.
در مدل پذیرش فناوری ۲ یکی از مهم ترین اهداف تبیین شاخص های سودمندی و سهولت درک شده است. شکل ۲-۷ نمونه ای از این مدل را ارائه میدهد که شاخص هایی چون (هنجارهای فاعلی– داوطلبی و تصویر) ارائه شده و ابزارهایی چون ( ارتباط شغلی – کیفیت خروجی ارزیابی – نتایج و سهولت درک شده) معرفی شده است.
در این مدل تجربیات و داوطلبی به عنوان متغییر میانجی مطرح است. متغییر داوطلبی به عنوان متغییر میانجی بین به کارگیری و سطوح سازمانی مطرح است. هنجارهای اجتماعی از طریق سودمندی درک شده یا در قالب آنچه بین المللیشدن نامیده می شود بر مدل تاثیرگذار است. عامل هنجارهای اجتماعی بر تصویر ذهنی تاثیر می گذارد (Venkatesh & Davis, 2000).
نتایج
کیفیت خروجی
تصویر
ارتباط شغلی
هنجارهای فاعلی
تجربه
داوطلبانه بودن
سودمندی درک شده
سهولت درک شده
قصد استفاده
رفتار استفاده
شکل ۲ ۷٫ مدل پذیرش فناوری ۲
تحقیقات بیانگر این مطلب است که بهره گیری که بر اثر فشار عوامل سازمانی رخ دهد درک فرد از سودمندی درک شده بر اثر تاثیر عوامل اجتماعی سبب افزایش استفاده می شود. فرد نسبت به بهره گیری از سیستم هدف در صورتی که افراد شاخص در گروه یا تیم به آن اعتقاد داشتند بیشتر ترغیب می شود. مدل پذیرش فناوری ۲ عواملی چون بین المللیشدن را زمانی که داوطلبی یا اجباری میباشد را مطرح می نماید متغییر میانجی یک تجربه است که بر هنجارهای فاعلی و قصد بهره گیری از سیستم تاثیر می گذارد رابطه بین هنجارهای فاعلی و قصد در مواقعی که بهره گیری اجباری بوده است و فرد در آغاز استفاده از سیستم است قویتر میباشد. تجربه بر رابطه بین هنجارهای فاعلی و سودمندی درک شده نیز تاثیر می گذارد.
در فرایند ابزاری، مدل پذیرش فناوری ۲ پیشنهاد می کند که در حوزه فردی ارتباط بین اهداف شغلی و خروجی آن با به کارگیری سیستم ارتباط وجود دارد (ارتباط شغلی) این امر به عنوان اساسی در ارزیابی سودمندی سیستم به کار میرود (سودمندی درک شده).
مدل پذیرش فناوری ۲ در مقایسه با مدل پذیرش فناوری نخستین که حدود ۵۲-۳۴ درصد قصد به کارگیری را توصیف می کند ؛تا حدود۶۰ درصد متغییرهای مرتبط با سودمندی را توصیف می کند.
- مدل تناسب بین وظیفه و فناوری
نظریه های تناسب سازمانی فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله مدل تناسب بین وظیفه و فناوری [۳۰]که توسط گودهیو مطرح شده است ، به منظور درک بهتر طیف گسترده ای از عوامل سازمانی ارائه شدهاند که به کارگیری راهبردی فناوری اطلاعات و ارتباطات را تحت تاثیر قرار می دهند. در شکل ۲-۸ شمای کلی از مدل تناسب وظیفه با فناوری ارئه شده است. (Goodhue & Thompson, 1995)
وظیفه
فناوری
فرد
تناسب بین
وظیفه -فناوری
ارزشیابی کاربر
عملکرد
شکل ۲ ۸٫ مدل تناسب وظیفه با فناوری
همانگونه که در شکل ۲-۸ مشاهده می شود؛ در مدل سه عامل کاربر، فناوری و پیچیدگی وظایف سازمانی که باید توسط سیستمهای فناوری اطلاعات و ارتباطات پشتیبانی شود؛ مدنظر قرار میگیرد. این مدل براین فرض استوار است که اگر سیستم های فناوری اطلاعات و ارتباطات از وظایف سازمانی به خوبی پشتیبانی نماید احتمالا بیشتر مورد استفاده قرار خواهد رفت و وظایف فرد را نیز هماهنگ میسازد. زیرا کاربران از روشهایی استفاده میکنند که وظایفشان را کامل و با بیشترین منافع انجام دهند. و اگر فناوری اطلاعات و ارتباطات مزیت رقابتی موجود را ارائه نکند استفاده نخواهد شد.
هر چند در این مدل به وجوه جدیدی از فناوری یعنی هماهنگی یا تناسب میان کاربر و فناوری ونیز میان وظیفه و فناوری توجه شده است، اما تعامل میان کاربر و وظیفه که مهمترین عامل برای اجرای پروژه های فناوری اطلاعات و ارتباطات است بررسینمی شود(Tisknakis & Kouroubali, 2009).
- نظریه یکپارچه پذیرش و به کارگیری فناوری[۳۱]
این نظریه را می توان حاصل تلفیق سازه های اصلی چندین مدل مشهور در زمینه پذیرش فناوری دانست. هدف این نظریه دستیافتن به دیدگاهی واحد درباره پذیرش کاربران است. محققین (Venkatesh, Morris & Davis, 2003) دریافتهاند که حوزه های سیستمهای اطلاعاتی یا فناوری اطلاعات با مدلهای متعددی در حوزه پذیرش فناوری مواجه هستند. فلذا ضرورت یکپارچهکردن مدلها در قالب تئوری یکپارچه پذیرش و به کارگیری فناوری وجود داشته است.
در این حوزه نویسندگان مدلهای پذیرش فناوری را در حوزه مطالعات منطقی در چهار سازمان مختلف در بین افرادی که فناوری نوین در محیط کارشناسان به آنها معرفی شده بود مورد سنجش قرار دادند. ارزیابی در سه مرحله زمانی مختلف پیش از آموزش، یک ماه بعد از اجرا و سه ماه بعد از اجرای سیستم که در حقیقت بهره گیری واقعی بیش از ۶ ماه از مرحله پیش از آموزش رخ میدهد. ارائه متغیّیرهای میانجی دیگر شامل تجربیات، سن و جنس بوده است که نتایج نشان میدهد که قدرت پیش بینی مدل افزوده شده است.
این نظریه مدیران را یاری میدهد که احتمال پذیرش فناوری جدید را در درون سازمان ارزیابی کنند. همچنین موجب شناخت عواملی می شود که پذیرش فناوری جدید را تحریک میکنند. از زمان شکل گیری این نظریه در سال ۲۰۰۳، محققان مختلف به آزمون آن در پذیرش فناوری پرداختهاند. جنسیت، تجربه و سن به عنوان متغییرهای تعدیلگر در مدل اصلی تعیین شدهاند.
در نهایت شکل۲-۹ به عنوان مدل معرفی شده است.
استفاده واقعی
قصد استفاده
عملکردمورد انتظار
تلاش مورد انتظار
تاثیرات اجتماعی
اعتماد
تسهیل شرایط
شکل ۲ ۹٫ مدل مفهومی تحقیق
سایر متغییرها شامل عملکرد مورد انتظار با تلاش مورد انتظار – تاثیر اجتماعی و شرایط و تجهیزات است.در تحقیق انجام شده مدل تا ۷۰% قابلیت پیش بینی رفتار را داشته و مقیاسهای ارزیابی مدل هم تا حدود ۴۰% بهبود یافته است (Venkatesh, Morris & Davis, 2003). مروری بر تحقیقات پیشین برپایهی تئوری بهبود یافته پذیرش و به کارگیری فناوری در تحقیقی (Li & Kishore, 2006) شاخص های ارزیابی جدیدی در حوزه این تئوری مطرح شد که در بین جمعیتهایی از گروه های متعدد انجام شد که بر خصوصیات جمعیت شناختی چون جنس و دانش اولیه و دانش ویژه در حوزه ی وبلاگ و تجربه کارکردن با آن تأکید شده بود.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 06:36:00 ب.ظ ]
|